صراط: کمال تبریزی و رسول صدرعاملی دو فیلمساز سرشناسی هستند که مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مقابل دوربین آنها رفته است.
به گزارش ایسنا، کمال تبریزی که در ساخت فیلم سیاسی سابقه‌ی طولانی دارد و در مقطعی فیلم «صندلی سبز» را درباره‌ی فضای کلی انتخابات ساخت، در سال 84 با تهیه‌کنندگی منوچهر محمدی، فیلمی متفاوت از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری جلوی دوربین برد.
در فیلمی که کمال تبریزی از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ساخت،نریشن معروفی دارد که ایشان اینگونه این نریشن را می‌خواند؛
"این روزها بچه‌ها مراعات مرا می‌کنند، این را از رفتار و گفتارشان می‌شود فهمید و از نگاهشان دیروز فاطمه مرا می‌پایید – فهمیدم – صدای او بی‌تابم می‌کند، خدایا من در مقابل گریه دیگران ناتوانم، می‌دانم حرف‌های آنها چیست روز جمعه محسن نشست همه را گفت؛ خبر داد می‌خواهند این بار هم حرمت شکنی کنند، نگران بود گفت: چند دستگی‌ها بالا گرفته، هرکس حرفی دارد، گفت: شما اگر بیایید با این همه تفرقه و تشتت چه می‌خواهید بکنید؟ گفتم: به همین دلیل شاید بیایم. گفت: مردم اوضاع را رصد می‌کنند و تصمیم‌گیری برایشان دشوار شده . حالش را درک می‌کنم. ولی می‌داند که آدمی از آن خویشتن نیست. خاطره ملاقات با امام (ره) در روزهای بسیار دور را برایش گفتم. درست مثل روزی که هم سن و سال محسن بودم که خدمت امام (ره) رفتم. بعضی‌ها از این جنس حرف‌ها زدند و ایشان گفتند:همین‌هاست که وظیفه ما را سنگین می‌کند."
منوچهر محمدی تهیه‌کننده این فیلم درباره‌ی این نریشن که در آن مقطع بازتاب فراوانی داشت به ایسنا می‌گوید: متن آن نریشن را خودم نوشتم و با صدای آیت‌الله رفسنجانی ضبط کردیم. به یاد دارم چند نفری نریشن نوشتن اما هیچ‌کدام به دلمان نچسبید اما بالاخره خودم تصمیم گرفتم آن نریشن را بنویسم.
نریشنی که سرانجام با حذف یک کلمه مورد تایید آیت‌الله هاشمی رفسنجانی قرار می‌گیرد.
محمدی همچنین در ادامه یادآور می‌شود:قرار بود کسی آن نریشن را با صدای خود ایشان بخواند اما سرانجام تصمیم گرفته شد که خود آقای هاشمی بخوانند،به یاد دارم چون قرار بود فقط صدای ایشان ضبط شود،دوربین‌ها را برداشتیم و فقط میکروفن را در اتاق گذاشتیم اما ایشان چند بار حال‌شان منقلب شد و ما برای اینکه ایشان راحت باشد، خودمان هم اتاق را ترک کردیم و فقط میکروفن کنار ایشان بود تا صدای‌شان ضبط شود که سرانجام هم این صدا ضبط شد.
نام فیلم کمال تبریزی «در دل لعل» بود که از یکی از ابیات حافظ ؛«وقت آن است که خون موج زند در دل لعل و...» برداشته شده بود.
در فیلمی که کمال تبریزی از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ساخت در جایی از فیلم درباره‌ی تاثیر زنان مردان سیاستمدار پرسیده می‌شود که همسر ایشان برای او ظرف هنداوانه‌ای می‌آورد و با او درباره‌ی حضورش در انتخابات ریاست جمهوری صحبت می‌کند.
کمال تبریزی در سال 88 در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان مبنی‌بر اینکه اگر صدمیلیارد به شما بدهند فیلم کدام یک از کاندیداها را می‌سازید، گفته بود: صدمیلیارد که رقم بسیار بالایی است! اما در اینجا بحث پول نیست، بلکه موضوع به ضرورت و نیاز ما برای ساخت فیلم برمی‌گردد. باید ببینیم در چه مقطعی هستیم و نیازمان چیست. در همین انتخابات فعلی تماس‌های متفاوتی برای ساخت فیلم داشتم،اما حس کردم لازم نیست که من کار کنم. شما به‌عنوان فیلمساز باید درگیر وضعیتی بشوید و بخواهید موقعیتی را ایجاد کنید اگر انگیزه داشته باشید، حتی بدون پول هم کار می‌کنید.
او همچنین گفته بود: البته ساخت فیلم در مورد آقای هاشمی که در انتخابات قبلی رخ داد تجربه‌ی بسیار خاصی برای من بود. چون برای ساخت این فیلم باید به شخصیت ایشان نزدیک می‌شدم و همین نزدیک‌شدن تجربه‌ی بسیار گران‌بهایی برای من بود تا جایی که ساخت این فیلم برایم مانند ساخت یک فیلم سینمایی بود. البته تا دوباره یک مورد عجیب وغریب دیگر پیش نیاید، دیگر از اینگونه فیلم‌ها نمی‌سازم.
اما در همان مقطع سال 84؛ رسول صدرعاملی روایت دیگری را از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مقابل دوربین می‌برد؛میزگردی با حضور تعدادی از جوانان در محضر ایشان برپا می‌شود.
در جریان این میزگرد، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از دختر جوانی که کاملا ساکت بوده است،دلیل سکوتش را می‌پرسد و دختر بغضش می‌شکند و انتقاداتی را از شرایط موجود مطرح می‌کند که هاشمی رفسنجانی چند جمله آرام‌کننده می‌گوید اما در عین حال بغض می‌کند.
به گزارش ایسنا، کمال تبریزی که در ساخت فیلم سیاسی سابقه‌ی طولانی دارد و در مقطعی فیلم «صندلی سبز» را درباره‌ی فضای کلی انتخابات ساخت، در سال 84 با تهیه‌کنندگی منوچهر محمدی، فیلمی متفاوت از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی به عنوان یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری جلوی دوربین برد.
در فیلمی که کمال تبریزی از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ساخت،نریشن معروفی دارد که ایشان اینگونه این نریشن را می‌خواند؛
"این روزها بچه‌ها مراعات مرا می‌کنند، این را از رفتار و گفتارشان می‌شود فهمید و از نگاهشان دیروز فاطمه مرا می‌پایید – فهمیدم – صدای او بی‌تابم می‌کند، خدایا من در مقابل گریه دیگران ناتوانم، می‌دانم حرف‌های آنها چیست روز جمعه محسن نشست همه را گفت؛ خبر داد می‌خواهند این بار هم حرمت شکنی کنند، نگران بود گفت: چند دستگی‌ها بالا گرفته، هرکس حرفی دارد، گفت: شما اگر بیایید با این همه تفرقه و تشتت چه می‌خواهید بکنید؟ گفتم: به همین دلیل شاید بیایم. گفت: مردم اوضاع را رصد می‌کنند و تصمیم‌گیری برایشان دشوار شده . حالش را درک می‌کنم. ولی می‌داند که آدمی از آن خویشتن نیست. خاطره ملاقات با امام (ره) در روزهای بسیار دور را برایش گفتم. درست مثل روزی که هم سن و سال محسن بودم که خدمت امام (ره) رفتم. بعضی‌ها از این جنس حرف‌ها زدند و ایشان گفتند:همین‌هاست که وظیفه ما را سنگین می‌کند."
منوچهر محمدی تهیه‌کننده این فیلم درباره‌ی این نریشن که در آن مقطع بازتاب فراوانی داشت به ایسنا می‌گوید: متن آن نریشن را خودم نوشتم و با صدای آیت‌الله رفسنجانی ضبط کردیم. به یاد دارم چند نفری نریشن نوشتن اما هیچ‌کدام به دلمان نچسبید اما بالاخره خودم تصمیم گرفتم آن نریشن را بنویسم.
نریشنی که سرانجام با حذف یک کلمه مورد تایید آیت‌الله هاشمی رفسنجانی قرار می‌گیرد.
محمدی همچنین در ادامه یادآور می‌شود:قرار بود کسی آن نریشن را با صدای خود ایشان بخواند اما سرانجام تصمیم گرفته شد که خود آقای هاشمی بخوانند،به یاد دارم چون قرار بود فقط صدای ایشان ضبط شود،دوربین‌ها را برداشتیم و فقط میکروفن را در اتاق گذاشتیم اما ایشان چند بار حال‌شان منقلب شد و ما برای اینکه ایشان راحت باشد، خودمان هم اتاق را ترک کردیم و فقط میکروفن کنار ایشان بود تا صدای‌شان ضبط شود که سرانجام هم این صدا ضبط شد.
نام فیلم کمال تبریزی «در دل لعل» بود که از یکی از ابیات حافظ ؛«وقت آن است که خون موج زند در دل لعل و...» برداشته شده بود.
در فیلمی که کمال تبریزی از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی ساخت در جایی از فیلم درباره‌ی تاثیر زنان مردان سیاستمدار پرسیده می‌شود که همسر ایشان برای او ظرف هنداوانه‌ای می‌آورد و با او درباره‌ی حضورش در انتخابات ریاست جمهوری صحبت می‌کند.
کمال تبریزی در سال 88 در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان مبنی‌بر اینکه اگر صدمیلیارد به شما بدهند فیلم کدام یک از کاندیداها را می‌سازید، گفته بود: صدمیلیارد که رقم بسیار بالایی است! اما در اینجا بحث پول نیست، بلکه موضوع به ضرورت و نیاز ما برای ساخت فیلم برمی‌گردد. باید ببینیم در چه مقطعی هستیم و نیازمان چیست. در همین انتخابات فعلی تماس‌های متفاوتی برای ساخت فیلم داشتم،اما حس کردم لازم نیست که من کار کنم. شما به‌عنوان فیلمساز باید درگیر وضعیتی بشوید و بخواهید موقعیتی را ایجاد کنید اگر انگیزه داشته باشید، حتی بدون پول هم کار می‌کنید.
او همچنین گفته بود: البته ساخت فیلم در مورد آقای هاشمی که در انتخابات قبلی رخ داد تجربه‌ی بسیار خاصی برای من بود. چون برای ساخت این فیلم باید به شخصیت ایشان نزدیک می‌شدم و همین نزدیک‌شدن تجربه‌ی بسیار گران‌بهایی برای من بود تا جایی که ساخت این فیلم برایم مانند ساخت یک فیلم سینمایی بود. البته تا دوباره یک مورد عجیب وغریب دیگر پیش نیاید، دیگر از اینگونه فیلم‌ها نمی‌سازم.
اما در همان مقطع سال 84؛ رسول صدرعاملی روایت دیگری را از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مقابل دوربین می‌برد؛میزگردی با حضور تعدادی از جوانان در محضر ایشان برپا می‌شود.
در جریان این میزگرد، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی از دختر جوانی که کاملا ساکت بوده است،دلیل سکوتش را می‌پرسد و دختر بغضش می‌شکند و انتقاداتی را از شرایط موجود مطرح می‌کند که هاشمی رفسنجانی چند جمله آرام‌کننده می‌گوید اما در عین حال بغض می‌کند.
