صراط: وحید شمسایی برای دومین بار به تیم ستارگان جهان دعوت شد و دیروز (شنبه) در کنار بازیکنانی همچون فالکائو، رایان گیگز و مالدینی در لبنان به مصاف بانک بیروت رفت. شمسایی در این بازی پنج گل به ثمر رساند و سه پاس گل هم داد.
وی در گفتوگو با ایسنا، درباره این بازی و ارتباطش با ستارگان فوتسال و فوتبال جهان صحبتهای جالبی را مطرح کرد.
آقای شمسایی ! درباره حضور در تیم ستارگان صحبت کنید. بازی در کنار بزرگانی مثل گیگز، مالدینی و فالکائو چطور بود؟
اگر بخواهم سال 1395 را مرور کنم بهترین خاطرهام آمدن به لبنان و در کنار بزرگان بود. امسال اصلا سال خوبی را پشت سر نگذاشتم، اما آخرین روزهایش برایم به بهترین شکل رقم خورد. به هر حال زمانی که به عنوان نماینده کشورت در چنین رویدادی شرکت می کنی انتظار از شما بالا است و خوشحالم توانستم بیشترین گل را برای تیم ستارگان به ثمر برسانم.
* برگه گلزنان داور نشان میدهد چهار گل در این بازی به ثمر رساندهاید ، اما رسانهها از به ثمر رساندن پنج گل توسط شما خبر دادهاند.
شاید داوران خواستهاند رفاقتی یکی از گلزنان را در این لیست جا دهند، اما من دیروز گلهای اول، دوم و چهارم بازی را در نیمه اول به ثمر رساندم و در نیمه دوم هم دو گل زدم. الیاس براتی هم برای بانک بیروت بازی میکند و گل اول بازی را به ثمر رساند. بسیار خوشحالم که این بازیکن در چنین بازی بزرگی به میدان رفت. البته به الیاس گفته بودم که اگر در زمین با من روبرو شدی دریبل نزن و فقط گیگز و مالدینی را حق داری دریبل بزنی. (با خنده)
* از ارتباط و صحبتهایتان با هم تیمیها در تیم ستارگان بگویید.
فالکائو که رفیق قدیمیام بوده و با او به مرور خاطرات می پرداختیم، اما گیگز و مالدینی شناختی از من نداشتند. با این حال رفته رفته با هم رفیق شدیم. فکر میکنم با ارتباطی که در حاشیه این بازیها کسب کردم میتوانم تورنمنتی مشابه با حضور ستارههایی مثل گیگز، مالدینی و فالکائو در ایران برگزار کنم. کمی ایتالیایی بلد بودم و با مالدینی ارتباط گرفتم. ارتباط با او بسیار سخت بود، اما بعد از بازی رفت و آمد کردیم و رفیق شدیم. گیگز کمی مردمیتر بود و راحتتر میشد با او ارتباط گرفت، اما مالدینی حسابش جدا بود. او حتی با اتوبوس تیم رفت و آمد نمیکرد و ماشین اختصاصی داشت و مدام به مدیر برنامههایش غر می زد.
* در مورد عنوان آقای گلی جهان با فالکائو صحبتی داشتید؟
او پرسید چرا از تیم ملی خداحافظی کردم. من هم گفتم اتفاقاتی افتاد و خودم هم نخواستم در تیم ملی باشم. همچنین فالکائو میگفت قرار است تنها در دو بازی دیگر برای تیم ملی برزیل به میدان برود و به زودی خداحافظی خواهد کرد چون مربی فعلی تیم ملی رابطه خوبی ندارد. به هر حال او بسیار چاق شده و بیشتر از اینها نمیتواند بازی کند. فکر میکنم اگر فالکائو در ایران بود در کنار هم بازی میکردیم بالای هزار گل میتوانستم به ثمر برسانم در 40 سالگی همدیگر را بسیار راحت در زمین پیدا میکردیم و بازی در کنارش بسیار لذت بخش بود. او همچنین به من گفت چرا برای همکاری با مربیان برزیلی به سراغ من نمیآیید؟ فالکائو اعلام آمادگی کرد تا بهترین مربیان برزیلی را برای همکاری با من به ایران بفرستد و به این صورت واسطهها از میان برداشته شوند تا کسی نتواند پولی به جیب بزند. شماره و ایمیلش را گرفتم و او گفت در ایران هر چه خواستی به من بگو. اگر فالکائو یک ایرانی بود خیلی کارها با هم میکردیم. خودم عاشق فالکائو بودم.
* چنین بازیهایی میتواند در ایران برگزار شود؟
خودم به فکر این هستم تا بازیکنانی مثل فالکائو و شوماخر را که هم دورهایهای من در تیم ملی برزیل بودند را به ایران بیاورم. فالکائو از این پیشنهاد استقبال کرد و گفت میتواند برای آوردن بازیکنان قدیمی برزیل همه کار کند. من هم در ایران بازیکنانی مثل حیدریان را میآورم. به هر حال من از سال 2000 که اولین بازیام را برگزار کردم با فالکائو و شوماخر هم دوره بودم. او گفت 39 ساله است، اما گفتم دروغ میگویی از من پیرتری. ضمن این که گیگز می گفت تو 25 سال داری که این قدر راحت میتوانی بازی کنی.
* استقبال لبنانیها از این بازی چطور بود؟
آنها از ماهها پیش برای این بازی برنامهریزی کرده بودند و هر کدام از صندلیهای سالن قیمت متفاوتی از 30 تا 150 دلار داشت. لبنانیها در برنامهریزی و امکانات به ایران نمیرسند ، اما با حمایتهای مالی اسپانسرها توانستند برنامه آبرومندانهای را جمع و جور کنند. این بازی به صورت همزمان زنده پخش تلویزیونی میشد و لبنانیها از پخش مستقیم آن هم پول خوبی به دست آوردند. فکر میکنم با این رویهای که مشاهده کردم مالدینی حسابی سرشان را بریده باشد.
* شما بابت این بازی چه قدر دریافت کردید؟
حرفهای نیست که رقم را اعلام کنم، اما پول خوبی گرفتم. مطمئن باشید که شمسایی جایی نمیخوابد که آب از زیرش رد شود! با این حال اگر پول هم نمیدادند می ارزید به لبنان بیایم، چون به لحاظ ارتباطی بسیار به من کمک کرده است.
* لبنانیها چقدر از وحید شمسایی و فوتسال ایران شناخت داشتند؟
در ابتدای بازی زمانی که اسم مالدینی و گیگز در سالن اعلام شد، تماشاگران آنها را تشویق زیادی کردند، اما زمانی که بازی به اتمام رسید، تشویقی که از من به عمل می آوردند با آنها برابری میکرد. جمعیت زیادی برای عکس و امضا آمدند.
* مالدینی و گیگز خوب فوتسال بازی میکردند؟
مالدینی بیشتر روی نیمکت بود و مجموعا شش – هفت دقیقه بیشتر بازی نکردم اما گیگز چون در فوتسال هند بازی کرده است، نسبت به مالدینی بهتر بود، اما در کل لبنانیها روی این دو حسابی نکرده بودند. در مجموع اتفاق بسیار خوبی بود و در تمام شهر بیلبردهای ما را نصب کرده بودند شب قبل از بازی در سالنی نشسته بودیم و هواداران یک به یک می آمدند و عکس و امضا می گرفتند. دیداری هم با کودکان بیمار در موسسه خیریه داشتیم و همه کارها از قبل برنامهریزی شده بود. البته مالدینی در برخی از برنامهها شرکت نمیکرد و به عنوان مثال شب قبل از بازی به اتفاق تیم به رستورانی رفتیم، اما او نیامد.
* در هفتهای که شما به همراه تاسیسات دریایی نبودید تیمتان بهترین نتیجه را گرفت و پنج گل به مقاومت زد.
مشخص شد نبود من به نفع تیم است. (با خنده) اما ما یک فصل بد را گذراندیم که دلایل خاص خودش را دارد. با این حال سال بعد هر جا باشم انگیزه قهرمانی دارم و میخواهم روی تمام ناکامیهای امسال خط بطلان بکشم. در سال 95 نتیجه خوبی در لیگ کسب نکرده بودم. همچنین پایم عمل شد و برای قلبم هم آنژیو کردم. فکر میکنم من را نظر کرده بودند و چشم خوردم.
وی در گفتوگو با ایسنا، درباره این بازی و ارتباطش با ستارگان فوتسال و فوتبال جهان صحبتهای جالبی را مطرح کرد.
آقای شمسایی ! درباره حضور در تیم ستارگان صحبت کنید. بازی در کنار بزرگانی مثل گیگز، مالدینی و فالکائو چطور بود؟
اگر بخواهم سال 1395 را مرور کنم بهترین خاطرهام آمدن به لبنان و در کنار بزرگان بود. امسال اصلا سال خوبی را پشت سر نگذاشتم، اما آخرین روزهایش برایم به بهترین شکل رقم خورد. به هر حال زمانی که به عنوان نماینده کشورت در چنین رویدادی شرکت می کنی انتظار از شما بالا است و خوشحالم توانستم بیشترین گل را برای تیم ستارگان به ثمر برسانم.
* برگه گلزنان داور نشان میدهد چهار گل در این بازی به ثمر رساندهاید ، اما رسانهها از به ثمر رساندن پنج گل توسط شما خبر دادهاند.
شاید داوران خواستهاند رفاقتی یکی از گلزنان را در این لیست جا دهند، اما من دیروز گلهای اول، دوم و چهارم بازی را در نیمه اول به ثمر رساندم و در نیمه دوم هم دو گل زدم. الیاس براتی هم برای بانک بیروت بازی میکند و گل اول بازی را به ثمر رساند. بسیار خوشحالم که این بازیکن در چنین بازی بزرگی به میدان رفت. البته به الیاس گفته بودم که اگر در زمین با من روبرو شدی دریبل نزن و فقط گیگز و مالدینی را حق داری دریبل بزنی. (با خنده)
* از ارتباط و صحبتهایتان با هم تیمیها در تیم ستارگان بگویید.
فالکائو که رفیق قدیمیام بوده و با او به مرور خاطرات می پرداختیم، اما گیگز و مالدینی شناختی از من نداشتند. با این حال رفته رفته با هم رفیق شدیم. فکر میکنم با ارتباطی که در حاشیه این بازیها کسب کردم میتوانم تورنمنتی مشابه با حضور ستارههایی مثل گیگز، مالدینی و فالکائو در ایران برگزار کنم. کمی ایتالیایی بلد بودم و با مالدینی ارتباط گرفتم. ارتباط با او بسیار سخت بود، اما بعد از بازی رفت و آمد کردیم و رفیق شدیم. گیگز کمی مردمیتر بود و راحتتر میشد با او ارتباط گرفت، اما مالدینی حسابش جدا بود. او حتی با اتوبوس تیم رفت و آمد نمیکرد و ماشین اختصاصی داشت و مدام به مدیر برنامههایش غر می زد.
* در مورد عنوان آقای گلی جهان با فالکائو صحبتی داشتید؟
او پرسید چرا از تیم ملی خداحافظی کردم. من هم گفتم اتفاقاتی افتاد و خودم هم نخواستم در تیم ملی باشم. همچنین فالکائو میگفت قرار است تنها در دو بازی دیگر برای تیم ملی برزیل به میدان برود و به زودی خداحافظی خواهد کرد چون مربی فعلی تیم ملی رابطه خوبی ندارد. به هر حال او بسیار چاق شده و بیشتر از اینها نمیتواند بازی کند. فکر میکنم اگر فالکائو در ایران بود در کنار هم بازی میکردیم بالای هزار گل میتوانستم به ثمر برسانم در 40 سالگی همدیگر را بسیار راحت در زمین پیدا میکردیم و بازی در کنارش بسیار لذت بخش بود. او همچنین به من گفت چرا برای همکاری با مربیان برزیلی به سراغ من نمیآیید؟ فالکائو اعلام آمادگی کرد تا بهترین مربیان برزیلی را برای همکاری با من به ایران بفرستد و به این صورت واسطهها از میان برداشته شوند تا کسی نتواند پولی به جیب بزند. شماره و ایمیلش را گرفتم و او گفت در ایران هر چه خواستی به من بگو. اگر فالکائو یک ایرانی بود خیلی کارها با هم میکردیم. خودم عاشق فالکائو بودم.
* چنین بازیهایی میتواند در ایران برگزار شود؟
خودم به فکر این هستم تا بازیکنانی مثل فالکائو و شوماخر را که هم دورهایهای من در تیم ملی برزیل بودند را به ایران بیاورم. فالکائو از این پیشنهاد استقبال کرد و گفت میتواند برای آوردن بازیکنان قدیمی برزیل همه کار کند. من هم در ایران بازیکنانی مثل حیدریان را میآورم. به هر حال من از سال 2000 که اولین بازیام را برگزار کردم با فالکائو و شوماخر هم دوره بودم. او گفت 39 ساله است، اما گفتم دروغ میگویی از من پیرتری. ضمن این که گیگز می گفت تو 25 سال داری که این قدر راحت میتوانی بازی کنی.
* استقبال لبنانیها از این بازی چطور بود؟
آنها از ماهها پیش برای این بازی برنامهریزی کرده بودند و هر کدام از صندلیهای سالن قیمت متفاوتی از 30 تا 150 دلار داشت. لبنانیها در برنامهریزی و امکانات به ایران نمیرسند ، اما با حمایتهای مالی اسپانسرها توانستند برنامه آبرومندانهای را جمع و جور کنند. این بازی به صورت همزمان زنده پخش تلویزیونی میشد و لبنانیها از پخش مستقیم آن هم پول خوبی به دست آوردند. فکر میکنم با این رویهای که مشاهده کردم مالدینی حسابی سرشان را بریده باشد.
* شما بابت این بازی چه قدر دریافت کردید؟
حرفهای نیست که رقم را اعلام کنم، اما پول خوبی گرفتم. مطمئن باشید که شمسایی جایی نمیخوابد که آب از زیرش رد شود! با این حال اگر پول هم نمیدادند می ارزید به لبنان بیایم، چون به لحاظ ارتباطی بسیار به من کمک کرده است.
* لبنانیها چقدر از وحید شمسایی و فوتسال ایران شناخت داشتند؟
در ابتدای بازی زمانی که اسم مالدینی و گیگز در سالن اعلام شد، تماشاگران آنها را تشویق زیادی کردند، اما زمانی که بازی به اتمام رسید، تشویقی که از من به عمل می آوردند با آنها برابری میکرد. جمعیت زیادی برای عکس و امضا آمدند.
* مالدینی و گیگز خوب فوتسال بازی میکردند؟
مالدینی بیشتر روی نیمکت بود و مجموعا شش – هفت دقیقه بیشتر بازی نکردم اما گیگز چون در فوتسال هند بازی کرده است، نسبت به مالدینی بهتر بود، اما در کل لبنانیها روی این دو حسابی نکرده بودند. در مجموع اتفاق بسیار خوبی بود و در تمام شهر بیلبردهای ما را نصب کرده بودند شب قبل از بازی در سالنی نشسته بودیم و هواداران یک به یک می آمدند و عکس و امضا می گرفتند. دیداری هم با کودکان بیمار در موسسه خیریه داشتیم و همه کارها از قبل برنامهریزی شده بود. البته مالدینی در برخی از برنامهها شرکت نمیکرد و به عنوان مثال شب قبل از بازی به اتفاق تیم به رستورانی رفتیم، اما او نیامد.
* در هفتهای که شما به همراه تاسیسات دریایی نبودید تیمتان بهترین نتیجه را گرفت و پنج گل به مقاومت زد.
مشخص شد نبود من به نفع تیم است. (با خنده) اما ما یک فصل بد را گذراندیم که دلایل خاص خودش را دارد. با این حال سال بعد هر جا باشم انگیزه قهرمانی دارم و میخواهم روی تمام ناکامیهای امسال خط بطلان بکشم. در سال 95 نتیجه خوبی در لیگ کسب نکرده بودم. همچنین پایم عمل شد و برای قلبم هم آنژیو کردم. فکر میکنم من را نظر کرده بودند و چشم خوردم.