به گزارش ایسنا، گرچه این سنت دیرینه به فراموشی سپرده شده است اما هنوز در برخی از نقاط شهر توسط جوانان و نوجوانان برگزار میشود.
نظیر چنین سنتی را در برخی از نقاط کشور نیز البته با کمی تغییر در نحوه اجرا شاهد هستیم. در گزارشی که پیشتر ایسنا بر روی خروجی خود قرار داد به توضیح دقیق این سنت دیرینه ساوجیان اشاره شد که با عنوان " استقبال ساوجیها از عید فطر با المترانی" در 24 تیرماه سال 94 منتشر شد. اما این بار به مقایسه دو رسم "المترانی" ساوهایها و "گرگشو" بوشهریها می پردازیم.
در همین رابطه محمدمهدی کتابدار یک فعال حوزه میراث فرهنگی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا گفت: کودکان و نوجوانان جنوب استان بوشهر از جمله کودکان بندر دیر شب پانزدهم ماه رمضان آئینی با نام «گرگشو» را برگزار می کنند. قدیمیهای بندر خصوصا دشتی ها اعتقاد دارند بخششی که از سوی صاحبخانهها در این شب صورت میگیرد، باعث افزایش رزق و روزی خانواده ها میشود.
وی افزود: در این رسم، ساعتی پس از افطاری سر وصدای بچهها، کوچه ها را در بر می گیرد. آنها شادی کنان میدوند و در خانهها را می کوبند و فریاد می زنند « گرگیشو گرگیشو ... سی فردشو دکله بشو». صاحبخانهها هم با آگاهی از این رسم دیرین از قبل ذرت بوداده را در قابلمهای بزرگ با تخمه و آجیل مخلوط میکنند، شیرینی و شکلات در سینی میریزند و به بچههایی که پشت در خانه شان شعر میخوانند میدهند.
وی ادامه داد: زوجهای جوانی که امسال صاحب اولین فرزند خود شدهاند، با نشاطتر از دیگران با جشن کودکان همراه میشوند و محتویات پذیرایی مانند کشمش، نخود، نقل، نبات، پسته، بادام و انجیر را در کیسههای کوچک ریخته و به کودکان میدهند.
کتابدار بیان کرد: در گرگشو اگر صاحبخانه پذیرایی خوبی از کودکان شعرخوان انجام دهد بچه ها شعار سر میدهند که«خونه گچی، پر همه چی» و اگر چیزی به کودکان ندهد، هلهلهای راه میافتد با این شعار که « خونه گدا، هیچیش ندا»
وی بیان کرد: گرگشو یا گرگیشو را برخی گرهگشا می خوانند، اما هستند پژوهشگرانی که آن را تداوم آیینهای مشابه میدانند که در ایران باستان برای ایزدی به نام «گوش » انجام می شده. گوش در آئین زرتشتی ایزد نگهبان چهارپایان است.
محسن حیدری یکی از مردم شناسانی است که معتقد است ایرانیان باستان در شب هایی که قرص ماه کامل بوده، برای حفاظت از چهارپایانشان، با شعرخوانی جمعی و موسیقی و شادی، به دنبال جلب رضایت گوش یا گوشورون یا گئوش یا گئو یا سیاگالش بودند تا به چهارپایانشان در این شب ها آسیبی نرسد.
وی گفت: داستان اسطوره یا ایزد سیاگالش هم اکنون در بین مردمان تالش و غرب و جنوب غرب دریای مازندران رواج دارد اما ردپای این فرهنگ اساطیری در رسم و شعر مراسم «الم ترانی» در مرکز ایران و شهر ساوه نیز دیده میشود. این سنت کهن مردمان ساوه تا حدود دو دهه پیش در کوچههای محلات قدیمی ساوه در بیست و هفتم ماه رمضان برگزار می شد.
این فعال فرهنگی در ادامه به نحوه برگزاری این سنت در ساوه اشاره کرد و گفت: برگزار کننده این رسم، گروههای چند نفره از کودکان و نوجوانان شهر بودند که با تاریک شدن هوا، به در خانههای همشهریان میرفتند و بانگ سر می دادند که :
اَلِم تِرانیِت میدیم (هی هی)
مارَمِضوُنیِت میدیم (هی هی)
یک خَرِگی خریده ایم (هی هی)
دُمب و گوشِش بُریده ایم (هی هی)
هر چی میزِنیم را نیمیره (هی هی)
یِه چیزِی هادید تا را بِره (هی هی)
کتابدار گفت: در ادامه سرگروه نام یکی از پسرهای صاحبخانه را می برد و مثلا می گفتند:«علی آقا شومایید؟نارنج دست شایید؟ هی هی، از کرموشا میایید؟ یک زنی مقبول می خوایید؟ هی هی، یا ثوواب یا جوواب؟» و بعدصاحبخانه که تا اینجا از شعرخوانی نوجوانان به حیاط و دالان خانه آمده بود، تنقلاتی نظیر تخمه خربزه، انجیر، نخودچی و کشمش و میوه انار از پشت در برای آنها می فرستاد یا به دست سرگروه میداد. در مواردی نیز به شوخی، آب بر سر نوجوانها می ریخت که پاسخ گروه چنین بود: «علی آقا شمایید؟؟ هی هی، چقدره بی وفایید؟؟هی هی.سراغ ما جوونا، با سطل آب میایید؟؟هی هی.
نظیر این رسم که کودکان شبانه به در خانهها بروند و شعر بخوانند، لباس عجیب بپوشند یا قاشقزنی کنند در گوشه و کنار ایران و حتی در غرب مرسوم است اما اشاره به چهارپا و فرزند پسر خانواده در شعر الم ترانی، اشاراتی است که احتمال ریشهدار بودن آیین رمضانی الم ترانی ساوه در تمدنهای پیش از اسلام را تقویت میکند.