سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ مهر ۱۳۹۰ - ۱۷:۰۸

يادداشت بازيگرمشهور درمورد وال‌-استريت

مارك آلن روفالو، بازيگر آمريكايي متولد ايالت ويسكانسين است. در لس‌آنجلس در كلاس‌هاي بازيگري استلا آدلر شركت كرد و مدتي در تئاتر هم بازي كرد. بعد از آن به سينما روي آورد و تا امروز هم فيلمنامه نوشته، هم فيلم تهيه‌ كرده و هم كارگرداني كرده است.
کد خبر : ۳۶۴۹۳
به گزارش صراط به نقل از فارس، اما كار اصلي‌اش بازيگري است. در فيلم‌هاي مطرحي چون «شاترآيلند» به كارگرداني مارتين اسكورسيزي و «زودياك» ساخته ديويد فينچر بازي كرده است.

مارك روفالو اين روزها در تظاهرات خيابان وال‌استريت در صف اول مخالفان با سياست‌هاي دولت آمريكا ايستاده است. این معترضان که نام جنبش ضد وال استریت را برای خود برگزیده‌اند، در اعتراض به افزایش بحران مالی، بیکاری و همچنین نابرابری‌های اجتماعی در آمریکا حرکت اعتراضی خود را آغاز کرده‌اند.

من دو روز گذشته را ميان مردمي گذراندم كه وال‌استريت را به تصرف خودشان درآورده بودند. اين گردهمايي نمايش زيبايي از يك حركت صلح‌آميز بود: در كمپ آرامش و محبت زيادي بود و همه با هم مهربان بودند. همه اعتقاد عميقي به دنيايمان و به دموكراسي داشتيم. مردم از گروه‌هاي مختلف و با نگاه‌هاي متفاوت دور هم جمع شده بودند و همه آنها در جست‌وجوي آن رويايي بودند كه آمريكا وعده‌اش را به آنها داده بود.

وقتي بعضي از مردم اين حركت را مورد نقد قرار مي‌دهند و مطالب جعلي و دروغين در مورد اعتراض‌كنندگان و لباس‌شان يا مشاغل‌شان و اينكه قيافه‌شان چطور به‌نظر مي‌رسد بيان مي‌كنند، نشان مي‌دهند كه ما به عنوان يك ملت چقدر سطحي فكر مي‌كنيم. آنها فراموش كرده‌اند كه اين آدم‌ها وقت و زندگي‌شان را گذاشته‌اند تا براي ارزش‌هاي ايستادگي كنند كه روزگاري براي همه‌مان مورد احترام بود و بخاطر دموكراسي براي همه، اين حركت را انجام داده‌اند. آنها فراموش كرده‌اند كه اين آدم‌ها مجبور شده‌اند در يك پارك وسط شهر منزل كنند بدون اينكه اجازه داشته باشند چادر بزنند يا از ديگر امكانات معمولي يك كمپ برخوردار باشند. آنها دور از خانه و محله راحت خودشان زندگي مي‌كنند تا از آزادي، برابري و قانون حمايت كنند و دستيابي به آنها را جشن بگيرند.

صحنه زيبايي است وقتي مي‌بينيد كه اين تعداد از مردم عاشق ايده‌آل‌هاي دموكراسي هستند و اين‌قدر براي اين ايده‌آل‌ها ارزش قائلند، اين‌قدر خودشان را ملزم به حفظ اين اصول در مواجهه با كاپيتاليسم و سرمايه‌داري حاكم مي‌دانند و تا اين اندازه مي‌خواهند قانونمدار باشند. براي چنين حركتي بايد جشن بگيرند، بايد به آن احترام گذاشته شود و مورد تحسين و ستايش قرار بگيرد.

پيام آنها خيلي ساده‌، واضح و روشن است: پول را از دست سياستمداران و بازي‌هاي سياسي بيرون بياوريد، براي برابري ماليات‌ها تلاش كنيد و براي همگان، صرفنظر از جنسيت، نژاد، جايگاه اجتماعي سن و چهره،‌ حقوق برابر قائل شويد. بايد جلوي آلوده شدن غذا، آب و هوايمان را، آن هم به‌خاطر حرص و طمع شركت‌ها بگيريم. كساني كه در وال-استريت كار مي‌كنند و صنعت بانكي در دست آنهاست،‌ اقتصاد ما را نابود كرده‌اند و بايد مورد پرسش قرار بگيرند. آنها بايد در برابر قانون نسبت به كارهايي كه كرده‌اند، جواب پس بدهند تا عدالت حكمفرما شود. آنها خانه‌ها و پس‌انداز مردم را دزديده‌اند.

در اين كشور مي‌شود و بايد شغل ايجاد كرد. مزرعه‌ها و زمين‌هاي خانواده‌ها را بايد حفظ كرد. صنعت نفت و گاز بايد از زير پرچم قدرت‌هاي سياسي خارج شود و مردم بتوانند ارزان‌تر از سوخت استفاده كنند. انرژي‌هاي جايگزين قابل اطمينان بايد در دسترس همگان قرار گيرند.

اين حركت اعتراضي فراتر از هرگونه وابستگي سياسي است. آمريكا به‌خاطر حرص و آز درجه خودش را در جهان تنزل داده است و اين فرو رفتن روي 99درصد مردم آمريكا تاثير گذاشته است. آن يك درصد ديگر اما زندگي خوبي دارند و با چيزي بيش از يك سوم ثروت اين ملت كه در دست آنهاست،‌ خوش مي‌گذرانند. همه ما آدم‌هايي را مي‌شناسيم بحران اقتصادي به آنها صدمه زده است. آدم‌هايي را مي‌شناسيم كه شغل‌شان يا خانه‌شان را از دست داده‌اند. همه ما آدم‌هايي را دوروبر خودمان مي‌بينيم كه مجبورند به جنگ‌‌هايي بروند كه نه انتهايي دارد و نه دليلي برايشان متصور است. آنها را وادار مي‌كنند كه براي سال‌هاي از خانه و خانواده‌شان دور باشند و درنهايت خانواده‌هايي پدران و فرزندان‌شان را از دست مي‌دهند.

99 درصد از ما مجبوريم پول بپردازيم تا آن يك درصد ديگر ثروتمندترين آدم‌هاي روي كره زمين شوند. ما هزينه‌هاي ديوانه‌واري براي انرژي و سوخت مي‌پردازيم تا شركت‌هاي بزرگ سود بيشتري نصيب‌شان شود. زندگي ما در اين سرزمين توام با بي‌عدالتي و بي‌انصافي‌هاي بزرگ است. ما در سرزميني كه ادعاي قانونمداري دارد، با بي‌قانوني دست به گريبانيم.

وقتش رسيده كه خودمان را بازبيني كنيم تا ببينيم هنوز بخش كوچكي در وجود ما هست كه به ارزش‌هايي كه دولتمردان آمريكا وعده‌شان را به ما داده بودند، اعتقاد داشته باشند؟ آيا هنوز ذره‌اي شرافت در وجودمان هست كه با ذلت‌هايي كه به ما روا مي‌دارند، به مقابله برخيزيم؟ اگر چنين است همين امروز وقتش رسيده كه صدايمان را به گوش دولتمردان آمريكايي برسانيم. اين حركت اعتراضي هم در همين رابطه است: بلند كردن صداي عدالت و شرافت.

من همه را به شركت در اين حركت مردمي دعوت مي‌كنم تا بتوانيد شأن انساني خود و دسترنج كاري را كه در اين جامعه كاپيتاليستي مي‌كنيد، به دست آوريد. هر كدام از ما شأن و عظمت خودمان را داريم. مقام و درجه انساني‌تان را فراموش نكنيد. حتي اگر جامعه اطرافتان به شما بگويد كه هيچ نيستيد. صداي‌ شما شنيده مي‌شود. شما يك زندگي بهتر براي خودتان و بچه‌هايتان و مردمي كه دوستشان داريد، مي‌خواهيد. شما لياقت جامعه‌اي را داريد كه در آن با عدالت و برابري زندگي كنيد. اين حق را داريد كه جايگاه خودتان را به دست آوريد.

در همه شهرهاي مهم و اصلي آمريكا مانند وال-‌استريت معترضان گرد هم بيايند. حرفتان را در رسانه‌ها بزنيد. بيكار نشستن و بي‌تفاوت بودن، كار ساده‌اي است اما هر بار كه اين كار را بكنيد قلبتان بيشتر مي‌شكند.