به گزارش خبرآنلاین، 23 بهمن، محمود احمدینژاد اطلاعیه صادر کرد، مبنی بر اینکه «از هیچ فرد یا جناح و حزب و گروهی حمایت نکرده و نخواهم کرد. این موضع قطعی و غیرقابل تغییر اینجانب است.».
30 بهمن اما «حمیدبقایی» یکی از نزدیکترین مردان حلقه او، در اطلاعیه ای دیگری اعلام کرد که «کاملاً مستقل از اشخاص، گروهها، احزاب و جناحهای سیاسی» وارد عرصه رقابت انتخاباتی میشود. مردی که رسانهها را دشمن درجهیک خود میداند و هیچ گونه اطلاعات شفافی از محل تولد و رزمهی کاریاش در دسترس وجود ندارد.
بقایی در بازداشت یا زیارت؟
هنوز زمان زیادی از اعلام خبر بازداشت «حمید بقایی» از سوی غلامحسین محسنی اژهای، سخنگوی قوه قضائیه در هشتادمین نشست خبری خود در ۱۸ خرداد ۱۳۹۴ نگذشته بود که در تهران دیده شد. هر چند حضورش برای مردم چندان سوال برانگیز نبود، چون کمتر کسی است که او را می شناخت و تنها خبرنگاران بودند که آزاد بودن این فرد بازداشت شده، برایشان جای پرسش داشت.
خبرنگار خبرآنلاین، همان سال وقتی او را در میدان تجریش و امامزاده صالح دید، از او پرسید، شما چطور آزاد هستید؟ بقایی، کمحرفترین مدیر احمدینژاد در حالی که در دستهایش تسبیح میچرخاند و بدون هیچ مشکلی همراه خانوادهاش به زیارت آمده بود، گفت:«به حمدالله خوبم و هیچ مشکلی برایم پیش نیامده. البته اگر رسانهها بگذارند.» بعد از آن بود که عنوان شد، بقایی با تبدیل قرار بازداشت به کفالت، آزاد شده است. دلیل بازداشت چندماههاش اما همچنان نامشخص ماند.
بقایی زیر سایه سنگین مشایی
اسفندیار رحیم مشایی، معروف به چشم اسفندیار دولت در میان حلقه احمدینژاد جنجالبرانگیزترین چهره بود و بر عکس او، بقایی همیشه در سایه به سر میبرد؛ سایهای سنگین که حتی حاشیههای بسیاری که از زندگی خانوادگیاش، عملکردش در سازمان میراثفرهنگی و بازداشت شدنش، مطرح می شد، چندان انعکاس عمومی پیدا نکرد و همچنان چهره ای ناشناخته و مرموز باقی ماند.
با این حال شرکت نزدیکترین فرد به احمدینژاد و مشایی در انتخابات بار دیگر این سوال تکراری را مطرح کرد: «حمید بقایی کیست؟» تا کنون پاسخهای بسیاری به این سوال داده شده است. عدهای او را متولد همدان و برخی دیگر متولد کرمانشاه میدانند.
میگویند که او، مدتی در وزارت اطلاعات و در ستاد «مدیریت مناطق بحران» کار میکرده و سپس در معاونت ضد جاسوسی بخش مربوط به اسرائیل و عراق به عنوان رئیس اداره بررسی اطلاعات مشغول به کار و در سال ۱۳۷۲ به وزارت کشور منتقل شده است.
این اطلاعات هیچ گاه از سوی منبعی رسمی اعلام نشده است تا زمانیکه فعالیتهای او همراه رحیممشایی در اوایل دهه 80 کارش را به عنوان یکی از مدیران رادیو آغاز می کند.
گفته می شود، بقایی در رادیو تهران به عنوان مسئول سایت این رادیو، شروع به کار کرد تا اینکه بنا به اتهامات اثبات نشدهای، عذر او را از رادیو تهران خواستند. خواهان این پرونده، اداره کل حراست صدای جمهوری اسلامی ایران بود.
او بعدها به عنوان رییس دفتر مشایی در سازمان فرهنگی و هنری به شهرداری تهران میرود و بعد هم وزارت علوم. سپس بقایی زمان ریاست مشایی در سازمان میراث فرهنگی، سمت قائم مقام این سازمان را می گیرد.
سازمان میراث فرهنگی نقطه عطف کارنامه بقایی
اما نقطه عطف کارنامه بقایی زمانی است که او معاون رییسجمهور و جانشین رحیممشایی در سازمان میراثفرهنگی و گردشگری در تابستان سال 88 میشود. سازمانی که با آمدن رحیممشایی در آن برچسب حیات خلوت دولت خورد.
بقایی علاوه بر ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، دبیری شورای عالی مناطق آزاد کشور و ویژه اقتصادی را به عهده می گیرد.
او در شهریور سال 89، به عنوان مشاور رئیسجمهور در امور آسیا هم منصوب می شود. او در خصوص نهی رهبر معظم انقلاب درباره «موازیکاری» در سیاست خارجی در مصاحبه های متعدد به خبرنگاران گفت: «...فرمایش رهبری جای بحث دارد، من در آن جلسه بودم، نهی ایشان مصداقی ندارد، من الان به شما میگویم: آقا مراقب باش که نیفتی، پایت میشکند؛ آیا این به معنی آن است که قبلا افتادهای و پایت شکسته است؟»
و همچنین در جایی دیگر عنوان کرد: «من تنها از رییسجمهور دستور می گیرم.»
بقایی در فروردین ماه 1390، از سوی احمدی نژاد، به عنوان معاون اجرایی و سرپرست نهاد ریاست جمهوری منصوب شد. اگر چه در اردیبهشت ماه 1390، با حکم دیوان عدالت اداری به دنبال تخلفات عدیده در دوره ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، به 4 سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شد.
او پس از صدور رای دیوان درباره تخلفات خود و صدور حکم قطعی، از اجرای آن استنکاف ورزید و همین موضوع باعث شد تا به 4 سال انفصال از خدمات دولتی محکوم شود که به دلیل اعتراض پرونده به دادگاه تجدید نظر رفت و در نهایت حکم انفصال از خدمت او منتفی شد.
بقایی در مرداد ماه 1392، در پایان دولت دهم، با تصمیم محمود احمدینژاد در تأسیس دانشگاه جامع بین المللی ایرانیان، به عنوان معاون پشتیبانی دانشگاه جامع منصوب شد. هر چند خیلی زود از سوی شورای عالی فرهنگی نامش از این فهرست خط خورد.
بقایی در سازمان میراث فرهنگی چه کرد؟
«کارمندان سازمان میراثفرهنگی در عمر خودشان یک بار هتل نرفته بودند. ما آنها را در بهترین هتلها اقامت دادیم. حالا اعتراض میکنند که ما در شیراز آواره شدیم.» این بخشی از مصاحبه بقایی در زمان ریاستش در سازمان میراثفرهنگی است، او کارمندان معترض میراثفرهنگی به جابجایی از تهران به شیراز را زیر سوال برده و عنوان کرد که اعتراضشان کاملا بیمعناست.
بقایی در پاسخ به کسانی که گفته بودند، این جا به جایی منجر به از هم پاشیدن خانوادهها شده، گفت: «مشکلی نیست.»
اقدام به انتقال سازمان میراثفرهنگی و گردشگری که در سال 89 آغاز شد، صدمات جبران ناپذیری به بدنهی سازمان وارد آورد. به زعم بسیاری از کارشناسان میراثفرهنگی حتی اساس و بنیاد این سازمان را به یکباره با خاک یکسان کرد. برخی برآورد کردن این جا به جایی نزدیک 8 میلیارد تومان خسارت برجا گذاشته است.
گزارشهای متعددی منتشر شد از اینکه 47 هزار نسخه كتاب و هزاران قطعه عكس تاريخي به همراه گزارشهاي باستانشناسي در آن دوره مفقود شد و حتی برخی میگویند به يغما رفت. اما هرگز کمیتهای برای شفافسازی و پیگیری تخلفات و خسارتهای وارد شده به سازمان میراثفرهنگی تشکیل نشد. اگر چه هیات مدیره «جامعه باستانشناسی ایران» در بیانیهای خطاب به قوه قضائیه از این نهاد خواست تا مدیریت «حمید بقایی» در دورهی ریاستاش در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری را بررسی کند.
انتصابات دوره بقایی هم عمدتا بحث برانگیز بود. به عنوان نمونه او با حکمی آزاده اردکانی را به ریاست موزه ملی ایران منصوب کرد حال آنکه تخصص اردکانی، میکروبشناسی بود. اردکانی پیش از آن به واسطه بقایی تا مرز ریاست بر سازمان ملی جوانان پیش رفت اما به دلیل ادغامها چنین اتفاقی نیفتاد.
آزاده اردکانی در تیرماه 1390، در جریان دستگیری برخی عوامل گروه انحرافی که آن زمان مطرح شد، دستگیر و در آبان ماه 1391، به 6 ماه حبس و 50 میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد. گفته شده، پرونده او همچنان مفتوح است. او در حالی که در بخش آرشیو، یکی از سازمان ها فعالیت می کند، چند سال پیش در گفتگویی، عنوان کرد: «دست از سرم بردارید. شما حق ندارید، مرا رسانه ای کنید. کاری به کار من نداشته باشید وگرنه بد می بینید.»
افزایش آمار تخریب ها، واگذاری بنای های سازمان میراث فرهنگی از جمله مسعودیه به بخش خصوصی، تعطیلی موزه هنرهای ملی و ...در سال 89 خبری منتشر شد، مبنی بر اینکه چمدان حاوی اسناد محرمانه جنگ جهانی دوم و برخی نامهنگاریهای وزارت خارجه مربوط به قبل از انقلاب در خودروی رولزرویس شاه مخلوع پیدا شده، این خبر از سوی علیرضا مقیمی، مدیر وقت کاخ موزه نیاوران اعلام شد.
در آن زمان صداوسیما و رسانههای مختلف توسط مقیمی برای پوشش این خبر عجیب به محل کاخ موزه نیاوران دعوت شدند و مانور رسانهای فراوانی روی این موضوع داده شد. علیرضا مقیمی در سال 90 دستگیر شد. او در اولین اظهارات خود پس از دستگیری گفت: «شایعه کشف اسناد از کیف شاه در کاخ نیاوران با طراحی حمید بقایی برای انحراف افکار عمومی از سخنان جنجالی او درباره ترکیه صورت گرفت.»
ماجرای سمگا چه بود؟
انتصابات و طرح ایده های عجیب تنها نمونه کوچکی در پرونده بقایی است. او بارها و بارها خبرنگاران و باستان شناسان را دزد نامید. احمدی نژاد را کوروش زمان اعلام کرد. در زمان او، منشور کوروش به ایران آورده شد و او همان روز اعلام کرد: «من در سازمان میراث فرهنگی دنبال اهدافی هستم که پیش از من آقای مشایی بنیان و اساس آن را گذاشته است.»
بقایی وقتی به دلیل صحبت هایش مبنی بر اینکه دولت عثمانی در سال 1915 اقدام به نسل کشی ارامنه کرده است، مورد پرسش از سوی رسانه ها قرار گرفت، گفت که رسانه ها کارشان شایعه پراکنی و دروغ است. آن ها فقط اب به آسیاب دشمن می ریزند. هر چه منعکس کرده اند، اشتباه بوده است.
با این حال پر چالش ترین مسئله ای که بقایی با آن رو به رو شد، سهامداری در شرکت سمگا بود. شرکت سرمایهگذاری میراث فرهنگی و گردشگری ایران مشهور به سمگا که در 7 تیرماه 1388 با سرمایه 20 میلیارد تومان به ثبت رسیده و تأسیس شده است، ظرف مدت کوتاهی توانسته 6 شرکت اقماری بزرگ تأسیس کند.
«رسانه ها مدام در حال شایعه پراکنی علیه ما هستند. باید آن ها را به دوره های آموزشی فرستاد. اینطور که نمی شود این همه خدمات ما را نادیده گرفت. ما نخستین سازمانی بودیم که از تهران رفتیم. من می خواستم ثابت کنم که می توان سازمان ها را از تهران خارج کرد. این کار را هم انجام دادم.» سال بعد از این مصاحبه بود که سازمان میراث فرهنگی با خسارت های فراوان دوباره به تهران بازگشت.بسیاری از پرونده های میراث فرهنگی همچون پرونده مسعودیه که به دوره او اختصاص دارد، همچنان باز است. با این همه حمید بقایی، در بهمن ۹۵ طی اطلاعیه ای خود را به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی کرده است. شاید به این ترتیب او، خود به این سوال شفافتر پاسخ دهد که حمید بقایی کیست و طی ده سال گذشته چه کرده است.
روزشمار فعالیت های حمید بقایی در دو دهه گذشته
اوایل دهه 80 : مسئول سایت رادیو تهران به همراه مدیریت اسفندیار رحیم مشایی،
اوایل دهه 80: رئیس دفتر مشایی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری
اوایل دهه 80: عضو هیئتمدیره مؤسسه آینده روشن بشریت در زمان ریاست مشایی در این هیئت مدیره
سال 1384: قائم مقامی سازمان میراث فرهنگی، در زمان ریاست مشایی در این سازمان
سال های 1388 تا 1390:
ریاست سازمان میراثفرهنگی، دبیر شورای عالی مناطق آزاد کشور و ویژه
اقتصادی بقایی به عنوان دبیر شورای مناطق آزاد کشور و ویژه اقتصادی با حفظ
سمت
سال 1389: مشاور رئیسجمهور در امور آسیا محمود احمدینژاد با حفظ سمت
سال 1389: اقدام برای انتقال سازمان میراث فرهنگی به شیراز
سال 1390: معاون اجرایی رئیس جمهور، عضویت در ترکیب اعضای کمیسیون بررسی اعطای نشانهای دولتی با حفظ سمت
سال 1391: نماینده رئیسجمهور در شورای نظارت بر صداوسیما محمود احمدینژاد
سال های ۱۳۹۰ -۱۳۹۲: معاون اجرایی رییس جمهوری
سال ۱۳۹۲: نماینده دولت دهم برای تعامل با دولت یازدهم در پی توافق محمود احمدینژاد و حسن روحانی
سال ۱۳۹۴: بازداشت و آزادی پس از ۲۲۴ روز بازداشت
بهمن ۱۳۹۵: اعلام رسمی برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری