صراط: روزنامه افکار نوشت: این روزها که بحث نامزد پوششی در میان اصلاح طلبان بشدت داغ است، اسامی مختلفی به گوش میرسد، از جمله قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت، نوبخت معاون برنامهریزی رئیسجمهور، جهانگیری معاون اول رئیسجمهور یا مسعود پزشکیان نایب رئیس مجلس شورای اسلامی.
اما در میان این اسامی، پرتکرار ترین آن در رسانههای مکتوب و مجازی نزدیک به دولت، میتوان به نام قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت دولت روحانی رسید. چرایی تکرار نام وزیر بهداشت نسبت به سایر هم قطاران وی، مختصاتی دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت:
1- بدنه اجتماعی وزیر بهداشت: قاضیزاده هاشمی اگر چه اشتباهاتی در کارنامه وزارت خود داشته که شاخص ترینش حمله ناشیانه به یک فرماندار بود، ولی به واسطه اجرای طرح «تحول سلامت»، توانسته بدنه اجتماعی نسبتا خوبی را بر عکس نمودار افت محبوبیت کل دولت کسب کند. در کنار طرحهای حوزه سلامت باید سفرهای استانی وی به مناطق محروم را نیز ضمیمه این گزارش نمود. بدنه اجتماعی که قاضیزاده هاشمی در زمان وزارت خود مهیا کرده را میتوان بدنه اجتماعی قوی از جنس سازمان یافتن برای بهرهگیری در زمان انتخاباتها دید.
2- منابع مالی طرح سلامت: طرح تحول سلامت به گفته کارشناسان از معدود پروژههای دولت روحانی بوده که به شدت مورد حمایت شخص رئیسجمهور و از این باب است که در بودجه سال 96 نیز ۴۸۰۰ میلیارد تومان از محل هدفمندی یارانهها را به خود اختصاص داده است. این حجم از منابع مالی که به «طرح تحول سلامت» تعلق گرفته اگر به خوبی در اختیار قشر مستضعف توزیع میگردید، شاید برگ برنده روحانی در انتخابات سال 96 نام میگرفت ولی پایه این طرح به گونهای طراحی شده که بیشتر از اینکه به نفع توده عادی جامعه باشد، به نفع قشر پزشکان بوده است. پس پزشکانی که از کنار این طرح توانستند درامد مالی خوبی را در اختیار بیاروند، میتواند «آتش تهیه» مناسبی را برای انتخابات سال 96 به نفع نامزد دولت فراهم آورند.
3- قابل مهار بودن و حمایت احتمالی مادی وزیر بهداشت روحانی در انتخابات، اگر چه رسانههای نزدیک به دولت میخواهند گزینه پوششی را در نگاه مردم جدی و رقابتی جا زنند، ولی واقعیت این است که باید گزینه پوششی، فردی قابل مهار باشد. حال چه بهتر که علاوه بر مهار این فرد بتوان از داراییهای مادی وی نیز به نفع ستادهای انتخاباتی بهره ویژهای گرفت. جایگاه قاضیزاده هاشمی از سه گزینه دیگر پایین تر بوده از این لحاظ قابل مهارتر از گزینههای دیگر است و از سوی دیگر میتوان به دلیل اینکه یکی از وزرای میلیاردی (بنا بر گفته رسانهها 1000 میلیاردی) کابینه روحانی است، میتواند منابع مالی خوبی را برای تبلیغات انتخاباتی دولت روحانی به صحنه بیاورد، همانطور که سال 92 رئیس ستاد انتخاباتی روحانی، دیگر وزیر هزار میلیاردی ـ یعنی نعمتزاده ـ بوده است. بیش از آنکه قاضیزاده هاشمی را بتوان یک گزینه جدی در مقابل روحانی توصیف کرد، باید وی را «تنور گرمکن» قابل مهار در کنار روحانی دید.
اما در میان این اسامی، پرتکرار ترین آن در رسانههای مکتوب و مجازی نزدیک به دولت، میتوان به نام قاضیزاده هاشمی وزیر بهداشت دولت روحانی رسید. چرایی تکرار نام وزیر بهداشت نسبت به سایر هم قطاران وی، مختصاتی دارد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت:
1- بدنه اجتماعی وزیر بهداشت: قاضیزاده هاشمی اگر چه اشتباهاتی در کارنامه وزارت خود داشته که شاخص ترینش حمله ناشیانه به یک فرماندار بود، ولی به واسطه اجرای طرح «تحول سلامت»، توانسته بدنه اجتماعی نسبتا خوبی را بر عکس نمودار افت محبوبیت کل دولت کسب کند. در کنار طرحهای حوزه سلامت باید سفرهای استانی وی به مناطق محروم را نیز ضمیمه این گزارش نمود. بدنه اجتماعی که قاضیزاده هاشمی در زمان وزارت خود مهیا کرده را میتوان بدنه اجتماعی قوی از جنس سازمان یافتن برای بهرهگیری در زمان انتخاباتها دید.
2- منابع مالی طرح سلامت: طرح تحول سلامت به گفته کارشناسان از معدود پروژههای دولت روحانی بوده که به شدت مورد حمایت شخص رئیسجمهور و از این باب است که در بودجه سال 96 نیز ۴۸۰۰ میلیارد تومان از محل هدفمندی یارانهها را به خود اختصاص داده است. این حجم از منابع مالی که به «طرح تحول سلامت» تعلق گرفته اگر به خوبی در اختیار قشر مستضعف توزیع میگردید، شاید برگ برنده روحانی در انتخابات سال 96 نام میگرفت ولی پایه این طرح به گونهای طراحی شده که بیشتر از اینکه به نفع توده عادی جامعه باشد، به نفع قشر پزشکان بوده است. پس پزشکانی که از کنار این طرح توانستند درامد مالی خوبی را در اختیار بیاروند، میتواند «آتش تهیه» مناسبی را برای انتخابات سال 96 به نفع نامزد دولت فراهم آورند.
3- قابل مهار بودن و حمایت احتمالی مادی وزیر بهداشت روحانی در انتخابات، اگر چه رسانههای نزدیک به دولت میخواهند گزینه پوششی را در نگاه مردم جدی و رقابتی جا زنند، ولی واقعیت این است که باید گزینه پوششی، فردی قابل مهار باشد. حال چه بهتر که علاوه بر مهار این فرد بتوان از داراییهای مادی وی نیز به نفع ستادهای انتخاباتی بهره ویژهای گرفت. جایگاه قاضیزاده هاشمی از سه گزینه دیگر پایین تر بوده از این لحاظ قابل مهارتر از گزینههای دیگر است و از سوی دیگر میتوان به دلیل اینکه یکی از وزرای میلیاردی (بنا بر گفته رسانهها 1000 میلیاردی) کابینه روحانی است، میتواند منابع مالی خوبی را برای تبلیغات انتخاباتی دولت روحانی به صحنه بیاورد، همانطور که سال 92 رئیس ستاد انتخاباتی روحانی، دیگر وزیر هزار میلیاردی ـ یعنی نعمتزاده ـ بوده است. بیش از آنکه قاضیزاده هاشمی را بتوان یک گزینه جدی در مقابل روحانی توصیف کرد، باید وی را «تنور گرمکن» قابل مهار در کنار روحانی دید.