سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۴ مهر ۱۳۹۰ - ۱۶:۵۸

کفاشیان:رئیس‌جمهور هم می‌شوم!

من الان به این نتیجه رسیده‌ام اگر آقای بوق (!) بخواهد رئیس فدراسیون فوتبال شود، حالا چه این‌طرفی باشد چه آن‌طرفی، خندان باشد یا گریان، حداقل معاون اجرایی‌ها را خودش انتخاب کند.
کد خبر : ۳۶۶۴۳

به گزارش صراط به نقل از مشرق،  علی کفاشیان می‌گوید در فدراسیون فوتبال فهمیده یا باید دروغ بگوید یا موج‌سواری کند.
1- بدون قرار قبلی و بدون تعیین زمانی، در روی پیست تارتان مجموعه انقلاب رودررو می‌شوم. با یک حرکت بدن می‌خواهد از دستمان فرار کند اما خودش می‌ایستد و صحبت می‌کند از این دیدار ناگهانی.
2- با او هم‌قطار می‌شویم، روی پیست. اولین‌بار است رئیس را این‌قدر منتقد می‌بینیم. از همان اول شروع می‌کند به انتقاد، حرف‌هایی که به دل می‌نشیند. عرض و طول پیست را می‌رویم و می‌آییم، رئیس نفس‌نفس‌زنان از فوتبال می‌گوید و از ساختار آن. احساس می‌کنیم دیر داریم این حرف‌ها را می‌زنیم، شاید نزدیک به دو سال. مصاحبه‌ای از آب درمی‌آید که شاید مانند آن را از رئیس کم دیده بودیم. صحبت‌های جدی درباره ساختار فوتبال ایران و مشکل اصلی‌اش، در واپسین ماه‌ها. در  گفت‌وگوی خبر با او رئیس اعتراف می‌کند دیر پخته شده، در این روزهایی که دارد ریاستش به سر می‌رسد.
* (روی پیست در حالی که با رئیس مشغول دویدن هستیم و هر سه نفس‌نفس می‌زنیم) دل شما پر است انگار.
نه؛ ببین، شما یک دفعه ما را می‌زنید.
* (کنار پیست یکی ایستاد و داد می‌زند آقای کفاشیان عقب نمانی از دسته‌ات) البته انتقاد چیز بدی نیست؛ قبول دارید؟
من اصلاً نمی‌گویم از من انتقاد نکنید یا بد ننویسید. ببینید، بالاخره انتقاد چیز خوبی است. همین متلک‌ها هم بد نیست. یک وقتی واقعاً قشنگ است و به کار می‌آید. همین الان تلویزیون از بنده طنز ساخته؛ چه ایرادی دارد؟ مردم می‌بینند و می‌خندند. اصلاً من گفتم چرا ساختید؟ تمام حرف من این است که وقتی نیاز به حمایت از فوتبال است، حمایت کنید. نه به خاطر علی کفاشیان، به خاطر فوتبال. نگویید کفاشیان کیست؟ بگویید که فوتبال چطور خوب می‌شود. اگر واقعاً با افتادن من فوتبال خوب می‌شود، من را بیندازید اما اگر فکر می‌کنید باید بالا بروم و بمانم، من را بالا ببرید. تمام حرف من این است.
*ما آمده‌ایم تا با هم خیلی جدی حرف بزنیم. درباره این سه سال و اندی. ولی الان که فکر می‌کنیم می‌بینیم برای شما همه‌چیز خیلی بد آمد.
بله، دقیقاً.
*4 تیم شما شکست خوردند در این یک سال گذشته، شاید هم یک سال و چند ماه.
ببینید تمام حرف من این است. مگر قبلی‌ها خیلی خوب نتیجه گرفتند و ما رفتیم جام جهانی و مسابقات مهم که می‌گویید ما نتیجه نگرفته‌ایم.
*ما رفتیم جام جهانی در دوره ریاست قبلی.
این سؤال شما زیاد جای بحث دارد.
*شکست‌های فدراسیون شما خیلی متوالی و پشت سر هم بود. بعد از جوانان، نوجوانان، امید و دو مرحله ناکامی بزرگسالان؛ تیم امید هم آن‌گونه از المپیک حذف شد. شما توان و طاقت مردم را در نظر بگیرید.
ببین همین نوجوانان ما الان دارد خوب کار می‌کند. جوانان هم همین‌طور، با اینکه همین امشب (سه‌شنبه شب) به ویتنام باختیم. بچه‌های خوبی در تیم‌های پایه داریم. بازیکنان زیر 21 سال دارند هول کار می‌کنند. قبول دارم شاید می‌شد کارهای بهتری بکنیم اما باید اعتراف کنم کروش خیلی روی مسائل فنی این تیم‌ها سختگیر است.
*قبلاً کروش زیاد با شما در ارتباط نبود اما ظاهراً الان خیلی به هم نزدیک شده‌اید.
بله، خب من رئیس هستم و خیلی ارتباط داریم. وظیفه ماست که بیاییم امکانات مورد نظر کروش را فراهم کنیم.
*انگار او 11 ایراد اساسی از فوتبال ایران گرفته است.
بله، به خاطر همین قرار گذاشتیم جلسه‌ای بین ایشان و مربیان لیگ برتری برگزار شود که او بیاید درباره مسائل فنی توضیح بدهد.
*ایرادهایی که او می‌گیرد ایراد مدیریتی است یا بیشتر ایراد فنی؟
فنی. نظرات او بیشتر درباره فوتبال و باشگاه‌هاست. او می‌گوید یکی از ایرادهای اصلی فوتبال ما همین 18 تیمی بودن لیگ برتر است. این می‌آید ضربه می‌زند به فوتبال ما. دارد فوتبال ملی را نابود می‌کند چون بازیکنان اغلب در اختیار باشگاه هستند و زیاد با کادر فنی تیم‌ملی سر و کار ندارند. او می‌گوید با این وضعیت فوتبال ملی ما در حال نابودی است. اصرار دارد این مشکل حل شود.
*یعنی باید لیگ را 16 تیمی کنیم؟
بله، نظرش روی 16 تیمی شدن است. برای اینکه بازیکنان زمان بیشتری در اختیار کادرفنی تیم‌ملی باشند. این‌طوری می‌شود کار خوب انجام داد. کیفیت بازیکنان هم بالاتر می‌رود. کروش مثال جالبی می‌زند. دو بازیکن کره‌ای هستند که روی هم 30 کیلومتر در بازی‌های ملی می‌دوند اما الان 4 بازیکن ما روی هم نمی‌توانند 25 کیلومتر بدوند. ایراد فوتبال ما در همین چیزهاست. خدا شاهد است ما باید از نظر فنی بیاییم خیلی مسائل را درست کنیم. متأسفانه سطح سواد کاهش یافته. شما الان ببین سرپرست تیم‌های ما چه اشتباهی می‌کند. نمی‌توانند بفهمند کی دو اخطاره است و نمی‌تواند بازی کند. این نشان می‌دهد سطح سواد پایین است.
*در واقع دانش مدیریتی نداریم؟
بله، این ایراد وجود دارد. ببین زمانی تیم‌های ما قوی می‌شوند که این سطح را بالا ببریم و در رده ملی و باشگاهی هم آنالیزهای خوبی داشته باشیم. اینکه تیم‌ملی ما برود جام جهانی و یک بار در رنکینگ جهانی بیستم یا نوزدهم شود به درد نمی‌خورد. سطح فوتبال ما بالا می‌رود؟ ببینید ما باید سطح فوتبال خودمان را در رده‌های مختلف بالا ببریم آن موقع می‌توانیم بگوییم این سطح خوب شده. اینکه یک بار شانسی برویم بالا یا اصلاً با قاطعیت، سطح را بالا نمی‌برد. باید کار اساسی کرد...
*درباره کار اساسی حرف می‌زنید اما نمی‌دانیم اسم فدراسیون شما را کم‌شانس بگذاریم یا ایراد دیگری بگیریم؟
الان که دارد مدیریتم در فدراسیون تمام می‌شود ولی من بد نبودم. یک وظیفه‌ای داشتم و همه کارهایی را که باید کردم. الان هم می‌گویم کارم را انجام دادم. هر رئیسی باید یک‌سری امکانات بیاورد. ما هم برای همه تیم‌ها سعی کردیم امکانات را فراهم کنیم. به هر حال کار خوب هم یک روز می‌آید نتیجه می‌دهد دیگر.
*ببخشید وقتی کار خوب صورت بگیرد، ممکن است انتقاد شود؟ شما حتماً خوب نبوده‌اید که میزان انتقادات بالا رفته.
چه دلیلی دارد که ما فکر کنیم با کوبیدن افراد و انتقاد زیاد، درست می‌شود. ببین متأسفانه این تبدیل شده به یک فرهنگ. باید کمی هم انصاف داشت. من مخالف انتقاد نیستم ولی شما یک فلسفه فکری دارید. می‌گویید اگر طرف برد باید او را بالا ببرید در حالی‌که شاید شما خیلی چیزها را نبینید. اصلاً ببینم من توانایی این را دارم فوتبالی را که در 30 سال خوب بوده، 4ساله خراب کنم و زمین بزنم؟! علی کفاشیان ادامه راه رؤسای قبلی فدراسیون را رفته است. مثلاً آنها شق‌القمر می‌کردند و همه تیم امید را می‌بردند المپیک؟ آنها این کار را می‌کردند و من نتوانستم؟ درباره خودم می‌گویم خواستم کارهای زیربنایی کنم و تا حدی که توانایی داشتم این کار را کردم.
*در این چند سال که رسانه‌ها را رصد می‌کنیم، می‌بینیم ایراد اصلی که به شما می‌گیرند درباره کارنامه‌سازی برای مربیان است. این را قبول دارید؟
یعنی چی؟
*اکبر محمدی را شما کردید سرمربی تیم‌ملی. افاضلی را هم همین‌طور. ابراهیم‌زاده، دایی و قطبی هم در دوره شما سرمربی تیم‌ملی شدند.
ببینید ما باید از داشته‌های داخلی خودمان هم استفاده کنیم. اینها جزو موجودی‌های فوتبال ما هستند دیگر. این‌طوری نیست؟ من می‌خواهم بگویم شما فکر نکنید اگر آقای ایکس بیاید به فوتبال ایران، معجزه می‌کند. همه باید کمک کنند و به نفع فوتبال فعالیت کنند تا بتواند بالا برود. اصلاً منظورم روی یک فرد هم نیست. زمان نیاز داریم و کار و تلاش زیاد، حالا چه علی کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال چه حسن و چه حسین. ولی همه حرفم این است اگر یک رئیس، تیم‌ملی را برد جام جهانی نباید مغرور شود، باید سطح این فوتبال را بالا برد.
*شما دیر به فکر افتادید. شاید کارلوس کروش را 4سال پیش می‌آوردید الان خیلی چیزها تغییر می‌کرد.
من این را قبول دارم. ولی 4سال پیش علی کفاشیان این نبود که الان جلوی شماست.
*پس در روزهای آخر ریاست‌تان به پختگی رسیده‌اید.
بله، من تا پخته شدم ریاستم در فدراسیون سرآمد.
*شما آمدید کار ساختاری بکنید. ببینید الان ما داریم این تفاوت را با گذشته احساس می‌کنیم ولی از بعد فنی...
بله، ما این کارها را کردیم.
*ولی از بعد فنی، بد بودید.
من جایی که باید، کارم را انجام دادم. درست است یا نه؟ انجام دادم یا نه؟!
*شاید آن‌طور که باید نه.
ببین شما نمی‌توانید به من ایراد بگیرید چرا فلان اردو را نگذاشتیم برای تیم‌ملی یا فلان بازی را انجام ندادیم. به قول شما شاید همان اول یک مربی خوب می‌آوردم خیلی چیزها عوض می‌شد اما اگر همان مربی را می‌آوردم و تیم به جام جهانی نمی‌رفت می‌گفتید مربی خوبی بود؟
*ولی شما این کار را نکردید.
علی دوستی تیم نوجوانان را قهرمان آسیا کرد یک‌بار نرفت دیدید چه برخوردی با او کردید؟ آن‌وقت که تیم را برد جام جهانی خیلی مربی خوبی بود ولی این‌بار که نتوانست مربی بدی شد؟
*شما مسائل را قاطی می‌کنید. اصلاً چه ایرادی دارد بگوییم بد بود. چه ایرادی دارد مربی بخواهد از نظر فنی خود بالاتر برد؟ ولی این حرف شما را تا حدودی می‌پذیریم.
عزیزم، همین. فوتبال ما همین است، شما اشتباه نکنید. شما بچه‌هایی هستید که شاید خارج از خبرنگاری، وقتی تیم محبوب‌تان بالا نرود عصبانی شوید ولی من می‌گویم درست فکر کنید. همان مربی که تیمش را برد بالا بهترین بود ولی وقتی تیمش افتاد، بدترین شد؟
*اولاً هیچ‌وقت ما نگفتیم دوستی بدترین بود و درک کردیم تیم او در دومین تورنمنت آسیایی چه شرایطی داشت از نظر سنی ولی ما داریم درباره یک معادله ساده بحث می‌کنیم. اصلاً مگر می‌شود در پس هر انتقادی چنین مواردی مطرح نشود؟
بله (در این لحظه مربی تمرینی علی کفاشیان از آن سوی پیست چیزهایی را می‌گوید، وقت ورزش ما را گرفتید که کفاشیان هم جواب می‌دهد، من که بریدم این‌قدر حرف زدم.)
*معلم شماست یا مربی‌تان آقای منصوری؟
 (خنده) استاد ماست ولی خشن هم هست. (رو به استاد کفاشیان می‌گوییم داریم درباره ساختار فوتبال ایران حرف می‌زنیم و وقت او را می‌گیریم که از آن سوی پیست جواب می‌دهد الان داریم ورزش می‌کنیم.)
* (دوباره به مصاحبه برمی‌گردیم) حاج آقا حرف ما این است که انتقاد یک چیز عادی است.
من حرف شما را قبول دارم و روی چشم می‌گذارم ولی شما هم باید بگویید چرا دوستی که خوب بود بعد از یک ناکامی بد شد. در همان مقدماتی جام جهانی، اگر عربستان در آزادی به ما گل نمی‌زد یا اینکه در دقایق آخر از کره جنوبی گل نمی‌خوردیم، چه می‌شد؟ (در این لحظه رئیس می‌گوید بروم نرمش کنم و دوش بگیرم، بعد همدیگر را در آکادمی فوتبال می‌بینیم.)
***
بخش دوم مصاحبه در هتل آکادمی شروع می‌شود، در اتاقی که علی کفاشیان نشسته در کنار ما و میوه می‌خورد. او با خنده حرف‌هایش را آغاز می‌کند: «شما بچه‌های خوبی هستید ولی عقل کمتر در کار شما دیده می‌شود.» (خنده با صدای بلند)
*داشتید خیلی خوب حرف می‌زدید.
اصلاً کی گفته به شما که با من مصاحبه کنید؟ (خنده)
*جزو معدود دفعات بود که از ساختار فوتبال ایران و سیستمی که وجود دارد، حرف می‌زدیم. البته جدی هم حرف زدیم که این خیلی خوب بود.
من می‌گویم حق را در نظر بگیرید، این خیلی خوب است. باشد، این‌همه گفتید برو، من می‌روم. می‌گویم الان بگردید دنبال یک رئیس خوب. من دیگر دوست ندارم در این فوتبال باشم ولی به شما یک نصیحتی دارم که گول نخورید. دنبال این نروید که دوباره گرفتار شوید و فوتبال کشور دوباره پیشرفت نکند.
*یک بار گول خوردیم شما آمدید، دیگر گول نمی‌خوریم! (خنده) ولی شاید آقای شهنازی می‌آمد وضعیت کمی فرق می‌کرد.
آمد که، ولی من کاره‌ای نبودم که ایشان رئیس شود یا نه. مگر من نگذاشتم؟ بیشتر تقصیر شماست. اصلاً هر چی دوست دارید بنویسید.
*چیزهایی که درباره 4 سال پیش گفتید جالب بود، به ویژه اینکه اگر کروش را می‌آوردید شاید الان همه‌چیز فرق می‌کرد.
نشد دیگر. من 100 بار حرف حقیقت را گفته‌ام ولی همان حرف را چماق می‌کوبند و می‌زنند تو سر من. صادقانه گفتم قرار نبود من 4 سال پیش بیایم فوتبال. من از کمیته ملی المپیک آمدم. آنجا دبیر بودم، کار خوبی هم داشتم پس نمی‌خواستم بیایم. قرار بود یکی بیاید که آزاد باشد.
*شاید همه‌چیز از سر کلمنته شروع شد.
حالا مسائلی هست که من نمی‌توانم بگویم. من اعتقاد دارم شما احساسی هستید و احساسی رفتار می‌کنید.
*ما هم گاهی منکر این موضوع می‌شویم، نمی‌گویم ولی جایگاهی که شما دارید با ما متفاوت است. شما در هرم قدرت هستید و باید این چیزها را با حرف‌هایتان کنترل کنید.
من می‌گویم در فوتبال از من که گذشت، ولی خدایی اگر یک بازی رفتیم جام جهانی یا نرفتیم را حساب نکنید. نمی‌دانم منظورم را می‌فهمید. کروش یک تفسیر خوبی دارد که من بارها گفته‌ام ولی کسی آن را جدی نگرفته. او اعتقاد دارد در آسیا سه تیم یعنی کره جنوبی، ژاپن و استرالیا اول هستند. ما و تیم‌هایی مثل عربستان یا کره شمالی در رده چهارم هستیم. بقیه هم دارند خودشان را بالا می‌کشند که به ما برسند. روند جام جهانی را نگاه کنید کره، ژاپن و استرالیا اکثراً رفته‌اند و اقلاً نرفته‌اند، در حالی که ما اقلاً رفته‌ایم و اکثراً نرفته‌ایم. این نشان می‌دهد پایه فوتبال آنها قوی است. ما در رده نوجوانان هم اکثراً نرفتیم و مقامی هم نیاورده‌ایم؛ در جوانان هم همین‌طور. تیم امید هم که همش نرفته، پس قبول کنیم بدنه فوتبال ما ضعیف است. این دیگر به من برنمی‌گردد، یا به زمان ریاست علی کفاشیان.
*پس به کی برمی‌گردد؟ ما باید چه کار می‌کردیم؟
باید یک‌سری کارهایی تا الان می‌شد که نشده. عدم سرمایه‌گذاری، دخالت مسئولان، عدم ثبات مدیریت. اینها عواملی هستند که به کار ضربه می‌زند. شما الان باید بیایی دوره‌ای را که رفتیم و نرفتیم نگاه کنید. نباید چون یک‌بار رفتیم جام جهانی فدراسیون را ببری اوج و اگر نرفت، بکوبی زمین. انصافاً اگر ما کره را با افشین قطبی می‌بردیم، چه می‌شد؟ می‌رفتیم جام جهانی. چقدر امکان داشت در همان بازی کره‌شمالی و عربستان، کره ببرد و ما برویم؟ انصافاً چقدر آقایان؟ توپ تا روی خط می‌رفت اما توی دروازه نمی‌رفت. اگر هم تیم‌ملی سال 2010 رفته بود جام جهانی من شق‌القمر نکرده بودم. من همانی هستم که بودم. یعنی همینی که الان هستم.
*شما هدفگذاری نکرده بودید که اگر سال قبل یکی از تیم‌ها موفق شود، یعنی خوب کار کرده‌اید؟
شما ساختاری به فوتبال نگاه کنید.
*صدای شما را داریم. در گوانجگو به ما گفتید اگر یکی از 4 تیم ما موفق باشد، یعنی کار فدراسیون موفقیت‌آمیز بوده است.
بالاخره الان تفسیرهایی می‌شود اما اگر بخواهیم خوب تفسیر کنیم ما چه در گوانگ‌ژو و چه در بازی‌های آسیایی به کره و ژاپن باختیم. حتی اگر تیم ما هم می‌برد من می‌گفتم قوی‌تر نبودیم. دارم ساختاری حرف می‌زنم. تمام حرف من این است اگر بازی کره‌جنوبی را با قطبی می‌بردیم و می‌رفتیم جام‌جهانی، شما نباید من را به عرش می‌بردید. من همینی هستم که می‌بینید و اصلاً فرق نکردم. می‌گویم اگر سرمایه‌گذاری کنیم و سطح فوتبال را بالا ببریم، قابل تعریف هستیم. کروش الان به ما می‌گوید لیگ را 16 تیمی کنید. الان تیم‌ها دارند سر و کله می‌شکنند برای فوتبال چون چی... دارند پول می‌گیرند از بازیکن. این درست نیست. چنین ساختاری هم که دست من نیست. باید سیستم فوتبال را درست کنیم. بنده بهترین سرپرست را انتخاب کرده‌ام اما می‌رود آن‌طور سوتی می‌دهد. خدا را شکر همه‌شان هم ادعای فوتبالی‌بودن دارند و می‌گویند تو فوتبالی نیستی. این مشکلات ریشه‌ای ماست دیگر. شما اصلاً این طوری فکر نکنید؛ اگر کفاشیان رفت و رئیس بعدی آمد و تیم را برد جام جهانی هم باورش نکنید. این فوتبال از ریشه مشکل دارد.
*یعنی اگر کروش هم تیم‌ملی را برد جام جهانی، شانسی است؟
کره و ژاپن الان 20، 30 سال است که دارند سرمایه‌گذاری می‌کنند. من با رئیس فدراسیون فوتبال ژاپن حرف زدم می‌گفت ما 160 میلیون تومان بودجه داریم که از این محل‌های مشخص می‌گیرم. از نونهالان تا بزرگسالان فلان قدر بودجه دارند و می‌روند مسابقات مختلف. مربی نتیجه گرفت می‌ماند، نگرفت می‌رود. اصلاً برد و باخت هم برای رئیس تغییری ایجاد نمی‌کند. یعنی کار آنها ساختاری است و دغدغه مالی ندارند اما برای ما این‌طوری است؟ پس باید در فوتبال زیاد کار کنیم چون مشکلات زیادی داریم.
*این را قبول داریم ولی شما برگشتید به عقب و گفتید تکلیف شد باید می‌آمدم.
بله، گفتم.
*بحث همین است. تکلیف شد یعنی چه؟ علی دایی را بعد از حذف تیم‌ملی دیدیم. او می‌گفت شما رفتید از کفاشیان تیتر گرفتید که اگر تکلیف شود دایی را برمی‌دارم. یعنی الان به شما تکلیف شود، رئیس‌جمهور هم می‌شوید؟
آن که به رأی مردم است، نه تکلیف. ولی اگر تکلیف این باشد در انتخابات ریاست جمهوری کاندید شوم، می‌شوم.
*کلاً این تکلیف کردن بحث است.
من که از خانه خاله نیامدم. 30 سال در این ورزش مدیریت کرده‌ام. هیچ‌وقت دوست نداشتم این حرف‌ها را بزنم ولی من مدیریت ورزشی‌ای او سی را گذراندم که فقط 5 نفر از یوفا در آن بودند. فوق‌لیسانسم مدیریت المپیک بود و تز من همین الان هست که حدود 70 صفحه درباره اسپانسر، یارانه و درآمدزایی نوشتم چون رشته‌ام اقتصاد بود. 4 سال در کمیته ملی المپیک کار کردم. در سازمان تربیت بدنی هم معاون بودم. این تجربه مدیریت نیست؟ یک سؤال دارم از شما؛ آن آدمی که می‌آید به زمین چمن آب بدهد باید فوتبالی باشد؟
*نمی‌گوییم رئیس هم باید باشد.
من اگر مربیگری می‌کردم کار غلطی بود ولی من مدیریت فوتبال می‌کنم و باید بهترین مربی را بیاورم. مثلاً اصلاً خوب نیست مدیر یا رئیس یک بیمارستان پزشک باشد. به نظرم نباید باشد چون کارش مدیریت است.
*ولی بد نیست از آن چیزی بداند ولی شما مدیریت بحران بودید. علی کفاشیان در بحران به فوتبال ایران آمد.
آخر در کشور ما که اصلاً مدیریت بحران تعریفی ندارد چون همیشه منحنی بالا و پایین است. ولی اینکه مدیر با سازوکار خودش بحران را حل کند، بحث دیگری است. من می‌خواستم از فدراسیون فوتبال بروم اما دیدم اگر بروم فوتبال ایران ضربه می‌خورد. گفتم باید مدیریت ثبات داشته باشد چون این به آینده فوتبال کمک می‌کند ولی اگر من می‌رفتم دوباره چه می‌شد؟ ایستادم که همه بتوانند جدی‌تر به انتخابات بعدی فکر کنند و به اینکه رئیس بعدی بیاید باید 4 سال همه‌چیز را تخته کنند و با رئیس کار کنند. الان دارد وضعیت بهتر می‌شود. اسپانسرها سراغ ما می‌آیند و الان همه‌چیز کمی بهتر شده است.
*به خاطر اینکه 70، 80 هزار نفر به آزادی می‌روند.
ولی اگر خدای ناکرده در این شرایط ببازیم می‌افتیم در بحران. بعد از جام جهانی ما در بحران بودیم و هی خواستیم بالا بیاییم که نشد. کار در این شرایط سخت است. مگر یک مدیرعامل یا رئیس در این شرایط چقدر طاقت دارد. یک رئیس برای انجام کار انگیزه می‌خواهد. من نه انگیزه مادی داشتم و نه انگیزه سیاسی. نه به پول فکر کردم و نه چیز دیگر. نرفتم برای خودم خانه‌ای بسازم که بعد از 4 سال که کارم تمام شد بروم در آن. من قبل از این بیشتر دوومیدانی را می‌شناختم اما دیده بودم مردم چقدر فوتبال را دوست دارند. وقتی معاون سازمان شدم دیدم برای مردم ورزش یعنی فوتبال. در کمیته ملی المپیک هم که دیدم واقعاً فوتبال همه‌چیز است. بعد هم رفتم در فدراسیون دیدم توقعاتی که بیرون وجود دارد، چیزی نیست. اینجا کار واقعاً سخت است. بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم باید یا دروغ بگویم یا روی یک برد موج‌سواری کنم. دیدم از این عادت‌ها هم ندارم و فقط باید بنشینم و کارهای جاری را انجام دهم و هرجا شد مربی بهتر بیاوریم. این را هم قبول دارم شاید فلان‌جا حسن و حسین را می‌گذاشتیم مربی، بهتر نتیجه می‌گرفتیم.
*ما همچنان نقد داریم به انتخاب مربیان شما.
درست مثل مدرسه که سخت‌ترین کار نوشتن اسم بچه‌هاست! (خنده)
*ما یک روندی نداشتیم. یعنی نمی‌دانستیم کی را برای چی بیاوریم، برعکس ژاپن، کره و... درواقع ما بیشتر شبیه عربستانی‌ها عمل کردیم.
ولی ما مثل آنها نبودیم.
*پس بدتر بودیم!
نمی‌خواهم بحث‌هایی باز شود. بگذارد این ماه‌‌های آخر کاری هم خوب تمام شود و ما با کسی بحثی نداشته باشیم.
*یعنی با معاون‌هایتان؟
حالا...
*الان به نظر می‌رسد شما در چرخه فوتبال نقشی ندارید.
چون مصاحبه نکردم؟ شما دارید دقیقاً برعکس فکر می‌کنید.
*مثلاً شما در سازمان لیگ چه نقشی دارید. اصلاً در جریان امور قرار دارید؟
بله؛ انصافاً در جریان همه‌چیز هستم. در خیلی از موارد از من یادداشت می‌گیرند و با توجه به آن تصمیم می‌گیرند. منتها کلاً الان یک چیزهایی را نمی‌شود گفت.
*مثلاً شما بحث‌های کمیته داوران را دیدید؟
نه؛ خوابم برد اما تعریفش را شنیده‌ام.
*به نظر می‌رسد در این کمیته دارد یک اتفاقاتی می‌افتد.
 (بدون پاسخ)
*اگر شما واقعاً همه امور را در دست داشتید چرا اصلاً پیشنهاد اصلاح اساسنامه را دادید؟
ما داریم درباره الان حرف می‌زنیم. من الان به این نتیجه رسیده‌ام اگر آقای بوق (!) بخواهد رئیس فدراسیون فوتبال شود، حالا چه این‌طرفی باشد چه آن‌طرفی، خندان باشد یا گریان، حداقل معاون اجرایی‌ها را خودش انتخاب کند. مثلاً شما نوشتید فدراسیون فوتبال شده مجمع الجزایر. این بد است ما استقلال کاری دادیم به لیگ آزادی، سازمان لیگ برتر، کمیته فوتبال و بخش‌های دیگر؟ بنده الان هم گفتم رئیس فدراسیون فوتبال بیاید پیشنهاد بدهد به مجمع فدراسیون فوتبال، هرکس که آنها رأی دادند بشود معاون. اگر هم رأی ندادند دوباره آدم دیگری معرفی شود از سوی رئیس.
*قبول دارید الان فدراسیون ما یکدست نیست. مثلاً بعضی از مسئولین حرف‌های جالبی پشت سر هم نمی‌زنند.
ممکن است این صحبت‌ها شود ولی درعمل خیلی فرق می‌کند.
*کلاً یک عده دارند در فدراسیون شما نمایشی کار می‌کنند، درست است؟
من در این‌باره نظری ندارم و حرفی نمی‌زنم.
*الان یکی از نزدیک‌ترین آدم‌ها به شما عباس ترابیان است. قبول دارید او تا حدود زیادی از بازی خارج شده، در حالی‌که کروش را آورد؟ ظاهراً سرمربی تیم‌ملی خواسته تغییراتی در تیمی که وجود دارد ایجاد شود.
نه؛ من این را قبول ندارم. هفته پیش هم با کروش جلسه‌ای داشتم و گفتم هر وقت احساس کردی در بدنه نیاز به تغییرات است بیا حرف بزنیم.
*الان ترابیان کلاً از بازی خارج نشده؟
این استنباطی است که شما می‌کنید.
*پس چه گفته بود؟
گفته بود دلالی همه‌جا هست. من مطمئن هستم که در فدراسیون این‌جور مسائل وجود ندارد.
*ولی به نظر می‌رسید منظور او یک فرد مشخص است و شاید اگر همان مشکلات که می‌گوییم نبود، این حرف را نمی‌زد. (اسم یک نفر از مسئولان را می‌آوریم)
من به هیچ آدمی و مخصوصاً آن آدمی که اسم آوردید، شک ندارم.
*مثلاً دادکان به ما گفته بود شما سالم‌ترین آدم فدراسیون فوتبال هستید. یعنی از بیرون هم هست این چیزها.
ایشان که به من لطف دارد. من همیشه گفتم خود دادکان هم واقعاً آدم سالمی بود که کارش را هم بلد است. به نظرم اگر او می‌ماند و به کارش ادامه می‌داد الان فوتبال بهتر می‌شد.
*زمان‌آبادی هم گفته شما این همیت را دارید که همراه با آقای تاج کنار بکشید تا دادکان بیاید. می‌کنید این کار را؟
وظیفه من اصلاح اساسنامه است. باید آن را اصلاح کنیم و بدهیم مجمع تصویب شود و بعد از آن تاریخ دقیق انتخابات را تعیین کنیم. حالا ممکن است این کار دو سال طول بکشید یا دو ماه.
***
قاطعیت ندارم
*نمی‌خواهیم درباره استقلال کاری شما بحث کنیم اما تنها انتظاری که گاهی از شما می‌رود این است که گاهی قاطعیت داشته باشید. کاری کنید مجموعه‌تان در یک خط حرکت کند.
من قاطع نیستم.
واقعاً؟
قاطع نیستم دیگر!
*این خیلی بد است که مثلاً شما برای حل کردن خدمت سربازی بازیکنان هم از کروش مایه می‌گذارید.
البته کروش علاقه دارد یک‌سری مسائل را خودش پیگیری کند چون به کار علاقه‌مند است. او می‌گوید دو وظیفه دارد یکی درباره فوتبال و یکی درباره بازیکنان که موضوع خدمت هم جزو بازیکنان محسوب می‌شود. او آدمی نیست که موقع برگزاری اردو بیاید و با تعطیلی برود. اتفاقاً وقتی اردو تعطیل است او را پرکارتر می‌بینیم. این واقعاً یک درسی است که کروش به ما و همه می‌دهد.
*ما دیگر سؤالی نداریم. شما حرفی دارید؟
اگر ما طبق میل شما بخواهیم احساساتی کار کنیم، بدبختی‌هایی خواهیم کشید. اعتقاد شما این است که رئیس یک فدراسیون باید تمام فوتبال را ول کند و بچسبد به اینکه تیم را ببرد جام جهانی. این اصلاً تفکر درستی نیست.
*منطق درست در فوتبال ایران همین است.
این‌طوری نیست.
*ولی انصافاً اگر شما تیم‌ملی را می‌بردید جام جهانی الان این‌طوری حرف می‌زدید؟
بله؛ قسم می‌خورم. از من که گذشت اما همچنان می‌گویم شما برای رفتن به جام جهانی نه خیلی آدمی را بالا ببرید و نه خیلی آن را پایین بیاورید.
*دادکان یک حرف جالبی زد. آدم باید با عشق به فوتبال بیاید نه تکلیف.
همیشه باید همین‌طور باشد. چه به عنوان کارمند و چه به عنوان رئیس.
*شما به فوتبال عشق داشتید؟
عشق به مردم داشتم و خدمت به آنها.
***
آنالیز ما با دنیا باید بخواند
قرار است کروش به تمام تیم‌ها نظارت کند و با مربیان جلسات مختلفی داشته باشد. این جلسات می‌تواند روی نوع تمرین تیم‌ها تأثیر‌گذار باشد. به نظر من فوتبال ما زمانی قدرتمند می‌شود که آنالیز تیم‌هایمان با دنیا همخوانی داشته باشد. حالا آنالیز یعنی چه؟ یعنی میزان دویدن، تعداد شوت‌ها، تعداد پاس‌ها و... با تیم‌های دیگر بخواند. فکر کنم حدود 30 آیتم وجود دارد. اگر ما به آنالیز خوبی برسیم شک نکنید پیشرفت می‌کنیم.
انتقاد از استقلال و پرسپولیس
ما واقعاً در لیگ، خیلی فوتبال پایه نداریم. شما حساب کنید چقدر بچه عاشق پرسپولیس هستند. تمام عشق‌شان این است که پرسپولیس تیم پایه داشته باشد بروند آنجا ثبت‌نام کنند. الان این سیستم اصلاً در استقلال و پرسپولیس وجود ندارد، در حالی‌که برای AFC داری اهمیت است. الان ما رفتیم 1900 مدرسه فوتبال پیدا کردیم که زیر نظر ما باشند اما درواقع تنها 30 درصد آنها تحت نظارت فدراسیون کار می‌کنند و بقیه دنبال پول هستند.
تفاوت والیبال و فوتبال
کارلوس کروش بعد از قهرمانی والیبال ایران گفت فوتبال باید از والیبال الگو بگیرد، به نظر من اگر والیبال قدرت گرفته به خاطر این است که پایه‌هایش قوی است. ما هنوز در فوتبال پایه این‌قدر خوب نیستیم. یک موقع اگر یادتان باشد والیبال ما جزو تیم‌های درجه دو و سه آسیا بود. همین چین، کره و ژاپن هیولاهایی محسوب می‌شدند اما فدراسیون آمد روی فوتبال پایه کار کرد. خیلی از این کارها را هم یزدانی رئیس سابق انجام داد.
پسرم اهل این چیزها نیست
عکس پسر من احسان کار شد کنار حامد حدادی چاپ شد. البته شما می‌گویید او با این کار خواسته خودش را در صف مخالفان نشان بدهد ولی اصلاً اهل این چیزها نیست. کاش بود. الان 28 سال دارد، با فوق‌لیسانس اما دنبال اینجور مسائل سیاسی نیست. تنها کارش ورزش است.

نظرات بینندگان
مجید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۴۸ - ۱۶ مهر ۱۳۹۰
۰
۰
کفاشیان هم فهمیده که هرکه به هرکه است 000او فهمیده .................................. 000پسچرا انجا حفظ نکند 0000