يعقوب قدسيان، معاون پشتيباني سازمان نظام پرستاري در اظهارات اخيرش اعلام كرده است كه حدود ۱۰ هزار پرستار به علت پايين بودن درآمد اين حرفه در مشاغل ديگري جذب شدهاند و اين تعداد در مقابل رقم ۱۵۰ هزار نفري تعداد كل پرستاران كشور، عدد قابل توجهي است.
البته پرستاري، شغلي است كه تنها با معياريهاي مادي قابل قياس نبوده و ادامه اين شغل بدون عشق امكان پذير نيست و كسي كه اين رشته را از ابتدا ميپذيرد بايد به شرايط آن نيز واقف باشد و عشق پرستاري از بيماران در وجودش موج بزند. اين عشق و علاقه بايد به اندازهاي باشد كه چيزي نتواند به اين راحتيها پرستار را وسوسه كند تا از كار خود دست بكشد. جذب ۱۰ هزار نفر از فارغ التحصيلان رشته پرستاري به شركتهاي تجهيزات پزشكي و دارويي در حالي رخ ميدهد كه دولت بودجه فراواني را براي تحصيل اين افراد در اين رشته اختصاص داده و گرايش فارغ التحصيلان اين رشته به ساير مشاغل در واقع به نوعي هرز رفتن بودجه و سرمايه انساني كشور است.
در اين ميان كنكوريها هنگام انتخاب رشته بايد سختيهاي اين شغل را نيز در نظر بگيرند تا پس از چهار سال تحصيل در اين رشته و استفاده از امكانات دولتي و دانشگاهي به فكر ترك آن و گرايش به سمت ساير مشاغل نيفتند. از سوي ديگر، مديران دولتي نيز بايد در تأمين نيازها و خواستههاي مادي و حقوقي پرستاران اهتمام ويژه داشته باشند و شرايط سخت كاري براي اين قشر را در نظر بگيرند تا انگيزه فعاليت از آنان سلب نشود.
اما متأسفانه به رغم اخباري كه هر از چند گاه در خصوص ارتقاي وضعيت پرستاران، استخدام آنها و واقعي شدن تعرفه خدمات پرستاري، از سوي مديران مختلف وزارت بهداشت به گوش ميرسد، سالها است كه حقوق پرستاران همواره مورد بازبيني و رسيدگي قرار نميگيرد.
شايد تصور اينكه چطور پرستاران از پس كار طاقتفرسا، برخوردهاي نامناسب بيماران و همراهان آنها، شب زندهداريهاي مدام، ناكافي بودن حقوق و مزاياي و شيفتهاي متعدد بر ميآيند، براي همه مردمي كه از دور به پرستاران نگاه ميكنند، عجيب باشد.
البته در كنار اين مصائب بايد انتقال بيماريهاي عفوني و ميكروبي در محيطهاي بيمارستاني از بيمار به پرستار را نيز در نظر گرفت. به رغم همه اينها و با توجه به اينكه شغل پرستاري يكي از سختترين مشاغل در تمام جهان است، متأسفانه در كشور ما سختي كار براي پرستاران محاسبه نميشود و حقوق يك پرستار، كمتر از يك دهم حقوق يك پزشك است. كمي حقوق باعث ميشود كه اين قشر براي تأمين معيشت، مجبور به فعاليت در شيفتهاي پياپي كاري شوند كه با توجه به آسيب زايي پرستاري و اختلالات خواب، تنها چند سال پس از شروع كار، دچار پيري زودرس ميشوند.
معمولاً پرستاران هميشه از سن شناسنامهايشان، بسيار مسنتر جلوه ميكنند و اين به دليل همان سختيهاي كاري است كه در حقوق و مزاياي اين قشر زحمتكش لحاظ نميشود و دولت و مسئولان وزارت بهداشت از هر روشي براي فرار از زير بار مسئوليت، استفاده ميكنند. در اين ميان هم برخي از پرستاران عطاي پرستاري را به لقاي آن ميبخشند تا ادامه سالهاي زندگي خود را دور از اشتغالي جانفرسا بگذرانند. در هر حال دولت و مديران وزارت بهداشت بايد شرايطي را فراهم آورند كه كساني كه به رغم مصائب مختلف پرستاري، اين شغل را انتخاب كردهاند، به حقوق خود برسند و براي تأمين معاش مجبور نشوند چند شيفته كار كنند يا از ادامه اين شغل باز بمانند.
البته پرستاري، شغلي است كه تنها با معياريهاي مادي قابل قياس نبوده و ادامه اين شغل بدون عشق امكان پذير نيست و كسي كه اين رشته را از ابتدا ميپذيرد بايد به شرايط آن نيز واقف باشد و عشق پرستاري از بيماران در وجودش موج بزند. اين عشق و علاقه بايد به اندازهاي باشد كه چيزي نتواند به اين راحتيها پرستار را وسوسه كند تا از كار خود دست بكشد. جذب ۱۰ هزار نفر از فارغ التحصيلان رشته پرستاري به شركتهاي تجهيزات پزشكي و دارويي در حالي رخ ميدهد كه دولت بودجه فراواني را براي تحصيل اين افراد در اين رشته اختصاص داده و گرايش فارغ التحصيلان اين رشته به ساير مشاغل در واقع به نوعي هرز رفتن بودجه و سرمايه انساني كشور است.
در اين ميان كنكوريها هنگام انتخاب رشته بايد سختيهاي اين شغل را نيز در نظر بگيرند تا پس از چهار سال تحصيل در اين رشته و استفاده از امكانات دولتي و دانشگاهي به فكر ترك آن و گرايش به سمت ساير مشاغل نيفتند. از سوي ديگر، مديران دولتي نيز بايد در تأمين نيازها و خواستههاي مادي و حقوقي پرستاران اهتمام ويژه داشته باشند و شرايط سخت كاري براي اين قشر را در نظر بگيرند تا انگيزه فعاليت از آنان سلب نشود.
اما متأسفانه به رغم اخباري كه هر از چند گاه در خصوص ارتقاي وضعيت پرستاران، استخدام آنها و واقعي شدن تعرفه خدمات پرستاري، از سوي مديران مختلف وزارت بهداشت به گوش ميرسد، سالها است كه حقوق پرستاران همواره مورد بازبيني و رسيدگي قرار نميگيرد.
شايد تصور اينكه چطور پرستاران از پس كار طاقتفرسا، برخوردهاي نامناسب بيماران و همراهان آنها، شب زندهداريهاي مدام، ناكافي بودن حقوق و مزاياي و شيفتهاي متعدد بر ميآيند، براي همه مردمي كه از دور به پرستاران نگاه ميكنند، عجيب باشد.
البته در كنار اين مصائب بايد انتقال بيماريهاي عفوني و ميكروبي در محيطهاي بيمارستاني از بيمار به پرستار را نيز در نظر گرفت. به رغم همه اينها و با توجه به اينكه شغل پرستاري يكي از سختترين مشاغل در تمام جهان است، متأسفانه در كشور ما سختي كار براي پرستاران محاسبه نميشود و حقوق يك پرستار، كمتر از يك دهم حقوق يك پزشك است. كمي حقوق باعث ميشود كه اين قشر براي تأمين معيشت، مجبور به فعاليت در شيفتهاي پياپي كاري شوند كه با توجه به آسيب زايي پرستاري و اختلالات خواب، تنها چند سال پس از شروع كار، دچار پيري زودرس ميشوند.
معمولاً پرستاران هميشه از سن شناسنامهايشان، بسيار مسنتر جلوه ميكنند و اين به دليل همان سختيهاي كاري است كه در حقوق و مزاياي اين قشر زحمتكش لحاظ نميشود و دولت و مسئولان وزارت بهداشت از هر روشي براي فرار از زير بار مسئوليت، استفاده ميكنند. در اين ميان هم برخي از پرستاران عطاي پرستاري را به لقاي آن ميبخشند تا ادامه سالهاي زندگي خود را دور از اشتغالي جانفرسا بگذرانند. در هر حال دولت و مديران وزارت بهداشت بايد شرايطي را فراهم آورند كه كساني كه به رغم مصائب مختلف پرستاري، اين شغل را انتخاب كردهاند، به حقوق خود برسند و براي تأمين معاش مجبور نشوند چند شيفته كار كنند يا از ادامه اين شغل باز بمانند.