صراط: برادر کاظم اخوان یکی از دیپلمات های ربوده شده در لبنان به مناسبت سی و پنجمین سالگرد ربایش این چهار دیپلمات نامه ای را نوشته است.
به گزارش تسنیم, چهاردهم تیر سال 1361، اتومبیل هیئت نمایندگی دیپلماتیک کشور حین ورود به شهر بیروت و در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی توسط مزدوران حزب فالانژ لبنان متوقف شده و چهار سرنشین خودرو مزبور به رغم مصونیت دیپلماتیک – توسط آدمربایان دستنشانده رژیم تروریستی به گروگان گرفته شدند.
در این آدم ربایی سردار احمد متوسلیان وابسته نظامی سفارت ایران در بیروت، سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در بیروت، تقی رستگار مقدم کارمند سفارت ایران و کاظم اخوان عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی به اسارت درآمدند و طی اخباری رسمی و غیر رسمی بعدا تحویل رژیم صهیونیستی داده شدند. دقایقی بعد از ربوده شدن احمد متوسلیان و همراهانش، رادیو اسرائیل اعلام میکند: ژنرال احمد متوسلیان، طراح عملیات فتح المبین و بیت المقدس، در پست بازرسی «برباره» به اسارت گرفته شد. حالا با گذشت 34 سال از این واقعه هنوز اطلاعی از زنده بودن یا شهادت آنان به طور کامل در دسترس نیست.
حال به مناسبت سی و پنجمین سالگرد ربایش این چهار دیپلمات, حسن اخوان برادر کاظم اخوان خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی که در اینگروگان ربوده شده نامهای را نوشته که در ادامه میآید:
به نام داننده همه رازها
هزار وعده خوبان یکی وفا نکند
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمیبینم
مدارا میکنم با درد چون درمان نمییابم
تحمل میکنم با زخم چون مرهم نمیبینم
(سعدی)
خردادماه سال گذشته بود که جناب آقای سردار دهقان وزیر محترم دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در رسانه ها اعلام کردند سردار احمد متوسلیان و 3 دیپلمات دیگر ایرانی( سید محسن موسوی،تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان) زنده و در اسارت رژیم صهیونیستی هستند"! همچنین سردار محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده وقت سپاه در زمان ربوده شدن این عزیزان، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود، وعده داد "به زودی خبرهای خوشی از این سردار شجاع و دلیر خواهد رسید." که این اخبار بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت، البته در همان زمان سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری خود از این موضوع اظهار بی اطلاعی کرد.
قبل از هر چیز شاید لازم باشد معنای کلمه بزودی را یاد آوری کنیم در لغتنامه دهخدا بزودی به معنای سریع، سریعاً، بعجلت و شتاب است. وقتی میگوئیم بزودی وجود حالتی یا رویداد واقعهای را بهطور قطعی در زمان حال یا آیندهٔ نزدیک وعده می دهیم . اکنون بیش از یکسال از آن زمان سپری شده است و اینک در آستانه سالگرد ربوده شدن این عزیزان قرار داریم ؛ اما با وجود وعده و وعیدها چنین نشد و در بر همان پاشنه وعده های بی سرانجام سی وپنج سال گذشته می چرخد، ازکسانی که وعدههایی دادند مییخواهیم که به وعدههاییشان عمل کنند.
آیا پس از 35سال هنوز زمان عمل به وعدهها نرسیده است. بیش از ربع قرن میگذرد ، وظیفه کیست که وعدههایشان را به آنان گوشزد کند و بپرسد که آقای مسئول چه شد آن وعده و وعیدها و خبرهای خوش؟ ما در طی این سال ها به سردواندنها و وعده سرخرمندادنهای مدام و در نهایت به جایی نرسیدن عادت کرده ایم آیا از خود پرسیده ایم که چرا در کشور ما به راحتی وعده داده می شود ؟چون آنانی که وعده می دهند هیچگاه مواخذه کننده ای را هم در مقابل خود نخواهند دید .کافی است در سی و پنج سال گذشته به رسانه ها نگاه کنید مدنیت یک شاخصهاش همین پرسشگری است و در لغتنامه دهخدا مسئول چنین معنا شده کسی که از وی سؤال کنند. سؤال شده . پرسیده شده . پرسش شده. معنایی که سال ها فراموش شده است.
متاسفانه رسانه های ما که در اطلاعرسانی وعدههای مسئولان گوی سبقت را از یکدیگر میربایند، اما در پیگیری این وعدهها و پرسش از تحقق آنها اشتیاق چندانی ندارند شاید ما هم در ناخودآگاهمان عادت کردیم که وعده و وعیدها یا محقق نمیشود یا آنقدر در هزارتوی بازی های سیاسی این دولت و آن دولت و این مسئول و آن مسئول خواهد ماند و هرگز عملی نمی شود آدمی در شگفت میماند که عده ای چگونه این چنین بیپروا وعده و وعید می دهند.
آیا مسئولین می دانند از آن روز که وعده کردند، خانواده ها روز و شب را می شمارند؟!
چرا کسی صدای ما را نمی شنود ؛ داستان ما در 35سال گذشته داستان نشنیدنهاست، زیرا در فضایی که به راحتی میتوان وعده و وعید داد چه نیازی است به شنیدن؟ شنیدنی هم اگر هست فقط برای شنیدن آن چیزی است که منتظر شنیدنش هستند ، نه شنیدن آنچه میتوان شنید یا باید تلاش کرد تا شنید.
اکنون بعد از سالها فرصت و فاصله تاریخى کافى براى نقد منصفانه عملکرد دولتها در تعیین سرنوشت 4شهروند جمهوری اسللامی به دستآمده است تا در کنار تجلیل از آن عزیزان سفر کرده، که حق بزرگى بر گردن ما دارند، کارنامه دولت ها را سنجیده و تحلیل کنیم.دولت های گذشته اقداماتی هرچند به ظاهر و خنثی انجام میدادند، اما دولت تدبیر و امید در چهار سال گذشته از انگیزه وتمایل موثری برای به سرانجام رساندن سرنوشت دیپلمات های ربوده شده ایرانی برخوردار نبوده ، دچار نوعی انفعال و مسئولیت گریزی شده است. سوال اساسی این است چرا دولت یازدهم تمایلی از خود نشان نمی دهد؟ چرا ما همچون سی و پنج سال گذشته در شرایط ابهام و سرگردانی و بلا تکلیفی قرار داریم ؟ حداقل برای یک بار هم که شده بیاید با خانواده ها خیلى شفاف، خاص و اختصاصى صحبت کنید، گویی اصلا امکان درک دنیای درون خانواده ها برای مسئولین ما در این خصوص هنوز پس از بیش از ربع قرن فراهم نشده است!چرا آنان توانایی درک و لمس درد و فشار و ناراحتی درون خانواده ها را ندارند؟ شاید وقت آن رسیده که پس از سالها آنان را درک کنید!
اگر ذات دلمشغولی و نگرانیهای آنان را نپذیریم، واقعیتی انکارناپذیر را نادیده گرفتهایم که نه به نفع جامعه و نه فضای روانی و سرمایه اجتماعیمان است انتظاری که بهلحاظ شغلی و حرفه ای از مسئولین می رود ، آیا امکانی برای درک ما و حال بدما را ندارند، یا نمیخواهیم داشته باشند؟ از همه بدتر افکار عمومی هم گویی عادت کرده باشد، به راحتی میگذرد و می گذرد!
در ابتدای دولت تدبیر و امید طی نامه ای عنوان آقای دکتر روحانی ریاست محترم جمهوری تاکید کردیم که شما فرمودید مردم صداقت می خواهند، ما نیز پس از گذشت بیش از سه دهه فقط صداقت می خواهیم، مراجع مختلف و مسئولین پرونده در دولتهای گذشته فاقد رویکرد همگون و هماهنگ در ارتباط با پیگیری پرونده بودهاند. و همین امر موجب شده ما همچنان در برزخ قرار داشته باشیم. الگو های مورد پیگیری همچنان به شکل قطعه های پراکنده هستند که نمی توانیم این قطعهها را به شکل معنی داری در یک پازل کنار هم قرار دهیم و این روند همچنان ادامه دارد. و درنامه دیگری برای آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه نوشتیم که دولتها آمده اند و رفته اند تا کنون سیاست دولتهای پیشین در روشن نمودن سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده ایرانی در لبنان موفق نبوده است، ضمن ارج نهادن به تمامی تلاشهایی که صورت گرفته است چنین شرایطی نه در شأن دولتمردان است و نه در شأن شهروندان ایرانی است.
ما راز غم خویش به بیگانه نگفتیم
طغیان غمت کرد عیان راز نهان را
حسن اخوان
برادر کاظم اخوان خبرنگار ربوده شده ایرانی در لبنان
به گزارش تسنیم, چهاردهم تیر سال 1361، اتومبیل هیئت نمایندگی دیپلماتیک کشور حین ورود به شهر بیروت و در هنگام عبور از پست ایست و بازرسی توسط مزدوران حزب فالانژ لبنان متوقف شده و چهار سرنشین خودرو مزبور به رغم مصونیت دیپلماتیک – توسط آدمربایان دستنشانده رژیم تروریستی به گروگان گرفته شدند.
در این آدم ربایی سردار احمد متوسلیان وابسته نظامی سفارت ایران در بیروت، سید محسن موسوی کاردار سفارت ایران در بیروت، تقی رستگار مقدم کارمند سفارت ایران و کاظم اخوان عکاس خبرگزاری جمهوری اسلامی به اسارت درآمدند و طی اخباری رسمی و غیر رسمی بعدا تحویل رژیم صهیونیستی داده شدند. دقایقی بعد از ربوده شدن احمد متوسلیان و همراهانش، رادیو اسرائیل اعلام میکند: ژنرال احمد متوسلیان، طراح عملیات فتح المبین و بیت المقدس، در پست بازرسی «برباره» به اسارت گرفته شد. حالا با گذشت 34 سال از این واقعه هنوز اطلاعی از زنده بودن یا شهادت آنان به طور کامل در دسترس نیست.
حال به مناسبت سی و پنجمین سالگرد ربایش این چهار دیپلمات, حسن اخوان برادر کاظم اخوان خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی که در اینگروگان ربوده شده نامهای را نوشته که در ادامه میآید:
به نام داننده همه رازها
هزار وعده خوبان یکی وفا نکند
مرا رازیست اندر دل به خون دیده پرورده
ولیکن با که گویم راز چون محرم نمیبینم
مدارا میکنم با درد چون درمان نمییابم
تحمل میکنم با زخم چون مرهم نمیبینم
(سعدی)
خردادماه سال گذشته بود که جناب آقای سردار دهقان وزیر محترم دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در رسانه ها اعلام کردند سردار احمد متوسلیان و 3 دیپلمات دیگر ایرانی( سید محسن موسوی،تقی رستگار مقدم و کاظم اخوان) زنده و در اسارت رژیم صهیونیستی هستند"! همچنین سردار محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام و فرمانده وقت سپاه در زمان ربوده شدن این عزیزان، با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام خود، وعده داد "به زودی خبرهای خوشی از این سردار شجاع و دلیر خواهد رسید." که این اخبار بازتاب گسترده ای در رسانه ها داشت، البته در همان زمان سخنگوی وزارت امور خارجه در نشست خبری خود از این موضوع اظهار بی اطلاعی کرد.
قبل از هر چیز شاید لازم باشد معنای کلمه بزودی را یاد آوری کنیم در لغتنامه دهخدا بزودی به معنای سریع، سریعاً، بعجلت و شتاب است. وقتی میگوئیم بزودی وجود حالتی یا رویداد واقعهای را بهطور قطعی در زمان حال یا آیندهٔ نزدیک وعده می دهیم . اکنون بیش از یکسال از آن زمان سپری شده است و اینک در آستانه سالگرد ربوده شدن این عزیزان قرار داریم ؛ اما با وجود وعده و وعیدها چنین نشد و در بر همان پاشنه وعده های بی سرانجام سی وپنج سال گذشته می چرخد، ازکسانی که وعدههایی دادند مییخواهیم که به وعدههاییشان عمل کنند.
آیا پس از 35سال هنوز زمان عمل به وعدهها نرسیده است. بیش از ربع قرن میگذرد ، وظیفه کیست که وعدههایشان را به آنان گوشزد کند و بپرسد که آقای مسئول چه شد آن وعده و وعیدها و خبرهای خوش؟ ما در طی این سال ها به سردواندنها و وعده سرخرمندادنهای مدام و در نهایت به جایی نرسیدن عادت کرده ایم آیا از خود پرسیده ایم که چرا در کشور ما به راحتی وعده داده می شود ؟چون آنانی که وعده می دهند هیچگاه مواخذه کننده ای را هم در مقابل خود نخواهند دید .کافی است در سی و پنج سال گذشته به رسانه ها نگاه کنید مدنیت یک شاخصهاش همین پرسشگری است و در لغتنامه دهخدا مسئول چنین معنا شده کسی که از وی سؤال کنند. سؤال شده . پرسیده شده . پرسش شده. معنایی که سال ها فراموش شده است.
متاسفانه رسانه های ما که در اطلاعرسانی وعدههای مسئولان گوی سبقت را از یکدیگر میربایند، اما در پیگیری این وعدهها و پرسش از تحقق آنها اشتیاق چندانی ندارند شاید ما هم در ناخودآگاهمان عادت کردیم که وعده و وعیدها یا محقق نمیشود یا آنقدر در هزارتوی بازی های سیاسی این دولت و آن دولت و این مسئول و آن مسئول خواهد ماند و هرگز عملی نمی شود آدمی در شگفت میماند که عده ای چگونه این چنین بیپروا وعده و وعید می دهند.
آیا مسئولین می دانند از آن روز که وعده کردند، خانواده ها روز و شب را می شمارند؟!
چرا کسی صدای ما را نمی شنود ؛ داستان ما در 35سال گذشته داستان نشنیدنهاست، زیرا در فضایی که به راحتی میتوان وعده و وعید داد چه نیازی است به شنیدن؟ شنیدنی هم اگر هست فقط برای شنیدن آن چیزی است که منتظر شنیدنش هستند ، نه شنیدن آنچه میتوان شنید یا باید تلاش کرد تا شنید.
اکنون بعد از سالها فرصت و فاصله تاریخى کافى براى نقد منصفانه عملکرد دولتها در تعیین سرنوشت 4شهروند جمهوری اسللامی به دستآمده است تا در کنار تجلیل از آن عزیزان سفر کرده، که حق بزرگى بر گردن ما دارند، کارنامه دولت ها را سنجیده و تحلیل کنیم.دولت های گذشته اقداماتی هرچند به ظاهر و خنثی انجام میدادند، اما دولت تدبیر و امید در چهار سال گذشته از انگیزه وتمایل موثری برای به سرانجام رساندن سرنوشت دیپلمات های ربوده شده ایرانی برخوردار نبوده ، دچار نوعی انفعال و مسئولیت گریزی شده است. سوال اساسی این است چرا دولت یازدهم تمایلی از خود نشان نمی دهد؟ چرا ما همچون سی و پنج سال گذشته در شرایط ابهام و سرگردانی و بلا تکلیفی قرار داریم ؟ حداقل برای یک بار هم که شده بیاید با خانواده ها خیلى شفاف، خاص و اختصاصى صحبت کنید، گویی اصلا امکان درک دنیای درون خانواده ها برای مسئولین ما در این خصوص هنوز پس از بیش از ربع قرن فراهم نشده است!چرا آنان توانایی درک و لمس درد و فشار و ناراحتی درون خانواده ها را ندارند؟ شاید وقت آن رسیده که پس از سالها آنان را درک کنید!
اگر ذات دلمشغولی و نگرانیهای آنان را نپذیریم، واقعیتی انکارناپذیر را نادیده گرفتهایم که نه به نفع جامعه و نه فضای روانی و سرمایه اجتماعیمان است انتظاری که بهلحاظ شغلی و حرفه ای از مسئولین می رود ، آیا امکانی برای درک ما و حال بدما را ندارند، یا نمیخواهیم داشته باشند؟ از همه بدتر افکار عمومی هم گویی عادت کرده باشد، به راحتی میگذرد و می گذرد!
در ابتدای دولت تدبیر و امید طی نامه ای عنوان آقای دکتر روحانی ریاست محترم جمهوری تاکید کردیم که شما فرمودید مردم صداقت می خواهند، ما نیز پس از گذشت بیش از سه دهه فقط صداقت می خواهیم، مراجع مختلف و مسئولین پرونده در دولتهای گذشته فاقد رویکرد همگون و هماهنگ در ارتباط با پیگیری پرونده بودهاند. و همین امر موجب شده ما همچنان در برزخ قرار داشته باشیم. الگو های مورد پیگیری همچنان به شکل قطعه های پراکنده هستند که نمی توانیم این قطعهها را به شکل معنی داری در یک پازل کنار هم قرار دهیم و این روند همچنان ادامه دارد. و درنامه دیگری برای آقای ظریف وزیر محترم امور خارجه نوشتیم که دولتها آمده اند و رفته اند تا کنون سیاست دولتهای پیشین در روشن نمودن سرنوشت دیپلماتهای ربوده شده ایرانی در لبنان موفق نبوده است، ضمن ارج نهادن به تمامی تلاشهایی که صورت گرفته است چنین شرایطی نه در شأن دولتمردان است و نه در شأن شهروندان ایرانی است.
ما راز غم خویش به بیگانه نگفتیم
طغیان غمت کرد عیان راز نهان را
حسن اخوان
برادر کاظم اخوان خبرنگار ربوده شده ایرانی در لبنان