صراط: اعطای جایزه معتبرترین جشنواره جهانی به فیلمی که در آن تصویر غلط و توهینآمیز از ایران ارائه شده بود،دوباره بازار این سوال را داغ کرد که تا چه وقت پازل اهداف جشنوارههای جهانی را با ساخت فیلمهایی از این دست، کامل خواهیم کرد.
به گزارش فارس، در هفتادمین جشنواره بین المللی کن فیلمی از ایران حضور یافت که به گفته بسیاری از کارشناسان حاضر در جشنواره مخاطب ایرانی را بهت زده کرد. فیلمی که لابد با سیاستهای جشنواره کن همخوانی داشت و توانست جایزه اصلی بخش نوعی نگاه را به خود اختصاص داد.
فیلمساز، فضای ایران را به گونه ای به نمایش میگذارد که در فیلم،مرد جوان حتی در کنار خانوادهاش احساس آرامش نمیکند. فیلم درباره جوانی اســت که به همراه زن و پســر ش در روستایی در استان گیلان ســاکن شده و به پرورش ماهی قرمز مشــغول اســت. همسر مرد مدیر تنها دبیرســتان دخترانه منطقه اســت. اما شــرکتی خصوصی چشم به زمین رضا دارد و براى به دست آوردن آن حاضر به هر کارى هســت. براساس یادداشتهای حاضران در جشنواره کن به جزء قهرمان داستان که رضا است بقیه افراد بد و شرور هستند و تلخی و ناکامی در فیلم موج میزند. داستانهای فرعی هم به گونه ای طراحی شده که به تلخی داستان اصلی میافزاید .
اما نکته حایز اهمیت این که فیلم نتوانست به دلیل فضای تلخ و توهین به ایران و ایرانی در جشنواره فیلم فجر راه یابد. حالا سوال اینجاست «فیلمی که با مجوز وزارت ارشاد ساخته شده و پروانه ساخته وزارت ارشاد اسلامی ایرانی را داراست چگونه ممکن است فیلمنامهای با این همه سیاهی و تلخی و نمایش رشوه گیری ایرانیان چگونه این فیلم در شورا مطرح شده و توانسته مجوز ساخت دریافت کند؟ چند حالت میتوان برای این فیلمنامه تصور کرد یا خلاصه فیلمنامه (سیناپس) به شورا ارائه شده که در اینصورت باید پرسید چگونه با این خلاصه فیلمنامه توانسته مجوز دریافت کند؟ یا فیلمنامه کامل ارائه شده که شاید به دلیل مشغله اعضای شورا احتمال بی توجهی به فیلمنامه و نخواندن اثر وجود دارد . اما احتمال دیگری هم شنیده میشود این که ارشاد به دلیل کامل نبودن فیلمنامه یکی از اعضای شورا را موظف به نظارت در روند تکمیل شدن فیلمنامه کرده است که این احتمال قوت بیشتری به خود گرفته است زیرا درباره فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری نیز، پس از آن که در جشنواره نتوانست حاضر شود همین مساله مطرح شد که شورا پروانه ساخت را با نظرات یکی از اعضای شورا (که ظاهرا ناظر فیلمنامه «لرد» هم او بوده است) ارائه داده است.
با توجه به مسایل پیش آمده برای فیلمها و عدم نمایش فیلمها در ایران و نمایش و دریافت جایزه در جشنوارههای خارجی رئیس احتمالی سازمان سینمایی باید فکری به حال این سیکل معیوب صدور پروانه ساخت تا پروانه نمایش بکند. این سیکل شاید در دهه 60 جواب میداد اما امروز با پیشرفت تکنولوژی شرایط تغییر کرده است. با ساخت و ارائه فیلم به جشنوارههای خارجی و نمایش تصویر غلط و توهین آمیز از ایران، صدور بیانیه از سوی مدیرکل سینمای حرفهای ارشاد کاری از پیش نمیبرد تا کی وزارت ارشاد قصد دارد دامن خود را از ساخت فیلمهایی از این دست پاک نگه دارد. فیلم «لرد» با مضمون و محتوای بی ارتباط با ایران و تنها از روی خشم و نفرت ساخته شده و امروز با دریافت جایزه از معتبرترین جشنواره جهانی برای خود کسب اعتبار کرده است، چه وزارت ارشاد بیانیه صادر کند چه نکند اتفاقی که نباید رخ میداد دراثر سیکل معیوب و سهل انگاری شوراها در ارشاد محقق شد حال با پیشرفت تکنولوژی اگر فیلمی غیراخلاقی در ایران ساخته و به جشنوارهها ارائه شود چگونه میتوانید دامن خود را از ساخت آن پاک کنید؟
وزارت ارشاد اسلامی یا باید نسبت به ارائه پروانه ساخت فیلمها با دقت بیشتری عمل کند یا این شورا را منحل کرده و تنها با دادن مجوز نمایش به فیلم امکان ارائه آن به سیستم نمایش را فراهم کند. رئیس احتمالی سازمان سینمایی باید به این مهم توجه کند که دیگر نمیتوان با روش دهه 60 سینمایی که در سال 130 فیلم تولید دارد را کنترل و مدیریت کرد باید این روند تغییر کند و این سیکل معیوب از پروانه ساخت تا پروانه نمایش اصلاح شود.
حالا فیلمی که در آن تصویر غلط و توهینآمیز از ایران، نمایش داده شده است در معتبرترین جشنواره جهانی برگزیده شده و جایزه دریافت کرده است. با این اوصاف تا کی باید این روند ادامه داشته باشد و پازل اهداف و مقاصد جشنوارههای جهانی را با ساخت فیلمهایی از این دست، کامل کنیم. فیلمی ناامیدکننده به لحاظ محتوا و ساختار که مسرت ایرانیهای حاضر در جشنواره را به یأس بدل کرد اما به هر حال این تصویر نامناسب از کشور به دنیا نشان داده شد و پازل هفتادمین جشنواره کن را کامل کرد. حال باید دید سازمان سینمایی به روند فعالیت خود همچنان مانند گذشته ادامه میدهد یا بازنگری در سیستم شوراها صورت خواهد گرفت؟
بالاخره سازمان سینمایی باید روند فعالیت خود را به گونهای تغییر دهد که این دست از افراد نتوانند با خیال راحت فیلمهایی با توهین به نظام و ارزشهای ایران و ایرانی بسازند و آن را به جشنوارهها ارائه دهند و سازمان سینمایی نیز توسط مدیرکل یکی از بخشهایش تنها به صدور بیانیه اکتفا و خیالش را راحت کند.
در دوره جدید، رئیس احتمالی سازمان سینمایی که از بدنه سینما است باید فکری به حال این روند معیوب کند تا دیگر شاهد ساخت این نوع آثار از ابتدا نباشیم یا دست کم این تعامل به ساخت فیلمی قابل قبول منجر شود.
به گزارش فارس، در هفتادمین جشنواره بین المللی کن فیلمی از ایران حضور یافت که به گفته بسیاری از کارشناسان حاضر در جشنواره مخاطب ایرانی را بهت زده کرد. فیلمی که لابد با سیاستهای جشنواره کن همخوانی داشت و توانست جایزه اصلی بخش نوعی نگاه را به خود اختصاص داد.
فیلمساز، فضای ایران را به گونه ای به نمایش میگذارد که در فیلم،مرد جوان حتی در کنار خانوادهاش احساس آرامش نمیکند. فیلم درباره جوانی اســت که به همراه زن و پســر ش در روستایی در استان گیلان ســاکن شده و به پرورش ماهی قرمز مشــغول اســت. همسر مرد مدیر تنها دبیرســتان دخترانه منطقه اســت. اما شــرکتی خصوصی چشم به زمین رضا دارد و براى به دست آوردن آن حاضر به هر کارى هســت. براساس یادداشتهای حاضران در جشنواره کن به جزء قهرمان داستان که رضا است بقیه افراد بد و شرور هستند و تلخی و ناکامی در فیلم موج میزند. داستانهای فرعی هم به گونه ای طراحی شده که به تلخی داستان اصلی میافزاید .
اما نکته حایز اهمیت این که فیلم نتوانست به دلیل فضای تلخ و توهین به ایران و ایرانی در جشنواره فیلم فجر راه یابد. حالا سوال اینجاست «فیلمی که با مجوز وزارت ارشاد ساخته شده و پروانه ساخته وزارت ارشاد اسلامی ایرانی را داراست چگونه ممکن است فیلمنامهای با این همه سیاهی و تلخی و نمایش رشوه گیری ایرانیان چگونه این فیلم در شورا مطرح شده و توانسته مجوز ساخت دریافت کند؟ چند حالت میتوان برای این فیلمنامه تصور کرد یا خلاصه فیلمنامه (سیناپس) به شورا ارائه شده که در اینصورت باید پرسید چگونه با این خلاصه فیلمنامه توانسته مجوز دریافت کند؟ یا فیلمنامه کامل ارائه شده که شاید به دلیل مشغله اعضای شورا احتمال بی توجهی به فیلمنامه و نخواندن اثر وجود دارد . اما احتمال دیگری هم شنیده میشود این که ارشاد به دلیل کامل نبودن فیلمنامه یکی از اعضای شورا را موظف به نظارت در روند تکمیل شدن فیلمنامه کرده است که این احتمال قوت بیشتری به خود گرفته است زیرا درباره فیلم «کاناپه» کیانوش عیاری نیز، پس از آن که در جشنواره نتوانست حاضر شود همین مساله مطرح شد که شورا پروانه ساخت را با نظرات یکی از اعضای شورا (که ظاهرا ناظر فیلمنامه «لرد» هم او بوده است) ارائه داده است.
با توجه به مسایل پیش آمده برای فیلمها و عدم نمایش فیلمها در ایران و نمایش و دریافت جایزه در جشنوارههای خارجی رئیس احتمالی سازمان سینمایی باید فکری به حال این سیکل معیوب صدور پروانه ساخت تا پروانه نمایش بکند. این سیکل شاید در دهه 60 جواب میداد اما امروز با پیشرفت تکنولوژی شرایط تغییر کرده است. با ساخت و ارائه فیلم به جشنوارههای خارجی و نمایش تصویر غلط و توهین آمیز از ایران، صدور بیانیه از سوی مدیرکل سینمای حرفهای ارشاد کاری از پیش نمیبرد تا کی وزارت ارشاد قصد دارد دامن خود را از ساخت فیلمهایی از این دست پاک نگه دارد. فیلم «لرد» با مضمون و محتوای بی ارتباط با ایران و تنها از روی خشم و نفرت ساخته شده و امروز با دریافت جایزه از معتبرترین جشنواره جهانی برای خود کسب اعتبار کرده است، چه وزارت ارشاد بیانیه صادر کند چه نکند اتفاقی که نباید رخ میداد دراثر سیکل معیوب و سهل انگاری شوراها در ارشاد محقق شد حال با پیشرفت تکنولوژی اگر فیلمی غیراخلاقی در ایران ساخته و به جشنوارهها ارائه شود چگونه میتوانید دامن خود را از ساخت آن پاک کنید؟
وزارت ارشاد اسلامی یا باید نسبت به ارائه پروانه ساخت فیلمها با دقت بیشتری عمل کند یا این شورا را منحل کرده و تنها با دادن مجوز نمایش به فیلم امکان ارائه آن به سیستم نمایش را فراهم کند. رئیس احتمالی سازمان سینمایی باید به این مهم توجه کند که دیگر نمیتوان با روش دهه 60 سینمایی که در سال 130 فیلم تولید دارد را کنترل و مدیریت کرد باید این روند تغییر کند و این سیکل معیوب از پروانه ساخت تا پروانه نمایش اصلاح شود.
حالا فیلمی که در آن تصویر غلط و توهینآمیز از ایران، نمایش داده شده است در معتبرترین جشنواره جهانی برگزیده شده و جایزه دریافت کرده است. با این اوصاف تا کی باید این روند ادامه داشته باشد و پازل اهداف و مقاصد جشنوارههای جهانی را با ساخت فیلمهایی از این دست، کامل کنیم. فیلمی ناامیدکننده به لحاظ محتوا و ساختار که مسرت ایرانیهای حاضر در جشنواره را به یأس بدل کرد اما به هر حال این تصویر نامناسب از کشور به دنیا نشان داده شد و پازل هفتادمین جشنواره کن را کامل کرد. حال باید دید سازمان سینمایی به روند فعالیت خود همچنان مانند گذشته ادامه میدهد یا بازنگری در سیستم شوراها صورت خواهد گرفت؟
بالاخره سازمان سینمایی باید روند فعالیت خود را به گونهای تغییر دهد که این دست از افراد نتوانند با خیال راحت فیلمهایی با توهین به نظام و ارزشهای ایران و ایرانی بسازند و آن را به جشنوارهها ارائه دهند و سازمان سینمایی نیز توسط مدیرکل یکی از بخشهایش تنها به صدور بیانیه اکتفا و خیالش را راحت کند.
در دوره جدید، رئیس احتمالی سازمان سینمایی که از بدنه سینما است باید فکری به حال این روند معیوب کند تا دیگر شاهد ساخت این نوع آثار از ابتدا نباشیم یا دست کم این تعامل به ساخت فیلمی قابل قبول منجر شود.