طرح دفاع موشکی یادگار عصر جدید از دوران جنگ سرد است. یادگاری با مؤلفههای غیر مشخص! که در فراسوی مرز کشورهای دنیا حضور مییابد و اگرچه ماهیتی دفاعی دارد و گویا از اساس نمیتواند برای حمله مورد استفاده قرار گیرد اما به عنوان عنصری از دو رکن اصلی قدرت هوشمند؛ ابزاری برای پیشبرد قدرت نرم استکبار در کشورهای هدف محسوب میشود.
نکته مهمی که اشخاص زیادی آن را در رابطه با طرح سپر دفاع موشکی نمیدانند، کارایی یا ضریب اطمینان این طرح است.
طرحی که اگرچه سالها از زمان اجرا و توسعه رادارهای آن در جهان میگذرد اما میزان توفیق آن در شرایط پدافندی متفاوت همواره محل مناقشه بوده است.
ظاهر طرح تقریباً ساده است. سیستمهای راداری نصب شده در معدود کشورهای زیر پوشش سپر میتوانند با رصد موشکهای شلیک شده، نسبت به انهدام آنها در جو و یا در فضای اتمسفری اقدام کنند.
اما محتوای طرح سپر دفاع موشکی را باید در دو راهبرد فعالیتهای جاسوسی و تلاش برای پیشبرد قدرت هوشمند ایالات متحده آمریکا ارزیابی کرد.
آمریکا و متحدان اروپاییاش با توسعه سیستم دفاع موشکی در وهله اول قصد دارند پروژههای جاسوسی خود را به پیش ببرند و طرح دفاع موشکی در واقع روپوشی برای اعمال سیستمهای راداری و رهگیر این قدرتها در سرزمینهای مختلف جهان است.
اما اشکال اصلی از آنجا آغاز میشود که همه میدانند رادارهای نصب شده، تمام فعالیتهای تسلیحاتی پیرامونی خود تا شعاع چندین هزار کیلومتر را رصد میکنند.
یک کارشناس مسائل امنیتی در این زمینه در یکی از سایتهای خبری انگلیسی زبان مینویسد: "دستگاههای ردیابی راداری که قرار است در ترکیه نصب شوند، به راحتی میتواند فراتر از محل استقرار خود، آمد و شدهای هوایی را رهگیری و شناسایی کند." و البته نکته مهمتر دیگری نیز که در این رابطه وجود دارد آنست که اگرچه شاید موشکهای ضد موشک سپر دفاع موشکی هیچگاه شلیک نشوند اما رادارهای موضع یافته در کشورهای مختلف جهان که بخش اصلی طرح به شمار میروند، همواره به صورت دینامیک مشغول فعالیت و رصد فعالیتهای پیرامونی خود هستند. و باید در نظر داشت که این فعالیت جاسوسی مورد رضایت هیچ کشوری حتی در میان متحدان آمریکا هم نیست.
در ماجرای ایجاد ایستگاههای راداری سیستم دفاع موشکی در ترکیه، این رسانههای ترک زبان بودند که مسئلهای را مورد اعتراض قرار دادند که شاید هیچیک از مقامات ترک انگیزهای برای شنیدن آن نداشتند.
به گزارش نیویورک تایمز، رسانهها در آنکارا نوشتند که رادارهای نصب شده اطلاعات مختلفی را جمعآوری و در اختیار آمریکا و متحد شماره یک او در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی قرار خواهد داد. اما این مسئله از مقامات دولت عبدالله گل بیپاسخ گذاشته شد.
طرح استقرار سپر دفاع موشکی در کشورهای مقهور سیاستهای آمریکا البته رویکرد مهمتری هم دارد و آن استفاده از نام این طرح به عنوان عنصر مقوّم در پیشبرد قدرت هوشمند است.
به این تعبیر که پذیرفتن میزبانی رادار دفاع ضد موشکی در هر کشوری در وهله اول به معنای گسترده شدن نفوذ تسلیحاتی آمریکاست. نکتهای که آمریکا در اعمال قدرت نرم خود از آن با معنای افزایش قدرت و مقهور بودن هرگونه توان نظامی و تسلیحاتی در مقابل خود سوء استفاده میکند.
این راهبرد دقیقاً در مقابل دو کشور ایران و روسیه نیز به صورت خاص، نمایشی ویژه دارد.
در واقع ایالات متحده با استفاده از بار روانی طرح سپر دفاع موشکی و با سوء استفاده از عدم آگاهی افکار عمومی نسبت به نقصانهای نسبی و مطلق این طرح و اشکالات عمده آن سعی میکند با توسعه کشورهای متقاضی میزبان رادار در این طرح، این مفهوم را در ذهن هر انسانی قرار دهد که "ایالات متحده آمریکا از امکانات تسلیحاتی خاص و غیر قابل دفاعی برخوردار است."
این در حالیستکه سیستم دفاع ضد موشکی اولا در مقابل همه موشکهای هجومی موجود در دنیا آزمایش نشده است. ثانیاً این طرح آمریکایی همواره در مقابل یک پرسش اساسی نیز قرار داشته که نتوانسته است به آن پاسخی قانع کننده دهد.
و آن اینکه شکهای جدی پیرامون کارا بودن این سیستم وجود دارد. شکهایی که دولت ایالات متحده نیز با فرافکنی، بر درستی آنها صحه گذاشته است.
در واقع دولت آمریکا در حالی اصرار به توسعه قرارگاههای راداری دفاع ضد موشکی در برخی نقاط دنیا دارد که به هیچ وجه نتوانسته است به افکار عمومی تحت پوشش سپر دفاع ضد موشکی تضمینی از کارایی این طرح را ارائه کند.
اگر سپر دفاع ضد موشکی کاراست، پس چه دلیلی دارد که بر طبق نوشته یدیعوت آحارونت، رژیم صهیونیستی با اذعان به آسیب پذیری از موشکهای میان برد، به دنبال ایجاد سیستم دفاع ضد موشکی دیگری باشد و اقدام به عاریت این طرح از متحد و حامی اصلی خود یعنی ایالات متحده نکند...؟!
این سوال اساسی همواره آمریکا و متحدانش را واداشته است تا برای تأثیرگذاری قدرت نرم خود، از پاسخگویی به آن طفره رفته و به جای آن سعی کنند تا به افکار عمومی جهان اینطور القا کنند که قدرتی مقهور کننده! در پشت تهدیدات آنها قرار دارد.
در حالیکه اصل ماجرای سپر دفاع ضد موشکی، بیش از آنکه حتی قابلیت آن را داشته باشد که بخواهیم در زمینه اجرایی بودن یا نبودن آن بیندیشیم؛ ابزاری در خدمت پروپاگاندای نرم آمریکاست و کارکرد دیگری ندارد.
نکته مهمی که اشخاص زیادی آن را در رابطه با طرح سپر دفاع موشکی نمیدانند، کارایی یا ضریب اطمینان این طرح است.
طرحی که اگرچه سالها از زمان اجرا و توسعه رادارهای آن در جهان میگذرد اما میزان توفیق آن در شرایط پدافندی متفاوت همواره محل مناقشه بوده است.
ظاهر طرح تقریباً ساده است. سیستمهای راداری نصب شده در معدود کشورهای زیر پوشش سپر میتوانند با رصد موشکهای شلیک شده، نسبت به انهدام آنها در جو و یا در فضای اتمسفری اقدام کنند.
اما محتوای طرح سپر دفاع موشکی را باید در دو راهبرد فعالیتهای جاسوسی و تلاش برای پیشبرد قدرت هوشمند ایالات متحده آمریکا ارزیابی کرد.
آمریکا و متحدان اروپاییاش با توسعه سیستم دفاع موشکی در وهله اول قصد دارند پروژههای جاسوسی خود را به پیش ببرند و طرح دفاع موشکی در واقع روپوشی برای اعمال سیستمهای راداری و رهگیر این قدرتها در سرزمینهای مختلف جهان است.
اما اشکال اصلی از آنجا آغاز میشود که همه میدانند رادارهای نصب شده، تمام فعالیتهای تسلیحاتی پیرامونی خود تا شعاع چندین هزار کیلومتر را رصد میکنند.
یک کارشناس مسائل امنیتی در این زمینه در یکی از سایتهای خبری انگلیسی زبان مینویسد: "دستگاههای ردیابی راداری که قرار است در ترکیه نصب شوند، به راحتی میتواند فراتر از محل استقرار خود، آمد و شدهای هوایی را رهگیری و شناسایی کند." و البته نکته مهمتر دیگری نیز که در این رابطه وجود دارد آنست که اگرچه شاید موشکهای ضد موشک سپر دفاع موشکی هیچگاه شلیک نشوند اما رادارهای موضع یافته در کشورهای مختلف جهان که بخش اصلی طرح به شمار میروند، همواره به صورت دینامیک مشغول فعالیت و رصد فعالیتهای پیرامونی خود هستند. و باید در نظر داشت که این فعالیت جاسوسی مورد رضایت هیچ کشوری حتی در میان متحدان آمریکا هم نیست.
در ماجرای ایجاد ایستگاههای راداری سیستم دفاع موشکی در ترکیه، این رسانههای ترک زبان بودند که مسئلهای را مورد اعتراض قرار دادند که شاید هیچیک از مقامات ترک انگیزهای برای شنیدن آن نداشتند.
به گزارش نیویورک تایمز، رسانهها در آنکارا نوشتند که رادارهای نصب شده اطلاعات مختلفی را جمعآوری و در اختیار آمریکا و متحد شماره یک او در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی قرار خواهد داد. اما این مسئله از مقامات دولت عبدالله گل بیپاسخ گذاشته شد.
طرح استقرار سپر دفاع موشکی در کشورهای مقهور سیاستهای آمریکا البته رویکرد مهمتری هم دارد و آن استفاده از نام این طرح به عنوان عنصر مقوّم در پیشبرد قدرت هوشمند است.
به این تعبیر که پذیرفتن میزبانی رادار دفاع ضد موشکی در هر کشوری در وهله اول به معنای گسترده شدن نفوذ تسلیحاتی آمریکاست. نکتهای که آمریکا در اعمال قدرت نرم خود از آن با معنای افزایش قدرت و مقهور بودن هرگونه توان نظامی و تسلیحاتی در مقابل خود سوء استفاده میکند.
این راهبرد دقیقاً در مقابل دو کشور ایران و روسیه نیز به صورت خاص، نمایشی ویژه دارد.
در واقع ایالات متحده با استفاده از بار روانی طرح سپر دفاع موشکی و با سوء استفاده از عدم آگاهی افکار عمومی نسبت به نقصانهای نسبی و مطلق این طرح و اشکالات عمده آن سعی میکند با توسعه کشورهای متقاضی میزبان رادار در این طرح، این مفهوم را در ذهن هر انسانی قرار دهد که "ایالات متحده آمریکا از امکانات تسلیحاتی خاص و غیر قابل دفاعی برخوردار است."
این در حالیستکه سیستم دفاع ضد موشکی اولا در مقابل همه موشکهای هجومی موجود در دنیا آزمایش نشده است. ثانیاً این طرح آمریکایی همواره در مقابل یک پرسش اساسی نیز قرار داشته که نتوانسته است به آن پاسخی قانع کننده دهد.
و آن اینکه شکهای جدی پیرامون کارا بودن این سیستم وجود دارد. شکهایی که دولت ایالات متحده نیز با فرافکنی، بر درستی آنها صحه گذاشته است.
در واقع دولت آمریکا در حالی اصرار به توسعه قرارگاههای راداری دفاع ضد موشکی در برخی نقاط دنیا دارد که به هیچ وجه نتوانسته است به افکار عمومی تحت پوشش سپر دفاع ضد موشکی تضمینی از کارایی این طرح را ارائه کند.
اگر سپر دفاع ضد موشکی کاراست، پس چه دلیلی دارد که بر طبق نوشته یدیعوت آحارونت، رژیم صهیونیستی با اذعان به آسیب پذیری از موشکهای میان برد، به دنبال ایجاد سیستم دفاع ضد موشکی دیگری باشد و اقدام به عاریت این طرح از متحد و حامی اصلی خود یعنی ایالات متحده نکند...؟!
این سوال اساسی همواره آمریکا و متحدانش را واداشته است تا برای تأثیرگذاری قدرت نرم خود، از پاسخگویی به آن طفره رفته و به جای آن سعی کنند تا به افکار عمومی جهان اینطور القا کنند که قدرتی مقهور کننده! در پشت تهدیدات آنها قرار دارد.
در حالیکه اصل ماجرای سپر دفاع ضد موشکی، بیش از آنکه حتی قابلیت آن را داشته باشد که بخواهیم در زمینه اجرایی بودن یا نبودن آن بیندیشیم؛ ابزاری در خدمت پروپاگاندای نرم آمریکاست و کارکرد دیگری ندارد.