جمعه ۰۹ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۶ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۸:۱۰

روایت باهنر از روز درگذشت مرحوم هاشمی

کد خبر : ۳۵۵۵۴۶
صراط: روزنامه اطلاعات در گفت وگویی با محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر کل جامعه مهندسین نوشت: این سنت الهی است و هرکسی روزی به دنیا می‌آید و روزی هم از دنیا می‌رود، اما به لحاظ ثلمه‌ای که به کشور وارد شد، قابل جبران نیست و باعث تاسف است و کسی که بتواند همه ابعاد وجودی آقای‌هاشمی را داشته باشد پیدا نمی‌شود‎.

در گزیده ای از این گفت وگو آمده است: مهندس محمدرضا باهنر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و دبیر کل جامعه مهندسین در گفتگو با روزنامه اطلاعات، به بیان خصوصیات اخلاقی آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی و نقش ایشان در شکل‌گیری جمهوری اسلامی، اداره جنگ، رابطه با رهبر معظم انقلاب و... پرداخت‎.‎مشروح گفتگو به این شرح از نظر خوانندگان گرامی می‌گذرد‎:

** ‎آیت‌الله ‌هاشمی رفسنجانی چه نقشی در شکل‌گیری جمهوری اسلامی، تثبیت و ادامه آن داشتند؟
اگر فرماندهی انقلاب و نهضت امام(ره) را به نام امام بدانیم که هست، فکر می‌کنم ‌‌هاشمی فرماندهی این ستاد را برعهده داشت. یعنی قبل از انقلاب از همان دوران جوانی و اول نهضت امام به طور جدی کمر همت بست،‌ هم برای پرورش و ساختن افکار عمومی و هم مدیریت مسائل نهضت.به خصوص از زمانی که امام تبعید شدند، تئوری‌پردازی و مسائل اصلی انقلاب و نهضت و طرح حکومت اسلامی و حکومت ولایت فقیه از طرف حضرت امام بود.

ایشان علاوه بر مبارزات علنی که با نظام طاغوت و افشاگری‌هایی که داشت و حضرت امام آن را تبیین می‌کردند در مسائل فرهنگی هم از طلاب روشنفکر آن زمان بود. آقای‌هاشمی در تنویر افکار عمومی مخصوصاً حوزه‌های علمیه نقش اساسی داشت. عزیزان همراه حضرت امام، مثل شهید آیت‌الله بهشتی، شهید مفتح و شهید باهنر و حضرت آقا و آقای‌ هاشمی یک تقسیم کار نانوشته بین خود داشتند و عده‌ای از آنان دنبال آموزش و تربیت نسل انقلاب رفتند. مثل شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید آیت‌‌الله مطهری و‌ شهید مفتح و گروهی هم به دنبال افشاگری‌ها و ساماندهی‌ و کارهای اساسی و پشتیبانی از گروه‌های مسلح رفتند که آقای‌هاشمی در این گروه بود و مسائل زندان و شکنجه‌شدن‌های آقای‌هاشمی که مخاطبان درباره آن زیاد شنیده‌اند‎.

‎آقای‌ هاشمی در نزدیکی‌های پیروزی انقلاب چند کار اساسی انجام داد. یکی تأسیس و تشکیل جامعه روحانیت مبارز تهران بود که کار انقلاب را در حوزه به عهده گرفت، یکی مسأله مدیریت اعتصاب‌های کشور به ویژه شرکت نفت بود که از طرف حضرت امام مأمور شد تا کار را راه بیندازد و یکی هم پایه‌گذاری حزب جمهوری اسلامی بود که با کمک یاران انقلاب، از جمله حضرت آیت‌‌الله خامنه‌ای، شهید بهشتی، شهید باهنر و مرحوم آیت‌الله العظمی موسوی اردبیلی آن را پایه‌گذاری کرد و در شورای انقلاب هم مؤثر و تعیین‌کننده بود. شورای انقلاب برای اداره نهضت حضرت امام قبل از پیروزی انقلاب نقش ارزنده‌ای داشت و بعد از پیروزی انقلاب هم آقای‌هاشمی با حضور در شورای انقلاب و مجلس و حمایت از دولت نقش برازنده و روشنی داشت‎.

** هماهنگ‌کننده سپاه، ارتش و بسیج
‎ ‎
***خاطرات خود را از ارتباطات برادر شهیدتان دکتر باهنر با آقای‌هاشمی و همچنین حضور ایشان در مجمع تشخیص مصلحت نظام ومجلس شورای اسلامی بفرمایید‎.
‎همکاری‌های شهید باهنر با آقای‌‌هاشمی از سال 42ـ43 شروع شد و نوع همکاری‌ها البته فرق می‌کرد، چون شهید باهنربا کمک مرحوم گلزاده غفوری و آقاسیدرضا برقعی در کتاب‌های تعلیمات دینی نفوذ کرده بودند و اینها را انجام می‌دادند ولی آقای‌هاشمی بیشتر در زمینه افشاگری و حمایت از نیروهای مسلح که نقش متفاوتی هم بود، فعالیت می‌کرد؛اما سابقه دوستی آنها به سال‌های 42 و 43 و در حوزه علمیه قم و جاهای دیگرباز می‌گردد، چون همولایتی هم بودند. آقای‌هاشمی از چهره‌های کم‌نظیری بود که بعد از پیروزی انقلاب مسئولیت‌های کاملاً متفاوتی را برعهده داشت. در دوره مجلس اول 48ـ47 سال سن داشت و با این که چهره‌های مهم دیگر انقلاب در مجلس اول حضور داشتند از جمله آیت‌الله خامنه‌ای، شهید چمران، شهیدباهنر وشهید مفتح، اما دوستان انقلاب به این جمع‌بندی رسیدند که کسی که می‌تواند مجلس را اداره کند، آقای‌هاشمی رفسنجانی است و اتفاق نظر داشتند و ایشان را به عنوان رئیس اولین مجلس شورای اسلامی انتخاب کردند که نقش بسیار مهمی ایفا کرد. در دو سه دوره‌ای که در مجلس در خدمت ایشان بودم، علاوه بر مدیریت قدرتمند و شایسته‌ای که داشت، پناهگاه وزرای مهندس موسوی هم بود و وزراء بیش از آن که به رئیس دولت تکیه داشته باشند، به آقای‌هاشمی رفسنجانی تکیه می‌کردند‎.

‎آقای‌هاشمی در همین حین که دولت را حمایت می‌کرد، پس از جریان بنی‌صدر، از سوی امام جانشین فرماندهی کل قوا شد و عملاً‌ فرماندهی جنگ به عهده آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی بود که کار بسیار سخت و پیچیده و جدی بود. شاید از همه اینها مهمتر در جنگ،‌ مسأله هماهنگی بود که آقای‌هاشمی بین سپاه، ارتش و بسیج ایجاد کرد. بنی‌صدر هم خیلی تلاش کرد که بین این سه قوه اختلاف بیندازد و بی‌مورد برخی از آنها را در اولویت قرار می‌داد و برخی‌ها را گرفتار می‌کرد و بسیجی‌ها را اصلاً به حساب نمی‌آورد، در مقابل آقای‌هاشمی نقش ارزنده‌ای در ایجاد وحدت بین آنها ایفا می‌کرد و از همان زمان قرارگاه‌های مشترک را تشکیل دادیم چون عملیات‌ جنگ کاملاً مشترک انجام می‌شد. یعنی قرارگاه‌های سپاه، ارتش و بسیج عملیات مشترک انجام می‌دادند که منجر به تغییر جهت جنگ شد. تا قبل از این که آقای‌هاشمی جانشین فرماندهی کل قوا شود، این دشمن بود که بیشتر پیشرفت می‌کرد تا حدی که آبادان را محاصره کرد و بعد از ورود آقای‌هاشمی اوضاع برعکس شد و در همان زمان چندعملیات‌ بزرگ جنگی اتفاق افتاد و جالب این که آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی در همان موقعیت به عنوان امام جمعه موقت تهران، خطبه‌های قوی و باصلابتی را ایراد می‌کرد، به نحوی که کلید واژه تحلیلگران خارجی در طول هفته همواره برگرفته از کدهایی بود که آقای‌هاشمی در خطبه‌های نماز جمعه اعلام می‌کرد‎.

یادم هست حتی در برخی اوقات در جبهه‌ها که موفق نمی‌شدیم و عملیات‌ شکست می‌خورد، آیت‌الله‌هاشمی در خطبه‌های نماز آنچنان روحیه و شادابی را به جامعه، بدنه و توده مردم و رزمندگان تزریق می‌کرد که همه جان تازه می‌گرفتند. هر چیزی که تزریق می‌شد انرژی مثبت بود و خطبه‌های آیت‌الله‌هاشمی بسیار روحیه دهنده و تأثیرگذاردر ایجاد شور، شوق و شهادت در جامعه بود. مسأله مهمتر این که ایشان 20 سال هم خطیب جمعه روزهای قدس بودو در آن سال‌ها که توفیق داشتم در خدمت ایشان باشم و خطبه‌ها را مطالعه می‌کردم، اغراق نیست که در آن20 سال هر سال یک تحلیل جدید و نو از مسائل قدس، فلسطین و تحقیر رژیم صهیونیستی داشت‎.

اینها آثار نقش مشخص‌ آقای‌هاشمی بود. درباره ریاست جمهوری آقای‌هاشمی هم، اتفاقات جدید رخ داد. آقای‌هاشمی رفسنجانی نخستین رئیس‌جمهوری بود که ریاست دولت را هم بر عهده داشت. تا زمان ریاست جمهوری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رئیس‌جمهوری عملا پست تشریفاتی بود و رئیس دولت، نخست وزیر بود و آقای‌هاشمی زمانی به ریاست جمهوری رسید که نخست وزیری حذف شده بود و ایشان مدیریت دولت را به عهده گرفت که همزمان شد با دوره سازندگی بعد از جنگ که کار بسیار مهمی بود و جالب است که سازمان ملل و شورای امنیت با انتشار قطعنامه‌ای ضمن متجاوز شناختن عراق اعلام کردند که ایران از جنگ حدود 1000 میلیارد دلار خسارت دیده است و تا زمانی که صدام بر سرکار بود نتوانستیم غرامت بگیریم. بعد از فروپاشی رژیم صدام هم با ملت مظلوم عراق مواجه شدیم که مورد تجاوز آمریکا و گروه‌های تروریستی قرار گرفتند و موقعیتی پیش نیامد که غرامت جنگی‌مان را از عراق بگیریم و با دست خالی و در زمانی که قیمت نفت 9ـ8 دلار بود کشور بازسازی و ساخته شد و دولت واقعاً دولت سازندگی بود. بعد از ریاست جمهوری آقای‌هاشمی رفسنجانی، مسأله ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام پیش آمد که دو دوره در خدمت آقای‌هاشمی بودم. ایشان یک چهره بی‌نظیری بود که مجمع را بخوبی اداره می‌کرد و موقعیت مجمع در کشور تثبیت شد و کارهایی که انجام داد، اساسی و زیربنایی بود‎.
‎‎
** زمانی که خبر رحلت آیت‌الله‌هاشمی رفسنجانی را شنیدید چه احساسی به شما دست داد ونبود ایشان چه تاثیراتی در ادامه مسیر حرکتی نظام خواهد داشت؟
‎خبر درگذشت آیت‌الله‌هاشمی بسیار غیرمترقبه بود. در همان روزی که رحلت کردند تا ساعت 12 ظهر با ایشان جلسه داشتم. طبق معمول بسیار خوب و سرحال بود و بحث‌هاهم مربوط به گزارش‌های انرژی بود و آقای چیت چیان هم حضورداشت. بعد از آن دکتر قاضی‌زاده‌هاشمی وزیر بهداشت و درمان دیداری با آقای‌هاشمی داشت که ناهار راهم صرف کردند و بعد از آن ساعت 7ـ6 بعداز ظهر بود که خبر غیر مترقبه درگذشت ایشان پیش آمد. البته، این سنت الهی است و هرکسی روزی به دنیا می‌آید و روزی هم از دنیا می‌رود، اما به لحاظ ثلمه‌ای که به کشور وارد شد، قابل جبران نیست و باعث تاسف است. البته نظیر چنین حوادثی را زیاد داشته‌ایم؛ شهادت عزیزان بزرگواری مثل آیت‌الله بهشتی در فاجعه هفتم تیر، فاجعه نخست وزیری و شهادت دکتر باهنر و رجایی و شهدای محراب و... و از همه مهمتر ثلمه ارتحال حضرت امام. خیلی‌ها طمع کرده بودند و می‌گفتند که انقلاب با رحلت حضرت امام، نابود می‌شود و خواب‌های آشفته‌ای دیده بودند و در فکر تعبیر آن بودند که الحمدلله با صلابت و پایداری مردم و راهبری‌های مقام معظم رهبری انقلاب راه خود را ادامه داد. بنابراین انقلاب و نهضت کارش تعطیل بردار نیست و ادامه پیدا می‌کند. اما کسی که بتواند همه ابعاد وجودی آقای‌هاشمی را داشته باشد پیدا نمی‌شود‎.

موضع آقای‌هاشمی رفسنجانی بیشتر موضع وحدت، هماهنگی، همدلی و همراهی حول محور ولایت فقیه بود.

از سوی دیگر عشق آقای‌هاشمی به مقام معظم رهبری هم به عنوان کسی که60 سال با یکدیگر کار کرده‌اند و هم به عنوان ولی فقیه و ریسمان اصلی وحدت کشور غیرقابل صدمه دیدن بود. البته خیلی‌ها سعی کردند که برخورد و فاصله ایجاد کنند، اما آن ایمان قلبی و اخلاص آقای‌هاشمی از یک طرف و بصیرت خوبشان باعث شد که دشمن نتواند این خواب‌های آشفته خود را تعبیر کند‎.
‎ ‎
** برخی چرخش‌ها در نوع نگاه به آقای‌هاشمی وخط مشیی که ایشان در پیش گرفته بود به ویژه در سال‌های اخیر ناشی از چه عواملی است؟‎
‎اختلاف نظر بین مسئولان در هر جامعه‌ای طبیعی است. در این زمینه بد نیست خاطره‌ای از خلق و خوی آقای‌هاشمی نقل کنم که خالی از لطف نیست. آقای‌هاشمی رفسنجانی زمانی که رئیس‌جمهور بودند فرمودند: در بحث‌های کارشناسی اختلاف‌نظرهایی با آیت‌الله خامنه‌ای داشتیم. در دو سه جلسه که بحث کارشناسی کردیم، نتوانستیم یکدیگر را قانع کنیم. آقای خامنه‌ای گفتند که در این سه جلسه،نه شما توانستید بنده را قانع کنید و نه من توانستم شما را قانع کنم، حالا چکار باید بکنیم. آقای‌هاشمی رفسنجانی گفتند: معلوم است باید چکار کنیم، شما رهبر هستید و من رهرو و طبیعی است که نظر جناب‌عالی باید همواره از نظر شرعی، حقوقی و قانونی حاکم باشد. اگر در بحث‌ها یکدیگر را قانع کردیم که مسأله حل است، اما اگر قانع نشدیم به لحاظ جایگاهی که داریم و شما در مقام رهبری و من به عنوان رهرو باید مسأله حل شود.

این سعه ‌صدر آقای‌هاشمی را می‌رساند. اینجاست که بعضی‌ها از این اختلاف‌نظرهای کارشناسی می‌خواهند سوءاستفاده کنند و بگویند که بین ایشان و رهبری،‌ دو دیدگاه، دو خط و دو مسیر وجود داشته است. مگر این دیدگاه‌ها در جناح‌ها و تشکل‌های سیاسی وجود ندارد. در جامعه نظام مهندسین که 20 نفر دور میز می‌نشینیم ممکن است اختلاف‌نظرهای سنگین و جدی داشته باشیم. مهم این است که نتیجه و برون‌رفت واحد باشد. به هرحال عشق آقای‌هاشمی به حضرت آقا و دوراندیشی و تدبیر و بصیرت مقام معظم رهبری باعث شد که خواب‌های آشفته مخالفان تعبیر نشود‎.

** ‎آیا نظر برخی‌ها را قبول دارید که آقای‌هاشمی گاهی اوقات در مقام اپوزیسیون قرار می‌گرفتند یا این از ضعف مخالفان در عدم شناخت وجودی ایشان است؟
‎نه این‌گونه نیست. الحمدلله با سعه‌صدر، صبوری و بردباری و کیاستی که آقای‌هاشمی داشت و خداوند هم کمک کرد بسیار محبوب از دنیا رفت. مراسم تشییعی که برای ایشان برگزار شد، نشانه قدرشناسی مردم از افراد خدوم است‎.
‎ ‎
** علت فاصله گرفتن اصولگراها از آقای‌هاشمی چه بود؟‎
ما از آقای‌هاشمی رفسنجانی فاصله نگرفتیم،آقای‌هاشمی از ابتدا تلاش می‌کرد که فراجناحی عمل کند. در هر صورت در یک کلام آقای‌هاشمی به دنبال جذب بودند و دافعه ‌شان بسیار کمرنگ و ضعیف بود‎
برچسب ها: صراط باهنر هاشمی