سالگرد دفاع مقدس بهانهاي است تا بازماندگان از قافله شهيدان به بازخواني يادها و خاطرات بپردازند، نسلي كه در حال عبور از ميانسالي و گذر به پيري است، نسلي كه دگر انديشان آنان را «نسل سوخته» ميدانند و برخي از آن نسل همچنان راه و رسم شهادت را باز و كور ناشدني ميدانند. در اين وجيزه چرايي اين رويكرد در تفكر شيعي و انقلاب اسلامي را بازخواني ميكنيم. در انديشه شيعي و خصوصاً انديشه سياسي بنيانگذار انقلاب اسلامي، جنگ ما تمام ناشدني است. «جنگ ما جنگ حق و باطل بود و اين جنگ از آدم تا ختم زندگي ادامه دارد.» امام راحل (ره) ميفرمود:«ما ميگوييم تا شرك و كفر هست، مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستيم. ما بر سر شهر و مملكت با كسي دعوا نداريم. ما تصميم داريم پرچم لا اله الا الله را بر قلل رفيع كرامت و بزرگواري به اهتزار درآوريم.» مباني نگرش و انديشه امام را بايد به حادثه عظيم و نورافشان عاشورا پيوند داد كه آموختيم «كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا و كل شهر محرم» اين همان شعاري است كه پشت دشمنان را ميلرزاند. پيوند و رابطه جهاد اصغر و اكبر در تفكر ديني و شيعي ما باب ديگري از دايمي بودن مبارزه را به روي ما ميگشايد كه هنگام افول جهاد اصغر وارد مبارزه سختتري خواهيم شد. همان چيزي كه برخي از مجاهدان فيسبيل الله در طول ۲۳ سال گذشته نتوانستند بر آن پيروز شوند و عدهاي هم پيروز شدند و در جامعه خويش غريبانه زندگي ميكنند.
دفاع مقدس ما تحول عظيمي در نگرش به اصل ماجراي كربلا نيز ايجاد كرد و آن ارائه تفسيري حسيني – يزيدي براي همه اعصار و ادوار بود. حسين(ع) نماد اين قيام است اما تا ختم زندگي حسينيان و يزيديان هميشه وجود دارند. بنابراين مبارزه در هيچ عصري تمام نخواهد شد و دشمن در هيچ زماني صحنه را ترك نخواهد كرد. كربلا در جنگ تحميلي فقط يك شهر و يك حرم براي زيارت نبود و اكنون نيز همينطور است. كربلا نماد يك حق است كه به مثابه شاقول و تراز عمل ميكند و معيار سنجش هنر مردان خدا و فرقان بين رفاه و مبارزه است. راه جهاد اكبر نيز از كربلا ميگذرد. حسين(ع) ابتدا در جهاد اكبر پيروز شده بود كه اگر غير از اين بود نميتوانست زن و فرزندان و كودكان و محارم را در صحراي تنهايي رها كند و خود به سير و سلوك بپردازد و در مجمع ملكوتيان شعر حضور بسرايد. به همين دليل بود كه سيد شهيدان اهل قلم ميفرمود: چه جنگ باشد يا نباشد راه من و تو از كربلا ميگذرد. باب جهاد اصغر بسته است باب جهاد اكبر كه بسته نيست، البته عروج شهيد آويني،صيادشيرازي، احمد كاظمي و صدها شهيد ديگر كه دهها تن از آنها در دو ماه گذشته در شمال غرب كشور شهيد شدند و آنان كه به دست وهابيان در جلو ديدگان زنان و فرزندانشان از اتوبوسي كه عازم زيارت بود پايين آورده شدند و در عراق و پاكستان شهيد شدند، آنان كه در تاسوعاي گذشته در چابهار شهيد شدند، آنان كه در جاده زاهدان- زابل در مقابل چشم همسران و فرزندانشان شربت شهادت نوشيدند و... نشان ميدهد كه باب جهاد اصغر بسته نيست. اما شايد تنگ بودن اين باب به مسئله جهاد اكبر برميگردد كه در جبههاي سختتر از شلمچه در جريان است. زرق و برق دنيا، رفاه نسبي و... روح مجاهدان ديروز را ميخراشد و در آزمايشهاي سخت بعضاً بر آنان پيروز ميشود اما تلفات آن مانند ديروز افتخار محسوب نميشود. بنابراين راه ما يك مبارزه دايمي است كه از امام حسين (ع)از صدر اسلام و از امام خميني در عصر حاضر آموختهايم. اين مبارزه هرگز تمام شدني نيست. لذا بايد مجاهدين فيسبيل الله با همان ولع و شدت و حدت آماده باشند. توفيق شهات راه شهادت را باز ميكند نه اينكه راه شهادت كه باز شد توفيق حاصل ميشود.
مااكنون مشغول مبارزه با دشمناني سختتر از ديروزيم. اما احساس خطر ديروز را نميكنيم. به همين دليل به فراموشي دچار ميشويم. بايد يادمان باشد كه اگر بخواهيم مجاهد فيسبيل الله باقي بمانيم بايد شرايطي را دنبال كنيم كه راه ما از كربلا بگذرد. براي مشتاقان شهادت همچنان بانگ جرس قافله سال شصت و يكم هجري به گوش ميرسد. دفاع مقدس فقط جلوهاي از آن بود.
دفاع مقدس ما تحول عظيمي در نگرش به اصل ماجراي كربلا نيز ايجاد كرد و آن ارائه تفسيري حسيني – يزيدي براي همه اعصار و ادوار بود. حسين(ع) نماد اين قيام است اما تا ختم زندگي حسينيان و يزيديان هميشه وجود دارند. بنابراين مبارزه در هيچ عصري تمام نخواهد شد و دشمن در هيچ زماني صحنه را ترك نخواهد كرد. كربلا در جنگ تحميلي فقط يك شهر و يك حرم براي زيارت نبود و اكنون نيز همينطور است. كربلا نماد يك حق است كه به مثابه شاقول و تراز عمل ميكند و معيار سنجش هنر مردان خدا و فرقان بين رفاه و مبارزه است. راه جهاد اكبر نيز از كربلا ميگذرد. حسين(ع) ابتدا در جهاد اكبر پيروز شده بود كه اگر غير از اين بود نميتوانست زن و فرزندان و كودكان و محارم را در صحراي تنهايي رها كند و خود به سير و سلوك بپردازد و در مجمع ملكوتيان شعر حضور بسرايد. به همين دليل بود كه سيد شهيدان اهل قلم ميفرمود: چه جنگ باشد يا نباشد راه من و تو از كربلا ميگذرد. باب جهاد اصغر بسته است باب جهاد اكبر كه بسته نيست، البته عروج شهيد آويني،صيادشيرازي، احمد كاظمي و صدها شهيد ديگر كه دهها تن از آنها در دو ماه گذشته در شمال غرب كشور شهيد شدند و آنان كه به دست وهابيان در جلو ديدگان زنان و فرزندانشان از اتوبوسي كه عازم زيارت بود پايين آورده شدند و در عراق و پاكستان شهيد شدند، آنان كه در تاسوعاي گذشته در چابهار شهيد شدند، آنان كه در جاده زاهدان- زابل در مقابل چشم همسران و فرزندانشان شربت شهادت نوشيدند و... نشان ميدهد كه باب جهاد اصغر بسته نيست. اما شايد تنگ بودن اين باب به مسئله جهاد اكبر برميگردد كه در جبههاي سختتر از شلمچه در جريان است. زرق و برق دنيا، رفاه نسبي و... روح مجاهدان ديروز را ميخراشد و در آزمايشهاي سخت بعضاً بر آنان پيروز ميشود اما تلفات آن مانند ديروز افتخار محسوب نميشود. بنابراين راه ما يك مبارزه دايمي است كه از امام حسين (ع)از صدر اسلام و از امام خميني در عصر حاضر آموختهايم. اين مبارزه هرگز تمام شدني نيست. لذا بايد مجاهدين فيسبيل الله با همان ولع و شدت و حدت آماده باشند. توفيق شهات راه شهادت را باز ميكند نه اينكه راه شهادت كه باز شد توفيق حاصل ميشود.
مااكنون مشغول مبارزه با دشمناني سختتر از ديروزيم. اما احساس خطر ديروز را نميكنيم. به همين دليل به فراموشي دچار ميشويم. بايد يادمان باشد كه اگر بخواهيم مجاهد فيسبيل الله باقي بمانيم بايد شرايطي را دنبال كنيم كه راه ما از كربلا بگذرد. براي مشتاقان شهادت همچنان بانگ جرس قافله سال شصت و يكم هجري به گوش ميرسد. دفاع مقدس فقط جلوهاي از آن بود.
عبدالله گنجي