صراط: صادق زیباکلام گفت: هاشمی میخواست دامنه دشمنی با آمریکا از آن سطحی که بود، بیشتر نشود.
صادق زیباکلام یک روز بعد از درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی با روزنامه ایران گفتوگو داشت؛ گفتوگویی که محور اصلی آن بر نگاه متفاوت هاشمی به بازیگری ایران در عرصه جهانی ذیل گفتمان آشتیدوستانهاش مبتنی بود. زیباکلام معتقد بود که مشی اعتدالجویانه آیتالله و نگاه مصلحتگرایانه او به تحولات سیال بینالمللی، پایهگذار اعتماد میان ایران انقلابی و کشورهای مردد به این بازیگر ناآشنا به قواعد بازی جهانی شد و حالا این رئیس دولت یازدهم است که با در پیش گرفتن گفتمان اعتدال و تدبیر راه او را ادامه میدهد.
گزیده این گفتوگو در زیر میآید:
- درک آقای هاشمی از سیاست جهانی طی هشت سال دوره ریاستجمهوریاش بیش از آن که مبتنی بر نگاه ایدئولوژیک باشد، بر واقعیات عرصه بینالمللی مبتنی بود. از این رو در دوره ایشان تلاش گستردهای بر اساس انعطافپذیری و جهتگیریهای مصلحتگرایانه صورت گرفت تا ایران از انزوای سیاسی بیرون آید و تا سطح یک کشور اسلامی مقتدر در عرصه جهانی ارتقا یابد.
- آقای هاشمی نوعی محاسبهگری مبتنی بر عقلانیت را در عرصه سیاست خارجی در پیش گرفته بود و این نگاه به ویژه بعد از جنگ ایران و عراق جدیتر شد.
- هاشمی اعتقاد داشت که اگر جنگ بنا بر ضروریاتی صورت گرفته حالا دیگر دلیلی وجود ندارد که ایران همچنان با دنیا سر خصم و دشمنی داشته باشد. تلاش ایشان در زمینه کاستن از دشمنیها به خصوص نسبت به غرب و اروپا پررنگ بود.
- این نگاه زمانی اهمیت دو چندانی پیدا میکرد که روابط ایران و اعراب هم در دوره ایشان چندان مساعد نبود و نقشآفرینی آقای هاشمی تحت تأثیر نفوذ و تأثیرگذاری که در قبال کشورهای عربی داشت به نزدیکتر کردن روابط کمک زیادی کرد.
- آقای هاشمی نگاه هدفمند و طراحی شدهای در سیاست خارجی داشت و این را پذیرفته بود که این مسیر دشوار و طولانی است و نمیتوان سریع انتظار داشت که بحرانهای پا گرفته میان ایران و کشورهای جهان به سرعت حل و فصل شود.
- هاشمی میخواست دامنه دشمنی با آمریکا از آن سطحی که بود، بیشتر نشود.
- از آنجا که امام خمینی (ره) اعتماد ویژهای به آقای هاشمی داشتند و با توجه به تواناییهای ایشان، وی را برای مدیریت شرایط بحرانی و فوقالعاده قبول داشتند، عملاً امور مربوط به جنگ را به آقای هاشمی سپردند.
- از سال ۱۳۶۵ به بعد بود که آقای هاشمی در بحبوحه اوجگیری جنگ با ذکاوت و واقعبینی و اشرافی که به صحنه عملیاتی جنگ داشتند، دریافتند که ایران نمیتواند به آن اهداف اصلیاش که سرنگونی صدام و سقوط بصره بود، دست پیدا کند.
- آقای هاشمی در حالی که شرایطی برای تقدیس جنگ در ایران به وجود آمده بود، امام را قانع کرد که ادامه جنگ بیش از این به نفع کشور نیست. امام هم با اعتمادی که به آقای هاشمی داشتند، قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتند.
- معتقدم یکی از بزرگترین خدمات ایشان به ایران تمام کردن جنگ بود.
- بدون شک رسیدن به دوستی با کشورهای جهان عرب و در تمامی سطوح، یکی از ویژگیهای اصلی سیاست خارجی در دوران هاشمی بود.
- رویکرد آقای هاشمی در سیاست خارجی پایهگذار تنشزدایی با کشورهای غربی و منطقهای شد و همین مبنای سیاستی شد که بعدها در دوره دولت اصلاحات مورد پیگیری قرار گرفت.
- متأسفانه این شرایط در دورهای که آقای احمدینژاد اعتقادی به تنشزدایی نداشت و آن را در راستای رویکرد غیر انقلابی تفسیر میکرد، به ضرر ایران تغییر کرد و در نتیجه آرمانهایی چون صدور انقلاب و دشمنی بیشتر با اسرائیل و آمریکا در دستور کار قرار گرفت؛ شرایطی که آقای هاشمی انتقاد بسیاری به آن داشت و آن را به معنای انزوای هر چه بیشتر ایران و تغییر شرایط بینالمللی تفسیر میکرد اما اوجگیری تندرویها به نحوی بود که توجهی به این انتقادات نمیشد.
- آقای هاشمی معتقد بود که مناقشه هستهای راه مراوده سیاسی با کشورهای بزرگ و تأثیرگذار و دستیابی به منافع اقتصادی ناشی از آن را به کلی بسته است.
- آقای هاشمی حل موضوع هستهای را علاوه بر این که منجر به خروج ایران از فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها میدانست، آن را کلیدی برای ترمیم جایگاه از دست رفته کشور در عرصه بینالمللی میدید.
- درک آقای هاشمی از شرایط این گونه بود که آمریکا با توجه به وضعیت دشواری که در منطقه و گرفتاریهایی که در کشورهایی مانند عراق و افغانستان پیدا کرده است، نمیخواهد وارد جنگ دیگری در منطقه شود، بنابراین برای مذاکره آمادگی جدی دارد. در همین راستا ایشان به طور جدی به حمایت از تیم مذاکره کننده و برجام برخاست و در مواجهه با کارشکنیهای تندروها تلاش زیادی کرد تا از سقوط برجام و افتادن توپ نقض آن به زمین ایران جلوگیری کند.
- نگرانی اصلی ایشان هم فضاسازی تندروهای داخلی بود که از منظر ایشان میتوانست باعث فراری دادن سرمایهگذاریهای خارجی و عدم ورود جدی آنها به ایران دوره پسابرجام شود.
- آقای هاشمی، حضور آقای روحانی و دستیابی به برجام را بهترین فرصت برای حل مشکلات پیش روی کشور میدانست اما معتقد بود که مزاحمتها از قدرت و توان دولت برای رسیدن به این هدف میکاهد.
صادق زیباکلام یک روز بعد از درگذشت آیتالله هاشمی رفسنجانی با روزنامه ایران گفتوگو داشت؛ گفتوگویی که محور اصلی آن بر نگاه متفاوت هاشمی به بازیگری ایران در عرصه جهانی ذیل گفتمان آشتیدوستانهاش مبتنی بود. زیباکلام معتقد بود که مشی اعتدالجویانه آیتالله و نگاه مصلحتگرایانه او به تحولات سیال بینالمللی، پایهگذار اعتماد میان ایران انقلابی و کشورهای مردد به این بازیگر ناآشنا به قواعد بازی جهانی شد و حالا این رئیس دولت یازدهم است که با در پیش گرفتن گفتمان اعتدال و تدبیر راه او را ادامه میدهد.
گزیده این گفتوگو در زیر میآید:
- درک آقای هاشمی از سیاست جهانی طی هشت سال دوره ریاستجمهوریاش بیش از آن که مبتنی بر نگاه ایدئولوژیک باشد، بر واقعیات عرصه بینالمللی مبتنی بود. از این رو در دوره ایشان تلاش گستردهای بر اساس انعطافپذیری و جهتگیریهای مصلحتگرایانه صورت گرفت تا ایران از انزوای سیاسی بیرون آید و تا سطح یک کشور اسلامی مقتدر در عرصه جهانی ارتقا یابد.
- آقای هاشمی نوعی محاسبهگری مبتنی بر عقلانیت را در عرصه سیاست خارجی در پیش گرفته بود و این نگاه به ویژه بعد از جنگ ایران و عراق جدیتر شد.
- هاشمی اعتقاد داشت که اگر جنگ بنا بر ضروریاتی صورت گرفته حالا دیگر دلیلی وجود ندارد که ایران همچنان با دنیا سر خصم و دشمنی داشته باشد. تلاش ایشان در زمینه کاستن از دشمنیها به خصوص نسبت به غرب و اروپا پررنگ بود.
- این نگاه زمانی اهمیت دو چندانی پیدا میکرد که روابط ایران و اعراب هم در دوره ایشان چندان مساعد نبود و نقشآفرینی آقای هاشمی تحت تأثیر نفوذ و تأثیرگذاری که در قبال کشورهای عربی داشت به نزدیکتر کردن روابط کمک زیادی کرد.
- آقای هاشمی نگاه هدفمند و طراحی شدهای در سیاست خارجی داشت و این را پذیرفته بود که این مسیر دشوار و طولانی است و نمیتوان سریع انتظار داشت که بحرانهای پا گرفته میان ایران و کشورهای جهان به سرعت حل و فصل شود.
- هاشمی میخواست دامنه دشمنی با آمریکا از آن سطحی که بود، بیشتر نشود.
- از آنجا که امام خمینی (ره) اعتماد ویژهای به آقای هاشمی داشتند و با توجه به تواناییهای ایشان، وی را برای مدیریت شرایط بحرانی و فوقالعاده قبول داشتند، عملاً امور مربوط به جنگ را به آقای هاشمی سپردند.
- از سال ۱۳۶۵ به بعد بود که آقای هاشمی در بحبوحه اوجگیری جنگ با ذکاوت و واقعبینی و اشرافی که به صحنه عملیاتی جنگ داشتند، دریافتند که ایران نمیتواند به آن اهداف اصلیاش که سرنگونی صدام و سقوط بصره بود، دست پیدا کند.
- آقای هاشمی در حالی که شرایطی برای تقدیس جنگ در ایران به وجود آمده بود، امام را قانع کرد که ادامه جنگ بیش از این به نفع کشور نیست. امام هم با اعتمادی که به آقای هاشمی داشتند، قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفتند.
- معتقدم یکی از بزرگترین خدمات ایشان به ایران تمام کردن جنگ بود.
- بدون شک رسیدن به دوستی با کشورهای جهان عرب و در تمامی سطوح، یکی از ویژگیهای اصلی سیاست خارجی در دوران هاشمی بود.
- رویکرد آقای هاشمی در سیاست خارجی پایهگذار تنشزدایی با کشورهای غربی و منطقهای شد و همین مبنای سیاستی شد که بعدها در دوره دولت اصلاحات مورد پیگیری قرار گرفت.
- متأسفانه این شرایط در دورهای که آقای احمدینژاد اعتقادی به تنشزدایی نداشت و آن را در راستای رویکرد غیر انقلابی تفسیر میکرد، به ضرر ایران تغییر کرد و در نتیجه آرمانهایی چون صدور انقلاب و دشمنی بیشتر با اسرائیل و آمریکا در دستور کار قرار گرفت؛ شرایطی که آقای هاشمی انتقاد بسیاری به آن داشت و آن را به معنای انزوای هر چه بیشتر ایران و تغییر شرایط بینالمللی تفسیر میکرد اما اوجگیری تندرویها به نحوی بود که توجهی به این انتقادات نمیشد.
- آقای هاشمی معتقد بود که مناقشه هستهای راه مراوده سیاسی با کشورهای بزرگ و تأثیرگذار و دستیابی به منافع اقتصادی ناشی از آن را به کلی بسته است.
- آقای هاشمی حل موضوع هستهای را علاوه بر این که منجر به خروج ایران از فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها میدانست، آن را کلیدی برای ترمیم جایگاه از دست رفته کشور در عرصه بینالمللی میدید.
- درک آقای هاشمی از شرایط این گونه بود که آمریکا با توجه به وضعیت دشواری که در منطقه و گرفتاریهایی که در کشورهایی مانند عراق و افغانستان پیدا کرده است، نمیخواهد وارد جنگ دیگری در منطقه شود، بنابراین برای مذاکره آمادگی جدی دارد. در همین راستا ایشان به طور جدی به حمایت از تیم مذاکره کننده و برجام برخاست و در مواجهه با کارشکنیهای تندروها تلاش زیادی کرد تا از سقوط برجام و افتادن توپ نقض آن به زمین ایران جلوگیری کند.
- نگرانی اصلی ایشان هم فضاسازی تندروهای داخلی بود که از منظر ایشان میتوانست باعث فراری دادن سرمایهگذاریهای خارجی و عدم ورود جدی آنها به ایران دوره پسابرجام شود.
- آقای هاشمی، حضور آقای روحانی و دستیابی به برجام را بهترین فرصت برای حل مشکلات پیش روی کشور میدانست اما معتقد بود که مزاحمتها از قدرت و توان دولت برای رسیدن به این هدف میکاهد.