صراط: در هنگام مرگ فرشتگان مرا به علت داشتن توانایی مالی و به تعویق انداختن حج، مواخذه کردند و دین اسلام از من پذیرفته نمیشد؛ به من گفتند که تو حق نداری مسلمان از دنیا بروی، تو باید یا مسیحی از دنیا بروی یا یهودی !! متوسل به حضرت زهرا (س) شدم.
به گزارش تسنیم، حجتالاسلام قرائتی ضمن بیان خاطرهای از پدر شهید سید محمدباقر حکیم با اشاره به اینکه خاندان حکیم 62 شهید دادهاند و از این لحاظ این چنین خاندانی در تاریخ مرجعیت بی نظیر است میگوید:
آیتالله حکیم در جوانی، دوست تاجری اهل بغداد داشت. آنها با هم عهد کردند هر کس زودتر از دنیا رفت به خواب دیگری بیاید و از حوادث بعد از مرگ برای دیگری بگوید. تاجر زودتر از دنیا رفت و پدر بزرگوار شهید حکیم منتظر بود که تاجر به خوابش بیاید و از حوادث پس از مرگ به ایشان خبر دهد ولی خبری نشد. یکسال گذشت اما تاجر به خواب ایشان نیامد. بعد از مدتی تاجر به خواب آیتالله حکیم آمد، ایشان به تاجر گله کردند که قرار بود زودتر به خواب من بیایی و تاجر گفت که من تا امروز در بازداشت ملائک بودهام، ایشان علت را پرسید و تاجر گفت : من یکسال قبل از مرگ به استطاعت برای رفتن به حج رسیده بودم اما به دلایل مختلف رفتن به حج را به تعویق انداختم و حج نرفته عمرم تمام شد. در هنگام مرگ فرشتگان مرا به علت داشتن توانایی مالی و به تعویق انداختن حج، مواخذه کردند و دین اسلام از من پذیرفته نمیشد؛ به من گفتند که تو حق نداری مسلمان از دنیا بروی، تو باید یا مسیحی از دنیا بروی یا یهودی !! با خودم گفتم من تاجر شیعه، یهودی از دنیا بروم ؟؟ مسیحی از دنیا بروم ؟؟ فریاد من به جایی نمی رسید، تا اینکه لحظه مرگ متوسل به حضرت زهرا (س) شدم و ایشان به بالین من آمدند و با اشاره ایشان قرار شد که من در بازداشت ملائکه باشم تا امام زمان به نیابت از من به حج امسال بروند و بعد از حج ایشان، جان من را به حالت مسلمانی بگیرند. و من امروز تازه به مسلمانی از دنیا رفتم.
حجتالاسلام قرائتی گفت: با وجود همه دشواریهایی که در راه رفتن به حج وجود دارد، از سوی مردم نباید کوتاهی برای رفتن به حج صورت گیرد. و کسانی که توانایی مالی دارند و به حج نمیروند مسلمان از دنیا نمیروند !
به گزارش تسنیم، حجتالاسلام قرائتی ضمن بیان خاطرهای از پدر شهید سید محمدباقر حکیم با اشاره به اینکه خاندان حکیم 62 شهید دادهاند و از این لحاظ این چنین خاندانی در تاریخ مرجعیت بی نظیر است میگوید:
آیتالله حکیم در جوانی، دوست تاجری اهل بغداد داشت. آنها با هم عهد کردند هر کس زودتر از دنیا رفت به خواب دیگری بیاید و از حوادث بعد از مرگ برای دیگری بگوید. تاجر زودتر از دنیا رفت و پدر بزرگوار شهید حکیم منتظر بود که تاجر به خوابش بیاید و از حوادث پس از مرگ به ایشان خبر دهد ولی خبری نشد. یکسال گذشت اما تاجر به خواب ایشان نیامد. بعد از مدتی تاجر به خواب آیتالله حکیم آمد، ایشان به تاجر گله کردند که قرار بود زودتر به خواب من بیایی و تاجر گفت که من تا امروز در بازداشت ملائک بودهام، ایشان علت را پرسید و تاجر گفت : من یکسال قبل از مرگ به استطاعت برای رفتن به حج رسیده بودم اما به دلایل مختلف رفتن به حج را به تعویق انداختم و حج نرفته عمرم تمام شد. در هنگام مرگ فرشتگان مرا به علت داشتن توانایی مالی و به تعویق انداختن حج، مواخذه کردند و دین اسلام از من پذیرفته نمیشد؛ به من گفتند که تو حق نداری مسلمان از دنیا بروی، تو باید یا مسیحی از دنیا بروی یا یهودی !! با خودم گفتم من تاجر شیعه، یهودی از دنیا بروم ؟؟ مسیحی از دنیا بروم ؟؟ فریاد من به جایی نمی رسید، تا اینکه لحظه مرگ متوسل به حضرت زهرا (س) شدم و ایشان به بالین من آمدند و با اشاره ایشان قرار شد که من در بازداشت ملائکه باشم تا امام زمان به نیابت از من به حج امسال بروند و بعد از حج ایشان، جان من را به حالت مسلمانی بگیرند. و من امروز تازه به مسلمانی از دنیا رفتم.
حجتالاسلام قرائتی گفت: با وجود همه دشواریهایی که در راه رفتن به حج وجود دارد، از سوی مردم نباید کوتاهی برای رفتن به حج صورت گیرد. و کسانی که توانایی مالی دارند و به حج نمیروند مسلمان از دنیا نمیروند !