صراط: ایران نوشت: 28 بهمن سال 95 مردی میانسال در حالی که دست دختر 11 سالهاش را در دست داشت، به کلانتری 132 نبرد رفت و راز آزار و اذیت شیطانی دخترش را فاش کرد.
دخترک به پلیس گفت: «ساعت 4 و نیم بعد از ظهر به دنبال برادر کوچکترم رفته بودم که مردی در نزدیکی پارک خودش را به من رساند و گفت که مأمور مواد مخدر است. بعد هم خواست به گوشهای از پارک برویم تا در مورد خانواده بچههایی که آنجا بازی میکردند، اطلاعاتی بدهم. من هم ازترس سوارماشینش شدم اما او درمحلی خلوت ماشین را نگه داشت و بعد هم با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. او تهدید کرد اگر سر و صدا کنم پدر و مادرم را بازداشت خواهد کرد. من هم که خیلی ترسیده بودم، مجبور شدم سکوت کنم.»
به دنبال این شکایت بلافاصله پروندهای در شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد و کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی رسیدگی به موضوع را دردستورکار قرار دادند. درادامه تحقیقات، مرد میانسالی که از کسبه محل بود اطلاعات مهمی در اختیار پلیس قرار داد. او گفت: «روز حادثه مرد میانسالی را دیدم که سوار بر خودرو پراید یشمی رنگ مدام خیابان را بالا و پایین میکرد. به همین دلیل مشکوک شده و شماره پلاکش را برداشتم.» بدینترتیب صاحب خودرو شناسایی و دستگیر شد. مرد میانسال ابتدا منکراطلاع از ماجرا شد. اما زمانی که با دخترک خردسال روبهرو و شناسایی شد لب به اعتراف گشود و گفت: «آن روز در یک لحظه شیطان وسوسهام کرد و ناخواسته دست به چنین کاری زدم.»
بهدنبال این اعتراف، کارآگاهان به بررسی شکایتهای مشابه پرداختند تا اینکه مشخص شد دو پسر و چهار دختر دیگر نیز توسط او از اواخر سال 94 مورد آزار و اذیتهایش قرارگرفتهاند. بدین ترتیب سایر قربانیان نیزاورا شناسایی کردند.
6 قربانی جنایت سیاه زمانی که مقابل بازپرس آرش سیفی از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفتند، اظهاراتی مشابه حرفهای آخرین قربانی پرونده داشتند. یکی از آنها گفت: «در حال بازی در پارک بودم که آن مرد به سراغم آمد و خودش را مأمور معرفی کرد. بعد هم از من خواست تا سوار ماشینش شوم. از آنجا که فکرمی کردم او پلیس است سوار شدم.اما مرا به محل خلوتی برد و با زور و تهدید نقشهاش را اجرا کرد.»به دنبال اظهارات 7 قربانی پرونده، مرد میانسال به ناچار لب به اعتراف گشود و به آزار و اذیت 5 دختر و 2 پسر 10 و 11 ساله اعتراف کرد.
تحقیقات ویژه ازاین شیطان صفت در حالی ادامه دارد که احتمال میرود کودکان دیگری نیز مورد آزار و اذیتش قرار گرفته باشند اما خانواده هایشان در این مورد شکایتی نکردهاند.
دخترک به پلیس گفت: «ساعت 4 و نیم بعد از ظهر به دنبال برادر کوچکترم رفته بودم که مردی در نزدیکی پارک خودش را به من رساند و گفت که مأمور مواد مخدر است. بعد هم خواست به گوشهای از پارک برویم تا در مورد خانواده بچههایی که آنجا بازی میکردند، اطلاعاتی بدهم. من هم ازترس سوارماشینش شدم اما او درمحلی خلوت ماشین را نگه داشت و بعد هم با تهدید مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. او تهدید کرد اگر سر و صدا کنم پدر و مادرم را بازداشت خواهد کرد. من هم که خیلی ترسیده بودم، مجبور شدم سکوت کنم.»
به دنبال این شکایت بلافاصله پروندهای در شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران تشکیل شد و کارآگاهان اداره شانزدهم پلیس آگاهی رسیدگی به موضوع را دردستورکار قرار دادند. درادامه تحقیقات، مرد میانسالی که از کسبه محل بود اطلاعات مهمی در اختیار پلیس قرار داد. او گفت: «روز حادثه مرد میانسالی را دیدم که سوار بر خودرو پراید یشمی رنگ مدام خیابان را بالا و پایین میکرد. به همین دلیل مشکوک شده و شماره پلاکش را برداشتم.» بدینترتیب صاحب خودرو شناسایی و دستگیر شد. مرد میانسال ابتدا منکراطلاع از ماجرا شد. اما زمانی که با دخترک خردسال روبهرو و شناسایی شد لب به اعتراف گشود و گفت: «آن روز در یک لحظه شیطان وسوسهام کرد و ناخواسته دست به چنین کاری زدم.»
بهدنبال این اعتراف، کارآگاهان به بررسی شکایتهای مشابه پرداختند تا اینکه مشخص شد دو پسر و چهار دختر دیگر نیز توسط او از اواخر سال 94 مورد آزار و اذیتهایش قرارگرفتهاند. بدین ترتیب سایر قربانیان نیزاورا شناسایی کردند.
6 قربانی جنایت سیاه زمانی که مقابل بازپرس آرش سیفی از شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفتند، اظهاراتی مشابه حرفهای آخرین قربانی پرونده داشتند. یکی از آنها گفت: «در حال بازی در پارک بودم که آن مرد به سراغم آمد و خودش را مأمور معرفی کرد. بعد هم از من خواست تا سوار ماشینش شوم. از آنجا که فکرمی کردم او پلیس است سوار شدم.اما مرا به محل خلوتی برد و با زور و تهدید نقشهاش را اجرا کرد.»به دنبال اظهارات 7 قربانی پرونده، مرد میانسال به ناچار لب به اعتراف گشود و به آزار و اذیت 5 دختر و 2 پسر 10 و 11 ساله اعتراف کرد.
تحقیقات ویژه ازاین شیطان صفت در حالی ادامه دارد که احتمال میرود کودکان دیگری نیز مورد آزار و اذیتش قرار گرفته باشند اما خانواده هایشان در این مورد شکایتی نکردهاند.