صراط: به گفته دانایی؛ خانه سیمین دانشور و جلال آلاحمد که سه سال پیش برای برخی تعمیرات جزئی و تبدیل شدن به یک موزه، به شرکت توسعه فضاهای فرهنگی تحویل داده شده و هنوز هم کارش به پایان نرسیده، باردیگر در معرض یک تهدید تازه قرار گرفتهاست.
به گزارش تسنیم، چهار سال پس از درگذشت سیمین دانشور و دو سال پس از ماجرای فروش منزل مسکونی وی توسط خواهرش به شهرداری تهران، این خانه که قرار بود پس از تعمیرات جزیی سه ماهه به "خانه- موزه جلال و سیمین" و "خانه ادبیات ایران" تبدیل شود، هنوز بلاتکلیف و به امان خدا رها شده است و بیم آن میرود که این خانه هم در معرض آسیبهای جدی قرار گیرد.
محمدحسین دانایی، خواهرزاده زندهیاد جلال آل احمد، به توضیح وضعیت فعلی این خانه پرداخت و ضمن ابراز نگرانی نسبت به آینده این پروژه، گفت: سه سال است که ارکان این خانه دارد میلرزد و همراه با آن، دلهای بازماندگان و دوستداران این دو نویسنده محبوب هم در حال لرزیدن است.
وی در توضیح چگونگی ماجرا به تسنیم گفت: این خانه در اوایل اردیبهشت 1393 در اختیار شهرداری تهران قرار گرفت تا پس از تعمیرات جزیی سه ماهه، به یک مرکز فرهنگی به نام "خانه- موزه جلال و سیمین" تبدیل شود، ولی بعد از سی ماه هنوز در نقطه اول ایستادهایم.
وی افزود: تمام سال اول، یعنی سال 1393 را در این نگرانی به سر بردیم که مبادا به علت ناشیگری و بی اطلاعی مسوولان امر، این خانه تخریب شود یا کاربریاش تغییر یابد. خوشبختانه بعد از تلاشها و مکاتبات متعدد، این خطر برطرف شد و همه دستاندرکاران به این باور رسیدند که این خانه از جهات مختلف یک نمونه تمام عیار و بیبدیل از یک خانه- موزه است و باید با حفظ هویت و کاربری اصلی، تنها به صورت "خانه- موزه" مورد بهرهبرداری قرار گیرد. بعد از رفع این خطر به سال 1394 رسیدیم. در این سال، مسئلهای جدید مطرح شد و آن هم فقدان اعتبار و نداشتن اولویت بود. این مشکل هم خوشبختانه با اعتراض و پیگیری جمعی از هنرمندان، نویسندگان و استادان ادبیات فارسی و با مداخله مقامات شهرداری و شورای شهر مرتفع شد و نهایتاً معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران طی نامه مورخ 26/7/ 1394 اعلام کرد که این پروژه جزو اولویتهای سال 1394 قرار گرفته و اعتبار آن هم تخصیص یافته است.
دانایی یادآور شد: پس از طی کردن این مقدمات، در اوایل سال 1395 شرکتی که مسئول مطالعه و طراحی این پروژه بود، کارهای اجرایی را شروع کرد و طی پنج- شش ماه حدود 30 درصد از عملیات مرمت و مقاومسازی بنا را هم انجام داد، ولی شرکت مزبور چند ماه بعد، به علت عدم دریافت مطالباتش دست از کار کشید و پروژه بعد از این همه مقدمه چینی دوباره تعطیل شد. اخیراً شرکت دیگری که سابقهای هم در این کار نداشته، وارد صحنه شده و مسئولیت ادامه کار را به عهده گرفته است. حال این نگرانی وجود دارد که بیاطلاعی شرکت تازه وارد از سوابق مطالعاتی و ملاحظات فنی و حرفهای لازم در احیای اینگونه پروژهها، باعث شود که تمام رشتههای سه سال گذشته پنبه شود و این پروژه بار دیگر در معرض خطر تخریب و آسیبهای جدی قرار گیرد.
دانایی در پایان از همه مسئولان امر درخواست کرد که به جای حرکات نمایشی و دادن قولهای بی عمل، یک بار به طور جدی و مسوولانه به این پروژه از لحاظ مادی کوچک، ولی از لحاظ معنایی بزرگ، توجه کنند و اجازه ندهند که فرصت ها به همین راحتی از دست بروند و آبروی مسوولان و مدیران اجرایی شهر هم به خاطر چنین سهل انگاریهایی در معرض آسیب قرار گیرد.
به گزارش تسنیم، چهار سال پس از درگذشت سیمین دانشور و دو سال پس از ماجرای فروش منزل مسکونی وی توسط خواهرش به شهرداری تهران، این خانه که قرار بود پس از تعمیرات جزیی سه ماهه به "خانه- موزه جلال و سیمین" و "خانه ادبیات ایران" تبدیل شود، هنوز بلاتکلیف و به امان خدا رها شده است و بیم آن میرود که این خانه هم در معرض آسیبهای جدی قرار گیرد.
محمدحسین دانایی، خواهرزاده زندهیاد جلال آل احمد، به توضیح وضعیت فعلی این خانه پرداخت و ضمن ابراز نگرانی نسبت به آینده این پروژه، گفت: سه سال است که ارکان این خانه دارد میلرزد و همراه با آن، دلهای بازماندگان و دوستداران این دو نویسنده محبوب هم در حال لرزیدن است.
وی در توضیح چگونگی ماجرا به تسنیم گفت: این خانه در اوایل اردیبهشت 1393 در اختیار شهرداری تهران قرار گرفت تا پس از تعمیرات جزیی سه ماهه، به یک مرکز فرهنگی به نام "خانه- موزه جلال و سیمین" تبدیل شود، ولی بعد از سی ماه هنوز در نقطه اول ایستادهایم.
وی افزود: تمام سال اول، یعنی سال 1393 را در این نگرانی به سر بردیم که مبادا به علت ناشیگری و بی اطلاعی مسوولان امر، این خانه تخریب شود یا کاربریاش تغییر یابد. خوشبختانه بعد از تلاشها و مکاتبات متعدد، این خطر برطرف شد و همه دستاندرکاران به این باور رسیدند که این خانه از جهات مختلف یک نمونه تمام عیار و بیبدیل از یک خانه- موزه است و باید با حفظ هویت و کاربری اصلی، تنها به صورت "خانه- موزه" مورد بهرهبرداری قرار گیرد. بعد از رفع این خطر به سال 1394 رسیدیم. در این سال، مسئلهای جدید مطرح شد و آن هم فقدان اعتبار و نداشتن اولویت بود. این مشکل هم خوشبختانه با اعتراض و پیگیری جمعی از هنرمندان، نویسندگان و استادان ادبیات فارسی و با مداخله مقامات شهرداری و شورای شهر مرتفع شد و نهایتاً معاون امور اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران طی نامه مورخ 26/7/ 1394 اعلام کرد که این پروژه جزو اولویتهای سال 1394 قرار گرفته و اعتبار آن هم تخصیص یافته است.
دانایی یادآور شد: پس از طی کردن این مقدمات، در اوایل سال 1395 شرکتی که مسئول مطالعه و طراحی این پروژه بود، کارهای اجرایی را شروع کرد و طی پنج- شش ماه حدود 30 درصد از عملیات مرمت و مقاومسازی بنا را هم انجام داد، ولی شرکت مزبور چند ماه بعد، به علت عدم دریافت مطالباتش دست از کار کشید و پروژه بعد از این همه مقدمه چینی دوباره تعطیل شد. اخیراً شرکت دیگری که سابقهای هم در این کار نداشته، وارد صحنه شده و مسئولیت ادامه کار را به عهده گرفته است. حال این نگرانی وجود دارد که بیاطلاعی شرکت تازه وارد از سوابق مطالعاتی و ملاحظات فنی و حرفهای لازم در احیای اینگونه پروژهها، باعث شود که تمام رشتههای سه سال گذشته پنبه شود و این پروژه بار دیگر در معرض خطر تخریب و آسیبهای جدی قرار گیرد.
دانایی در پایان از همه مسئولان امر درخواست کرد که به جای حرکات نمایشی و دادن قولهای بی عمل، یک بار به طور جدی و مسوولانه به این پروژه از لحاظ مادی کوچک، ولی از لحاظ معنایی بزرگ، توجه کنند و اجازه ندهند که فرصت ها به همین راحتی از دست بروند و آبروی مسوولان و مدیران اجرایی شهر هم به خاطر چنین سهل انگاریهایی در معرض آسیب قرار گیرد.