صراط: «مادر قلب اتمی» را باید جزو انبوه فیلمهای جناحی سینمای ایران محسوب کرد؛ فیلمی که در آن پایداری ملی برای رسیدن به حق هستهای مورد استهزا قرار میگیرد، اثری که البته تاریخ مصرف مفیدش را از دست داده (فیلم تولید سال ۱۳۹۲ است).
به گزارش جوان، از میان سه فیلمی که به زودی اکران خود را در سینماهای کشور آغاز میکنند، یکی هم فیلم «مادر قلب اتمی» است، اثری که با وجود اعمال اصلاحات از سوی شورای پروانه نمایش باز هم از سوی اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی پشت درهای اکران متوقف مانده بود، به تازگی مجوز اکران از 10 خرداد را گرفته است.
«مادر قلب اتمی» را باید جزو انبوه فیلمهای جناحی سینمای ایران محسوب کرد؛ فیلمی که در آن پایداری ملی برای رسیدن به حق هستهای مورد استهزا قرار میگیرد، اثری که البته تاریخ مصرف مفیدش را از دست داده (فیلم تولید سال 1392 است)، اما همچنان باید آن را فیلمی ضدملی قلمداد کرد؛ فیلمی عصبی که میخواهد خود را نقادانه بنمایاند، اما فقط به مرزهای ابتذال نزدیک میشود.
فیلم تلاش میکند انگارههای سیاسی خود را در قالب داستانی مبهم و بر پایه دیالوگهایی بیسروته به مخاطب حقنه کند، اثری نازل و بیقواره که تراوش مغزهای حقیر و افکار کوتهاندیشانه خواهان هضم ایران در جامعه به اصطلاح جهانی است؛ جامعهای که شعار نخنمای صلحطلبیاش هنوز برای فیلمساز اصالت دارد. فیلم بیش از اینکه سروشکل سینمایی درستی داشته باشد مانند بسیاری از آثار پرمدعای سیاستزده شبهروشنفکری، حراف است و با پرگوییهای بیربط و باربطش که به تصاویر سنجاق شده، قصد دارد اثری متفاوت بنماید. فوران هذیانهایی که نه از آرمانگرایی برخاسته و نه از واقعگرایی ریشه گرفته بلکه وامدار توهمات بیاساس و صغری، کبریهای بیمنطق است. از انگارههای همجنسگرایانه زوج اصلی داستان تا تشبیه تهران به بهشت تروریستها و دیکتاتورهای جهان که حالا از صدام تا بنلادن رؤیای آن را دارند و در شبی خاص که اتفاقاً شب توزیع یارانه است به آن آمدهاند! درباره فیلمی که پایداری ملت ایران را برای رسیدن به حقش در استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای تمسخر میکند چه میتوان نوشت و چه واکنشی میتوان داشت؟
فیلم، البته چه آن زمان اکران میشد و چه الان توفیر زیادی در ارتباطگیری با مخاطب نداشت، محمدرضا گلزارش کافی است تا فروش حداقلی را تضمین کند. شورای پروانه نمایش سازمان سینمایی سال گذشته 19 مورد اصلاحات را بر «مادر قلب اتمی» وارد کرده بود که این 19 بند شامل حذف 29 دقیقه از این فیلم سینمایی میشد. در نهایت این حذفیات با میانجیگری سیدامیر سیدزاده، تهیهکننده این فیلم به حذف تنها شش دقیقه از فیلم منجر شد. صحنههایی از فیلم سینمایی «مادر قلب اتمی» به خیالپردازی طوفان، شخصیت اصلی فیلم با بازی محمدرضا گلزار میپردازد. در این فیلم سیداحسان امانی در نقش صدام ظاهر شده است. تمام صحنههای این فیلم در یک ماشین و در شبی در تهران فیلمبرداری شده است. علی احمدزاده و مانی باغبانی فیلمنامه این اثر را نوشتهاند. «مادرقلباتمی» عنوان دومین ساخته بلند سینمایی علی احمدزاده است که حدود دو سال و نیم از بلاتکلیفی آن میگذرد؛ فیلمی که در چند جشنواره خارجی حضور پیدا کرد و جوایز متعددی را نیز نصیب عوامل خود و نه ملت ایران کرد، اما به دلیل عدم صدور پروانه نمایش مدتها بلاتکلیف بود، فیلمی که بلاهت و بیریشگی بخشی از جوانان پایتخت را در دورهای سرنوشتساز از تاریخ پیش چشم مخاطب خارجی میگذارد.
ظاهراً با مرگ عباس کیارستمی باید فاتحه آن جنس از سینمای جشنوارهای عاری از سیاستزدگی را خواند. آثاری که هرچند آبی برای صنعت سینمای ایران گرم نمیکرد، ولی آبروی مردم ایران را هم نمیبرد. از این به بعد ماجرا متفاوت است، شاهد دورهای هستیم که از آن باید با عنوان دوران فیلمسازان میانمایه یاد کرد، فیلمسازانی چون رضا درمیشیان و علی احمدزاده. «مادر قلب اتمی» پس از رفت و آمدهای خارج از کشورش حالا قرار است در ایران به نمایش دربیاید، تهیهکنندهاش جایی گفته: «این فیلم سینمایی واقعاً در جهت منافع نظام جمهوری اسلامی ایران است. دیالوگهایی در فیلم وجود داشت که ممکن بود باعث ایجاد شبهاتی شود که در نهایت یا حذف شدند یا روی آنها یک نریشن گذاشتیم.»
به گزارش جوان، از میان سه فیلمی که به زودی اکران خود را در سینماهای کشور آغاز میکنند، یکی هم فیلم «مادر قلب اتمی» است، اثری که با وجود اعمال اصلاحات از سوی شورای پروانه نمایش باز هم از سوی اداره نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی پشت درهای اکران متوقف مانده بود، به تازگی مجوز اکران از 10 خرداد را گرفته است.
«مادر قلب اتمی» را باید جزو انبوه فیلمهای جناحی سینمای ایران محسوب کرد؛ فیلمی که در آن پایداری ملی برای رسیدن به حق هستهای مورد استهزا قرار میگیرد، اثری که البته تاریخ مصرف مفیدش را از دست داده (فیلم تولید سال 1392 است)، اما همچنان باید آن را فیلمی ضدملی قلمداد کرد؛ فیلمی عصبی که میخواهد خود را نقادانه بنمایاند، اما فقط به مرزهای ابتذال نزدیک میشود.
فیلم تلاش میکند انگارههای سیاسی خود را در قالب داستانی مبهم و بر پایه دیالوگهایی بیسروته به مخاطب حقنه کند، اثری نازل و بیقواره که تراوش مغزهای حقیر و افکار کوتهاندیشانه خواهان هضم ایران در جامعه به اصطلاح جهانی است؛ جامعهای که شعار نخنمای صلحطلبیاش هنوز برای فیلمساز اصالت دارد. فیلم بیش از اینکه سروشکل سینمایی درستی داشته باشد مانند بسیاری از آثار پرمدعای سیاستزده شبهروشنفکری، حراف است و با پرگوییهای بیربط و باربطش که به تصاویر سنجاق شده، قصد دارد اثری متفاوت بنماید. فوران هذیانهایی که نه از آرمانگرایی برخاسته و نه از واقعگرایی ریشه گرفته بلکه وامدار توهمات بیاساس و صغری، کبریهای بیمنطق است. از انگارههای همجنسگرایانه زوج اصلی داستان تا تشبیه تهران به بهشت تروریستها و دیکتاتورهای جهان که حالا از صدام تا بنلادن رؤیای آن را دارند و در شبی خاص که اتفاقاً شب توزیع یارانه است به آن آمدهاند! درباره فیلمی که پایداری ملت ایران را برای رسیدن به حقش در استفاده از انرژی صلحآمیز هستهای تمسخر میکند چه میتوان نوشت و چه واکنشی میتوان داشت؟
فیلم، البته چه آن زمان اکران میشد و چه الان توفیر زیادی در ارتباطگیری با مخاطب نداشت، محمدرضا گلزارش کافی است تا فروش حداقلی را تضمین کند. شورای پروانه نمایش سازمان سینمایی سال گذشته 19 مورد اصلاحات را بر «مادر قلب اتمی» وارد کرده بود که این 19 بند شامل حذف 29 دقیقه از این فیلم سینمایی میشد. در نهایت این حذفیات با میانجیگری سیدامیر سیدزاده، تهیهکننده این فیلم به حذف تنها شش دقیقه از فیلم منجر شد. صحنههایی از فیلم سینمایی «مادر قلب اتمی» به خیالپردازی طوفان، شخصیت اصلی فیلم با بازی محمدرضا گلزار میپردازد. در این فیلم سیداحسان امانی در نقش صدام ظاهر شده است. تمام صحنههای این فیلم در یک ماشین و در شبی در تهران فیلمبرداری شده است. علی احمدزاده و مانی باغبانی فیلمنامه این اثر را نوشتهاند. «مادرقلباتمی» عنوان دومین ساخته بلند سینمایی علی احمدزاده است که حدود دو سال و نیم از بلاتکلیفی آن میگذرد؛ فیلمی که در چند جشنواره خارجی حضور پیدا کرد و جوایز متعددی را نیز نصیب عوامل خود و نه ملت ایران کرد، اما به دلیل عدم صدور پروانه نمایش مدتها بلاتکلیف بود، فیلمی که بلاهت و بیریشگی بخشی از جوانان پایتخت را در دورهای سرنوشتساز از تاریخ پیش چشم مخاطب خارجی میگذارد.
ظاهراً با مرگ عباس کیارستمی باید فاتحه آن جنس از سینمای جشنوارهای عاری از سیاستزدگی را خواند. آثاری که هرچند آبی برای صنعت سینمای ایران گرم نمیکرد، ولی آبروی مردم ایران را هم نمیبرد. از این به بعد ماجرا متفاوت است، شاهد دورهای هستیم که از آن باید با عنوان دوران فیلمسازان میانمایه یاد کرد، فیلمسازانی چون رضا درمیشیان و علی احمدزاده. «مادر قلب اتمی» پس از رفت و آمدهای خارج از کشورش حالا قرار است در ایران به نمایش دربیاید، تهیهکنندهاش جایی گفته: «این فیلم سینمایی واقعاً در جهت منافع نظام جمهوری اسلامی ایران است. دیالوگهایی در فیلم وجود داشت که ممکن بود باعث ایجاد شبهاتی شود که در نهایت یا حذف شدند یا روی آنها یک نریشن گذاشتیم.»