شنبه ۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۴ فروردين ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۲

گفت‌وگو با موسیقیدان ایرانی که از10سال قبل شهروند کانادا شده

فریبرز لاچینی بدون شک یکی از بزرگ‌ترین آهنگ‌سازان تاریخ موسیقی ایران است.
کد خبر : ۳۵۸۷۷۰
گفت‌وگو با موسیقیدان ایرانی که از10سال قبل شهروند کانادا شده
صراط: روزنامه جام جم نوشت: فریبرز لاچینی بدون شک یکی از بزرگ‌ترین آهنگ‌سازان تاریخ موسیقی ایران است. آلبوم‌های «پاییز طلایی»، «مرثیه» و «بوی دیروز» ساخته او برای چند نسل لبریز از آرامش است. با این آهنگ‌ساز گفت‌وگویی انجام دادیم که در آن لاچینی می‌گوید زندگی در ایران با وجود همه مشکلاتش عالی است. او تصریح می‌کند که نمی‌گوید اینجا بهشت است، اما کجای دنیا بهشت است؟ او که برنده جایزه از جشنواره‌های مختلف موسیقی و داور جایزه معتبر «گرمی» است، می‌گوید فریفته زرق و برق خارج نشویم.

 مشروح این گفت‌وگو را بخوانید.

به نظر شما راز ماندگاری آلبوم‌های «پاییز طلایی» چه بود که برای مخاطبان کهنه نمی‌شود؟

وقتی سال 1982 میلادی از فرانسه به ایران آمدم تحت تاثیر موسیقی غربی و فرانسوی بودم و سعی کردم طوری موسیقی ایرانی را بسازم که برای خارجی‌ها هم قابل درک باشد. در نتیجه «پاییز طلایی» مورد استقبال قرار گرفت، چون هم اصالت ایرانی دارد و هم در دنیا موسیقی ایرانی به شیوه جدیدی عرضه شد.

چه انگیزه‌هایی شما را به بازگشت به کشور و ادامه کار هنری در ایران ترغیب کرد؟

من در استودیویی در فرانسه کار می‌کردم. در سوربن هم درس خوانده بودم. بعد برای کودکان موسیقی نوشتم، اما به خودم گفتم چرا برای کودکان ایران کار نکنم؟ به هر حال من یک ایرانی هستم و تافته جدا بافته‌ای نبودم. سال1982به ایران برگشتم. مدتی هم با تلویزیون همکاری کردم. درنهایت حس کردم بچه‌های خودمان خیلی بیشتر به موسیقی نیاز دارند. همان زمان که به ایران آمدم فقط شهر پاریس 42 هزار آهنگ‌ساز داشت. ترجیح دادم برای کودکان سرزمین خودم کار کنم.

برخی عشق ترک وطن دارند و به هر قیمت و با هر مصیبتی کشور را به بهانه وجود مشکلات ترک می‌کنند. به نظر شما چقدر به زندگی مطلوب می‌رسند؟

من ده سال است شهروند کانادا هستم. در بسیاری از کشورهای دنیا کار و زندگی کرده‌ام. در آمریکا و فرانسه کار کرده‌ام. احساس کردم در سرزمین خودم بهتر می‌توانم کار کنم. شما می‌گویید اینجا مشکلاتی وجود دارد، اما کجا مشکل نیست؟ مثل این می‌ماند که دندان شما درد می‌کند بروید خارج و آنجا گوش درد بگیرید. هر جایی مشکلات خودش را دارد. بستگی دارد چطور با مشکلات کنار بیایید. کار با کودکان ایرانی خیلی لذت‌بخش است. از طرفی من نماینده یونیسف در خاورمیانه و عضو شورای داوری جایزه گرمی هستم، اما زندگی در همین ایران را ترجیح می‌دهم. در 84 کشور دنیا برگزیده شدم. گاهی از من می‌پرسند در خاورمیانه چه می‌کنی؟ اما من از زندگی در ایران لذت می‌برم. ده سال است ایرانم و به نظرم خیلی هم عالی است. نمی‌گویم بهشت است، اما کدام کشور بهشت است؟ هر جایی برای زندگی مشکلات بسیاری دارد. از دارو و بهداشت و درمان بگیرید تا ویزا، اقامت و درنهایت هم غربت. از آن طرف بزرگ شدن فرزندان شما با یک فرهنگ دیگر. کجای کره زمین مشکل ندارد؟ اگر کسی نتواند مشکلش را در کشور خودش حل کند، هیچ جا نمی‌تواند. ایران هم مثل هر جای دنیا قوانین خودش را دارد. ما هم اگر برویم آمازون باید مثل آنها زندگی کنیم. قوانین هر کشوری برای خودش است. باید دید خواسته آدم چیست. بله، اگر بخواهیم یک دوره سالم مثلا در ناسا ببینیم مهاجرت خیلی هم خوب است، اما فریفته زرق و برق خارج نشویم. آن طرف زرق و برقش بیشتر از واقعیت است. در ایران کجا فردی را دیده‌اید که از بین آشغال‌ها غذا می‌خورد؟ اما من این صحنه را در خارج از کشور به چشم خودم دیده‌ام.

درباره همکاری‌تان با انتشارات شات موزیک که ناشر بزرگانی مانند بتهوون است برای مخاطبان بگویید؟

بزرگ‌ترین ناشر دنیا که با بتهوون و واگنر کار کرده ناشر جهانی من است. انتشارات شات موزیک 270 سال سابقه دارد و ناشر بزرگان موسیقی بوده است. ما در نیس فرانسه با هم قرارداد بستیم و در حال حاضر کارهای مرا در تمام دنیا پخش می‌کنند.

کار کردن با چنین ناشری که کارهای بتهوون و واگنر را منتشر کرده، چه حسی دارد؟

افتخار بزرگی بود که نت‌های سمفونی بتهوون را به خط خودش دست بگیرم. وقتی به دفتر این ناشر رفتم برای من بسیار جالب بود. افتخار کردم که کارم هنر است. از طرفی در تمام کتابخانه‌های دنیا کارهای کلاسیک من به اسم مرثیه وجود دارد. ولی در ایران کمتر فروش می‌رود، چون کار کلاسیک کمتر گوش داده می‌شود. رادیوی اینترنتی معروفی در لس‌آنجلس فعالیت می‌کند که «پندورا» نام دارد. این رادیو اگر 3000 بار آهنگ هنرمندی را پخش کند، یک سنت حق کپی‌رایت به او می‌دهد. صد سنت یک دلار می‌شود، حالا در نظر بگیرید این رادیو ماهی 8000 دلار در ماه به من می‌دهد. متاسفم که در مملکت خودم کپی‌رایت رعایت نمی‌شود. قطعات ما را جوانک‌هایی کپی می‌کنند و می‌گذارند روی سایت‌ها برای دانلود مجانی. من عاجزانه خواهش می‌کنم این کار را نکنند. ما هنرمندان خیلی زحمت می‌کشیم. خواهش دیگر من از مردم است که این کارها را دانلود نکنند. خود شما یا اقوام شما چند بار در طول سال سی‌دی می‌خرید؟

شما اولین فردی هستید که کار آهنگ‌سازی با رایانه را انجام دادید. این روزها استفاده از رایانه به جای صدای واقعی خواننده‌ها بسیار مطرح است. نظر شما دراین باره چیست؟

رایانه فناوری خوبی است، اما کارش این نیست که با آن تار و سه تار بزنیم که بگوییم بهتر از صدای اصلی ساز یا صدای خواننده است. صدای طبیعی نیست، شبیه عکس از یک منظره است. درنهایت کپی است.

شما استفاده خوبی از صنعت و فناوری روز کردید و آن را در آهنگ‌سازی به‌کار بردید. همان‌طور که خودتان هم در جامعه می‌بینید برخی از جوان‌ها به اسم تکنولوژی صبح تا شب در کامپیوتر و موبایل و شبکه‌های اجتماعی وقت خود را به بطالت می‌گذرانند.

این مشکلی است که در همه جای دنیا وجود دارد. مثلا یک شب مهمان هستید، می‌بینید همه در گوشی‌های خود هستند. یک معضل اجتماعی است که در دنیا با آن مبارزه می‌کنند. یک مساله روانی است که ارتباطات را کم می‌کند. به هر حال علفزار هم گل دارد و هم علف هرز. فناوری هم دو رو دارد، می‌توان علمش را یافت و از آن در جهت پیشرفت استفاده کرد. من به تمام شاگردانم که می‌آیند می‌گویم اول موبایلتان را خاموش کنید.

دو سال قبل دچار حادثه انفجار گاز شدید. این رویداد تاثیر منفی در روند حرفه‌ای شما نگذاشت؟

بله دو سال قبل در دفترم گاز منفجر شد و به بیمارستان منتقل شدم. تمام صورتم سوخت. تا الان نزدیک به 400ـ 300 میلیون خرج صورتم کرده‌ام. خدا را شکر چون سوختگی عمقی نبود صورتم برگشت و به‌سرعت بازسازی شد. خدا را شکر بخیر گذشت.