صراط: اگر بخواهیم رفتار و گفتار خود را منطبق بر «تدبیر» کنیم، قطعا شاهد 2 محصول مبارک خواهیم بود؛ وحدت و خدمت! مدیر مدبر، نه بر طبل تفرقه و تقسیم و دوگانهسازی میکوبد، نه با ترجیح حرف بر عمل، مسبب به حاشیه رفتن «کار» میشود! الحمدلله «تدبیر» اصلیترین شعار رئیسجمهور محترم است و ما نیز با عنایت به همین مهم، در این متن، مثل همیشه سخنی از سر خیرخواهی با ایشان خواهیم داشت! جناب آقای روحانی اخیرا ضمن تأکید چند باره بر رأی و نظر آن دسته از مردم که در انتخابات، کمافیالسابق ادوار، برای بار دوم به رئیس مستقر قوه مجریه اعتماد کردند، بیان داشتند: «در مسؤولیتهای رده بالا، نوبت استفاده از 24 میلیونی است که به برنامههای اینجانب رأی دادهاند»! هر چند قبل از این جمله، ایشان در سخنی درست، خود را رئیسجمهور همه مردم معرفی کردند لیکن باورم هست مشورت غلط و صدالبته به دور از تدبیری دارد به آقای روحانی داده میشود که هر از چندی، اولا 24 میلیون را از سایر مردم جدا و به قولی تافته جدابافته کنند و ثانیا برای تفسیر رأی این 24 میلیون، همه رقم تصویری ارائه کنند الا اقتصاد و معیشت! البته صرفنظر از مشورت نادرست، گمانم فضای سهمخواهیها و سیاسیبازیها نیز بیتأثیر در بعضی مواضع رئیسجمهور نیست! ما اما پافشاری بیش از حد بر چنین مواضعی را واقعا دور از «تدبیر» میدانیم! در همین دولت فعلی یعنی یازدهم، آیا آقای روحانی از مدیرانی استفاده کردهاند که در انتخابات 92 به سایر نامزدها رأی دادهاند؟! قطعا نه!
پس هر چند هماهنگی مدیران ردهبالا با برنامههای منتخب اکثریت را حق هر رئیسجمهوری میدانیم لیکن هم تفسیر غلط رأی مردم را خطا میپنداریم و هم جدا کردن این دسته از مردم را از سایر افراد جامعه! لذا معتقدیم هر گونه سخن که این ظن را در اذهان تقویت کند که تو گویی رئیسجمهور بیشتر متعلق به آن دسته از جمهور است که به او رأی دادهاند، در درجه اول، ظلم به رئیسجمهور است! این حرفها البته حرف الان ما نیست! من خودم، باری در تاریخ 24 آبان 1392 متنی نوشتم با عنوان «ملت تقسیم بر دو؟!» که در آن ضمن انتقاد از تسری مواضع ایام انتخابات به بعد از آن، از آقای روحانی خواستم در مقام عمل، رئیسجمهور همه باشند! 23 خرداد 1393 متن دیگری نوشتم با همان حال و هوا و فیالواقع در فضای همین متن فعلی: «باز هم ملت تقسیم بر دو!» پس خواستن خیر برای رئیسجمهور، در جناح منتقد، مسبوق به سابقه است! این کجا که به رئیسجمهور، مشورت بدهی که مدام میان رأیدهندگان به خود و دیگر مردم، خطکش بگذارد و این کجا که آقای روحانی را و دولت را و قوه مجریه را با حفظ حق انتخاب مدیر هماهنگ، دعوت کنی به خدمت به همه مردم؟! اینجا اما توجه به نکتهای، بسیار مهم است! جمعیت فعلی ایران، چقدر است؟! آیا آقای روحانی و دوستان مشاور، به این دقت کردهاند که محدود کردن رئیسجمهور مملکت، تنها به رأیدهندگانش، منجر به چه ظلم بزرگی در حق ایشان میشود؟! مگر نه آن است که ما علاوه بر 16 میلیون، مردمانی را هم داریم که بنا به هر دلیل، در انتخابات شرکت نکردند؟! بنابراین جداکردن انشاءالله ناخواسته بیش از نیمی از مردم عزیز ایران، از رئیسجمهور، حتما مدبرانه نیست! و قطعا بر اساس شعار «تدبیر» نیست! وانگهی! 24 میلیون هموطن عزیزی که به آقای روحانی رأی دادهاند، در بسیاری از خواستهها و تمناها، همنظر با الباقی مردم شریف ایران هستند! چیست مشکل اصلکاری این مردم؟! جز معیشت و اقتصاد؟! اشتباه بزرگ آنجاست که تصور کنیم معیشت و اقتصاد، تنها خواسته 16 میلیون از مردم ایران است! من حتم دارم از میان رأیدهندگان به آقای روحانی هم، این یادداشت، خواننده دارد! پس، از ایشان میپرسم: آیا جز این است که اغلب شما هموطنان خوب ما، به امید اوضاع بهتر معیشتی و وضع بهتر اقتصادی، فرصت مجدد به رئیسجمهور مستقر دادهاید؟! پس وقتی قاطبه مردم و اکثریت قریب به اتفاق مردم، از یک معضل واحد رنج میبرند، رئیسجمهور همه جمهور بودن رئیسجمهور، اهمیت مضاعف پیدا میکند! دقت شود! آقای روحانی 4 سال دیگر، دوباره قرار نیست در معرض رأی مردم قرار بگیرد که بعضی به ایشان مشورتهای شاذ و به دور از خیرخواهی میدهند! من البته واقعا معتقدم اگر در 4 سال گذشته، کمتر شاهد دوگانهسازی «رأیدهندگان به حسن روحانی» و «رأیندهندگان به حسن روحانی» میبودیم، هرگز اینگونه نمیشد که رئیسجمهور مستقر 4 ساله، در قیاس با ادوار قبل انتخاباتی به همین سیاق، رقیب خود را رکورددار رأی بیشتر نامزد دوم ببیند و خود را رکورددار درصد رأی کمتر نامزد اول! با همه این تفاصیل، ما بهرغم نظر بعضی مشاوران آقای روحانی، نیز بهرغم نظر جماعت سهمخواه، رئیسجمهور را برای همه جمهور میخواهیم! و این خواسته را بسی منطبقتر با شعار «تدبیر» میدانیم! در نهایت، مشورتی به آقای روحانی بدهم! اگر خطاست که سیاستورزی یک رئیسجمهور، ختم به موضعداشتن قشر برخوردار نسبت به او شود، این نیز خطاست که رئیسجمهور، با مشورتهای غلط، دچار رفتار و گفتاری شود که قشر کمتر برخوردار را نسبت به خود زاویهدار کند! گذشته، چراغ راه آینده است آقای روحانی! والله ما برای شما «خیر» میخواهیم! والله ما از شما «خدمت به ملت» میخواهیم، نه مثل بعضیها «سهم» و «صندلی»! این متن، گمانم عیار خوبی است تا حضرتعالی، دوست و دشمن را تمییز دهید! دوستانی که شما را برای جمهور میخواهند و دوستنماهایی که به اسم خواستن شما برای 24 میلیون، فیالواقع اما خودشان را میخواهند، نه حتی اکثریت رأیدهنده 96! هیهات! ما دولت شما را برخلاف سهمخواهان «رحم اجارهای» نمیخواهیم، بلکه «بستری برای خدمت» میدانیم! موفق و مؤید باشید آقای روحانی!
پس هر چند هماهنگی مدیران ردهبالا با برنامههای منتخب اکثریت را حق هر رئیسجمهوری میدانیم لیکن هم تفسیر غلط رأی مردم را خطا میپنداریم و هم جدا کردن این دسته از مردم را از سایر افراد جامعه! لذا معتقدیم هر گونه سخن که این ظن را در اذهان تقویت کند که تو گویی رئیسجمهور بیشتر متعلق به آن دسته از جمهور است که به او رأی دادهاند، در درجه اول، ظلم به رئیسجمهور است! این حرفها البته حرف الان ما نیست! من خودم، باری در تاریخ 24 آبان 1392 متنی نوشتم با عنوان «ملت تقسیم بر دو؟!» که در آن ضمن انتقاد از تسری مواضع ایام انتخابات به بعد از آن، از آقای روحانی خواستم در مقام عمل، رئیسجمهور همه باشند! 23 خرداد 1393 متن دیگری نوشتم با همان حال و هوا و فیالواقع در فضای همین متن فعلی: «باز هم ملت تقسیم بر دو!» پس خواستن خیر برای رئیسجمهور، در جناح منتقد، مسبوق به سابقه است! این کجا که به رئیسجمهور، مشورت بدهی که مدام میان رأیدهندگان به خود و دیگر مردم، خطکش بگذارد و این کجا که آقای روحانی را و دولت را و قوه مجریه را با حفظ حق انتخاب مدیر هماهنگ، دعوت کنی به خدمت به همه مردم؟! اینجا اما توجه به نکتهای، بسیار مهم است! جمعیت فعلی ایران، چقدر است؟! آیا آقای روحانی و دوستان مشاور، به این دقت کردهاند که محدود کردن رئیسجمهور مملکت، تنها به رأیدهندگانش، منجر به چه ظلم بزرگی در حق ایشان میشود؟! مگر نه آن است که ما علاوه بر 16 میلیون، مردمانی را هم داریم که بنا به هر دلیل، در انتخابات شرکت نکردند؟! بنابراین جداکردن انشاءالله ناخواسته بیش از نیمی از مردم عزیز ایران، از رئیسجمهور، حتما مدبرانه نیست! و قطعا بر اساس شعار «تدبیر» نیست! وانگهی! 24 میلیون هموطن عزیزی که به آقای روحانی رأی دادهاند، در بسیاری از خواستهها و تمناها، همنظر با الباقی مردم شریف ایران هستند! چیست مشکل اصلکاری این مردم؟! جز معیشت و اقتصاد؟! اشتباه بزرگ آنجاست که تصور کنیم معیشت و اقتصاد، تنها خواسته 16 میلیون از مردم ایران است! من حتم دارم از میان رأیدهندگان به آقای روحانی هم، این یادداشت، خواننده دارد! پس، از ایشان میپرسم: آیا جز این است که اغلب شما هموطنان خوب ما، به امید اوضاع بهتر معیشتی و وضع بهتر اقتصادی، فرصت مجدد به رئیسجمهور مستقر دادهاید؟! پس وقتی قاطبه مردم و اکثریت قریب به اتفاق مردم، از یک معضل واحد رنج میبرند، رئیسجمهور همه جمهور بودن رئیسجمهور، اهمیت مضاعف پیدا میکند! دقت شود! آقای روحانی 4 سال دیگر، دوباره قرار نیست در معرض رأی مردم قرار بگیرد که بعضی به ایشان مشورتهای شاذ و به دور از خیرخواهی میدهند! من البته واقعا معتقدم اگر در 4 سال گذشته، کمتر شاهد دوگانهسازی «رأیدهندگان به حسن روحانی» و «رأیندهندگان به حسن روحانی» میبودیم، هرگز اینگونه نمیشد که رئیسجمهور مستقر 4 ساله، در قیاس با ادوار قبل انتخاباتی به همین سیاق، رقیب خود را رکورددار رأی بیشتر نامزد دوم ببیند و خود را رکورددار درصد رأی کمتر نامزد اول! با همه این تفاصیل، ما بهرغم نظر بعضی مشاوران آقای روحانی، نیز بهرغم نظر جماعت سهمخواه، رئیسجمهور را برای همه جمهور میخواهیم! و این خواسته را بسی منطبقتر با شعار «تدبیر» میدانیم! در نهایت، مشورتی به آقای روحانی بدهم! اگر خطاست که سیاستورزی یک رئیسجمهور، ختم به موضعداشتن قشر برخوردار نسبت به او شود، این نیز خطاست که رئیسجمهور، با مشورتهای غلط، دچار رفتار و گفتاری شود که قشر کمتر برخوردار را نسبت به خود زاویهدار کند! گذشته، چراغ راه آینده است آقای روحانی! والله ما برای شما «خیر» میخواهیم! والله ما از شما «خدمت به ملت» میخواهیم، نه مثل بعضیها «سهم» و «صندلی»! این متن، گمانم عیار خوبی است تا حضرتعالی، دوست و دشمن را تمییز دهید! دوستانی که شما را برای جمهور میخواهند و دوستنماهایی که به اسم خواستن شما برای 24 میلیون، فیالواقع اما خودشان را میخواهند، نه حتی اکثریت رأیدهنده 96! هیهات! ما دولت شما را برخلاف سهمخواهان «رحم اجارهای» نمیخواهیم، بلکه «بستری برای خدمت» میدانیم! موفق و مؤید باشید آقای روحانی!