به گزارش جام جم، سالهاست که مرز بین هنرها از میان رفته و هر کدام از هنرها به نوعی مکمل دیگری است. در این میان پای بعضی از خوانندگان هم به سینما باز شده که از جمله آنها میتوان به رضا یزدانی اشاره کرد. یزدانی که نامش با خواندن تیتراژ فیلمهای مسعود کیمیایی بر سر زبانها افتاد، این روزها با فیلم «تیکآف» به کارگردانی احسان عبدیپور بر پرده سینماها حضور دارد. او در این فیلم نقشی متفاوت بازی میکند. این خواننده پرطرفدار که تا به حال تیتراژ بسیاری از فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی را خوانده، پیش از بازی در «تیکآف» هم چند بار تجربه حضور در فیلمهای سینمایی مختلفی را داشته و به گفته خودش پیش از این که بخواهد در عرصه موسیقی تبدیل به چهرهای شناخته شده شود، در عرصه تئاتر بازیگری را تجربه کرده است. با یزدانی به بهانه حضورش در «تیکآف» گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
چه شد که برای بازی در فیلم «تیکآف» انتخاب شدید؟
احسان عبدیپور،کارگردان فیلم از سالها پیش من را دورا دور میشناخت، اما آن طور که خودش میگوید یک روز به تماشای تئاتری از محمد حاتمی میآید که اتفاقا من هم همان شب به خاطر دوستی با محمد حاتمی افتخاری روی سن آمدم و ترانهای را زنده اجرا کردم. همانجا بود که احسان از نزدیک من را دید و همانجا بود که برای نقش «شیرزاد» در «تیکآف» انتخاب شدم.
با این که شیرزاد در این فیلم خواننده است و در واقع شما نقش یک خواننده را بازی میکنید، اما به نظرم وجه بازیگریتان بر خوانندگی غلبه دارد؟
نقش من در این فیلم اصلا ربطی به خوانندگی ندارد و فقط همین موسیقی و موزیک ویدئوی «تیکآف» را که منتشر هم شده، در این فیلم اجرا میکنم. من در «تیکآف» کاملا بازیگرم و بازیام اتفاقا در لحظههایی خیلی درام است که سخت هم بود، اما خوشبختانه از پس آن برآمدم.
به نظر شما اجرای تیتراژ فیلمهای سینمایی و سریالها چقدر به شهرت خوانندگان کمک میکند؟
بستگی دارد خواننده برای چه سریال یا فیلم سینمایی تیتراژ بخواند و این که آن فیلم یا سریال تا چه اندازه به موفقیت برسد.
از نقش شیرزاد در «تیکآف» بگویید. این نقش چه ویژگیهایی داشت که بازی در آن را پذیرفتید؟
در وهله اول فیلمنامه را خیلی دوست داشتم و بعد نقش را. ضمن این که عوامل گروه همگی از دوستانم و حرفهایهای سینما بودند. من هر سال پیشنهادهای زیادی برای بازی دارم، اما از آنجا که نقشها خیلی از من دور هستند، آنها را رد میکنم. شیرزاد خیلی به خودم نزدیک بود. این شخصیت کاریزمای بالایی داشت و من کاملا میتوانستم آن را لمس کنم. به هر حال عبدی پور کارش را بلد است و میداند هر نقش را به چه کسی بسپارد.
یکی از ویژگیهای بارز شیرزاد، سرگشتگی و یک جور رهایی از تعلقات دنیویاش بود. برای رسیدن به این حد از سرگشتگی چقدر تلاش کردید؟
بله، شیرزاد بعد از خیانتی که میبیند کلا از دنیا فاصله میگیرد و به مدت پنج سال ایران را ترک میکند. او در دورهای کوتاه به ایران میآید و زندگی چند جوان را متحول کرده و دوباره میرود. به هر حال درآوردن این کاراکتر خیلی سخت نبود. خیلی از ما در زندگی با مشکلات زیادی مواجه میشویم که یک جاهایی کم میآوریم و میگوییم بیخیال و پشت پا به همه چی میزنیم. این شخصیت هم همینطور است. حتی خود احسان عبدیپور هم برای تاکید به متمایز بودن این شخصیت در تمام لوکیشنها و میزانسنها او را از بقیه جدا میکرد، مثلا وقتی همه دور سفره مینشینند که غذا بخورند شیرزاد کناری مینشیند و سازدهنی میزند و ....
قبل از شروع فیلمبرداری دورخوانی هم داشتید؟
تمرین زیاد داشتیم و قبل از شروع فیلمبرداری احسان دو هفته به دفتر من میآمد، سکانسهای من را دورخوانی میکرد و دیالوگها را با لهجه برای من میگفت.
پس لهجه جنوبی را از خود احسان عبدیپور یاد گرفتید؟
بله. بازی کردن یک داستان است و با لهجه بازی کردن یک داستان دیگر. حتی خاطرم است قبل از فیلمبرداری یک روز با پگاه آهنگرانی و احسان در دفتر بودیم که احسان یک لحظه بیرون رفت و من و خانم آهنگرانی ناخودآگاه بهم نگاه کردیم و گفتیم که ما چه کنیم با این لهجه! آن موقع نمیدانستیم که واقعا میتوانیم از پس لهجه برآییم یا نه! این را هم بگویم که من قبل از شروع کار حدود ده روز به بوشهر رفتم و آنقدر در کافهها و قهوهخانههای آنجا مینشستم که گوشم با لهجههای مردم آشنا شود. کلا خیلی سختی کشیدم تا این فیلم درآمد.
الان وقتی نتیجه کار را میبینید از آن راضی هستید؟
بله، خیلی زیاد. وقتی بچههای گروه خودمان از بازیام تعریف میکردند آن را به حساب دوستی میگذاشتم، اما وقتی کسانی مثل فرهاد اصلانی، رخشان بنیاعتماد، فریدون جیرانی، مصطفی کیایی و... گفتند بازیات خیلی خوب بوده، امیدوار شدم.
تعاملات شما با دیگر بازیگران فیلم (مصطفی زمانی، پگاه آهنگرانی، سوگل قلاتیان و...) چطور بود؟
همه بچههای گروه عالی بودند. من و مصطفی زمانی که اصلا رفیق هستیم. او واقعا در تمام مراحل نگران کار من بود. به هر حال شروع فیلمبرداری برای من که شغلم بازیگری نیست، سخت است. خاطرم هست شبی که اولین سکانس بازی با مصطفی در کشتی فیلمبرداری میشد با وجود تمام خستگی و بیخوابی که از قبل داشت، اما به خاطر من بیدار ماند و با هم تمرین کردیم.
خودتان بازیگری را بیشتر دوست دارید یا خوانندگی؟
من خوانندهام و زندگیام از خوانندگی میچرخد، اما بعد از «تیکآف» خیلی بیشتر به بازیگری فکر میکنم. از نتیجه بازی در «تیکآف» خیلی راضیام. فیلمهای دیگری هم که بازی کردم خیلی خوب بود، اما از بازی خودم در آنها راضی نبودم. الان چند پیشنهاد دیگر هم دارم که فعلا در حال بررسی آنها هستم و شاید از این به بعد من را بیشتر در حوزه بازیگری ببینید. البته قرار نیست بازیگریام بیشتر از موسیقی باشد، منظورم این است که احتمال دارد از این به بعد سالی یک فیلم را بازی کنم.