صراط: امنیت اولین و مهمترین مولفه پیشرفت و انباشت سرمایه در هر مملکتی میباشند. از همین روست که در برهههای حمله دشمن خارجی، مسئله پیشرفت نیز به حاشیه میرود.
به گزارش تسنیم، نیروهای نظامی و قشون هر کشور نمایندگان اجرای امنیت در یک کشور هستند. آنان فضایی را مهیا میکنند که در پرتو آن رشد و شکوفایی و پیشرفت ممکن میگردد. به عبارتی دیگر امنیت اولین و مهمترین مولفه پیشرفت و انباشت سرمایه در هر مملکتی میباشند. از همین روست که در برهههای حمله دشمن خارجی، مسئله پیشرفت نیز به حاشیه میرود. اما این مشکل آن زمانی حادتر است که نیروهای نظامی یک سرزمین خود مخل در امنیت باشند؛ امری که متاسفانه در تاریخ ایران معاصر سابقه دارد. کافه تاریخ به بخشی از این رویداد پرداخته است:
«در دوران قاجار روستاییان از سکونت در محل گذر جادهی اصلی به خصوص معبر عبور قشون، خوداری میکردند. روستاییان واقع در سر راه قشون در فقر به سر می بردند چرا که بدون این که خودشان بخواهند محصولات آن ها به یغما برده می شد و اجازه ی هیچ گونه شکایتی نیز نداشتند. روستاییان در صورت خبردار شدن و آگاهی از نزدیک شدن قشون سعی می کردند تا جایی که بر ایشان امکان دارد، دار و ندار منقول خویش را برداشته و به کوهستان پناه ببرند. همان طور که در این سفرنامه مشاهده می گردد، سربازان مانند اجل بر این افراد وارد شده و آن ها را زیر مشت و لگد و شلاق می گرفتند تا نشانی از دارایی ها از قبیل مرغ ، گوسفند، برنج، گندمو غیره در اختیارشان قرار دهند.»1
1- ریچارد گیبونز، سفرنامهی ریچارد گیبونز: سرکوب شاهزادگان و خوانین یاغی، ترجمه: امید شریفی، تهران، انتشارات ایران شناسی، 1394، ص 65 – 66
به گزارش تسنیم، نیروهای نظامی و قشون هر کشور نمایندگان اجرای امنیت در یک کشور هستند. آنان فضایی را مهیا میکنند که در پرتو آن رشد و شکوفایی و پیشرفت ممکن میگردد. به عبارتی دیگر امنیت اولین و مهمترین مولفه پیشرفت و انباشت سرمایه در هر مملکتی میباشند. از همین روست که در برهههای حمله دشمن خارجی، مسئله پیشرفت نیز به حاشیه میرود. اما این مشکل آن زمانی حادتر است که نیروهای نظامی یک سرزمین خود مخل در امنیت باشند؛ امری که متاسفانه در تاریخ ایران معاصر سابقه دارد. کافه تاریخ به بخشی از این رویداد پرداخته است:
«در دوران قاجار روستاییان از سکونت در محل گذر جادهی اصلی به خصوص معبر عبور قشون، خوداری میکردند. روستاییان واقع در سر راه قشون در فقر به سر می بردند چرا که بدون این که خودشان بخواهند محصولات آن ها به یغما برده می شد و اجازه ی هیچ گونه شکایتی نیز نداشتند. روستاییان در صورت خبردار شدن و آگاهی از نزدیک شدن قشون سعی می کردند تا جایی که بر ایشان امکان دارد، دار و ندار منقول خویش را برداشته و به کوهستان پناه ببرند. همان طور که در این سفرنامه مشاهده می گردد، سربازان مانند اجل بر این افراد وارد شده و آن ها را زیر مشت و لگد و شلاق می گرفتند تا نشانی از دارایی ها از قبیل مرغ ، گوسفند، برنج، گندمو غیره در اختیارشان قرار دهند.»1
1- ریچارد گیبونز، سفرنامهی ریچارد گیبونز: سرکوب شاهزادگان و خوانین یاغی، ترجمه: امید شریفی، تهران، انتشارات ایران شناسی، 1394، ص 65 – 66