دوشنبه ۰۵ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۶

پس از ۶۵ سال عکاسی آه در بساط ندارم‌ +عکس

سید عبدالله هاشمی عکاس پیشکسوت اصفهانی که اکنون در سن ۸۵ سالگی است، مجموعه غنی از عکس‌های دیده نشده از ایران و به ویژه اصفهان و تاریخ معاصر این سرزمین فیروزه‌ای را به روایت تصویر با دوربین خود ثبت کرده است.
کد خبر : ۳۶۱۱۵۹
پس از ۶۵ سال عکاسی آه در بساط ندارم‌ +عکس
صراط: سید عبدالله هاشمی عکاس پیشکسوت اصفهانی که اکنون در سن ۸۵ سالگی است، مجموعه غنی از عکس‌های دیده نشده از ایران و به ویژه اصفهان و تاریخ معاصر این سرزمین فیروزه‌ای را به روایت تصویر با دوربین خود ثبت کرده است.

به گزارش تسنیم، سید عبدالله هاشمی نسب نمین پیشکسوت عکاسی اصفهان در 16 آذر 1310 متولد شد، استاد هاشمی فرزند سید هاشم در 5 سالگی مادر خود را از دست داد و با پدرش که مسئول بیمارستان راه‌آهن ایران در آن زمان بود در کنار خواهر 3 ساله و نامادری خود زندگی می‌کرد، خبرنگار تسنیم به بهانه عید نوروز به صحبت با این استاد بزرگ عکاسی کشور پرداخت.

استاد ابتدا از رزومه زندگی خود و آغاز کار عکاسی بگویید؟

هاشمی: پس از اینکه کلاس یازدهم را تمام کردم به دلیل اختلاف‌های که با نامادری داشتم از اراک به تهران آمدم و در ابتدا در پخش روزنامه کیهان مشغول به کار شدم و پس از آن به عنوان مدل در جنرال مد مشغول به کار شدم، البته در کنار کار فوتبالیست نیز بودم اما پس از شکسته شدن کاسه زانو و مصدومیت دیگر نتوانستم به فوتبال ادامه دهم که پس از آن وارد رشته عکاسی شدم.

چی شد که شما وارد عکاسی شدید؟

هاشمی: پدرم علاقه بسیاری به هنر داشت، 17 سالم بود که روزی پدرم برای ما جایزه تعیین کرد که بتوانیم هنری را از خودمان به نمایش بگذاریم، صدای خوبی داشتم و شعری از مرحوم تاج را برای پدرم خواندم، هیچ‌گاه آن صحنه یادم نمی‌رود که پدرم برای من دست زد و فردای آن روز دوربین عکاسی را به من هدیه داد.

در ابتدای علاقه چندانی به عکاسی نداشتم اما هدیه پدرم آغاز کار عکاسی بنده بود، پدرم یک دوربین و 2 عدد فیلم 120 سیاه و سفید برای من گرفت که البته در ابتدای کار تنها با دوربین در میان دوستان و هم‌سن‌هایم کلاس می‌گذاشتم.

استاد نخستین دوربینی که خودتان خریداری کردید چه بود؟

هاشمی: نخستین دوربینی که خودم خریدم نیکون اف 2 آنالوگ بود که در سال 1324 حدود یک هزار و 500 تومان پول برای خرید آن پرداخت کردم.

استاد شما که صدای خوبی داشتید چرا به موسیقی ادامه ندادید؟

هاشمی: اتفاقاً مدتی موسیقی را زیر نظر استاد بنان یاد گرفتم اما علاقه من به موسیقی زیاد طول نکشید به این دلیل که در آن زمان در موسیقی برای اینکه بتوان برای مردم هر روز اجرای زنده داشت یا باید می‌نوشیدیم و یا می‌کشیدم که این مسائل با اعتقادات شخصی من یکسان نبود به همین دلیل دیگر به موسیقی ادامه ندادم.

سؤالی از استاد هاشمی پرسیدیم که انتظار نداشتیم پاسخ این سؤال برایش آسان اما تلخ و با بغض باشد، سؤالی که سبب شد استاد و همراهان چند لحظه در سکوت فرو روند.

 زیباترین عکسی که برای در ذهن شما ثبت شده چی بوده؟

هاشمی: زیباترین عکسی که گرفتم از پدرم بود.

 آیا نخستین عکسی که با دوربین پدر گرفتید در ذهن دارید؟

هاشمی: بله زمانی که پدرم برای من دوربین خرید با پسرخاله‌ام در تهران زندگی می‌کردم و تفریحاتم را پس قلعه می‌رفتم، گرمکن پرزداری پوشیدم زیر درخت بید مجنون در کنار آبشاری که در پس قلعه بود نشستم و نخستین عکس‌هایم را از آن مکان گرفتم، البته نخستین عکس ورزشی‌ام را از عزیز اصلی دروازه بان تیم ملی گرفتم.

مجموعه استاد هاشمی بسیار معروف است اما هیچ‌گاه از تعداد آن سؤال نشده بود، زمانی که تعداد آن را پرسیدیم ابتدا باورش برایمان سخت بود تا اینکه استاد ما را به اتاق خود برد و آلبوم‌ آرشیو خود را به ما نشان داد که شاید حیرت‌آور ترین آرشیو جهان باشد.

 گنجینه استاد هاشمی در میان هنرمندان و علاقه‌مندان به عکاسی در اصفهان بسیار معروف است، چندین عکس در این گنجینه ثبت شده؟

هاشمی: مجموعه عکس‌های بنده اعم از گل و گیاه، حشرات، حیات‌وحش و دیگر تصاویر ورزشی و مناظر حدود 4 میلیون عکس با دوربین‌های آنالوگ می‌شود که البته قسمت اندکی از آن نیز عکس‌های دیجیتال هستند، اما آن گنجینه‌ای که از مناظر مختلف کشور دارم 9 هزار و 422 قطعه عکس از 42 مورد سوژه است.

 چه چیز باعث شد استاد هاشمی به جمع‌آوری گنجینه خود بپردازد؟

هاشمی: از کودکی وطنم را بسیار دوست داشتم و همه جا شعار من این بوده که چو ایران نباشد تن من باشد به این دلیل که اول ایران بوده و پس از آن من در وطنم به وجود آمدم به همین دلیل همه کارهایم را به عشق وطنم انجام داده‌ام، همه خواهر و برادران تنی و ناتنی بنده در خارج از کشور هستند اما عشق به ایران سبب شد من در ایران بمانم.

 گران‌ترین عکسی که فروختید چه بود و چه میزان هزینه برای آن دریافت کردید؟

هاشمی: همیشه سعیم بر این بود که به میزان آنچه تلاش کردم هزینه دریافت کنم، زمانی که تیم تام قهرمان شد سیامک یکی از کارخانه‌دارها به دلیل علاقه به تیم تام از من درخواست عکس قهرمانی کرد که بنده 7 عکس را به قیمت 27 هزار تومان در آن زمان فروختم اما سیامک به بنده 50 هزار تومان داد ولی به همان دلیل که مطرح کردم 23 هزار تومان را بازگرداندم.

 تسنیم: استاد از عکس‌های ورزشی خود گفتید طرفدار چه تیمی هستید؟

هاشمی: طرفدار 2 آتیشه نه بلکه 3 آتیشه سپاهان هستم اما پس از اینکه محرم نویدکیا از سپاهان در این  فصل خداحافظی کرد و آن تابلو معروف که گالری از عکس‌های مختلف دوران فوتبالی‌اش بود به آن هدیه کردم دیگر به ورزشگاه نرفتم، کمتر اسطوره‌ای را در دوران ورزشی خود مانند نویدکیا دیدم و شاید محرم آخرین نسل از اسطوره‌های با مرام فوتبال بود.

پس از ۶۵ سال عکاسی آه در بساط ندارم‌ +عکس

 زمانی که از عکس‌های شما بازدید می‌کردیم شما روی یک عکس حساس بودید و حتی اجازه تصویربرداری از آن را ندیدید درباره این عکس توضیح می‌دهید؟

هاشمی: چندین عکس بی‌نظیر دارم که شاید هیچ‌کس در ایران و جهان آن را نداشته باشد که یکی از آن‌ها در سال 46 گرفته شده زمانی که در سال 46 در پل خواجو گندم و بامیه می‌کاشتند و در این عکس مردی در حال شخم زدن قسمتی از زاینده رود است، این عکس را میلیون‌ها تومان نفروختم به این دلیل که بی‌نظیر است و حتی نگذاشتم هیچ عکاسی از آن عکس بگیرد.

استاد در میان گنجینه عکس‌های شما عکسی دیده می‌شود از ترک پل خواجو و سی و سه پل و در ادامه عکسی که ورودی این 2 پل تخریب شده درباره این 2 مورد کمی توضیح دهید؟

هاشمی: این عکس‌ها مربوط به سال‌ها پیش می‌شود، زمانی که بر روی این 2 پل ماشین عبور می‌کرد، روزی در آن جا قدم می‌زدم که ترک پل‌ها را دیدم، از آن‌ها عکس گرفتم و به سراغ مدیرکل میراث فرهنگی اصفهان در آن زمان رفتم و با تهدید گفتم که اگر از رفت و آمد وسایل نقلیه جلوگیری نشود این عکس‌ها را در تهران به چاپ می‌رسانم.

پس از آن بود که دستور عدم رفت و آمد وسایل از روی این 2 پل صادر شد و همان‌طور که گفتید و در آرشیو عکس‌ها موجود است دهانه پل‌ها تخریب و به صورت پیاده رو شد.

اما استاد در پایان صحبت‌هایش با کمی بغض از مسئولان گلایه داشت، از بی‌مهری‌های که طی این سال‌ها به اسطوره و پیشکسوت عکاسی اصفهان شده است.

هاشمی: پست اصفهان بزرگداشتی برای بنده گرفت و تمبر اختصاصی برای من درست کردند و در بزرگداشت امسال نیز لوح یادبود یونسکو به من داده شد اما مسئولان نسبت به من بی‌مهری کردند، پس از 65 سال عکاسی برای بازنشستگی اقدام کردم که تنها 6 و نیم سال سابقه داشتم.

فرزندانم ماهانه یک میلیون تومان برای بنده پول واریز می‌کنند اما پس از پرداخت کرایه و قبض‌هایم تنها بین 150 تا 200 هزار تومان برایم باقی می‌ماند، به بیمه رفتم تا 3 و نیم سال دیگر را بخرم و از 10 روز حقوق بازنشستگی در ماه بهره‌مند شوم اما بیمه از من درخواست 10 میلیون پول کرد در حالی که آه در بساط نداشتم.

مسئولان چند نامه زدند اما هیچ‌کدام مانند همیشه پیگیری نشد، البته روزنامه اصفهان امروز متقبل شده که 3 سال و نیم هزینه بازنشستگی را ماهانه واریز کند و از آن‌ها متشکرم اما من مدیون همسرم هستم به این دلیل که این سال‌ها نتوانستم برای عید یا تولدش هدیه‌ای تهیه کنم و این مرا شرمنده می‌کند.