صراط: دروازهبان ایرانی تیم استروم گودست گفت: در نروژ به من توهین میشود و اینجا مصداق بارز با پنبه سر بریدن برایم اتفاق میافتد چون به دلایل غیر فوتبالی بازی نمیکنم.
سوشا مکانی در گفتوگو با فارس، در خصوص اینکه خواستار جدایی از تیم استروم گودست نروژ شده و میخواهد برای ادامه فوتبال به ایران بازگردد صحبتهایی کرد که در زیر میخوانید.
از روز گذشته در رسانههای نروژی صحبت از جدایی تو از تیم استروم گودست به گوش میرسد.
باید بگویم که من پیش از شروع تیم نروژ 2 ماه به صورت فشرده همراه با تیم تمرینات بدنسازی انجام دادم. لیگ نروژ مثل لیگ ایران نیست که یک بازیکن یک هفته پس از حضور در تیم جدید بتواند به میدان برود و اگر اینجا فصل بدنسازی را از دست بدهی کار بسیار سخت میشود. ما بعد از 2 ماه بدنسازی و برگزاری 2 اردو در اسپانیا 12 بازی تدارکاتی هم برگزار کردیم که همه چیز تا آن زمان خوب بود. حتی در اولین بازی تیم من درون دروازه قرار گرفتم و 3 امتیاز را گرفتیم اما به دلیل مصدومیت از مچ پا در بازی دوم به میدان نرفتم که 3 گل خوردیم. بعد از این بازی بود که سرمربی تیم مصاحبه کرد و گفت اگر سوشا سلامت خودش را بازیافته باشد بازی میکند اما در اقدامی عجیب در بازی سوم هم به من بازی داده نشد و بعد از آن شرایط برای من بد شد. بازی چهارم تیم را هم بازی نکردم و آنجا بود که دیدم شرایط برای من خوب نیست و درخواست جدایی دادم. به مسئولان باشگاه اعلام کردم که دیگر نمیتوانم اینجا بمانم چون آمدهام تا بازی کنم و بازیکن مؤثری برای تیم ملی کشورم باشم و اگر قرار باشد بازی نکنم بهتر است از این تیم جدا شوم.
تصمیمت برای جدایی به نظرت عجولانه نبود؟
این مسائل برای من جا افتاده نبود که بعد از 2 ماه بدنسازی و حضور در اردوهای سخت نیمکتنشین باشم. من هدفگذاریهای کوتاه مدت و بلندمدت برای خودم تعریف کردم و به نروژ آمدم در حالی که سختیهای زیادی را تحمل کردم. غربت و تنهایی را به جان خریدم تا بتوانم به هدفی که دارم برسم. وقتی با مربی تیمم صحبت کردم او گفت که بازی نکردن تو یک تصمیم دستهجمعی است و اینجا بود که فکر کردم شاید چون قرارداد من با استروم گودست کوتاه مدت و قرضی است آنها از این ترس دارند که من عملکرد خوبی داشته باشم و بعد برای قرارداد دائم با من مجبور شوند که رقم بالایی به تیم میون دالن بپردازند. همه کسانی که من را میشناسند میدانند که از نظر فنی کارنامه من مشخص است. در همه تستهایی که در تیم دادم نفر اول بودم و حتی مربی تیمممان به من گفت تو تنها کسی هستی که ذهن من را مشغول کردی. چرا که تو را برای رقابت سخت انتخاب کردم اما نمیدانم چرا رفتار آنها با من به یک باره عوض شد. حتی این مسئله را به آنها گفتم اما آنها این مسائل را تکذیب کردند.
به نظرت بهتر نیست که با دروازهبان نروژی رقابتت را ادامه دهی؟
ببینید زمانی شما میتوانید رقابت کنید که شرایط برابر باشد. در شرایط نابرابر هیچ کسی نمیتواند رقابت کند. کارنامه من مشخص است. وقتی هفته اول با حضور من 3 امتیاز را گرفتیم و در هفته دوم بدون من 3 گل خوردیم دلیل این موضوع را از مربیان تیم جویا شدم اما آنها هیچ پاسخ قانعکنندهای برای من نداشتند. من چرا باید روی نیمکت بنشینم؟ در این شرایط بود که گفتم نمیتوانم در وضعیتی نابرابر رقابت کنم و به مسئولان تیم فشار زیادی آوردم. هر بازیکنی در دنیا وقتی شرایط خوبی نداشته باشد انتظار دارد که تعویض شود اما وقتی در حضور من تیم نتیجه خوبی گرفته بود و نیمکتنشین میشوم مشخص است که دیگر پای مسائل فنی در میان نیست. به همین دلیل با مدیریت باشگاه صحبت کردم و بعد از آن در مصاحبه با رسانههای نروژی عنوان کردم که پدرم بیمار است اما واقعیت ماجرا این بود که بیماری پدرم 5 درصد ماجرا بود و 95 درصد به خاطر شرایطم است که اینجا وجود دارد. اینجا دیگر برای من جای ماندن نیست ولی باید تاکید کنم من از رقابت با هیچ دروازهبانی در هیچ کجای دنیا ترس ندارم. هیچ گاه از رقابت برابر فرار نمیکنم اما اگر شرایط نابرابر باشد دیگر کاری از دست من برنمیآید.
فکر میکنی دلیل این تغییر رفتار فقط همین مسائل است که عنوان میکنی؟
موضوع دیگر بحث دعوتنامهای بود که از فدراسیون فوتبال کشورمان برای من به باشگاه استروم گودست فرستاده شده بود. در آن دعوتنامه نوشته شده بود برای بازی تیمهای قطر و چین خواهان حضور سوشا مکانی در اردوی تیم ملی هستیم و امیدواریم شما با ما تعامل خوبی داشته باشید. در این بین حدود 20 روز منتظر ماندیم تا فدراسیون فوتبال برایم بلیت سفر به ایران را ارسال کند اما دقیقا روز آخر با یک ایمیل ساده و خشک که از طریق فدراسیون فوتبال به باشگاه ارسال شد از طرف فدراسیون عنوان شد که سوشا در لیست نهایی تیم ملی قرار ندارد! توجه کنید دقیقا روز آخر! این موضوع در تغییر رفتار مسئولان باشگاه در من تاثیر زیادی گذاشت. انتظار داشتم وقتی دعوتنامهای برایم ارسال میشود بعد از آن اتفاقات خوبی بیفتد اما این موضوع اعتبارم را زیر سؤال برد. من به عنوان یک بازیکن ملیپوش دوست داشتم در این طرف دنیا افتخارآفرینی کنم اما رفتارها با من تغییر کرد. نمیخواهم بگویم همه چیز به این مسئله ارتباط دارد اما این مسئله بیتاثیر هم نبود. اینجا هر کسی به خودش اجازه میدهد با من رفتاری کند و مطمئنا اگر من به عنوان یک بازیکن ملی از طرف فدراسیون فوتبال کشورم احترام میدیدم در یک کشور بیگانه به خودشان اجازه نمیدادند رفتارشان را با من تغییر دهند.این مسائل دست به دست هم داد تا به اینجا برسم. البته مدیرعامل باشگاه به من گفت اجازه جدایی به تو نمیدهیم اما من گفتم این حرفها کلیشهای است و باید در زمین رقابت کرد اما برای من بیرون زمین اتفاقاتی رخ داد که عذابآور است و چون نتوانستند مرا قانع کنند از اینجا خواهم رفت. شب گذشته هم برای آخرین بار در کنار استروم گودست بودم و بعد از آن روز دوشنبه جلسهای بامسئولان باشگاه میون دالن خواهم داشت چرا که من با این تیم قرارداد دارم و به عنوان بازیکن قرضی به استروم گودست آمدهام. البته دو ماه دیگر با استروم گودست قرارداد دارم.
این 2ماه را چطور سپری میکنی؟
اولی را بگویم که حتی حاضر شدم هزینه جدایی از میون دالن را بدهم و رضایتنامهام را بگیرم.به احتمال 95 درصد آینده فوتبال من در لیگ ایران رقم میخورد و به همین دلیل جمعه به ایران میآیم. به هیچ کسی هم ارتباط ندارد چه تصمیمی میخواهم بگیرم چرا که این یک موضوع کاملا شخصی است. البته این را بگویم مسئولان باشگاه استروم گودست وقتی اصرار من را برای جدایی دیدند اعلام کردند که از 2 ماه باقیمانده قرارداد یک ماه را به مرخصی بروم اما حتما در این یک ماه ارتباطم را با باشگاه قطع نکنم چرا که شاید برای بازیهای مهم در ماه دوم به حضور من نیاز باشد و به همین دلیل اگر مجبور باشم ماه دوم را به اینجا بازخواهم گشت اما قطعا در یک ماه اول در ایران تمرینات اختصاصیام را انجام میدهم تا ببینم چه آیندهای پیش روی من خواهد بود.
سؤال شفافی میپرسم و پاسخی شفاف به آن بده. آیا در تصمیمت برای جدایی از فوتبال نروژ پای مسائل نژادپرستانه هم در میان است؟
نمیخواهم یکسری مسائل را باز کنم و وارد برخی مسائل دیگر شوم. فقط این را میگویم که نیمکتنشینی من از هفته سوم به بعد فوتبالی نبود. شاید پای مسائل نژادپرستی در میان باشد و شاید هم به دلیل همان قرارداد کوتاه مدتم با باشگاه. هواداران اینجا به مسئولان باشگاه فشار میآوردند که چرا سوشا بازی نمیکند و مدیران استروم گودست میدانستند که در صورت بازی کردن من و با انجام عملکرد خوب آنها باید هزینه زیادی برای جذب من به میون دالن بدهند.
آیا پیشنهاداتی هم در این مدت داشتهای؟
به این مسائل فکر نمیکنم. اول از هر چیزی باید از اینجا و از این شرایطی که دارم بیرون بیایم. من از نظر بدنی و روحی در بهترین شرایط هستم و باید این شرایطم را حفظ کنم. در حال حاضر شخصیترین تصمیم زندگیام را گرفتهام اما این را میدانم که در فوتبال حرفهای باید همه چیز درون زمین رقم بخورد. اگر از نظر فنی 100 سال هم نیمکتنشین باشم اعتراضی نمیکنم اما اینجا اتفاقاتی برای من افتاد که فوتبالی و طبیعی نیست. من هم به کسی بیاحترامی نمیکنم اما در این شرایط باقی نمیمانم.
از شرایطی که داری اصلا راضی نیستی و این از صحبتهایت مشخص است. آیا توهینی به تو شده که اینقدر تحت فشار قرار گرفتهای؟
خیلی قشنگ اینجا به من توهین میشود آن هم به صورت مستقیم. اینجا همه در ظاهر به تو احترام میگذارند اما رفتاری که با من میکنند مصداق بارز با پنبه سر بریدن است. در مورد یکسری مسائل صحبت نمیکنم اما داستان من اصلا فوتبالی نیست برای همین هر وقت جلوی ضرر را بگیری منفعت است. آیا کسی از خودش پرسیده چرا تا پیش از شروع لیگ نروژ این حرفها را نمیزدم اما الان این صحبتها را میگویم؟ کجای دنیا بعد از اینکه در بازی اول عملکرد خوبی داشتهای بعد از آن به هیچ دلیلی نیمکتنشین بشوی؟
چند وقت پیش هم در صفحه اینستاگرامت برخی از بازیکنان شناخته شده فوتبال را آنفالو کردی. آیا اتفاقی افتاده است که این کار را انجام دادی؟
ببینید من اصلا درگیر فالو کردن یا آنفالو کردن دیگران نیستم اما وقتی میبینم کسی که در تیم با من همبازی بوده و برای او احترام زیادی قائلم و او را فالو میکنم اما او این کار را انجام نمیدهد دلیلی ندارد که بخواهم او را جزو دوستانم داشته باشم. احترام باید دوطرفه باشد. وقتی من شما را فالو میکنم یعنی اینکه زندگی و کارهای شما برایم مهم است که آن را پیگیری میکنم. حدود 500 هزار نفر من را فالو کردند که همه آنها جزو دوستانم به حساب میآیند اما وقتی کسی که دوست صمیمی من در تیم ملی و باشگاه بوده اما من را فالو نمیکند این خیلی بد است.
پرسپولیس هم چند روز قبل جشن قهرمانیاش در لیگ برتر را گرفت. در این خصوص چه صحبتی داری؟
خوشبختانه امسال همه چیز برای پرسپولیس خوب بود و این تیم آرامش زیادی داشت. بازیکنان،مربیان و مدیریت خوبی در پرسپولیس وجود داشت و برانکو هم توانست افکار تاکتیکیاش را به تیم غالب کند. سال گذشته در 3 بازی اول بنا به دلایلی محکوم بودم و نتایجی رقم خورد که در نهایت قهرمان نشدم البته قصد این را ندارم که دروازهبان دیگری را زیر سؤال ببرم. ولی به هر حال وقتی تیمی در چند بازی اول لیگ نتایج خوبی نمیگیرد ادامه کار برایش سخت میشود.خوشبختانه پرسپولیس امسال این شرایط را نداشت و در نهایت قهرمان شد. البته فصل گذشته هم ما از رده چهاردهم جدول در آستانه قهرمانی قرار گرفتیم که در نهایت این اتفاق نیفتاد. در نظر بگیرید که تیم ما برای قهرمانی لایق بود و شاید اگر سال گذشته قهرمان میشدیم امسال پرسپولیس میتوانست دومین قهرمانی متوالیاش را جشن بگیرد. به عنوان یک هوادار از قهرمانی پرسپولیس و خوشحالی هوادارانش شاد هستم و به مدیریت، کادر فنی، بازیکنان و هواداران این تیم تبریک میگویم.