صراط: مرد جوانی که به خاطر هزینه درمان پای یک سگ زن جوانی را به قتل رسانده بود به اتهام خود اعتراف کرد.
به گزارش فارس، در ساعت ۹ صبح روز ۲۳ اسفند سال قبل از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 یک فقره کشف جسد در بزرگراه حکیم شرق - ورودی بزرگراه شهید باکری جنوب، داخل فضای سبز حاشیه اتوبان به کلانتری 133 شهرزیبا اعلام شد.
با حضور مأمورین در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد جسد متعلق به خانمی جوان ( حدودا 30 ساله ) است که با ضربات متعدد جسم تیز به قتل رسیده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
کارآگاهان اداره دهم در اولین مرحله از تحقیقات خود ، با بررسی پرونده های "فقدان افراد" موفق به شناسایی هویت مقتول بنام "لیلا . ی" ( 30 ساله - ساکن منطقه تجریش )شدند ؛ پدر لیلا در مورخه 16/12/1395 با مراجعه به کلانتری 101 تجریش اعلام کرده بود که دخترش از منزل خارج و پس از آن مراجعتی به خانه نداشته که پرونده مقدماتی با موضوع فقدان تشکیل و جهت رسیدگی در اختیار پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته بود .
در تحقیقات از خانواده لیلا ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که چندی پیش لیلا از طریق شبکه های مجازی با جوانی بنام "حسن . ب" آشنا ، علیرغم مخالفت خانواده اش در مرداد ماه 1395 با وی ازدواج اما پس از گذشت مدت کوتاهی مشخص می شود که حسن او را فریب داده و بر خلاف ادعاهای اولیه اش ، در حدودیک سال پیش با دختر دیگری ازدواج نموده است .
بنا بر اظهارات خانواده لیلا ، علیرغم متارکه لیلا و حسن از یکدیگر و با گذشت مدت کوتاهی ، لیلا مجددا بواسطه داشتن علاقه شدید به حسن تصمیم به ادامه زندگی با او را گرفته بود !!! و به همین علت از یکی از دوستان خود بنام سحر و همسرش بنام مهدی درخواست میانجیگری کرده بود.
با شناسایی سحر ( متولد 1357 ) و مهدی ( متولد 1370 ) ، تحقیقات از آنها در دستور کار کاراگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت؛ کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مهدی پس از پایان ناموفق موضوع میانجیگری ، به لیلا مدعی شده است که "دعانویسی را می شناسد که می تواند ظرف مدت 29 روز زندگی لیلا را سر و سامان بخشد !!!! " و به این بهانه مبلغ دو میلیون تومان از لیلا پول دریافت نموده اما پس از گذشت مدت کوتاهی و با پایان مدت 29 روز مورد ادعایش ، لیلا مطالبه پول پرداختی خود را کرده و از آن زمان ، مهدی به بهانه های مختلف زمان دیگری را برای بازپس دادن پول لیلا مقرر می کرده تا نهایتا جسد لیلا کشف می شود.
با توجه به دلایل و مدارک بدست آمده، تحقیقات پلیسی از "مهدی . ع" در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
مهدی . ع که حدودا یک ماه از ازدواجش می گذشت ، در اظهارات اولیه منکر هرگونه دریافت پول از لیلا شد اما در ادامه و با توجه به ارائه مدارک غیرقابل انکار از سوی کارآگاهان به ناچار به دریافت پول از لیلا اعتراف و در این خصوص به کارآگاهان گفت: من شغل و درآمد مشخصی ندارم و در حال حاضر نیز پس از ازدواج با سحر در خانه او زندگی می کنم؛ چندی پیش سگ همسرم از ناحیه پا دچار شکستگی شد و من تصمیم به درمان او گرفتم اما پول درمان سگ را نداشتم؛ به همین علت به دروغ موضوع دعانویس را با لیلا مطرح کردم تا بتوانم پول هزینه درمان سگ همسرم را تهیه کنم اما من لیلا را به قتل نرساندم.
در شرایطی که مهدی منکر هرگونه ارتکاب جنایت و قتل لیلا شده بود، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در بازرسی از محل سکونت وی در خیابان ستارخان موفق به کشف مدارک شناسایی متعلق به لیلا شدند؛ مهدی که دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشت در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: لیلا دائما مرا تهدید می کرد که اگر پولش را باز نگردانم ، موضوع را به سحر خواهد گفت.
بار اول با او قرار گذاشتم تا در تاریخ ۱۴ اسفند یکدیگر را در اتوبان شهید باکری - زیر پل حکیم ملاقات کنیم اما قرار را منتفی کردم و برای روز بعد یعنی ۱۵ اسفند با لیلا در همان نشانی قرار گذاشتم.
ساعت 21:00 مورخه ۱۵ اسفند، لیلا با یک دستگاه خودرو آژانس به محل آمد و سوار ماشین من شد ؛ من از او درخواست فرصت کردم اما لیلا قبول نکرد و نهایتا باهم درگیر شدیم . او را به داخل شمشادها هل دادم و سپس چند ضربه چاقو به شانه ی چپش زدم ؛ در ادامه ضربات زیاد دیگری به پهلو و شکم او زدم ؛ کیفش را که محتویات آن 250 هزار تومان پول ، عابربانک ، مدارک شناسایی و ... بود را برداشته و چاقو را نیز در داخل شمشادها پنهان کردم.
با توجه به اعتراف صریح مهدی به ارتکاب جنایت و پنهان کردن آلت قتل در داخل شمشادها ، کارآگاهان با مراجعه به محل کشف جسد ( محل وقوع جنایت ) و در بازرسی دقیق محل ، موفق به کشف آلت قتاله شدند.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، در ادامه اعلام خبر دستگیری عامل جنایت، عنوان داشت: همزمان با رسیدگی به پرونده قتل لیلا . ک و در بررسی فرضیه های مختلف وقوع این جنایت ، کارآگاهان اداره دهم در تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردند که همسر سابق مقتوله ( حسن . ب ) از طریق شبکه های مختلف مجازی اقدام به ارتباط با دختران و زنان جوان با انگیزه فریب و کلاهبرداری از آنها داشته که با توجه به مستندات بدست آمده در این خصوص، بیش از ده خانم جوان که توسط این شخص مورد کلاهبرداری قرار گرفتند نیز شناسایی و به پلیس آگاهی تهران بزرگ دعوت شدند که قرار قانونی لازم نیز از سوی مقام محترم قضایی برای این شخص صادر شده است.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، در پایان این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم اصلی پرونده ( مهدی ) به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم شعبه ششم دادسرای امور جنایی صادر و متهم جهت تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.
به گزارش فارس، در ساعت ۹ صبح روز ۲۳ اسفند سال قبل از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 یک فقره کشف جسد در بزرگراه حکیم شرق - ورودی بزرگراه شهید باکری جنوب، داخل فضای سبز حاشیه اتوبان به کلانتری 133 شهرزیبا اعلام شد.
با حضور مأمورین در محل و انجام تحقیقات اولیه مشخص شد جسد متعلق به خانمی جوان ( حدودا 30 ساله ) است که با ضربات متعدد جسم تیز به قتل رسیده است.
با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه 27 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
کارآگاهان اداره دهم در اولین مرحله از تحقیقات خود ، با بررسی پرونده های "فقدان افراد" موفق به شناسایی هویت مقتول بنام "لیلا . ی" ( 30 ساله - ساکن منطقه تجریش )شدند ؛ پدر لیلا در مورخه 16/12/1395 با مراجعه به کلانتری 101 تجریش اعلام کرده بود که دخترش از منزل خارج و پس از آن مراجعتی به خانه نداشته که پرونده مقدماتی با موضوع فقدان تشکیل و جهت رسیدگی در اختیار پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته بود .
در تحقیقات از خانواده لیلا ، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که چندی پیش لیلا از طریق شبکه های مجازی با جوانی بنام "حسن . ب" آشنا ، علیرغم مخالفت خانواده اش در مرداد ماه 1395 با وی ازدواج اما پس از گذشت مدت کوتاهی مشخص می شود که حسن او را فریب داده و بر خلاف ادعاهای اولیه اش ، در حدودیک سال پیش با دختر دیگری ازدواج نموده است .
بنا بر اظهارات خانواده لیلا ، علیرغم متارکه لیلا و حسن از یکدیگر و با گذشت مدت کوتاهی ، لیلا مجددا بواسطه داشتن علاقه شدید به حسن تصمیم به ادامه زندگی با او را گرفته بود !!! و به همین علت از یکی از دوستان خود بنام سحر و همسرش بنام مهدی درخواست میانجیگری کرده بود.
با شناسایی سحر ( متولد 1357 ) و مهدی ( متولد 1370 ) ، تحقیقات از آنها در دستور کار کاراگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت؛ کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که مهدی پس از پایان ناموفق موضوع میانجیگری ، به لیلا مدعی شده است که "دعانویسی را می شناسد که می تواند ظرف مدت 29 روز زندگی لیلا را سر و سامان بخشد !!!! " و به این بهانه مبلغ دو میلیون تومان از لیلا پول دریافت نموده اما پس از گذشت مدت کوتاهی و با پایان مدت 29 روز مورد ادعایش ، لیلا مطالبه پول پرداختی خود را کرده و از آن زمان ، مهدی به بهانه های مختلف زمان دیگری را برای بازپس دادن پول لیلا مقرر می کرده تا نهایتا جسد لیلا کشف می شود.
با توجه به دلایل و مدارک بدست آمده، تحقیقات پلیسی از "مهدی . ع" در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
مهدی . ع که حدودا یک ماه از ازدواجش می گذشت ، در اظهارات اولیه منکر هرگونه دریافت پول از لیلا شد اما در ادامه و با توجه به ارائه مدارک غیرقابل انکار از سوی کارآگاهان به ناچار به دریافت پول از لیلا اعتراف و در این خصوص به کارآگاهان گفت: من شغل و درآمد مشخصی ندارم و در حال حاضر نیز پس از ازدواج با سحر در خانه او زندگی می کنم؛ چندی پیش سگ همسرم از ناحیه پا دچار شکستگی شد و من تصمیم به درمان او گرفتم اما پول درمان سگ را نداشتم؛ به همین علت به دروغ موضوع دعانویس را با لیلا مطرح کردم تا بتوانم پول هزینه درمان سگ همسرم را تهیه کنم اما من لیلا را به قتل نرساندم.
در شرایطی که مهدی منکر هرگونه ارتکاب جنایت و قتل لیلا شده بود، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در بازرسی از محل سکونت وی در خیابان ستارخان موفق به کشف مدارک شناسایی متعلق به لیلا شدند؛ مهدی که دیگر چاره ای جز بیان حقیقت نداشت در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: لیلا دائما مرا تهدید می کرد که اگر پولش را باز نگردانم ، موضوع را به سحر خواهد گفت.
بار اول با او قرار گذاشتم تا در تاریخ ۱۴ اسفند یکدیگر را در اتوبان شهید باکری - زیر پل حکیم ملاقات کنیم اما قرار را منتفی کردم و برای روز بعد یعنی ۱۵ اسفند با لیلا در همان نشانی قرار گذاشتم.
ساعت 21:00 مورخه ۱۵ اسفند، لیلا با یک دستگاه خودرو آژانس به محل آمد و سوار ماشین من شد ؛ من از او درخواست فرصت کردم اما لیلا قبول نکرد و نهایتا باهم درگیر شدیم . او را به داخل شمشادها هل دادم و سپس چند ضربه چاقو به شانه ی چپش زدم ؛ در ادامه ضربات زیاد دیگری به پهلو و شکم او زدم ؛ کیفش را که محتویات آن 250 هزار تومان پول ، عابربانک ، مدارک شناسایی و ... بود را برداشته و چاقو را نیز در داخل شمشادها پنهان کردم.
با توجه به اعتراف صریح مهدی به ارتکاب جنایت و پنهان کردن آلت قتل در داخل شمشادها ، کارآگاهان با مراجعه به محل کشف جسد ( محل وقوع جنایت ) و در بازرسی دقیق محل ، موفق به کشف آلت قتاله شدند.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، در ادامه اعلام خبر دستگیری عامل جنایت، عنوان داشت: همزمان با رسیدگی به پرونده قتل لیلا . ک و در بررسی فرضیه های مختلف وقوع این جنایت ، کارآگاهان اداره دهم در تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردند که همسر سابق مقتوله ( حسن . ب ) از طریق شبکه های مختلف مجازی اقدام به ارتباط با دختران و زنان جوان با انگیزه فریب و کلاهبرداری از آنها داشته که با توجه به مستندات بدست آمده در این خصوص، بیش از ده خانم جوان که توسط این شخص مورد کلاهبرداری قرار گرفتند نیز شناسایی و به پلیس آگاهی تهران بزرگ دعوت شدند که قرار قانونی لازم نیز از سوی مقام محترم قضایی برای این شخص صادر شده است.
سرهنگ کارآگاه حمید مکرم ، در پایان این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم اصلی پرونده ( مهدی ) به ارتکاب جنایت ، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم شعبه ششم دادسرای امور جنایی صادر و متهم جهت تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.