صراط: روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود به موضوع اتهامزنیهای اخیر در شبکههای اجتماعی به آیتالله کاشانی پرداخته است.
در این سرمقاله که با عنوان «به نام مصدق، به کام آمریکا!» چاپ شده، به برخی اصلاحطلبان مانند عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت دوم خرداد نیز نهیب زده شده است.
متن کامل این سرمقاله به این شرح است:
مدتی است فیلمی در فضای مجازی دست به دست میشود که با زیرنویسهایش درصدد القاء این نکته است که آیتالله کاشانی به همراه سپهبد فضلالله زاهدی سردسته کودتاچیان 28مرداد بعد از دستگیری مصدق وارد خانه وی شده و با این اقدام، کودتای آمریکائی 28مرداد را تأیید کرده است.
انتشار بخشی از اسناد کودتای 28 مرداد توسط آمریکا در هفته گذشته نیز مستمسکی شده برای کسانی که با این فیلم درصدد سمپاشی علیه نیروهای مذهبی نهضت ملی و شخص آیتالله کاشانی هستند تا به بهانه حمایت از دکتر محمد مصدق، اهداف خود، که کوبیدن آیتالله کاشانی و نیروهای مذهبی مقطع تاریخی نهضت ملی است، را دنبال کنند. این تلاشهای جهتدار هرچند تأثیری در افراد صاحبنظر و اهل مطالعه ندارد ولی ممکن است بعضی از جوانترها و کسانی که اطلاعات لازم را درباره تاریخ نهضتهای ایران به ویژه مقطع قبل از انقلاب اسلامی ندارند را تا حدودی دچار لازم است نکاتی درباره واقعیتهای نهضت ملی گوشزد شود تا زمینه این قبیل شبهات و سوالها برطرف گردد.
نکته اول این است که آیتالله کاشانی که رهبری نیروهای مذهبی را در نهضت ملی شدن صنعت نفت برعهده داشت، یک روحانی ضدانگلیس بود که به دلیل وابستگی رژیم شاه به انگلیس با شاه و درباره نیز مخالفت بود. بعدها که آمریکا به عنوان استعمارگر جدید اقدام به مداخله در امور ایران کرد، آیتالله کاشانی با آمریکا نیز به مخالفت برخاست و اصولاً در مقابل مثلث شوم «انگلیس-آمریکا و دربار سلطنتی پهلوی» قرارد اشت. به همین دلیل بود که بارها تبعید و بازداشت شد و این تبعید و بازداشت و حبس و حصر مربوط به قبل و بعد از دخالت آمریکا در ایران است. به عبارت روشنتر، آیتالله کاشانی مبغوض انگلیس، آمریکا و دربار پهلوی بود.
نکته دوم اینکه دکتر محمد مصدق با آیتالله کاشانی در ضدیت با انگلیس وجه مشترک داشت ولی به آمریکا خوشبین بود و در نهایت نیز چوب همین خوشبینی به آمریکا را خوردو قربانی کودتای آمریکائی 28 مرداد شد. جالب اینکه آیتالله کاشانی طبق اسناد موجود، قبل از کودتا با تکیه بر اطلاعاتی که به دست آورده بود به دکتر مصدق درباره کودتا هشدار داده و او را به اتحاد و همبستگی برای مبارزه و مقابله با کودتای آمریکائی دعوت کرده بود ولی دکتر مصدق خود را مستظهر به حمایت ملت دانست و با بیاعتنائی حاضر نشد دعوت آیتالله کاشانی را بپذیرد و سرانجام دولت وی قربانی کودتای آمریکائی 28 مرداد شد.
نکته سوم اینکه آمریکای کودتاگر اکنون نیز در ادامه تفرقهافکنیهای دهه 30 درصدد دوقطبیکردن جامعه ایرانی است و با مونتاژ فیلم و انتشار گزینشی اسناد کودتای 28 مرداد تلاش میکند آیتالله کاشانی را موافق کودتا و دوستدار شاه قلمداد کند و از این طریق، مدتی دیگر نیروهای سیاسی جامعه ایران را به جان همدیگر بیاندازد و در این مدت اهداف شوم سلطهطلبانه خود را دنبال نماید.
سخنان تیلرسون وزیر امورخارجه ترامپ که همزمان با انتشار گزینشی اسناد کودتای 28مرداد بار دیگر سخن از طمع آمریکا برای مداخله در ایران به میان آورد، و البته با پاسخ کوبنده طیفهای مختلف سیاسی کشور مواجه شد، به روشنی نشان میدهد آمریکا در پی این است که با انتشار آن فیلم جعلی مونتاژ شده و این اسناد گزینشی برای مدتی نیروهای سیاسی ایران را به جان هم بیاندازد تا با فراغت بتواند همان هدفی را دنبال کند که تیلرسون از آن سخن گفته است.
نکته چهارم اینکه متأسفانه بعضی عناصر سیاسی داخلی تحت تأثیر شیطنتهای آمریکا قرار گرفته و با دیدن آن فیلم جعلی و این اسناد گزینشی دچار احساسات مصدقگرایانه شدند و به موضعگیری علیه آیتالله کاشانی روی آرودند. حتی یکی از این افراد که بیش از دیگران احساساتی شده بود گفت حالا که همدستی کاشانی با کودتای 28 مرداد ثابت شده، نام وی را از خیابانی در تهران که به نام اوست بردارید!
تأسف در این است که این قبیل افراد، خود را زیرمجموعه جناح اصلاحات کشور میدانند ولی توجه ندارند که با چنین سخنانی، جناح سیاسی خود را بیاعتبار میکنند. اصلاح طلبان و اصولگرایان در عین حال که اختلاف نظرها و تفاوت سلیقههایی دارند نباید در برابر فریبکاریهای دشمنان قسم خورده ملت به ویژه آمریکا هوشیاری خود را از دست بدهند و فریب دغلکاریهای این شیطان را بخورند. کدام عقل سلیمی حاضر میشود آمریکا را یک منبع موثق بداند و به ادعاهایش اعتماد کند؟ پس با توصیه اکید قرآنی «إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا» چه میکنید؟
و نکته پنجم اینکه به نیروهای اصلاحطلب توصیه میکنیم پیروزیهایی از قبیل آنچه در اتخابات شورای شهر تهران نصیبشان شده آنها را مغرور نکند و به اتخاذ مواضع غیراصولی نکشاند.
عرصه سیاست، نشیب و فرازهای زیادی دارد و فقط کسانی در این عرصه موفق خواهند بود که به توصیه قرآنی «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ» پایبندی نشان دهند. لازمه پایبندی به این توصیه قرآنی این است که هم ملتزم به اخلاق پیروزی باشند، مست قدرت نشوند، بر تواضع و فروتنی در برابر مردم بیافزایند، در آنچه در اطرافشان رخ میدهد با دقت تأمل کنند و در برابر فریبکاریها و دغلکاریهای دشمنان هوشیار باشند. پیروزی واقعی این است، واقعیتی که در دراز مدت میتواند منافع ملی کشور را تأمین کند و دشمنان را برای همیشه ناامید و ناکام نماید.
در این سرمقاله که با عنوان «به نام مصدق، به کام آمریکا!» چاپ شده، به برخی اصلاحطلبان مانند عبدالله رمضانزاده سخنگوی دولت دوم خرداد نیز نهیب زده شده است.
متن کامل این سرمقاله به این شرح است:
مدتی است فیلمی در فضای مجازی دست به دست میشود که با زیرنویسهایش درصدد القاء این نکته است که آیتالله کاشانی به همراه سپهبد فضلالله زاهدی سردسته کودتاچیان 28مرداد بعد از دستگیری مصدق وارد خانه وی شده و با این اقدام، کودتای آمریکائی 28مرداد را تأیید کرده است.
انتشار بخشی از اسناد کودتای 28 مرداد توسط آمریکا در هفته گذشته نیز مستمسکی شده برای کسانی که با این فیلم درصدد سمپاشی علیه نیروهای مذهبی نهضت ملی و شخص آیتالله کاشانی هستند تا به بهانه حمایت از دکتر محمد مصدق، اهداف خود، که کوبیدن آیتالله کاشانی و نیروهای مذهبی مقطع تاریخی نهضت ملی است، را دنبال کنند. این تلاشهای جهتدار هرچند تأثیری در افراد صاحبنظر و اهل مطالعه ندارد ولی ممکن است بعضی از جوانترها و کسانی که اطلاعات لازم را درباره تاریخ نهضتهای ایران به ویژه مقطع قبل از انقلاب اسلامی ندارند را تا حدودی دچار لازم است نکاتی درباره واقعیتهای نهضت ملی گوشزد شود تا زمینه این قبیل شبهات و سوالها برطرف گردد.
نکته اول این است که آیتالله کاشانی که رهبری نیروهای مذهبی را در نهضت ملی شدن صنعت نفت برعهده داشت، یک روحانی ضدانگلیس بود که به دلیل وابستگی رژیم شاه به انگلیس با شاه و درباره نیز مخالفت بود. بعدها که آمریکا به عنوان استعمارگر جدید اقدام به مداخله در امور ایران کرد، آیتالله کاشانی با آمریکا نیز به مخالفت برخاست و اصولاً در مقابل مثلث شوم «انگلیس-آمریکا و دربار سلطنتی پهلوی» قرارد اشت. به همین دلیل بود که بارها تبعید و بازداشت شد و این تبعید و بازداشت و حبس و حصر مربوط به قبل و بعد از دخالت آمریکا در ایران است. به عبارت روشنتر، آیتالله کاشانی مبغوض انگلیس، آمریکا و دربار پهلوی بود.
نکته دوم اینکه دکتر محمد مصدق با آیتالله کاشانی در ضدیت با انگلیس وجه مشترک داشت ولی به آمریکا خوشبین بود و در نهایت نیز چوب همین خوشبینی به آمریکا را خوردو قربانی کودتای آمریکائی 28 مرداد شد. جالب اینکه آیتالله کاشانی طبق اسناد موجود، قبل از کودتا با تکیه بر اطلاعاتی که به دست آورده بود به دکتر مصدق درباره کودتا هشدار داده و او را به اتحاد و همبستگی برای مبارزه و مقابله با کودتای آمریکائی دعوت کرده بود ولی دکتر مصدق خود را مستظهر به حمایت ملت دانست و با بیاعتنائی حاضر نشد دعوت آیتالله کاشانی را بپذیرد و سرانجام دولت وی قربانی کودتای آمریکائی 28 مرداد شد.
نکته سوم اینکه آمریکای کودتاگر اکنون نیز در ادامه تفرقهافکنیهای دهه 30 درصدد دوقطبیکردن جامعه ایرانی است و با مونتاژ فیلم و انتشار گزینشی اسناد کودتای 28 مرداد تلاش میکند آیتالله کاشانی را موافق کودتا و دوستدار شاه قلمداد کند و از این طریق، مدتی دیگر نیروهای سیاسی جامعه ایران را به جان همدیگر بیاندازد و در این مدت اهداف شوم سلطهطلبانه خود را دنبال نماید.
سخنان تیلرسون وزیر امورخارجه ترامپ که همزمان با انتشار گزینشی اسناد کودتای 28مرداد بار دیگر سخن از طمع آمریکا برای مداخله در ایران به میان آورد، و البته با پاسخ کوبنده طیفهای مختلف سیاسی کشور مواجه شد، به روشنی نشان میدهد آمریکا در پی این است که با انتشار آن فیلم جعلی مونتاژ شده و این اسناد گزینشی برای مدتی نیروهای سیاسی ایران را به جان هم بیاندازد تا با فراغت بتواند همان هدفی را دنبال کند که تیلرسون از آن سخن گفته است.
نکته چهارم اینکه متأسفانه بعضی عناصر سیاسی داخلی تحت تأثیر شیطنتهای آمریکا قرار گرفته و با دیدن آن فیلم جعلی و این اسناد گزینشی دچار احساسات مصدقگرایانه شدند و به موضعگیری علیه آیتالله کاشانی روی آرودند. حتی یکی از این افراد که بیش از دیگران احساساتی شده بود گفت حالا که همدستی کاشانی با کودتای 28 مرداد ثابت شده، نام وی را از خیابانی در تهران که به نام اوست بردارید!
تأسف در این است که این قبیل افراد، خود را زیرمجموعه جناح اصلاحات کشور میدانند ولی توجه ندارند که با چنین سخنانی، جناح سیاسی خود را بیاعتبار میکنند. اصلاح طلبان و اصولگرایان در عین حال که اختلاف نظرها و تفاوت سلیقههایی دارند نباید در برابر فریبکاریهای دشمنان قسم خورده ملت به ویژه آمریکا هوشیاری خود را از دست بدهند و فریب دغلکاریهای این شیطان را بخورند. کدام عقل سلیمی حاضر میشود آمریکا را یک منبع موثق بداند و به ادعاهایش اعتماد کند؟ پس با توصیه اکید قرآنی «إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا» چه میکنید؟
و نکته پنجم اینکه به نیروهای اصلاحطلب توصیه میکنیم پیروزیهایی از قبیل آنچه در اتخابات شورای شهر تهران نصیبشان شده آنها را مغرور نکند و به اتخاذ مواضع غیراصولی نکشاند.
عرصه سیاست، نشیب و فرازهای زیادی دارد و فقط کسانی در این عرصه موفق خواهند بود که به توصیه قرآنی «لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُمْ» پایبندی نشان دهند. لازمه پایبندی به این توصیه قرآنی این است که هم ملتزم به اخلاق پیروزی باشند، مست قدرت نشوند، بر تواضع و فروتنی در برابر مردم بیافزایند، در آنچه در اطرافشان رخ میدهد با دقت تأمل کنند و در برابر فریبکاریها و دغلکاریهای دشمنان هوشیار باشند. پیروزی واقعی این است، واقعیتی که در دراز مدت میتواند منافع ملی کشور را تأمین کند و دشمنان را برای همیشه ناامید و ناکام نماید.