صراط: وزارت ارشاد چگونه به این تصمیم رسید به فیلمی اجازه نمایش دهد که در ساختار بسیار ضعیف است و از سوی دیگر در آن از الفاظ سخیف، شوخیهای رکیک و نمایش ترانس در جهت خنداندن مخاطب استفاده میشود.
به گزارش فارس، این روزها فیلمی روی پرده و در حال اکران است که علاوه بر ساختار بسیار ضعیف، محتوای پرمشکل و شبیه به فیلمفارسی های مبتذل و دیالوگهای سخیف و غیرمنطبق با اخلاق، یک تابوشکنی تلخ و ناهنجار را نیز تجربه کرده است: دستمایه قرار دادن یک تراجنسی و خندیدن به او در عین محق جلوه دادن غیرمستقیم این قبیل افراد.
درست بعد از اینکه بحث تراجنسیها در جوامع بین المللی قوت گرفته است وزارت ارشاد تصمیم گرفت 4 مردادماه که ازقضا همزمان با روزی است که این افراد نشست مشترکی دارند فیلمی را به نمایش بگذارد که در آن یک شخصیت دوجنسیتی پیشبرد بخشی از داستان را عهدهدار است و تناقض نوع حرف زدن با رفتارش باعث خنده مخاطب میشود.
مردی که صدای زنانه دارد و در موسسه همسریابی منشی رئیس موسسه است. او که سر و شکلی زنانه برای خود فراهم کرده و صدای زنانه ای دارد رفتارش در مقابل مردان متفاوت است . این شخصیت در سکانسهای بعدی فیلم در خانه رئیس موسسه حضور داشته و از پسر رئیس موسسه (لیلی) که دچار عقب افتادگی جسمی و ذهنی است مراقبت می کند.
این فیلم در شرایطی مجوز اکران گرفته که در تمام دنیا به دلیل هزینههای بالای حضور افراد تراجنسی حاضر به حضور این افراد در جامعه نیستند، حتی رئیس جمهور آمریکا که اکثر مردم جهان از او به دلیل رفتارها و عملکرد غلطش منزجر هستند تصمیم می گیرد حق خدمت افراد تراجنسی در ارتش ایالات متحده آمریکا را به دلیل «هزینههای پزشکی بالا و ایجاد اخلال» لغو کند. اما با همه این احوال در ایران فیلمی با دستمایه قراردادن یکی از تراجنسیها و به قصد خنده گرفتن از مخاطب اکران میشود. آن هم همزمان با هفته ای که توسط گروهی از فعالان رنگینکمانی !نامگذاری شده است.
در حالیکه بیانیه فعالان این گروه در اکثر رسانه های معاند منتشر شده است ،یک فیلم ایرانی که این روزها اکران شده است جلوتر از کشورهای غربی با نمایش این افراد و دستمایه کردن حضورشان در خانواده، فرافکنی کرده و تابو شکنی میکند.
علاوه بر حضور یک ترانس برای اولین بار در یک فیلم کمدی ایرانی و حضور او در یک خانواده، در این فیلم فردی به نمایش گذاشته میشود که مخاطب با او همذات پنداری کرده و از اینکه چرا در جامعه به این افراد بها داده نمیشود، احساس ناراحتی میکند و از سوی دیگر شخصیت و ویژگیهای او دستمایه خنداندن مخاطب میشود.
ظاهرا در این مقطع سینمای ایران برای اولین بار تبلیغات گسترده و موثری را برای این دسته از افراد در نظر گرفته و باید دید با نمایش فیلمی در سطح وسیع و با یک درجه بندی +12 سال ( که نه تنها بازدارنده نیست بلکه نقش مشوق را هم دارد)، به دنبال چه هدفی است.
فیلم مبتذل و بسیار ضعیفی که دارای دیالوگهای مبتذل و پیش پا افتاده است و با زیر سوال بردن سنت حسنه ازدواج و به سخره گرفتن ازدواج موقت و تراجنسیها به هر ترفندی قصد خنداندن مخاطب را دارد.
در شرایطی که سینمای ایران از نمایش بدون هدف تراجنسیها پرهیز دارد چگونه فیلمساز تنها به بهانه خنده گرفتن اجازه نمایش یک ترانس بهعنوان یکی از شخصیتهای اصلی فیلم در خانواده را دارد و تلاش می کند بهصورت غیرمستقیم هم او را محق جلوه دهد و هم به وسیله او از مخاطب خنده بگیرد؟
لازم به ذکر است پیش از این شخصیتهای تراجنسی یکبار و با هدف آسیب شناسی و از زاویه اجتماعی در قالب یک فیلم نسبتا ساختارمند به سینما راه یافته بودند اما دستمایه کردن آنها بهعنوان یکی از شخصیتهای قابل ترحم فیلم و برای خنده گرفتن از مخاطب تابوشکنی غریبی است که این روزها در سینما دارد اتفاق میافتد.
وزارت ارشاد چگونه به این تصمیم رسید به فیلمی اجازه نمایش دهد که در ساختار بسیار ضعیف است و از سوی دیگر در آن از الفاظ سخیف، شوخیهای رکیک و نمایش ترانس در جهت خنداندن مخاطب استفاده میشود.
به گزارش فارس، این روزها فیلمی روی پرده و در حال اکران است که علاوه بر ساختار بسیار ضعیف، محتوای پرمشکل و شبیه به فیلمفارسی های مبتذل و دیالوگهای سخیف و غیرمنطبق با اخلاق، یک تابوشکنی تلخ و ناهنجار را نیز تجربه کرده است: دستمایه قرار دادن یک تراجنسی و خندیدن به او در عین محق جلوه دادن غیرمستقیم این قبیل افراد.
درست بعد از اینکه بحث تراجنسیها در جوامع بین المللی قوت گرفته است وزارت ارشاد تصمیم گرفت 4 مردادماه که ازقضا همزمان با روزی است که این افراد نشست مشترکی دارند فیلمی را به نمایش بگذارد که در آن یک شخصیت دوجنسیتی پیشبرد بخشی از داستان را عهدهدار است و تناقض نوع حرف زدن با رفتارش باعث خنده مخاطب میشود.
مردی که صدای زنانه دارد و در موسسه همسریابی منشی رئیس موسسه است. او که سر و شکلی زنانه برای خود فراهم کرده و صدای زنانه ای دارد رفتارش در مقابل مردان متفاوت است . این شخصیت در سکانسهای بعدی فیلم در خانه رئیس موسسه حضور داشته و از پسر رئیس موسسه (لیلی) که دچار عقب افتادگی جسمی و ذهنی است مراقبت می کند.
این فیلم در شرایطی مجوز اکران گرفته که در تمام دنیا به دلیل هزینههای بالای حضور افراد تراجنسی حاضر به حضور این افراد در جامعه نیستند، حتی رئیس جمهور آمریکا که اکثر مردم جهان از او به دلیل رفتارها و عملکرد غلطش منزجر هستند تصمیم می گیرد حق خدمت افراد تراجنسی در ارتش ایالات متحده آمریکا را به دلیل «هزینههای پزشکی بالا و ایجاد اخلال» لغو کند. اما با همه این احوال در ایران فیلمی با دستمایه قراردادن یکی از تراجنسیها و به قصد خنده گرفتن از مخاطب اکران میشود. آن هم همزمان با هفته ای که توسط گروهی از فعالان رنگینکمانی !نامگذاری شده است.
در حالیکه بیانیه فعالان این گروه در اکثر رسانه های معاند منتشر شده است ،یک فیلم ایرانی که این روزها اکران شده است جلوتر از کشورهای غربی با نمایش این افراد و دستمایه کردن حضورشان در خانواده، فرافکنی کرده و تابو شکنی میکند.
علاوه بر حضور یک ترانس برای اولین بار در یک فیلم کمدی ایرانی و حضور او در یک خانواده، در این فیلم فردی به نمایش گذاشته میشود که مخاطب با او همذات پنداری کرده و از اینکه چرا در جامعه به این افراد بها داده نمیشود، احساس ناراحتی میکند و از سوی دیگر شخصیت و ویژگیهای او دستمایه خنداندن مخاطب میشود.
ظاهرا در این مقطع سینمای ایران برای اولین بار تبلیغات گسترده و موثری را برای این دسته از افراد در نظر گرفته و باید دید با نمایش فیلمی در سطح وسیع و با یک درجه بندی +12 سال ( که نه تنها بازدارنده نیست بلکه نقش مشوق را هم دارد)، به دنبال چه هدفی است.
فیلم مبتذل و بسیار ضعیفی که دارای دیالوگهای مبتذل و پیش پا افتاده است و با زیر سوال بردن سنت حسنه ازدواج و به سخره گرفتن ازدواج موقت و تراجنسیها به هر ترفندی قصد خنداندن مخاطب را دارد.
در شرایطی که سینمای ایران از نمایش بدون هدف تراجنسیها پرهیز دارد چگونه فیلمساز تنها به بهانه خنده گرفتن اجازه نمایش یک ترانس بهعنوان یکی از شخصیتهای اصلی فیلم در خانواده را دارد و تلاش می کند بهصورت غیرمستقیم هم او را محق جلوه دهد و هم به وسیله او از مخاطب خنده بگیرد؟
لازم به ذکر است پیش از این شخصیتهای تراجنسی یکبار و با هدف آسیب شناسی و از زاویه اجتماعی در قالب یک فیلم نسبتا ساختارمند به سینما راه یافته بودند اما دستمایه کردن آنها بهعنوان یکی از شخصیتهای قابل ترحم فیلم و برای خنده گرفتن از مخاطب تابوشکنی غریبی است که این روزها در سینما دارد اتفاق میافتد.
وزارت ارشاد چگونه به این تصمیم رسید به فیلمی اجازه نمایش دهد که در ساختار بسیار ضعیف است و از سوی دیگر در آن از الفاظ سخیف، شوخیهای رکیک و نمایش ترانس در جهت خنداندن مخاطب استفاده میشود.