سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۱:۳۲

لودگی یا طنز؟ مساله امروز سینمای کمدی

بیشترین اقبال مخاطب سینمای ما معطوف به فیلم‌های کمدی است و به همین دلیل سینمای کمدی خواسته یا ناخواسته تبدیل به ژانر غالب سینمای ایران شده است؛ کمدی‌ای که به هیچ وجه نمی‌توان آن را گونه‌ای سخیف دانست
کد خبر : ۳۵۱۳۹۴
صراط: بیشترین اقبال مخاطب سینمای ما معطوف به فیلم‌های کمدی است و به همین دلیل سینمای کمدی خواسته یا ناخواسته تبدیل به ژانر غالب سینمای ایران شده است؛ کمدی‌ای که به هیچ وجه نمی‌توان آن را گونه‌ای سخیف دانست، اما نکته قابل توجه، افزایش تولید فیلم‌های کمدی سطح پایین است که به خورد مخاطب داده می‌شود. باید دید اگر ذائقه مخاطب ایرانی کمدی‌پسند شده، آیا نمی‌توان برای این ذائقه آثار ارزشمند و با‌کیفیت تولید کرد؟ آیا اهرم اقتصاد سینمای ایران در دست فیلم‌های مبتذل و دم‌دستی افتاده است؟

به گزارش جام جم آنلاین،اگر چنین است، راز ماندگاری آثاری کمدی چون «اجاره‌نشین‌ها» ساخته داریوش مهرجویی، «همسر» ساخته مهدی فخیم‌زاده، «آپارتمان شماره 13» ساخته یدالله صمدی و... چیست؟ واقعیت این است که کمدی این روزهای سینمای ایران در برخی موارد تصویرگر آدم‌هایی است که هیچ شناسنامه مشخصی ندارند و آنقدر اسیر لودگی و مضحکه شده که مسیر درست خود را فراموش کرده است. این درحالی است که قطعا اگر «فیلم‌های کمدی» با ساختاری محکم و جذاب ساخته شود، سینمایی می‌شود که خانواده‌ها می‌توانند بدون نگرانی از بدآموزی و تاثیرات بد، به سالن‌های سینما بروند و ساعاتی مفرح و لذتبخش را تجربه کنند.

سره را از ناسره تشخیص نمی‌دهند
یدالله صمدی، کارگردان سینما و تلویزیون ایران که با ساخت فیلم «آپارتمان شماره 13» در دهه 60 توانست مخاطبان بی‌شماری به سالن‌های سینما بکشاند، در گفت‌وگو با جام‌جم بیان کرد: شرایط و حال و هوای مردم در هر جامعه‌ای همگام با شرایط روز جامعه تغییر می‌کند. بدیهی است در جامعه ما مردم گرایش زیادی به دیدن فیلم‌های کمدی دارند. آنها وقتی از سیاهی و تلخی خسته می‌شوند، هر کمدی با هر چاشنی اعم از لودگی، توهین و... که جلویشان بگذارید، می‌بینند و می‌خندند. وقتی هم که مردم عادت به دیدن چنین کمدی‌هایی پیدا کردند، دیگر به قول معروف سره را از ناسره تشخیص نمی‌دهند و اتفاقا طنز فاخر را پس می‌زنند. البته چنین حالتی چون برآمده از احساسات زودگذر است، پایدار نیست و به مرور زمان همین مردم از دیدن کمدی‌های نازل دلزده می‌شوند.

کارگردان سریال «شوق پرواز» خاطرنشان کرد: امروزه کمدی‌هایی که برای انتقاد از وضعیت کنونی جامعه به الفاظ نادرست پناه می‌برند، خیلی تولید می‌شود. البته بر این باور هستم که بخش زیادی از این فیلمسازها دلسوز جامعه نیستند و به هر ابزاری متوسل می‌شوند تا فیلمشان بیشتر بفروشد.

نیاز به کمدی‌ساز های متخصص
جبار آذین منتقد سینما با تاکید بر این‌که نباید با سوء استفاده از نیاز مخاطب به شادی از هر کلامی برای خنداندن مخاطب بهره برد، به جام‌جم گفت: سینمای ایران همواره در پی گرفتن رضایت مخاطب و رونق فیلم‌ها در گیشه است و در تولید فیلم‌های کمدی باید پسند، سلیقه، فرهنگ و ادبیات جامعه رعایت شود. بنابراین کسانی که در سینما می‌خواهند به تولید آثار کمدی بپردازند باید نظرات مخاطب را طبق استانداردها و عرف جامعه مدنظر قرار بدهند. ضمن این‌که کسانی‌که کمدی‌ساز هستند باید متخصص در این زمینه باشند و لزوما هر کسی که اجتماعی‌ساز خوبی است، نمی‌تواند کمدی‌ساز خوبی هم بشود. در همین راستا وقتی فیلمی کمدی ساخته می‌شود، فیلمساز نباید نیاز مخاطب امروز به سرگرمی، شادی و امید را ابزاری کند که با توجه به آن هر گفتار و کلامی در فیلم به کار برده شود. ساخت هر اثری با هر دیالوگی که مخاطب را به خنده وادارد، اثر اغواگری است برای خالی کردن جیب مخاطب.

محدودیت داریم
شادمهر راستین، رئیس اسبق شورای مرکزی کانون فیلمنامه‌نویسان به جام‌جم گفت: اصولا تابوشکنی (یعنی مسائلی که در عرف جامعه نیست) با واکنشی در صورت و بدن مواجه می‌شود که به آن خنده می‌گویند و همین خنده یا به قولی طنز بهترین فرصت برای نمایان ساختن نیت افرادی در جامعه است که با پنهان‌کاری و ریاکاری می‌خواهند منافعشان را تامین کنند.

فیلمنامه‌نویس فیلم‌های «به همین سادگی»، «این زن حرف نمی‌زند» و سریال‌های «همسران»، «خانه سبز» و... ادامه داد: فیلم‌های کمدی که اکنون در سینمای ما ساخته می‌شود، مناسب است؛ چون محدوده بیان و به تصویر‌کشیدن طنز در جامعه ما خیلی محدود است. ما نمی‌توانیم مشاغل و خیلی چیزها را با دید طنز بنگریم. در چنین شرایطی طبقه متوسط مجبور است خودش را مسخره کند تا مردم را بخنداند.

الگو برداری اشتباه از سینمای غرب
سینمای کمدی جهان بویژه در سال‌های اخیر و خاصه در هالیوود بیشتر بر پایه مباحثی چون قومیت، سیاست، مذهب و جنسیت می‌چرخد و با ترفندها، دیالوگ‌ها و صحنه‌هایی مبتنی بر این موارد تلاش می‌شود به هر قیمتی از مخاطبان به میزان قابل ملاحظه‌ای خنده اخذ شود تا چرخه اقتصاد صنعت سینما با سرعت بیشتری از قبل بچرخد و صاحبان فیلم و سرمایه به نان و نوایی بیش از پیش برسند.

این رهایی همواره توام با توهین و ولنگاری است و سازندگان آثار و مخاطبان با تخفیف دادن به معیارها و ارزش‌های شخصی و جامعه و حتی زیر پا گذاشتن آنها، به تفاهمی ظاهرا خنده‌دار و در باطن گریه‌دار می‌رسند که به مرور باعث می‌شود هر چیز مهم و تعیین‌کننده‌ای صرفا برای خنده، دستخوش سخیف‌ترین شوخی‌ها شود و آن ارزش و اعتبار و جایگاهش را ازدست بدهد.

طبیعی است که تمرکز روی چنین مباحثی برای خنداندن تماشاگر ایرانی نه توصیه می‌شود و نه شرع و عرف جامعه اسلامی - ایرانی ما اجازه این گستاخی و بی‌پروایی را می‌دهد. یکی از اشتباهات سازندگان برخی فیلم‌های سینمایی و آثار شبه‌کمدی و لوده این است که می‌خواهند با تکیه و بهره‌گیری از عناصر سینمای کمدی غرب و آن مظاهر منحط تماشاگر ایرانی مبتنی بر اعتقادات و ارزش‌ها را بخندانند. متاسفانه گاهی این نیت خام با کاهلی برخی دستگاه‌های نظارتی سینما در وزارت ارشاد همسو و هم مسیر می‌شود و شاهد خروجی‌های مبتذلی در بعضی از فیلم‌ها هستیم. ممکن است عده قلیلی از تماشاگران ناآگاه، به الفاظ رکیک و صحنه‌های توهین‌آمیز و سخیف بخندند، اما آگاهی و غیرت عموم جامعه مجالی برای جولان چنین فیلم‌های ابتری باقی نمی‌گذارد.

البته واضح است که کمدی‌نویسان و طنزپردازان سینمای ما کار بسیار دشواری را برای خنداندن مردم به شکل سالم پیش‌رو دارند، اما می‌توان راه‌هایی برای تفریح و سرگرمی و خنداندن تماشاگر پیدا کرد و کمدی‌های جذاب، پرفروش و ماندگاری ساخت. یک سینمای کمدی سالم و پاکیزه و به دور از رکاکت، حق خانواده‌های مسلمان ایرانی است. اگر به اصل سینما هم نگاه کنیم، می‌بینیم که سالم‌ترین کمدی‌ها از آنِ بزرگانی چون چاپلین است که پس از سال‌ها همچنان جذاب است و خنده‌دار. پس طنازان ما اگر بخواهند، می‌توانند در بستری مناسب و سالم بخندانند.