صراط: روزنامه «رای الیوم» تاسیس سازمان ریاست امنیت کشور در عربستان را آخرین گام مقدماتی برای کنار کشیدن ملک سلمان از راس قدرت خواند.
به گزارش فارس، «عبدالباری عطوان»، نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب و سردبیر روزنامه مستقل رای الیوم در یادداشتی با عنوان « در پشت پرده قدرت در عربستان دقیقا چه می گذرد»، به دلایل و تبعات احتمالی فرمان پادشاه این کشور در ایجاد سازمان امنیتی جدیدی به نام سازمان ریاست امنیت کشور پرداخت.
در این یادداشت آمده است: برای ما و چه بسا برای دیگران دشوار است که از صحت گزارش غربی ها درباره شاه سعودی مطمئن شوند.
رویترز اعلام کرده ملک سلمان بن عبدالعزیز که برای سپری کردن تعطیلاتی احتمالا طولانی در شهر طنجه در شمال مغرب تا 2 روز آینده آماده می شود فایلی تصویری را ضبط کرده که در آن به نفع پسر خود از قدرت کنار می رود و پخش این فایل ممکن است در ماه سپتامبر آتی باشد.
اما آخرین و تازه ترین تصمیمی که پادشاه عربستان پنجشنبه شب گذشته گرفته است، ایجاد یک نهاد امنیتی جدید تحت عنوان «ریاست امنیت کشور» است و تمامی دستگاه امنیتی زیر نظر این سازمان قرار خواهند داشت، این سازمان به طور مستقیم تابع فرمان هیئت وزیران یعنی شخص پادشاه است.
چه بسا تشکیل ریاست امنیتی کشور عربستان آخرین گام مقدماتی برای کنار کشیدن پادشاه این کشور از قدرت باشد.
فرمان پادشاه عربستان برای ایجاد دستگاه امنیتی و الحاق همه دیگر دستگاههای امنیتی به آن از جمله نیروهای ویژه و یگان مبارزه با تروریسم و شعبه تحقیقات به این معناست که همه اختیارات امنیتی مهم از وزارت کشور سلب شده و به یک وزارتخانه پروتکلی تبدیل می شود که ماموریت آن به مسائل مبارزه با جرم و قاچاق مواد مخدر یا دیگر مسائل کیفری مشابه محدود میشود.
درست است که وزارت کشور عربستان به دنبال برکناری محمد بن نایف، ولیعهد مخلوع در دست خاندان نایف بن عبدالعزیز است و برادرزاده وی عبدالعزیز بن سعود بن نایف در این پست منصوب شد تا خشم خاندان نایف پس از برکناری محمد بن نایف از مقام ولایتعهدی و دیگر پستها و همچنین حبس خانگی وی در کاخش در شهر جده که کودتایی بی سر و صدا خوانده شد، فروکش کند، اما این نکته نیز درست است که به دنبال انتقال همه اختیارات امنیتی به نهاد امنیتی تازه تاسیس عربستان ،وزارت کشور دیگر به وزارتخانهای بی تاثیر و بی چنگ و دندان مبدل شده است در حالی که این وزارتخانه مهمترین وزارتخانه در عربستان و سوپاپ اطمینان برای ثبات آن و حضور خاندان حاکم بود.
انتصاب ژنرال عبدالعزیز الهویرینی به عنوان رئیس سازمان جدید امنیت کشور عربستان چه بسا یک اقدام موقت و مقطعی باشد چراکه این ژنرال به عنوان مشاور شاهزاده بن نایف کار کرده و به خوبی از چند و چون کار وزارت کشور مطلع است و شایستگی بالایی در حفظ امنیت کشور و مبارزه با تروریسم دارد و به همین دلیل منبع قابل اعتمادی برای دستگاههای امنیتی آمریکا بوده که با او همکاری می کردند بود.
بنابراین بعید نیست که به محض تکمیل ماموریت جدید الهویرینی در ایجاد سنگ بنای دستگاه امنیتی جدید، او را از منصبش کنار گذارند، بخصوص که گزارشهای تایید نشده ای در مورد حبس خانگی وی پس از برکناری محمد بن نایف مطرح شده است.
ژنرال الهویرینی به حکم اینکه از عامه مردم و نه از خاندان حاکم است خطری برای پادشاه آتی یعنی محمد بن سلمان محسوب نمی شود اما قرابت الهویرینی با شاهزاده بن نایف و پیش از او، پدرش، خاطر پادشاه را آسوده نمی کند.
شاهزاده محمد بن سلمان با توجه به عزل و نصبهایی که در گذشته انجام داده است، معلوم است که تمایل دارد فقط با مردان خود به ویژه در پستهای امنیتی و نظامی حساس همکاری کند و این قضیه در منطقه خاورمیانه که به کودتاها، جنگها، انقلابها و مداخلههای خارجی و بخصوص مداخلههای آمریکا در امور داخلی و خارجی منطقه معروف است، غیرمنتظره محسوب نمی شود.
ما در روزنامه رای الیوم به هیچ وجه اختلاف دیدگاهی با بیشتر نظرات اگر نگوییم کل آنها نداریم که میگوید محمد بن سلمان پس از فرمان تشکیل سازمان امنیتی کشور تلاش کرده است تا همه قدرت در عربستان و نهادهای آن را در دستان خود و طرفدارانش قرار دهد که این اقدام بیسابقه در خاندان حاکم سعودی است.
این در حالی است که عرف مرسوم این بوده که لوای قدرت بر بیشتر اعضای خاندان سعودی گسترانده شده و توازنی در این زمینه حاصل شود اما عربستان امروز متفاوت از عربستانی است که ما آن را میشناختیم و این به معنای بهتر یا بدتر شدن عربستان نیست چراکه ظرف همین چند سال آینده و در سایه جنگهای کنونی عربستان در یمن و چه بسا جنگ آتی عربستان در قطر به این سوال ها پاسخ داده خواهد شد.
در عین حال این تنها برخی از اعضای خاندان و فرزندان عبدالعزیز آل سعود، پادشاه بنیانگذار عربستان وشمار قابل توجهی از نوادگان او نبوده اند که مشمول انزوا و به حاشیه کشیده شدن بودهاند بلکه برخی از فرزندان ملک سلمان که برادران محمد بن سلمان، ولیعهد کنونی عربستان هستند نیز دربرگرفته است.
در این بین، خالد، برادر محمد بن سلمان استثنا شده که اخیرا به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن تعیین شد، اما برادران دیگر او همچون سلطان، عبدالعزیز و فیصل تا به این لحظه در منصبی تعیین نشده و تنها پستهایی به آنها داده شده است که از نظر خودشان و دیگران پستهایی «درجه دو» محسوب می شود.
حتی سرتیپ «حمد العوهلی»، فرمانده گارد پادشاهی که به دوستی با پادشاه و خانواده وی شناخته شده است، از مقام خود برکنار و سهیل المطیری جای وی را گرفت و محمد بن سلمان هم قبلا گفته بود که سهیل المطیری رئیس گارد پادشاهی من در آینده است.
در حال حاضر عربستان طبق پیشبینیهای ما منتظر فقط یک فرمان یا یک اعلامیه است و اینکه مردم صبح یک روز بیدار شوند یا در ساعات پایانی یک شب بشنوند که بیانیهای از دفتر پادشاهی صادر و اعلام شده که پادشاه عربستان به نفع پسرش محمد بن سلمان از قدرت کنار رفته و اعضای خاندان حاکم و کارمندان عالی رتبه، عالمان دینی و شهروندان را دعوت به بیعت با او بیعت می کند و به اعتقاد ما چنین روزی بعید نیست.
آیا این انتقال قدرت به همان راحتی اعلام می شود که در هنگام برکناری دو ولیعهد (شاهزاده مقرن و محمد بن نایف ظرف دو سال گذشته ) اعلام شد؛ ما منجم یا کف بین نیستیم اما هیچ یک از احتمالهای مطرح شده یا بیش تر از آن را بعید نمیدانیم.
به گزارش فارس، «عبدالباری عطوان»، نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب و سردبیر روزنامه مستقل رای الیوم در یادداشتی با عنوان « در پشت پرده قدرت در عربستان دقیقا چه می گذرد»، به دلایل و تبعات احتمالی فرمان پادشاه این کشور در ایجاد سازمان امنیتی جدیدی به نام سازمان ریاست امنیت کشور پرداخت.
در این یادداشت آمده است: برای ما و چه بسا برای دیگران دشوار است که از صحت گزارش غربی ها درباره شاه سعودی مطمئن شوند.
رویترز اعلام کرده ملک سلمان بن عبدالعزیز که برای سپری کردن تعطیلاتی احتمالا طولانی در شهر طنجه در شمال مغرب تا 2 روز آینده آماده می شود فایلی تصویری را ضبط کرده که در آن به نفع پسر خود از قدرت کنار می رود و پخش این فایل ممکن است در ماه سپتامبر آتی باشد.
اما آخرین و تازه ترین تصمیمی که پادشاه عربستان پنجشنبه شب گذشته گرفته است، ایجاد یک نهاد امنیتی جدید تحت عنوان «ریاست امنیت کشور» است و تمامی دستگاه امنیتی زیر نظر این سازمان قرار خواهند داشت، این سازمان به طور مستقیم تابع فرمان هیئت وزیران یعنی شخص پادشاه است.
چه بسا تشکیل ریاست امنیتی کشور عربستان آخرین گام مقدماتی برای کنار کشیدن پادشاه این کشور از قدرت باشد.
فرمان پادشاه عربستان برای ایجاد دستگاه امنیتی و الحاق همه دیگر دستگاههای امنیتی به آن از جمله نیروهای ویژه و یگان مبارزه با تروریسم و شعبه تحقیقات به این معناست که همه اختیارات امنیتی مهم از وزارت کشور سلب شده و به یک وزارتخانه پروتکلی تبدیل می شود که ماموریت آن به مسائل مبارزه با جرم و قاچاق مواد مخدر یا دیگر مسائل کیفری مشابه محدود میشود.
درست است که وزارت کشور عربستان به دنبال برکناری محمد بن نایف، ولیعهد مخلوع در دست خاندان نایف بن عبدالعزیز است و برادرزاده وی عبدالعزیز بن سعود بن نایف در این پست منصوب شد تا خشم خاندان نایف پس از برکناری محمد بن نایف از مقام ولایتعهدی و دیگر پستها و همچنین حبس خانگی وی در کاخش در شهر جده که کودتایی بی سر و صدا خوانده شد، فروکش کند، اما این نکته نیز درست است که به دنبال انتقال همه اختیارات امنیتی به نهاد امنیتی تازه تاسیس عربستان ،وزارت کشور دیگر به وزارتخانهای بی تاثیر و بی چنگ و دندان مبدل شده است در حالی که این وزارتخانه مهمترین وزارتخانه در عربستان و سوپاپ اطمینان برای ثبات آن و حضور خاندان حاکم بود.
انتصاب ژنرال عبدالعزیز الهویرینی به عنوان رئیس سازمان جدید امنیت کشور عربستان چه بسا یک اقدام موقت و مقطعی باشد چراکه این ژنرال به عنوان مشاور شاهزاده بن نایف کار کرده و به خوبی از چند و چون کار وزارت کشور مطلع است و شایستگی بالایی در حفظ امنیت کشور و مبارزه با تروریسم دارد و به همین دلیل منبع قابل اعتمادی برای دستگاههای امنیتی آمریکا بوده که با او همکاری می کردند بود.
بنابراین بعید نیست که به محض تکمیل ماموریت جدید الهویرینی در ایجاد سنگ بنای دستگاه امنیتی جدید، او را از منصبش کنار گذارند، بخصوص که گزارشهای تایید نشده ای در مورد حبس خانگی وی پس از برکناری محمد بن نایف مطرح شده است.
ژنرال الهویرینی به حکم اینکه از عامه مردم و نه از خاندان حاکم است خطری برای پادشاه آتی یعنی محمد بن سلمان محسوب نمی شود اما قرابت الهویرینی با شاهزاده بن نایف و پیش از او، پدرش، خاطر پادشاه را آسوده نمی کند.
شاهزاده محمد بن سلمان با توجه به عزل و نصبهایی که در گذشته انجام داده است، معلوم است که تمایل دارد فقط با مردان خود به ویژه در پستهای امنیتی و نظامی حساس همکاری کند و این قضیه در منطقه خاورمیانه که به کودتاها، جنگها، انقلابها و مداخلههای خارجی و بخصوص مداخلههای آمریکا در امور داخلی و خارجی منطقه معروف است، غیرمنتظره محسوب نمی شود.
ما در روزنامه رای الیوم به هیچ وجه اختلاف دیدگاهی با بیشتر نظرات اگر نگوییم کل آنها نداریم که میگوید محمد بن سلمان پس از فرمان تشکیل سازمان امنیتی کشور تلاش کرده است تا همه قدرت در عربستان و نهادهای آن را در دستان خود و طرفدارانش قرار دهد که این اقدام بیسابقه در خاندان حاکم سعودی است.
این در حالی است که عرف مرسوم این بوده که لوای قدرت بر بیشتر اعضای خاندان سعودی گسترانده شده و توازنی در این زمینه حاصل شود اما عربستان امروز متفاوت از عربستانی است که ما آن را میشناختیم و این به معنای بهتر یا بدتر شدن عربستان نیست چراکه ظرف همین چند سال آینده و در سایه جنگهای کنونی عربستان در یمن و چه بسا جنگ آتی عربستان در قطر به این سوال ها پاسخ داده خواهد شد.
در عین حال این تنها برخی از اعضای خاندان و فرزندان عبدالعزیز آل سعود، پادشاه بنیانگذار عربستان وشمار قابل توجهی از نوادگان او نبوده اند که مشمول انزوا و به حاشیه کشیده شدن بودهاند بلکه برخی از فرزندان ملک سلمان که برادران محمد بن سلمان، ولیعهد کنونی عربستان هستند نیز دربرگرفته است.
در این بین، خالد، برادر محمد بن سلمان استثنا شده که اخیرا به عنوان سفیر عربستان در واشنگتن تعیین شد، اما برادران دیگر او همچون سلطان، عبدالعزیز و فیصل تا به این لحظه در منصبی تعیین نشده و تنها پستهایی به آنها داده شده است که از نظر خودشان و دیگران پستهایی «درجه دو» محسوب می شود.
حتی سرتیپ «حمد العوهلی»، فرمانده گارد پادشاهی که به دوستی با پادشاه و خانواده وی شناخته شده است، از مقام خود برکنار و سهیل المطیری جای وی را گرفت و محمد بن سلمان هم قبلا گفته بود که سهیل المطیری رئیس گارد پادشاهی من در آینده است.
در حال حاضر عربستان طبق پیشبینیهای ما منتظر فقط یک فرمان یا یک اعلامیه است و اینکه مردم صبح یک روز بیدار شوند یا در ساعات پایانی یک شب بشنوند که بیانیهای از دفتر پادشاهی صادر و اعلام شده که پادشاه عربستان به نفع پسرش محمد بن سلمان از قدرت کنار رفته و اعضای خاندان حاکم و کارمندان عالی رتبه، عالمان دینی و شهروندان را دعوت به بیعت با او بیعت می کند و به اعتقاد ما چنین روزی بعید نیست.
آیا این انتقال قدرت به همان راحتی اعلام می شود که در هنگام برکناری دو ولیعهد (شاهزاده مقرن و محمد بن نایف ظرف دو سال گذشته ) اعلام شد؛ ما منجم یا کف بین نیستیم اما هیچ یک از احتمالهای مطرح شده یا بیش تر از آن را بعید نمیدانیم.