گروه منحرف موسوم به شیطان پرستان ایران (Iranian Satanists) که تحت آموزههای «آنتوان لاوی» کشیش از مسیحیت برگشته امریکایی و بنیانگذار شیطانپرستی نوین فعالیت میکند، فاز تازهای از فعالیت مخرب و غیرانسانی را با نام «بردهسازی» در کشور آغاز کرده است که در این فاز خطرناک، با استفاده از شگردهای جادو و انرژیهای منفی، روح و فکر قربانیان را تحت تسلط خود میگیرند و آنان را وادار به انجام خواستههای خود میکنند.
از روزی که گروه منحرف شیطانپرستی فعالیتش را از شهر کرج شروع کرد، حدود ۱۰ سال میگذرد. در طول این ۱۰ سال، این گروه جامعهستیز هر بار با سناریوها و حربههای گوناگونی که از سوی اتاق فکر این گروه که در خارج از کشور مستقر است طراحی میشود، تلاش کرده که یارگیری کند.
هدف شیطانپرستان، گسترش فساد، بیبندوباری و ابتذال در جهان است تا ثابت کنند که شیطان قدرت برتر است نه خداوند!
حربه اول: موسیقی
نخستین ترفندی که ساتنیستها برای جذب افراد به ویژه نسل جوان و نوجوان به سوی مرام فکری خود به کار گرفتند ترویج موسیقی متال بود و از این راه توانستند نه تنها طیفی از جوانان و نوجوانان بلکه گروهی از افراد تحصیلکرده را به سمت خود کشانده و ذهن آنان را آماده دریافت برنامههای بعدی خود کنند. آنها برای ترویج این نوع از موسیقی، از اینترنت و اماکن توزیع سیدی و کاست نهایت استفاده را بردند. جالب اینجا بود که کتابهایی با عنوان اشعار موسیقی متال از سوی وزارت فرهنگ وقت مجوز انتشار پیدا کرد و کاتالیزوری برای پیش رفتن اهداف گروه ضداجتماع ساتنیستها شد!
حربه دوم: آرم و نشانه و مد
دومین ترفند شیطانپرستها برای یارگیری، تبلیغ و توزیع گسترده آرمهای فرقه شیطانپرستی(چشم، مثلث، هرم، حرف ایکس، صلیب شکسته، عقرب و اسکلت سر انسان) در قالب گردنبند، انگشتر، دستبند و طرح روی لباس و نیز ترویج مدلهای خاصی از آرایش موی سر و لباس پوشیدن بود که بسیاری را ناخواسته و به صورت اتفاقی به خواستههای این گروه نزدیک کرد. ترویج این آرمها و مدلهای ویژه، امری هوشمندانه بود چرا که نسل جوان و نوجوان همیشه از پدیدههای جدید استقبال میکند و به علت کم تجربگی و ناآگاهی به راحتی تن به پذیرش امور تازه میدهد.
حربه سوم: پارتیهای مختلط
سومین تاکتیک شیطانپرستها، برپایی پارتیهای مختلط بود که در باغهای اطراف کرج، تهران، شیراز و در برخی منازل شمال شهر پایتخت برگزار میشد و هنوز هم برگزار میشود. آنها از طریق اینترنت و پست الکترونیکی(ایمیل) جوانانی را که نوعی پیش زمینه برای پذیرش حضور در پارتی داشتند دعوت میکردند و هنوز هم دعوت میکنند. افراد دعوت شده برای ورود باید مبلغی به عنوان ورودي بپردازند. در این پارتیها، شرایط برای انجام هر خلاف و بزهی از استعمال مواد مخدر گرفته تا بیبندوباری و فساد فراهم است و همه این امور ناهنجار با نواخته شدن موسیقی زنده متال صورت میگیرد.
چند سال پیش، پلیس طی عملیاتی، یکی از این پارتیهای مختلط را در یکی از باغهای اطراف کرج شناسایی و برخی از عوامل آن را دستگیر کرد. در این پارتی، حدود ۳ هزار نفر شرکت کرده بودند!
حربه چهارم: بردهسازی
در تازهترین فاز فعالیت مخرب شیطانپرستان، قرعه به نام حربه «بردهسازی» افتاده است. در این تاکتیک خطرناک، شیطانپرستان به شیوههای مختلف با افراد ارتباط گرفته و بدون آنکه در دیدارهای اولیه، خود را به عنوان یک شیطانپرست معرفی کنند از راه جادو و شگردهای «هیپنوتیک» بر روح و فکر فرد مسلط میشوند و قدرت اختیار و تصمیم گیری آنان را مختل میکنند!
کدام سایتها و کجاها گلوگاه نفوذ است؟
سایتهای دوستیابی، سایت فیس بوک، سایت اشتایل، سایت کلوب، برنامههای چت اینترنتی مانند یاهو، میبو و جی تاک از جمله فضاهای اینترنتی است که شیطانپرستان از طریق آنها با قربانیان خود ارتباط میگیرند.
پارتیهای مختلط و اکیپهای دختر و پسری نیز از مهمترین فضاهای حقیقی و بیرونی است که شیطانپرستان نهایت بهرهبرداری را برای اجرای فاز جدید عملیات خود از آن میکنند.
در تاکتیک بردهسازی، پس از آنکه قربانی از نظر روحی تحت سلطه فرد شیطانپرست درآمد، مجری خواستههای نامشروع او میشود و پس از مدتی اگر دچار اختلالات شدید روحی و روانی نشود، رسماً به عضویت فرقه ساتنیستها درآمده و اهداف فاسد این گروه را تبلیغ و ترویج میکند. اما متأسفانه در بیشتر موارد، فرد قربانی دچار بیماری شدید روانی میشود و زندگی او مختل میگردد.
بردهسازی فراملی!
البته فعالیت شیطانپرستان در هر کشوری در کنار تمرکز بر جامعه آماری داخل کشور، گاهی فراملی میشود! «صحرا - ا» دختری اهل تاجیکستان و فوقلیسانس روابط بینالملل است که یکسال پیش از طریق سایت فیسبوک با جوانی ایرانی آشنا میشود. تا مدتی روابط اینترنتی عادی است و جوان ایرانی با رفتاری اسرارآمیز، نوعی جذبه و شیفتگی را در این دختر ایجاد میکند. پس از مدتی، در خواب، برای دختر تاجیکی اتفاقات عجیب و غریبیرخ میدهد. او بدون اینکه حتی یکبار هم این پسر را از نزدیک دیده باشد، هر شب خواب او را میبیند. خوابها هم عادی است تا اینکه پس از مدتی، این پسر، صحرا را در خواب شکنجه میکند، به طوری که او پس از بیدار شدن آثار شکنجه را در بدن خود مشاهده میکند. وحشت سراپای او را فرامیگیرد اما هیچ اختیاری برای رهایی از این طلسم ندارد. پس از مدتی، پسر به او میگوید که یک شیطانپرست است و مربیآنها یک مرد امریکایی است. او دختر را وادار به انجام کارهایی ناپسند و غیراخلاقی میکند. پس از مدتی، صحرا دچار اختلال شدید روانی میشود و خانواده اش او را به یک بیمارستان روانی در تاجیکستان میسپارند. در حال حاضر، به علت حضور یک استاد دانشگاه مؤمن در زندگی صحرا، وضعیت او کمی بهبود یافته اما کابوسهایش هرچند وقت یکبار تکرار میشود.
صحرا قرار است با پدرش به ایران بیاید و درباره این پسر بیشتر تحقیق کند و این تحقیق را به صورت مقاله در تاجیکستان یا ایران به چاپ برساند تا دختران دیگر به حال و روز او نیفتند.
بیمحابا اعتماد نکنیم
رضا میرشاهی، کارشناس مکاتب انحرافی عقیدتی در این باره به «جوان» میگوید: پس از ورود نیروی انتظامی برای مبارزه با فرقه شیطانپرستان، این گروه منحرف، شگردهایی را برای فعالیت و یارگیری در دستور کار خود قرار داده است که با این شگردها، میتواند بدون آنکه ردی از خود بر جای بگذارد، اهدافش را پیش ببرد. میرشاهی اضافه میکند: در شگرد بردهسازی، فرد قربانی به مرحلهای میرسد که خودکشی را بر زنده ماندن ترجیح میدهد.
بنا بر توصیه این کارشناس مکاتب انحرافی، افراد به ویژه جوانان و نوجوانان نباید بیمحابا اعتماد کنند و با هر کسی در اینترنت ارتباط بگیرند.
هدف شیطانپرستان، گسترش فساد، بیبندوباری و ابتذال در جهان است تا ثابت کنند که شیطان قدرت برتر است نه خداوند!
حربه اول: موسیقی
نخستین ترفندی که ساتنیستها برای جذب افراد به ویژه نسل جوان و نوجوان به سوی مرام فکری خود به کار گرفتند ترویج موسیقی متال بود و از این راه توانستند نه تنها طیفی از جوانان و نوجوانان بلکه گروهی از افراد تحصیلکرده را به سمت خود کشانده و ذهن آنان را آماده دریافت برنامههای بعدی خود کنند. آنها برای ترویج این نوع از موسیقی، از اینترنت و اماکن توزیع سیدی و کاست نهایت استفاده را بردند. جالب اینجا بود که کتابهایی با عنوان اشعار موسیقی متال از سوی وزارت فرهنگ وقت مجوز انتشار پیدا کرد و کاتالیزوری برای پیش رفتن اهداف گروه ضداجتماع ساتنیستها شد!
حربه دوم: آرم و نشانه و مد
دومین ترفند شیطانپرستها برای یارگیری، تبلیغ و توزیع گسترده آرمهای فرقه شیطانپرستی(چشم، مثلث، هرم، حرف ایکس، صلیب شکسته، عقرب و اسکلت سر انسان) در قالب گردنبند، انگشتر، دستبند و طرح روی لباس و نیز ترویج مدلهای خاصی از آرایش موی سر و لباس پوشیدن بود که بسیاری را ناخواسته و به صورت اتفاقی به خواستههای این گروه نزدیک کرد. ترویج این آرمها و مدلهای ویژه، امری هوشمندانه بود چرا که نسل جوان و نوجوان همیشه از پدیدههای جدید استقبال میکند و به علت کم تجربگی و ناآگاهی به راحتی تن به پذیرش امور تازه میدهد.
حربه سوم: پارتیهای مختلط
سومین تاکتیک شیطانپرستها، برپایی پارتیهای مختلط بود که در باغهای اطراف کرج، تهران، شیراز و در برخی منازل شمال شهر پایتخت برگزار میشد و هنوز هم برگزار میشود. آنها از طریق اینترنت و پست الکترونیکی(ایمیل) جوانانی را که نوعی پیش زمینه برای پذیرش حضور در پارتی داشتند دعوت میکردند و هنوز هم دعوت میکنند. افراد دعوت شده برای ورود باید مبلغی به عنوان ورودي بپردازند. در این پارتیها، شرایط برای انجام هر خلاف و بزهی از استعمال مواد مخدر گرفته تا بیبندوباری و فساد فراهم است و همه این امور ناهنجار با نواخته شدن موسیقی زنده متال صورت میگیرد.
چند سال پیش، پلیس طی عملیاتی، یکی از این پارتیهای مختلط را در یکی از باغهای اطراف کرج شناسایی و برخی از عوامل آن را دستگیر کرد. در این پارتی، حدود ۳ هزار نفر شرکت کرده بودند!
حربه چهارم: بردهسازی
در تازهترین فاز فعالیت مخرب شیطانپرستان، قرعه به نام حربه «بردهسازی» افتاده است. در این تاکتیک خطرناک، شیطانپرستان به شیوههای مختلف با افراد ارتباط گرفته و بدون آنکه در دیدارهای اولیه، خود را به عنوان یک شیطانپرست معرفی کنند از راه جادو و شگردهای «هیپنوتیک» بر روح و فکر فرد مسلط میشوند و قدرت اختیار و تصمیم گیری آنان را مختل میکنند!
کدام سایتها و کجاها گلوگاه نفوذ است؟
سایتهای دوستیابی، سایت فیس بوک، سایت اشتایل، سایت کلوب، برنامههای چت اینترنتی مانند یاهو، میبو و جی تاک از جمله فضاهای اینترنتی است که شیطانپرستان از طریق آنها با قربانیان خود ارتباط میگیرند.
پارتیهای مختلط و اکیپهای دختر و پسری نیز از مهمترین فضاهای حقیقی و بیرونی است که شیطانپرستان نهایت بهرهبرداری را برای اجرای فاز جدید عملیات خود از آن میکنند.
در تاکتیک بردهسازی، پس از آنکه قربانی از نظر روحی تحت سلطه فرد شیطانپرست درآمد، مجری خواستههای نامشروع او میشود و پس از مدتی اگر دچار اختلالات شدید روحی و روانی نشود، رسماً به عضویت فرقه ساتنیستها درآمده و اهداف فاسد این گروه را تبلیغ و ترویج میکند. اما متأسفانه در بیشتر موارد، فرد قربانی دچار بیماری شدید روانی میشود و زندگی او مختل میگردد.
بردهسازی فراملی!
البته فعالیت شیطانپرستان در هر کشوری در کنار تمرکز بر جامعه آماری داخل کشور، گاهی فراملی میشود! «صحرا - ا» دختری اهل تاجیکستان و فوقلیسانس روابط بینالملل است که یکسال پیش از طریق سایت فیسبوک با جوانی ایرانی آشنا میشود. تا مدتی روابط اینترنتی عادی است و جوان ایرانی با رفتاری اسرارآمیز، نوعی جذبه و شیفتگی را در این دختر ایجاد میکند. پس از مدتی، در خواب، برای دختر تاجیکی اتفاقات عجیب و غریبیرخ میدهد. او بدون اینکه حتی یکبار هم این پسر را از نزدیک دیده باشد، هر شب خواب او را میبیند. خوابها هم عادی است تا اینکه پس از مدتی، این پسر، صحرا را در خواب شکنجه میکند، به طوری که او پس از بیدار شدن آثار شکنجه را در بدن خود مشاهده میکند. وحشت سراپای او را فرامیگیرد اما هیچ اختیاری برای رهایی از این طلسم ندارد. پس از مدتی، پسر به او میگوید که یک شیطانپرست است و مربیآنها یک مرد امریکایی است. او دختر را وادار به انجام کارهایی ناپسند و غیراخلاقی میکند. پس از مدتی، صحرا دچار اختلال شدید روانی میشود و خانواده اش او را به یک بیمارستان روانی در تاجیکستان میسپارند. در حال حاضر، به علت حضور یک استاد دانشگاه مؤمن در زندگی صحرا، وضعیت او کمی بهبود یافته اما کابوسهایش هرچند وقت یکبار تکرار میشود.
صحرا قرار است با پدرش به ایران بیاید و درباره این پسر بیشتر تحقیق کند و این تحقیق را به صورت مقاله در تاجیکستان یا ایران به چاپ برساند تا دختران دیگر به حال و روز او نیفتند.
بیمحابا اعتماد نکنیم
رضا میرشاهی، کارشناس مکاتب انحرافی عقیدتی در این باره به «جوان» میگوید: پس از ورود نیروی انتظامی برای مبارزه با فرقه شیطانپرستان، این گروه منحرف، شگردهایی را برای فعالیت و یارگیری در دستور کار خود قرار داده است که با این شگردها، میتواند بدون آنکه ردی از خود بر جای بگذارد، اهدافش را پیش ببرد. میرشاهی اضافه میکند: در شگرد بردهسازی، فرد قربانی به مرحلهای میرسد که خودکشی را بر زنده ماندن ترجیح میدهد.
بنا بر توصیه این کارشناس مکاتب انحرافی، افراد به ویژه جوانان و نوجوانان نباید بیمحابا اعتماد کنند و با هر کسی در اینترنت ارتباط بگیرند.
چه تصاویری چنین قدرتی ایجاد می کنند واقعا چنین چیزی ممکنه باید تحقیق بیشتری بشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!