صراط: حسن ریوندی با فروش بلیتهای کنسرت خندهاش بهقیمت ۳۰۰ هزار تومان رکورد فروش بلیت در ایران را شکست و رودستِ کیتارو درآمد.
به گزارش تسنیم، گرانترین بلیتی که تا کنون در ایران برای یک کنسرت فروخته شده بود، مربوط به اجرای ماسانوری تاکاهاشی ملقب به «کیتارو» بود. این هنرمند که شهرتی جهانی دارد در مهر 1393 به ایران آمد و برای 4 شب در تالار بزرگ وزارت کشور کنسرتهایش را برگزار کرد. قیمت بلیتهای این کنسرت از 80 هزار تومان آغاز میشد و تا 195 هزار تومان ادامه داشت.
بالابودنِ رقمِ دستمزد «کیتارو»، بالا بودنِ هزینه سفرِ اعضای گروه، بالا بودنِ هزینه حملونقلِ سازها و البته سیستم صوتی که خودِ گروهِ «کیتارو» با خود به ایران آورده بودند؛ از جمله توجیههایی بود که برای بالا رفتنِ قیمت بلیتها مطرح شد و تا حدودی هم پذیرفتنی بود.
از آن زمان تا کنون دیگر هنرمندی با شهرتی جهانی در حد و اندازههای «کیتارو» به ایران نیامد که این قیمت بلیت بار دیگر تکرار شود.
امروز اما در همین تهران بلیتهایی در حال فروش است که قیمتش به 300 هزار تومان رسیده است؛ آن هم نه برای یک کنسرتِ واقعی که برای یک کنسرت خنده!
در این اجرا نه خبری از یک هنرمند با شهرتی جهانی است و نه گروهی هنری با استانداردهای بالا قرار است بهروی صحنه برود. در این برنامه هیچ هزینه سفر و یا جابهجاییِ سیستمهای صوتی یا سازهای سنگین از آن سرِ دنیا به این سرِ دنیا در کار نیست. در واقع در این برنامه بدون هیچ توجیهِ پذیرفتنی، قیمتِ بلیتها به 300 هزار تومان هم رسیده است.
اما پرسش اصلی اینجاست که چرا باید چنین اتفاقی رخ دهد. آیا این رقم برای یک برنامه جُنگ پذیرفتنی است؟ بهطور حتم خیر.
اصلاً بیایید از منظر دیگر این کنسرتِ خنده یا بهتر بگویم «جُنگ» را مرور کنیم. در این برنامهها چه میگذرد؟
توهین به اقوام هدیهاش بلیتهای 300هزار تومانی است!
همین چند هفته پیش بود که فیلم یکی از اجراهای همین آقای ریوندی در فضای مجازی منتشر شد و توهین او بههمراه یکی از مجریان مطرح تلویزیون به قوم لُر، موجب جریحهدار شدن خاطر مردم ایران شد.
پس از این ماجرا مجری معروف با انتشار ویدیویی ضمن عذرخواهی توپ را به زمین ریوندی انداخت اما ریوندی هرگز حاضر به عذرخواهی نشد.
آن زمان و پس از انتشار این ویدیو موجهای فراوانی علیه ریوندی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت. اما امروز شاهدیم که او بدون هیچ مشکلی برنامهاش را در تالار وزارت کشور بهروی صحنه میبرد و البته اجازه هم دارد که قیمت بلیتهایش را از 40 هزار تومان آغاز کند و تا 300 هزار تومان ادامه دهد.
همه اینها در حالی رخ میدهد که تالار وزارت کشور را بهراحتی در اختیار هنرمندان دیگر قرار نمیدهند، اما کسی مانند ریوندی بهراحتی اجازه دارد برنامه جُنگش را در این تالار بهروی صحنه ببرد.
کسانی که جُنگهای حسن ریوندی را دیدهاند، خوب میدانند که آنچه در اجراهای او میگذرد طنز موقعیت نیست و بخش زیادی از جُکهای او به شوخی (بخوانید اهانت) با اقوام مختلف ایران اختصاص دارد.
شاید اجرا در تالار وزارت کشور و بالا رفتنِ قیمتِ بلیتهایش تا 300 هزار تومان پاداشی است برای اهانت به اقوام مختلف ایران.
یکی دیگر از کارهایی که حسن ریوندی در برنامههایش انجام میدهد تا شاید مخاطبانش را بخنداند، که البته بعید است کسی با این کار بخندد؛ خواندنِ آهنگهای خوانندگان لُسآنجلسی است. جالب اینکه در این بازخوانیها صدای خوانندگان مختلفی که در آن سوی آبها هستند عیناً تقلید و اجرا میشود و هیچ مشکلی هم برای اخذ مجوز ندارند.
خوانندگان لُسآنجلسی مجاز شدهاند؟
در عین حال در همین تالار وزارت کشور و البته برخی سالنهای دیگر خوانندگان وطنی اجازه اجرا ندارند، یعنی خوانندگانی که آثارشان از وزارت ارشاد مجوز رسمی گرفته و از چندین فیلتر عبور کردهاند، اجازه اجرا در برخی سالنهای تهران و شهرستانها را ندارند، اما حسن ریوندی بهراحتی و با کمترین مشکل، آثار خوانندگان لُسآنجلسی را در تالار وزارت کشور اجرا و برای این کار هم قیمت بلیتش را 300 هزار تومان میکند و کسی هم کاری به کارش ندارد.
به هر روی کسی مُنکرِ لزوم برگزاری جُنگهای شاد و پُر از خنده برای مخاطبان نیست. خندیدن و شاد بودن از نیازهای ضروری هر جامعهای است. در چند سال اخیر برنامه «خندوانه» و «دورهمی» در همین راستا کارهای ارزشمندی در رسانه ملی انجام دادهاند که البته استانداردهای لازم را هم رعایت میکنند.
متأسفانه برگزاری جُنگهای شادی بهگونهای شده که هنرمندانِ دیگر با دیدن این جُنگها احساس میکنند در حقشان جفا شده است.
چندی پیش بود که گفتوگویی با علی لهراسبی و مدیر برنامهاش داشتم و آنها به این نکته اعتراض داشتند که چرا خوانندگان موسیقی پاپ راه به برخی سالنها ندارند اما در عین حال جُنگهای خنده آثار خوانندگان لُسآنجلسی را در برنامههایشان اجرا میکنند و هر سالنی هم که بخواهند در اختیارشان قرار دارد.
این مسئله نشان از حفرهای بزرگ در این زمینه دارد و بهطور حتم برای پُرکردن این حفره باید هرچه زودتر چارهای اندیشید.
اگر با همین فرمان جلو برویم؛ توهین به اقوام مختلف ایران، اجرای آثار خوانندگان لُسآنجلسی و خیلی دیگر از نشانههای ابتذال به راهی برای کسب درآمدهای آنچنانی بدل میشود که متأسفانه تا همین الآن هم شده است.
به گزارش تسنیم، گرانترین بلیتی که تا کنون در ایران برای یک کنسرت فروخته شده بود، مربوط به اجرای ماسانوری تاکاهاشی ملقب به «کیتارو» بود. این هنرمند که شهرتی جهانی دارد در مهر 1393 به ایران آمد و برای 4 شب در تالار بزرگ وزارت کشور کنسرتهایش را برگزار کرد. قیمت بلیتهای این کنسرت از 80 هزار تومان آغاز میشد و تا 195 هزار تومان ادامه داشت.
بالابودنِ رقمِ دستمزد «کیتارو»، بالا بودنِ هزینه سفرِ اعضای گروه، بالا بودنِ هزینه حملونقلِ سازها و البته سیستم صوتی که خودِ گروهِ «کیتارو» با خود به ایران آورده بودند؛ از جمله توجیههایی بود که برای بالا رفتنِ قیمت بلیتها مطرح شد و تا حدودی هم پذیرفتنی بود.
از آن زمان تا کنون دیگر هنرمندی با شهرتی جهانی در حد و اندازههای «کیتارو» به ایران نیامد که این قیمت بلیت بار دیگر تکرار شود.
امروز اما در همین تهران بلیتهایی در حال فروش است که قیمتش به 300 هزار تومان رسیده است؛ آن هم نه برای یک کنسرتِ واقعی که برای یک کنسرت خنده!
در این اجرا نه خبری از یک هنرمند با شهرتی جهانی است و نه گروهی هنری با استانداردهای بالا قرار است بهروی صحنه برود. در این برنامه هیچ هزینه سفر و یا جابهجاییِ سیستمهای صوتی یا سازهای سنگین از آن سرِ دنیا به این سرِ دنیا در کار نیست. در واقع در این برنامه بدون هیچ توجیهِ پذیرفتنی، قیمتِ بلیتها به 300 هزار تومان هم رسیده است.
اما پرسش اصلی اینجاست که چرا باید چنین اتفاقی رخ دهد. آیا این رقم برای یک برنامه جُنگ پذیرفتنی است؟ بهطور حتم خیر.
اصلاً بیایید از منظر دیگر این کنسرتِ خنده یا بهتر بگویم «جُنگ» را مرور کنیم. در این برنامهها چه میگذرد؟
توهین به اقوام هدیهاش بلیتهای 300هزار تومانی است!
همین چند هفته پیش بود که فیلم یکی از اجراهای همین آقای ریوندی در فضای مجازی منتشر شد و توهین او بههمراه یکی از مجریان مطرح تلویزیون به قوم لُر، موجب جریحهدار شدن خاطر مردم ایران شد.
پس از این ماجرا مجری معروف با انتشار ویدیویی ضمن عذرخواهی توپ را به زمین ریوندی انداخت اما ریوندی هرگز حاضر به عذرخواهی نشد.
آن زمان و پس از انتشار این ویدیو موجهای فراوانی علیه ریوندی در شبکههای اجتماعی شکل گرفت. اما امروز شاهدیم که او بدون هیچ مشکلی برنامهاش را در تالار وزارت کشور بهروی صحنه میبرد و البته اجازه هم دارد که قیمت بلیتهایش را از 40 هزار تومان آغاز کند و تا 300 هزار تومان ادامه دهد.
همه اینها در حالی رخ میدهد که تالار وزارت کشور را بهراحتی در اختیار هنرمندان دیگر قرار نمیدهند، اما کسی مانند ریوندی بهراحتی اجازه دارد برنامه جُنگش را در این تالار بهروی صحنه ببرد.
کسانی که جُنگهای حسن ریوندی را دیدهاند، خوب میدانند که آنچه در اجراهای او میگذرد طنز موقعیت نیست و بخش زیادی از جُکهای او به شوخی (بخوانید اهانت) با اقوام مختلف ایران اختصاص دارد.
شاید اجرا در تالار وزارت کشور و بالا رفتنِ قیمتِ بلیتهایش تا 300 هزار تومان پاداشی است برای اهانت به اقوام مختلف ایران.
یکی دیگر از کارهایی که حسن ریوندی در برنامههایش انجام میدهد تا شاید مخاطبانش را بخنداند، که البته بعید است کسی با این کار بخندد؛ خواندنِ آهنگهای خوانندگان لُسآنجلسی است. جالب اینکه در این بازخوانیها صدای خوانندگان مختلفی که در آن سوی آبها هستند عیناً تقلید و اجرا میشود و هیچ مشکلی هم برای اخذ مجوز ندارند.
خوانندگان لُسآنجلسی مجاز شدهاند؟
در عین حال در همین تالار وزارت کشور و البته برخی سالنهای دیگر خوانندگان وطنی اجازه اجرا ندارند، یعنی خوانندگانی که آثارشان از وزارت ارشاد مجوز رسمی گرفته و از چندین فیلتر عبور کردهاند، اجازه اجرا در برخی سالنهای تهران و شهرستانها را ندارند، اما حسن ریوندی بهراحتی و با کمترین مشکل، آثار خوانندگان لُسآنجلسی را در تالار وزارت کشور اجرا و برای این کار هم قیمت بلیتش را 300 هزار تومان میکند و کسی هم کاری به کارش ندارد.
به هر روی کسی مُنکرِ لزوم برگزاری جُنگهای شاد و پُر از خنده برای مخاطبان نیست. خندیدن و شاد بودن از نیازهای ضروری هر جامعهای است. در چند سال اخیر برنامه «خندوانه» و «دورهمی» در همین راستا کارهای ارزشمندی در رسانه ملی انجام دادهاند که البته استانداردهای لازم را هم رعایت میکنند.
متأسفانه برگزاری جُنگهای شادی بهگونهای شده که هنرمندانِ دیگر با دیدن این جُنگها احساس میکنند در حقشان جفا شده است.
چندی پیش بود که گفتوگویی با علی لهراسبی و مدیر برنامهاش داشتم و آنها به این نکته اعتراض داشتند که چرا خوانندگان موسیقی پاپ راه به برخی سالنها ندارند اما در عین حال جُنگهای خنده آثار خوانندگان لُسآنجلسی را در برنامههایشان اجرا میکنند و هر سالنی هم که بخواهند در اختیارشان قرار دارد.
این مسئله نشان از حفرهای بزرگ در این زمینه دارد و بهطور حتم برای پُرکردن این حفره باید هرچه زودتر چارهای اندیشید.
اگر با همین فرمان جلو برویم؛ توهین به اقوام مختلف ایران، اجرای آثار خوانندگان لُسآنجلسی و خیلی دیگر از نشانههای ابتذال به راهی برای کسب درآمدهای آنچنانی بدل میشود که متأسفانه تا همین الآن هم شده است.