اول، يك پرس غذاي ۱۶۸ هزار توماني در برج ميلاد بود. دوم، بستني روكش طلاي ۳۰۰ هزارتوماني باز هم در برج ميلاد. و اينك سومين مورد! نوبتي هم كه باشد نوبت تحصيل با شهريه رويايي براي برخي آقازادههاي «نسبي» و آقازادههاي «سببي» است. پيش از ورود به متن اصلي يادداشت، لازم است آقازاده سببي و نسبي تعريف شود. آقازاده نسبي به آن دسته از شهرونداني گفته ميشود كه به خاطر نسبت خوني، فرزند يك مقام مديريتي هستند اما آقازاده سببي به گروهي از شهروندان گفته ميشود كه به خاطر ثروتي كه دارند، آقازاده شدهاند. اين دو نوع از آقازاده، يك روح هستند در دو بدن!
بنا به گفته يكي از اعضاي كميسيون آموزش مجلس شوراي اسلامي، دانشگاههايي كه در مناطق آزاد كشور اعم از قشم و كيش فعاليت دارند، شعباتي از دانشگاههاي كشور هستند كه به صورت آزاد فعاليت دارند و از دانشجويان خود ترمي ۲۵ تا ۳۰ ميليون تومان شهريه اخذ ميكنند.
دانشگاههاي مناطق آزاد ۱۳ تا ۱۴ ميليون تومان از دانشجويان شهريه و ۱۳ تا ۱۴ ميليون تومان ديگر براي امكانات رفاهي، خدماتي و فوقبرنامه دريافت ميكنند.
اعضاي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس از اين دانشگاهها بازديد داشتهاند و مشاهده كردهاند كه هر پرس غذاي دانشجويي ۱۳ هزار تومان است!
اين دانشجويان واقعا آقازاده(!) با خودروهاي گرانقيمت وارد دانشگاه شده و سر كلاس درس حاضر ميشوند.
پس از پرسوجوي مختصري كه در اين باره داشتم، جزئيات ديگري به دست آمد. آقازادههاي سببي و نسبي كه در اين دانشگاهها تحصيل ميكنند دو دسته هستند.
يك دسته، مدام در رفت و آمد هستند و يك دسته ديگر، در اين مناطق دوستداشتني، تا پايان دوره تحصيل مسكن اختيار كردهاند. گروهي كه در رفت و آمدند، يك پايشان در زمين است و يك پايشان در آسمان و پاي ثابت سفر با هواپيما هستند. اين دسته، فقط براي رفت و آمد با هواپيما در طول يك سال تحصيلي، مبلغي بالغ بر ۲۰ ميليون تومان هزينه ميكنند.
اين طيف براي ۸ ترم تحصيلي مبلغي نزديك به ۴۰۰ ميليون تومان هزينه ميكنند! اما گروه ديگري كه تا پايان تحصيل در كيش يا قشم مسكن اختيار ميكنند، مبلغ ۳۰۰ ميليون تومان براي ۸ ترم خرج ميكنند. ميانگين مبلغ بين اين دو گروه، رقم ۳۵۰ ميليون تومان ميشود. يك مبلغ رويايي!
اين مبلغ اسطورهاي را بايد در كنار اين واقعيت تلخ يادآور شد كه خانوادهها و دانشجوياني كه تعدادشان هم كم نيست براي شهريه ۲۰۰ هزار توماني دانشگاه پيام نور مستأصل ماندهاند.
اين مبلغ رويايي را كنار واقعيتي بگذاريم كه در جريان آن، تعداد قابل توجهي از دانشجويان كه آقازاده نسبي نيستند، براي ادامه تحصيل خود مجبورند به سختي كار كنند و عرق بريزند. اين رقم هنگفت را بايد در كنار مشقت افرادي بگذاريم كه به علت تنگدستي از ورود به دانشگاه باز ميمانند.
هر چند خرج كردن چنين مبلغ كلاني از سوي آقازادههاي «سببي» هم بايد مورد واكاوي قرار گيرد، اما پرسش اينجاست كه آقازادههاي «نسبي»
اين مبالغ را از كجا ميآورند و چرا چنين ريخت و پاشهايي را انجام ميدهند؟ البته برخي آقازادهها را هم ميشناسيم كه از موقعيت ويژه خود سوءاستفاده نميكنند و از مدار اعتدال خارج نميشوند اما در اين يادداشت، روي سخن با آقازادههايي است كه از مدار عدالت فرسنگها پايشان را بيرون گذاشتهاند و به مدار بيعدالتي رسيدهاند.
بنا به گفته يكي از اعضاي كميسيون آموزش مجلس شوراي اسلامي، دانشگاههايي كه در مناطق آزاد كشور اعم از قشم و كيش فعاليت دارند، شعباتي از دانشگاههاي كشور هستند كه به صورت آزاد فعاليت دارند و از دانشجويان خود ترمي ۲۵ تا ۳۰ ميليون تومان شهريه اخذ ميكنند.
دانشگاههاي مناطق آزاد ۱۳ تا ۱۴ ميليون تومان از دانشجويان شهريه و ۱۳ تا ۱۴ ميليون تومان ديگر براي امكانات رفاهي، خدماتي و فوقبرنامه دريافت ميكنند.
اعضاي كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس از اين دانشگاهها بازديد داشتهاند و مشاهده كردهاند كه هر پرس غذاي دانشجويي ۱۳ هزار تومان است!
اين دانشجويان واقعا آقازاده(!) با خودروهاي گرانقيمت وارد دانشگاه شده و سر كلاس درس حاضر ميشوند.
پس از پرسوجوي مختصري كه در اين باره داشتم، جزئيات ديگري به دست آمد. آقازادههاي سببي و نسبي كه در اين دانشگاهها تحصيل ميكنند دو دسته هستند.
يك دسته، مدام در رفت و آمد هستند و يك دسته ديگر، در اين مناطق دوستداشتني، تا پايان دوره تحصيل مسكن اختيار كردهاند. گروهي كه در رفت و آمدند، يك پايشان در زمين است و يك پايشان در آسمان و پاي ثابت سفر با هواپيما هستند. اين دسته، فقط براي رفت و آمد با هواپيما در طول يك سال تحصيلي، مبلغي بالغ بر ۲۰ ميليون تومان هزينه ميكنند.
اين طيف براي ۸ ترم تحصيلي مبلغي نزديك به ۴۰۰ ميليون تومان هزينه ميكنند! اما گروه ديگري كه تا پايان تحصيل در كيش يا قشم مسكن اختيار ميكنند، مبلغ ۳۰۰ ميليون تومان براي ۸ ترم خرج ميكنند. ميانگين مبلغ بين اين دو گروه، رقم ۳۵۰ ميليون تومان ميشود. يك مبلغ رويايي!
اين مبلغ اسطورهاي را بايد در كنار اين واقعيت تلخ يادآور شد كه خانوادهها و دانشجوياني كه تعدادشان هم كم نيست براي شهريه ۲۰۰ هزار توماني دانشگاه پيام نور مستأصل ماندهاند.
اين مبلغ رويايي را كنار واقعيتي بگذاريم كه در جريان آن، تعداد قابل توجهي از دانشجويان كه آقازاده نسبي نيستند، براي ادامه تحصيل خود مجبورند به سختي كار كنند و عرق بريزند. اين رقم هنگفت را بايد در كنار مشقت افرادي بگذاريم كه به علت تنگدستي از ورود به دانشگاه باز ميمانند.
هر چند خرج كردن چنين مبلغ كلاني از سوي آقازادههاي «سببي» هم بايد مورد واكاوي قرار گيرد، اما پرسش اينجاست كه آقازادههاي «نسبي»
اين مبالغ را از كجا ميآورند و چرا چنين ريخت و پاشهايي را انجام ميدهند؟ البته برخي آقازادهها را هم ميشناسيم كه از موقعيت ويژه خود سوءاستفاده نميكنند و از مدار اعتدال خارج نميشوند اما در اين يادداشت، روي سخن با آقازادههايي است كه از مدار عدالت فرسنگها پايشان را بيرون گذاشتهاند و به مدار بيعدالتي رسيدهاند.
هم مدرک هم خوش گذرونی هم .....