صراط: در نخستین انتخابات ریاستجمهوری ایران، سه جریان «مجاهدین خلق»، «حزب جمهوری اسلامی» و «روشنفکری دینی» برای معرفی کاندیدا و پیروزی در انتخابات تلاش میکردند.
به گزارش فارس، با استعفای دولت موقت مهندس بازرگان، نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری در پنجم بهمن ۱۳۵۸ برگزار شد. در روزهایی که جامعه ایران برای انجام این نظرخواهی ملی آماده میشد، گروهها و جریانهایی میکوشیدند تا خود را در معرض آرای عمومی قرار دهند
جریان نخست، گروه موسوم به «مجاهدین خلق» بودند که کردار آنان نشان میداد که چندان فاصلهای میان «مسعود رجوی» با مسند ریاست جمهوری نمیبینند! جالب اینجاست که آنها ماهها پیش از این انتخابات، از سر اغواگری و عوامفریبی، دو کاندیدا برای این مقام معرفی کرده بودند: امام خمینی و آیتالله سید محمود طالقانی!
که البته بیاعتنایی مطلق این دو چهره به بلوف سیاسی مجاهدین، موجب شد که آنها این دستاویز تبلیغی را رها کنند. ضمن اینکه مجاهدین در انتخابات با یک مشکل بزرگ مواجه بودند و آن رأی منفی به قانون اساسی جمهوری اسلامی بود. همین خبط تاریخی و تأکید امام خمینی در ۲۹ دی ۱۳۵۸ مواجه شدند مبنی بر اینکه: «کسانی که به قانون اساسی رأی مثبت ندادهاند، نمیتوانند کاندیدای ریاست جمهوری شوند» عرصه را بر قدرتطلبی آنان تنگ کرد و صحنه رقابت را ترک کردند.
جریان دوم «حزب جمهوری اسلامی» بود که که رهبران آن در دوران مبارزات، نوعی از فعالیت تشکیلاتی را تجربه کرده و حدود یک سال بود که فعالیت حزبی خود را علنی کرده بودند. این طیف در آغازین ماههای فعالیت، موفقیتهای مهمی به دست آورد و توجه بخش بزرگی از بدنه متدین و انقلابی جامعه را به خود معطوف کرد. کاندیدای این حزب، دبیرکل آن یعنی آیتالله سیدمحمد بهشتی بود.
امام خمینی تأکید داشت که یک روحانی ریاست دستگاه اجرایی را بر عهده نگیرد، بنابراین بحث کاندیداتوری آیتالله بهشتی منتفی شد و وساطتهای برخی روحانیون مبارز نظیر مهدوی کنی و هاشمی رفسنجانی هم بیفایده بود. بنابراین کاندیدای اصلی حزب جمهوری اسلامی، مجالی برای حضور در رقابت نیافت.
با حذف دو جریان مذکور، تنها طیف مطرح در آن روزگار که میتوانست در
انتخابات عرض اندام بیابد، جریان موسوم به «روشنفکری دینی» بود. «ابوالحسن
بنی صدر» کاندیدای شاخص این جریان بود که از قضای روزگار، بدنه انقلابی
جامعه از وی شناخت دقیقی نداشت و در دوره مبارزات، خارج از کشور حضور داشت.
اما او با منتسبکردن خود به امام خمینی، برگ برنده را از آن خود کرد.
بنیصدر از یک سو در فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی خویش، سعی داشت درقامت یکی از مشاوران و نزدیکان امام خمینی ظاهر شود، کاری که قبلا نیز در نوفللوشاتو انجام داده بود. از سوی دیگر، روابط نزدیک برخی از اعضای بیت امام با بنی صدر، به این شائبه دامن میزد و دستکم برای بخشهایی از جامعه، این ادعای او را باور پذیر میکرد.
و اینچنین شد که بنیصدر با بیش از ۱۰ میلیون رأی به عنوان نخستین رئیس جمهور ایران انتخاب شد، ریاستی ۱۷ ماه بربیشتر دوام نیاورد و به دلیل عدم کفایت سیاسی از این سمت عزل شد.