صراط: وزیر سابق صنعت با تاکید بر اینکه هر ایرانی که متولد می شود، یک انسان مقروض و بدهکار است، گفت: اوراق قرضه یک منبع موهومی است که بعد از پیش خور کردن منابع بین نسلی، نوبت به آن رسیده است.
به گزارش مهر، مهدی غضنفری در سومین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی با طرح یک مفهوم جدید به عنوان تباهندگی اقتصاد گفت: دولتها آنقدر از منابع نفتی که درآمدهای آن باید برای نسل های آینده سرمایه گذاری و ذخیره شود، استفاده کرده اند که اکنون کشور دچار تباهندگی اقتصادی شده است، این در حالی است که جوانان نیز اکنون به دلیل سبک مدیریتی کشور که استفاده بی حد و حصر و بعضا بدون برنامه از درآمدهای نفتی و زیرزمینی را به دنبال دارد، متوجه شده اند که بدون هیچ تلاش زیادی می توانند به جایی برسند؛ در واقع، آنها ذهنیت تباهنده پیدا کرده و دوست دارند که به جایگاه بالایی برسند؛ بدون اینکه هیچ تلاشی کنند.
وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت افزود: رونق چنین دیدگاهی، دیگر یک رفتار تباهنده نیست؛ بلکه ذهنیت تباهنده را شکل می دهد و در نهایت، فرهنگ تباهیدگی شکل می گیرد؛ در نهایت این ویروس همه را مبتلا خواهد کرد و نتیجه آن هم این می شود که نه تنها منابع خود و ثروت های بین نسلی را مصرف کرده ایم، بلکه ثروت های نسل بعد را هم مصرف می کنیم. یعنی منابع خدادادی را به قیمت کم می فروشیم و چرخه بعدی با ارزش افزوده حاصل از همین منابع را نیز، با قیمت بالایی از سایر کشورهای دنیا خریداری می کنیم.
وی تصریح کرد: به تازگی هم این موضوع در نظر گرفته شده که ارزی را که دولت به بانک مرکزی فروخته است، با یک نرخ تسعیر محاسبه کرده و پولی را از بانک مرکزی بگیرند؛ در حالیکه این منابع که به این سبک به دست می آید، هیچ فلسفه وجودی ممکن است نداشته باشد، چراکه ما یک چاه نفت موهومی تعریف کرده ایم و می خواهیم منابع آن را هم تا انتها مصرف کنیم.
غضنفری انتشار اوراق قرضه دولت را هم یک منبع موهومی درآمدی دانست و خاطرنشان کرد: در واقع، دولت این اوراق قرضه را به طلبکاران خود می دهد و بدهی خود را تسویه می کند؛ در واقع دولت از پیمانکاران می خواهد که این منابع موهومی را به فروش برسانند و البته دولتهای بعدی هستند که باید پول آن را بپردازند.
وی خاطرنشان کرد: این رفتار نشان می دهد که چاههای قبلی درآمدی دولت دیگر ظاهرا نمی تواند جبران هزینه های کشور را بدهد و به همین دلیل از منابعی استفاده می کنیم که موهومی هستند، بنابراین هر ایرانی که متولد می شود، به جای اینکه صندوق آتیه داشته باشد که از ابتدای تولد او منابعی را پس انداز کرده و در جوانی در اختیارش قرار بدهد، یک فرد کاملا بدهکار است؛ چراکه منابع متعلق به او که عمدتا منابع بین نسلی هستند، پیشخور شده و اکنون دولت رو به تعریف منابع کاغذی آورده است؛ یعنی کاغذی به دست پیمانکار بدهد و بعدها آن را تبدیل به پول کند، این همان وضعیتی است که کشور را خطرناک می کند.
این عضو کابینه دهم معتقد است که چرخه های تباهنده هرچه بوده، سوخته و برده و اکنون دولت رو به تعریف منابع موهومی آورده است؛ بنابراین هیچ راهی برای اینکه این شرایط را متوقف کنیم، وجود ندارد و تا زمانی که چنین منابعی هست، استفاده می شود؛ یعنی زمان شروع مجدد این چرخه تباهندگی زمانی خواهد بود که دوباره منبع جدید شناسایی کنیم و نتیجه نهایی منابع از دست رفته، اقتصاد وابسته، فقر، اختلاف طبقاتی و مردم ناامید و مواردی از این دست است؛ اما علت این که دیر متوجه تبعات چنین اشتباهی می شویم، این است که منابع ما بزرگ است.
غضنفری اولین نمونه از این منابع را اولین چاه نفت و تازه ترین آن را اوراق قرضه دانست و خاطرنشان کرد: مشخصات و فرآیندهای سازمانهای تباهنده، بی توجهی به هدر رفت گسترده منابع است که در همه دولتها هم متاسفانه مشاهده می شود، ضمن اینکه روش های تصمیمی نامناسب نیز از تبعات آن به شمار می رود، اما باید توجه داشت که تعویق ورشکستگی ناشی از این است که منبع بزرگی در کار است.
وی بر این باور است که چاه نفت، شروع فرآیند تباهندگی است.
به گزارش مهر، مهدی غضنفری در سومین همایش سالانه اقتصاد مقاومتی با طرح یک مفهوم جدید به عنوان تباهندگی اقتصاد گفت: دولتها آنقدر از منابع نفتی که درآمدهای آن باید برای نسل های آینده سرمایه گذاری و ذخیره شود، استفاده کرده اند که اکنون کشور دچار تباهندگی اقتصادی شده است، این در حالی است که جوانان نیز اکنون به دلیل سبک مدیریتی کشور که استفاده بی حد و حصر و بعضا بدون برنامه از درآمدهای نفتی و زیرزمینی را به دنبال دارد، متوجه شده اند که بدون هیچ تلاش زیادی می توانند به جایی برسند؛ در واقع، آنها ذهنیت تباهنده پیدا کرده و دوست دارند که به جایگاه بالایی برسند؛ بدون اینکه هیچ تلاشی کنند.
وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت افزود: رونق چنین دیدگاهی، دیگر یک رفتار تباهنده نیست؛ بلکه ذهنیت تباهنده را شکل می دهد و در نهایت، فرهنگ تباهیدگی شکل می گیرد؛ در نهایت این ویروس همه را مبتلا خواهد کرد و نتیجه آن هم این می شود که نه تنها منابع خود و ثروت های بین نسلی را مصرف کرده ایم، بلکه ثروت های نسل بعد را هم مصرف می کنیم. یعنی منابع خدادادی را به قیمت کم می فروشیم و چرخه بعدی با ارزش افزوده حاصل از همین منابع را نیز، با قیمت بالایی از سایر کشورهای دنیا خریداری می کنیم.
وی تصریح کرد: به تازگی هم این موضوع در نظر گرفته شده که ارزی را که دولت به بانک مرکزی فروخته است، با یک نرخ تسعیر محاسبه کرده و پولی را از بانک مرکزی بگیرند؛ در حالیکه این منابع که به این سبک به دست می آید، هیچ فلسفه وجودی ممکن است نداشته باشد، چراکه ما یک چاه نفت موهومی تعریف کرده ایم و می خواهیم منابع آن را هم تا انتها مصرف کنیم.
غضنفری انتشار اوراق قرضه دولت را هم یک منبع موهومی درآمدی دانست و خاطرنشان کرد: در واقع، دولت این اوراق قرضه را به طلبکاران خود می دهد و بدهی خود را تسویه می کند؛ در واقع دولت از پیمانکاران می خواهد که این منابع موهومی را به فروش برسانند و البته دولتهای بعدی هستند که باید پول آن را بپردازند.
وی خاطرنشان کرد: این رفتار نشان می دهد که چاههای قبلی درآمدی دولت دیگر ظاهرا نمی تواند جبران هزینه های کشور را بدهد و به همین دلیل از منابعی استفاده می کنیم که موهومی هستند، بنابراین هر ایرانی که متولد می شود، به جای اینکه صندوق آتیه داشته باشد که از ابتدای تولد او منابعی را پس انداز کرده و در جوانی در اختیارش قرار بدهد، یک فرد کاملا بدهکار است؛ چراکه منابع متعلق به او که عمدتا منابع بین نسلی هستند، پیشخور شده و اکنون دولت رو به تعریف منابع کاغذی آورده است؛ یعنی کاغذی به دست پیمانکار بدهد و بعدها آن را تبدیل به پول کند، این همان وضعیتی است که کشور را خطرناک می کند.
این عضو کابینه دهم معتقد است که چرخه های تباهنده هرچه بوده، سوخته و برده و اکنون دولت رو به تعریف منابع موهومی آورده است؛ بنابراین هیچ راهی برای اینکه این شرایط را متوقف کنیم، وجود ندارد و تا زمانی که چنین منابعی هست، استفاده می شود؛ یعنی زمان شروع مجدد این چرخه تباهندگی زمانی خواهد بود که دوباره منبع جدید شناسایی کنیم و نتیجه نهایی منابع از دست رفته، اقتصاد وابسته، فقر، اختلاف طبقاتی و مردم ناامید و مواردی از این دست است؛ اما علت این که دیر متوجه تبعات چنین اشتباهی می شویم، این است که منابع ما بزرگ است.
غضنفری اولین نمونه از این منابع را اولین چاه نفت و تازه ترین آن را اوراق قرضه دانست و خاطرنشان کرد: مشخصات و فرآیندهای سازمانهای تباهنده، بی توجهی به هدر رفت گسترده منابع است که در همه دولتها هم متاسفانه مشاهده می شود، ضمن اینکه روش های تصمیمی نامناسب نیز از تبعات آن به شمار می رود، اما باید توجه داشت که تعویق ورشکستگی ناشی از این است که منبع بزرگی در کار است.
وی بر این باور است که چاه نفت، شروع فرآیند تباهندگی است.