به گزارش تسنیم، حادثه جانباختن معدنکاران در استان گلستان یکی از حوادث بسیار دلخراش در حوزه کار و کارگری بوده که مقام معظم رهبری نیز در مورد آن پیام صادر کرده و خواستار رسیدگی فوری مسئولان شدند. چیزی که در این میان قدری آزاردهنده است احتمال رخدادن مجدد حوادثی از این دست بوده که باید با دید پیشگیرانه با آن برخورد داشت.
حادثه معدن یورت تأثیرات زیادی در جامعه کارگری کشور برجای گذاشته و خبرنگار ما گفتوگویی با عضو هیئت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار داشته تا از نظرات جامعه کارگری در این زمینه مطلع شویم که مشروح آن را در میخوانید.
در مورد وضعیت کارگران در معدن یورت آزادشهر تحلیلی دارید؟
سهرابی: "اسفبار"؛ تنها واژهای است که میتوانم در مورد وضعیت کارگران معدن یورت بگویم که حال آنان را وصف کند، این معدن حدود صد کارگر داشته، هیچ کمیته فنی و حفاظتی نداشته و شورای اسلامی کار هم در آن بهعنوان تشکلی که بتواند امور مربوط به کارگران را پیگیری کند تشکیل نشده بود.
این معدن 7 میلیارد تومان بدهی به سازمان تأمین اجتماعی داشته و با توجه به اینکه حجم بدهی تا این حد بالاست اصلاٌ بعید نیست که لیستهای آنها به درستی رد نشده باشد و کارگران دچار کسری سابقه بیمه بوده باشند.
همچنین کارگران آنها مطالبات متفاوتی از این شرکت داشتهاند برخی 3 ماه، برخی 5 ماه و حتی برخی از آنها تا 17 ماه مطالبه داشتهاند و مسئله مهم این است که معدن یورت سهامی عام بوده و زیرنظر بورس فعالیت میکند بهعبارت دیگر باید شفافیت لازم در تمام دفاتر خود داشته باشد تا بتواند معاملات خود را انجام دهد اما با این حال به تخلفات حوزه کارگری آن و مطالبات پرسنل توجه نشده است.
همچنین گفتههایی مبنی بر اینکه سیستم معدن به لحاظ فنی کاملاً سنتی و ورودی و خروجی کارگران یکسان بوده است به ما رسیده، همچنین باید کانالهایی را به فاصله بین 20 تا 50 متر برای خروج گاز از معدن قرار میدادند که متأسفانه نبود آنها سبب تجمع گاز در محفظه داخلی تونل شده و حادثه به این دلخراشی را به وجود آورده است.
البته در مورد این اتفاق هم مانند اتفاقات دیگر علت، خطای انسانی ذکر میشود اما در معدنی با این وضعیت و تا این حد ناایمنبودن اصلاً بعید نیست که خطای انسانی در کار نباشد و متأسفانه حادثه معدن هم مانند هواپیما جعبه سیاهی ندارد که بتوان در مورد علت دقیق آن بحث کرد.
در مورد مطالبات آنها هم اکنون چه اقداماتی در دست انجام است؟
سهرابی: مطالبات کارگران جزو دیون ممتازه بوده و باید به ورثه پرداخت شود اما این موضوع اهمیت زیادی ندارد چون به هر تقدیر برای آنها مستمری به اندازه 30 سال سابقه کار در نظر گرفته میشود چرا که در حین انجام کار فوت کردهاند اما موضوعات مالی در این بخش اهمیت کمتری نسبت به موضوعات به وجود آمده بعد از این حادثه برای خانوادهها دارد.
در مورد این حادثه به غیر از حقوق و مزایا چه چیزی از دیدگاه شما مهم است؟
سهرابی: یکی از مهمترین مشکلاتی که جامعه کارگری با آن روبهرو بوده این است که با جان انسانها برخورد غرامتی میشود و دیدگاه کارفرما و هم دولت این است که پول خون افراد را داده و یا دیه آنها را پرداخت میکنیم و دیگر هیچ دینی باقی نمیماند.
به عبارت دیگر چنان راحت از کنار کارگاههایی که ایمنی لازم را ندارند عبور کرده و با دید راحت به آن نگاه میکنند که گویی هیچ عواقب بعدی برای این نوع از معضلاتی که در اثر قصور برای انسانها اتفاق میافتد وجود ندارد و بسیار راحت از کنار جان آدمها عبور میکنند گویی خانوادهای برای این افراد متصور نیستند.
با اینکه ماده 616 قانون مجازات اسلامی به صورت صریح در مورد ایمنی کارگاههای ناایمن دستور داده و کارفرما باید تمام موارد را رعایت کرده و علاوه بر آن کمیته ایمنی و حفاظت برای آنها در نظر بگیرد.
از دیدگاه شما نقش دولت در این زمینه چیست؟
سهرابی: متأسفانه ادبیاتی برای پیدا کردن مقصر بین مسئولان دولت یازدهم وجود دارد که بر مبنای آن برای هر موضوعی حرفی زده میشود که تقصیر از دولت به بخشهای دیگر انتقال داده شود به عنوان مثال در مورد حادثه قطار گفته شد که افراد بیمه هستند و وزیر صنعت هم در مورد حادثه یورت گفته که این معدن متعلق به بخش خصوصی بوده و به نوعی تقصیر را از گردن خود رد کرده و که در اینجا این پرسش پیش میآید پس نقش نظارتی دولت چه میشود با اینکه بنده به شما گفتم که این شرکت زیر نظر بورس فعالیت داشته و قاعدتا فعالیتها حداقل در بعد مالی زیر نظر این نهاد انجام میشده است.
این موضوع که کارگاهها طبق اصل 44 به بخش خصوصی واگذار میشوند درست است اما برای تمام دستگاههای دولتی بعد نظارتی در نظر گرفته شده و متأسفانه ما شاهد این هستیم که از این امکانات نظارتی آنگونه که باید استفاده نمیشود و در زمینه حوادث ناشی از کار متأسفانه در هیچ بخشی وضعیت مناسبی نداریم و دولت نباید سهم خود را در این بخش نادیده بگیرد.
در تمام امور مربوط به کارگران اعم از تعیین حقوق و دستمزد و یا موارد دیگر همیشه دم از سهجانبهگرایی زده میشود اما نوبت به تأمین امنیت کارگر و آموزش این قشر باشد همه چیز به روابط بین کارفرما و کارگر مربوط میشود.
وقتی سازمانهای بینالمللی مقابله نامههایی در مورد ایمنی کارگر رد و بدل میکنند به این معنی است که این مسئله دارای اهمیت بسیار بالایی است که متأسفانه به آن توجهی نمیشود.
یک وزارتخانه با این تعداد مدیر مرکزی و استانی ایجاد شده و در حوزه سخت و زیانآور تنها بخشنامه صادر میکنند و هیچ اقدام دیگری را انجام نمیدهند و حتی این قدر برش ندارند که در استانها بتوانند حقوق نمایندگان رسمی کارگران در بخشهای مختلف از جمله کمیسیونهای این مسئله را بگیرند. تنها نشستهاند و بخشنامههایی را صادر میکنند که روی حسن اجرای آنها هیچ نظارتی نداشته و در این زمینه هیچ اقدام اجرایی در نظر گرفته نمیشود.
شما فکر میکنید مشابه این اتفاق که در معدن یورت آزادشهر رخ داده باز هم تکرارشدنی است؟
سهرابی: حتی به اندازه یک سر سوزن شک نکنید که مانند این اتفاق تا زمانی که روال اجرای قوانین مربوط به ایمنی، حفاظت، بهداشت، حوادث ناشی از کار و آموزش کارگران همین باشد، بارها و بارها و بارها رخ میدهد و هیچکس هم نمیتواند کاری انجام دهد مگر همین چند سال پیش در سرخس یکی از معادن دچار ریزش نشد و اجساد کارگران به شکلی درآمد که تشخیص آنها از روی چهره عملاً غیرممکن شده و از روی لباس توانستند برخی از آنها را شناسایی کنند.
متأسفانه ما چند سال است این زنگ خطر را به صدا درآوردهایم و همه جا فریاد زدهایم که جان تعداد زیادی از کارگران در مشاغل سخت و زیانآور در خطر بوده و با توجه به اینکه این افراد معمولا از دهکهای پایین جامعه هستند توجهی به آنها نمیشود.
متأسفانه در مورد مسئلهای مانند حادثه ناشی از کار که نمونه آن را در معدن یورت مشاهده کردیم و البته باید در نظر داشت معدنکاری جزء کارهای سخت در تمام دنیاست و خود به خود افراد شاغل در آن با مشکلات زیادی روبهرو میشوند تا زمانی که دید غرامتی وجود داشته باشد، وضعیت همین است یعنی کارفرما یک بیمهنامه مسئولیت بدون نام خریداری کرده و بعد از حادثه احدی هم با وی کاری ندارد در صورتیکه باید دید اجتماعی و پیشگیرانه در این موضوع داشت چراکه خانوادهای که پدر خود را از دست میدهد بهویژه اینکه به شکل اتفاقی باشد که در آزادشهر رخ داد، آسیبهای زیادی دیده که تعداد زیادی از آنها نمیتواند جبران شود و یا خانوادهای که نانآور آن دچار نقص عضو شده باشد حتی اگر مستمری سازمان تأمین اجتماعی را نیز داشته باشد دیگر هرگز به حالت ابتدایی خود بازنمیگردد.
بنده به شخصه رفت و آمدهایی که مسئولان به محل حادثه معدن یورت میکنند را تنها مانور تبلیغاتی میدانم زیرا اگر در این بخش قرار بود اهمیتی وجود داشته باشد باید راهکارهای پیشگیرانه برای آن در نظر داشت و البته ما هم به جز این حرکات نمایشی و عکس گرفتنها هم چیز دیگری ندیدیم و سوغات دولت یازدهم برای کارگران تنها همین مشکلات بوده است.