صراط: وقتی وارد روزنامه شد با روی گشاده با اعضای تحریریه و خبرنگاران برخورد کرد. حسن غفوری فرد، سیاستمدار کهنه کار جبههی اصولگرای سنتی است که در کابینه مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی و میرحسین موسوی حضور فعالی داشته است. او سخنانش را با ناراحتی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم آغاز کرد و بیکاری را معضل و نقطه آغاز تمام مشکلات اقتصادی و اجتماعی معرفی کرد. او که دارای مدرک دکتری فیزیک ذرات هستهای از دانشگاه کانزاس ایالات متحده آمریکاست، وضعیت امروز نخبگان و فارغالتحصیلان دانشگاهی را نامناسب توصیف میکند.
او همچنین برای آخرین خبرها از وزرای دولت دوازدهم یک برگه دست نویس را از کیف خود بیرون می آورد و میگوید این اسامی ماحصل سه کارگروه تخصصی دولت برای انتخاب وزرا است. غفوریفرد همچنین در ادامه مصاحبه با بیان اینکه ناطق خودش هیچ مسئولیتی را قبول نخواهد کرد، میگوید شاهد بوده است که به عارف قول معاون اولی داده بودند تا او کنار برود ولی بعدا به هر دلیلی پستهای دیگر به او پیشنهاد میکنند که او نمیپذیرد. او همچنین معتقد است که اصلاحطلبان پیروزی روحانی را مدیون خود میدانند و از همین رو به دنبال سهمخواهی از دولت هستند البته او به این نکته هم اشاره میکند که سهم اصلاحطلبان و کارگزاران با هم متفاوت است و هردوی آنها به دنبال سهم بیشتر هستند. غفوریفرد در ادامه عباس آخوندی را نامزد مناسب برای شهرداری تهران معرفی میکند و بحث شهردار شدن نجفی را ماحصل فشار برخی احزاب اعلام میکند. آنچه در ادامه میآید مشروح گفتوگوی تفصیلی خبرنگاران «فرهیختگان»، با محمدحسن غفوریفرد درباره مسائل مختلفی درخصوص کابینه دوازدهم، مشکلات کشور، وضعیت اصولگرایان و مسائل روز از جمله انتخاب شهردار تهران است.
در انتخابات ریاست جمهوری سال 92 بحثها بیشتر حول موضوعات سیاسی میگشت، بهطور مثال دوگانهای که تحت عنوان مقاومت و سازش در آن زمان شکل گرفت، اما در انتخابات ریاست جمهوری سال 96 آن فضا تکرار نشد و بیشتر به سمت مسائل اجتماعی و معیشتی رفت. با توجه به این تغییر اولویتها و چالشها ما باید شاهد چه نوع تغییراتی در کابینه دوم آقای روحانی باشیم؟
در حال حاضر تقریبا تمام مسئولان سطح بالای کشور، از مقام معظم رهبری تا رئیسجمهور و دیگران به این نتیجه رسیدهاند که اولویت اول کشور مساله اقتصادی و معیشت مردم است.
اگر تولید نباشد تنها میتوان تقسیم فقر کرد
معتقدم شرایط کشور نسبت به قبل از انقلاب و حتی سالهای ابتدایی انقلاب با توجه به افزایش توقعات مردم بهتر شده است. بنابراین مردم انتظار بهحقی از دولت دارند تا تغییر عمدهای در مسائل اقتصادی ایجاد شود، تنها راه هم راهاندازی تولید است به دلیل آنکه اگر تولید نباشد تنها چیزی که میتوان بین مردم تقسیم کرد، فقر است.
اگر تولید درست شود، مساله اشتغال حتما درست خواهد شد. اکنون اشتغال یکی از بزرگترین مشکلات مملکت است. اوایل انقلاب دختران تا 18 سالگی ازدواج میکردند ولی امروز خیلی از جوانان به بالای 30 سالگی رسیدهاند و هنوز ازدواج نکردهاند. کاهش نرخ باروری از دیگر معضلات امروز کشور است. اوایل انقلاب بیشتر خانوادهها پنج تا 6 فرزند داشتند، در حالی که امروز یا ازدواج نکردهاند یا بچهدار نشدهاند یا اگر هم بچهدار هستند تنها یک فرزند دارند.
از سوی دیگر مشکل رکود صنایع هم وجود دارد که روزبهروز صنایع بیشتری دچار رکود میشوند. کارخانه ارج با چند ده سال سابقه متوقف شد. هر روز خبر توقف برخی از صنایع را میشنوید. اینها نگرانیهای اصلی هستند.
کنترل تورم در یک اقتصاد فعال معنی میدهد
روحانی قول داد تورم را کنترل کند و این کار را کرد، منتها تورم در یک اقتصاد فعال معنی میدهد. الان تورم یکرقمی شده است اما رکود هم هست. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند رکود از تورم خطرناکتر است.
در مسائل خارجی هم یکسری مسائل درونمنطقهای داریم؛ مساله عراق، سوریه، یمن و اخیرا مساله عربستان مطرح است. امروز در دنیا یقینا ایران بهعنوان قدرت اول نظامی و منطقه مطرح است. فقط در این میان مشکلات و نگرانیهایی در رابطه با عربستان وجود دارد.
تحریمها تنها روی کاغذ برداشته شده است
از سوی دیگر امروز در جهان مساله برجام مطرح است. بعد از 12 سال مذاکره بالاخره به نتیجه خوبی رسید ولی متاسفانه در ماههای اخیر آمریکا بهعنوان قدرت اصلی در مذاکرات تخلفات زیادی را انجام میدهد که خود محمدجواد ظریف هم اذعان داشت که روح و جسم برجام آسیب دیده است. برای هیچ قدرتی درگیری با ایران کار آسانی نیست.
امروز تحریمها کامل برداشته نشده است، در قسمتهایی هم که برداشته شده تنها روی کاغذ بوده و عملا بسیاری از بانکها یا علاقه ندارند یا ترس دارند که وارد این مرحله شوند.
رابطه مردم با نظام بسیار خوب است
مردم با نظام روابط خوبی دارند. انتخابات اخیر نشان داد بیش از 70 درصد مردم در انتخابات شرکت کردهاند. افرادی که در انتخابات شرکت میکنند نهتنها نظام را قبول دارند بلکه صحت انتخابات را هم قبول دارند و میدانند رأی آنها خوانده میشود که این سرمایه بزرگی است.
روحانی باید از این سرمایه بزرگ استفاده کند. یعنی از ظرفیت تمام 40 میلیون رأیی که بین روحانی و رئیسی تقسیم شده باید استفاده کند، در این صورت میتوان گفت بسیاری از مشکلات قابل حل است.
کسی منکر مشکلات موجود نیست
فکر میکنم با این موافق باشید که برای حل کردن مسالهای، باور و شناخت آن مساله نیاز است. در حوزه مسائل اجتماعی و بینالمللی که اشاره کردید منتقدان دولت تذکراتی درباره بدعهدی آمریکا و در حوزه اجتماعی و معیشتی صحبتهایی میشد و روحانی کمتر بحثهای معیشتی را در انتخابات 96 داشت و دفاع از شرایط موجود میکرد. فکر میکنید چقدر پذیرش این مسائل و معضلات در جامعه وجود دارد؟
به گمانم این مسائلی را که گفتم همه متفقالقول هستند. کسی در مسئولان نیست که بگوید مساله اقتصادی اولویت کشور نیست. بیکاری منشأ بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی است و کسی منکر آن نمیشود.
بهعنوان مثال بخشی از اعتیاد و بالا رفتن سن ازدواج نشاتگرفته از بیکاری است.
شاید ریشه مشکل اینجاست که ما مسائل را ملی نمیبینیم و مسائل صرفا سیاسی قضاوت میشوند. برای این که چهارساله دولت خود را توجیه کنیم از برخی مسائل عبور میکنیم.
این مسائل را همه میدانند ولی برخی نمیخواهند قبول کنند. اینکه زایندهرود خشک شده است قابل انکار نیست، اینکه ریزگردها از خوزستان تا همدان میرسد امر قابل انکاری نیست، اینکه اعتیاد وجود دارد قابل انکار نیست ولی ممکن است کسی بگوید دومیلیون و دیگری بگوید سهمیلیون معتاد وجود دارد. اینکه اعتیاد مشکل اساسی مملکت است و بسیاری از فجایع رخ میدهد قابل انکار نیست. شاید برخی بگویند ما در حال حل آن هستیم و برخی خدمات دولت را نادیده بگیرند یا در خدمات غلو کنند ولی کسی اصل را منکر نمیشود.
آن زمان که من وزیر نیرو بودم، میگفتند بارش ایران در حد ۲۷۰ میلیون میلیمتر است و الان میگویند به ۲۲۰ میلیمتر رسیده است. مشکل و بحران آب مشکلی است که روزبهروز بدتر میشود. بعید میدانم کسی این امر را منکر شود.
اگر متخصصان را کنار بگذاریم مشکلات عظیمتر میشود
آیا تنها تغییر وزرا میتواند حل کننده این مسائل باشد؟
بالاخره برای حل این مسائل که بعد ملی دارد باید یک انگیزه ملی و بسیج ملی تدارک دید. بسیج ملی استفاده از تمام نیروهاست. باید از تمام نیروهای متخصص که به انقلاب، رهبری و قانون اساسی اعتقاد دارند و در انتخابات شرکت دارند استفاده شود. اگر بخواهیم برخی از این افراد را کنار بگذاریم حتما مشکل بزرگتر خواهد شد.
تیم اقتصادی دولت یازدهم ناهماهنگ بود
برخی از کارشناسان بر این باورند که یکی از ضعفهای دولت یازدهم تیم اقتصادی دولت بوده است. به نظر شما اگر روحانی بخواهد کابینه دوازدهم را تشکیل دهد از کدام وزرا باید استفاده کند؟
حداقل انتظار از دولت دوازدهم این است که تیم اقتصادی هماهنگتر باشند. یکی از مشکلات دولت یازدهم عدم هماهنگی تیم اقتصادی بود. یک تیم ضعیف هماهنگ بهتر از تیم قوی ناهماهنگ است.
تیم اقتصادی دولت چند سرتیپ بودند ولی سرلشکر نداشتند
تیم اقتصادی چند سرتیپ بودند ولی سرلشکر نداشتند. بالاخره باید ژنرالها یک ژنرال چهار ستاره داشته باشند. نمیخواهم نمره قبولی یا رد بدهم اما برخی از وزرا را خود روحانی هم به این نتیجه رسیده است که باید تغییر کنند.
وزرای صنایع، علوم و اقتصاد حتما تغییر میکنند، وزیر اطلاعات، کشور و دفاع ابقا خواهند شد
کدام وزرا؟
وزرای صنایع، علوم و اقتصاد حتما تغییر میکنند. اینها وزرایی هستند که نهایی شدهاند. از سوی دیگر رحمانیفضلی و علوی میمانند. آخرین خبر این است. برخی از وزرا مستقیم به رهبری مرتبط هستند همانند وزیر دفاع و وزیر امور خارجه که باید نظر مثبت رهبری گرفته شود. آخرین خبرهایی که دارم واعظی حتما عوض میشود و ظاهرا خداحافظی هم کرده است.
طبق آخرین مطالبی که اعلام شده علوی بهعنوان وزیر اطلاعات، دهقان وزیر دفاع، زنگنه وزیر نفت، حجتی وزیر کشاورزی، ربیعی وزیر کار، ظریف وزیر امور خارجه و سلطانیفر به عنوان وزیر ورزش و جوانان به مجلس شورای اسلامی معرفی خواهند شد.
به احتمال زیاد نهاوندیان وزیر اقتصاد و واعظی رئیس دفتر خواهد بود
وزیر دادگستری به چه صورت است؟
برای وزیر دادگستری ظاهرا آوایی مطرح است. وزیر اقتصاد به احتمال زیاد نهاوندیان خواهد بود. وزیر نیرو بیطرف مطرح است. وزیر مخابرات یا جهانگرد یا قنبری خواهد بود. رئیس دفتر به احتمال زیاد واعظی خواهد شد.
آیا بحث تفکیک وزارتخانهها در چینش کابینه دوازدهم مطرح است؟
گفتهاند به این دوره نمیرسد. فعلا در صنایع شریعتمداری مطرح است.
برای ریاست بانک مرکزی چه کسی مطرح است؟
همان سیف مطرح است.
ورود باهنر به دولت هیچ وقت مطرح نبوده است
بحث باهنر هم مطرح شده بود؟
باهنر هیچوقت مطرح نبود. با خودش صحبت کردم و گفت نه آنها به من گفتند و نه من در این فکر هستم. اطلاعاتی که درخصوص کابینه مطرح شد، نتیجه کارگروههاست.
اصلاحطلبان فکر میکنند نقش بسیاری در پیروزی روحانی دارند
یکسری شوراهای دیگر نیز که به بحث کابینه ورود دارند مطرح شدند همانند شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان که شائبه سهمخواهی را دامن زد. نظر شما در خصوص ورود شوراهای دیگر و موازی چیست؟
این امر طبیعی است یعنی اصلاحطلبان فکر میکنند نقش بسیار زیادی در پیروزی روحانی دارند. حتی در دوره قبل هم میگفتند اگر عارف انصراف نداده بود روحانی رئیسجمهور نمیشد. پسر عارف هم مصاحبه میکند که رای پدر من از روحانی بیشتر بود ولی انصراف داد.
اصلاحطلبان و کارگزاران هر کدام سهم خود را از کابینه میخواهند
اصلاحطلبان و کارگزاران فرق دارند و هر کدام سهم خود را از کابینه میخواهند و آنجا هم یکدست نیستند. این اطلاعاتی که الان عنوان کردم نتیجه کل کنشها و واکنشها و سهمخواهیهاست. قبلا میگفتند وزیر دفاع احتمالا یک ارتشی خواهد بود.
ما سهمی از کابینه روحانی نخواستیم
مثلا حاتمی مطرح بود؟
بله، ولی در مجموع به نظر میرسد این اطلاعات نزدیکتر است و سهم همه داده شده است. البته از اصولگرایان سهمی نیست و ما سهمی هم نخواستیم.
مهمترین کار مساله یکدست بودن و هماهنگ بودن تیم اقتصادی کشور است. سازمان برنامه نوبخت میماند و نهاوندیان و بانک مرکزی و معاون اول اگر هماهنگ باشند حداقل قدری مسائل راحتتر جلو خواهد رفت.
روحانی آب پاکی را روی دست اصولگرایان ریخته است
روحانی اخیرا جلسهای که با مجلس داشت عنوان کرد تقریبا 50 درصد کابینه را تغییر خواهد داد و از افراد جوان استفاده خواهد کرد اما این گزینهها که خروجی کارگروههاست تقریبا تثبیت شرایط گذشته است. تغییر آنچنانی هم نداشته است. چقدر فکر میکنید احتمال این وجود دارد که خارج از کارگروهها، روحانی در کابینه از جریان اصولگرا و دیگر متخصصان استفاده کند؟
روحانی آب پاکی را روی دست اصولگرایان ریخت و گفت آن بقیه باید کار خود را انجام دهند و 24 میلیون باید در میدان باشند. او حتی گفت در سطح مدیرکل هم نباید انتظار داشته باشند. تاکنون رئیسجمهور با این صراحت صحبت نکرده بود.
حرفهای روحانی در مورد کابینه با اعتدال همخوانی ندارد
روحانی خود را نماینده اعتدال میداند اما در عمل این را رعایت نکرد که حد وسط چپ و راست را باید گرفت.
این حرف روحانی با اعتدال همخوانی ندارد. در گذشته خاتمی چند مدیر را تغییر داد ولی هیچگاه این گونه نگفت.
روحانی تصمیم گرفته که کابینه خیلی تغییر نکند
در دولت دوم احمدینژاد 83 درصد تغییر کابینه داشتیم.
بله، اینکه ابتدا گفته شد کابینه جوانتر خواهد شد و نقش خانمها پررنگتر میشود، بعدا با کنشها و واکنشها عملا اینگونه شد که کابینه خیلی تغییر نکند. فقط جابهجاییهایی صورت گرفت.
کمالی، رئیس آینده خانه احزاب خواهد شد
گزینه رحمانیفضلی تا چه اندازه برای احزاب موثر است؟
رحمانی در اصولگرایان تعریف میشود. او در مساله خانه احزاب خیلی جدی وارد شد، چون بین خود ما هم اختلاف زیادی وجود داشت. خانه احزاب از دستاوردهای دولت اصلاحات بود که موسویلاری آن را درست کرد. درگیریها بین احزاب زیاد بود و بعد از درگیریهای سال 78 از احزاب دعوت کردند چندین جلسه برگزار کنند تا چیزی درست شود و احزاب حرف خود را داخل آن تریبون بزنند و به بطن جامعه کشیده نشود.
چند نفر از جمله من، نبوی، باهنر و ... مامور شدیم اساسنامهای تهیه کنیم. مجمع تشکیل دادیم و انتخابات برگزار کردیم. هیاترئیسه انتخاب کردیم. دو تا سه دوره خوب پیش رفت. تمامیتخواهی برخی گروهها عملا آن را به سوی انحلال کشانید.
رحمانیفضلی که آمد ابتدا واقعا تلاش کرد. با انگیزه وارد شد تا این دوباره احیا شود. ایشان دوباره دعوت کرد تا چندین جلسه برگزار شود. در این چند سال اخیر حزبی به نام مستقلین و معتدلین درست شد. انتخابات شد و یک دوره اصولگرایان انتخاب میشدند و تمام قدرت را در دست خود میگرفتند و یک دوره اصلاحطلبان میآمدند و اینگونه خانه احزاب بیمعنی میشد. در خانه احزاب باید همه احزاب حضور داشته باشند.
احزاب خودشان باعث تعطیلی خانه احزاب شدند
ما اساسنامه جدیدی تنظیم کردیم که هیچگروهی نتواند گروه دیگری را حذف کند. شورای مرکزی را از 15 نفر به 21 نفر رساندیم. گفتیم سه گروه هفت نفری باشند. هفت نفر اصلاحطلب و هفت نفر اصولگرا و هفت نفر معتدلین و مستقلین باشند. بین خودشان حق انتخابات داشته باشند و هفت نفر را اعلام کنند. ریاست حوزه هم به این صورت بود که یک رئیس و دو نایبرئیس و هر کدام از یک حزب باشند. سال اول رئیس از اصولگرایان بود. سال دوم حشمتیان بود که یک ماه دیگر تمام میشود و سال سوم اصلاحطلبان رئیس خواهند بود و کمالی رئیس جدید خواهد شد.
قدری تعادل برقرار شد و نسبتا کشمکشها کاهش یافت. کمک کردند و محلی را در اختیار ما قرار دادند. آن زمان که من رئیس خانه احزاب بودم خاتمی قرار بود 400 میلیون به ما بدهد تا محلی را تهیه کنیم. وقتی من انتخاب نشدم و آنها هم پول ندادند این امر مسکوت ماند.
خانه احزاب، خانه قدیمی شعبان بیمخ است
محل جدید خانه احزاب را شهرداری داده بود؟
محل را شهرداری داد و این محل خانه سابق شعبان بیمخ است. قدری کراهت داشتیم به این مکان برویم، ولی بعد شهرداری گفت سال 58 این محل را از شعبان بیمخ خریداری کرده است. فضا قدری بوی شعبان بیمخ را میداد. قدری محل نامناسب و در پایین شهر است. قرار بود کل محل را بدهند ولی الان یکسوم را دادند. بالاخره خانه احزاب در جایی مستقر شد. مجموعه این امر تلاش رحمانی فضلی بود.
دولت دهم هیچ نقشی در تعطیلی خانه احزاب نداشت
این درست نیست که گفتند دولت قبل خانه احزاب را بسته است؟
خیر، اختلاف احزاب باعث شد رو به انحلال رفت. محلی هم برای خانه احزاب نداشتیم. وقتی اختلاف شد اتاق ما در وزارت کشور را هم گرفتند بالاخره انتخابات برگزار نشد و نتوانستند مجمع برگزار کنند.
درست همان سالی که در ایران خانه احزاب درست کردیم در آسیا همچنین خانه احزابی درست شد. رئیس سابق مجلس فیلیپین آن را تأسی کرد. اولین بار از سوی جامعه مهندسین سال 79 رفتم. هر دوی این مراکز سال 79 درست شد یعنی سال 2000 میلادی.
برای موفقیت روحانی هر روز دعا میکنم
یکی از اصلاحطلبان عنوان داشت که بحث انتخابات تمام شده و امروز روحانی ماند و عملکرد خود در دولت بعد. فکر میکنید تکرار کابینه قبل و رویکردی که خود شما هم ضداعتدال دانستید چقدر میتواند در دولت بعد به روحانی کمک کند؟
من فکر میکنم نهتنها روحانی، بلکه هر رئیسجمهوری اگر نتواند از همه نیروها استفاده کند حتما ضریب موفقیت خود را کاهش میدهد. بالاخره هم در مستقلین و هم در کسانی که به ایشان رای دادند و کسانی که به ایشان رای ندادند، افرادی حضور دارند که میتوانند به ایشان کمک کنند. کسانی که به ایشان رای ندادند الزاما دشمنشان نیستند. نباید اینگونه فکر کرد کسانی که به ایشان رای دادند از دوستان صمیمیشان هستند و کسانی که رای ندادند حتما از دشمنانشان هستند؛ این تصور خوبی نیست.
روحانی باید از تمام ظرفیتها استفاده کند
روحانی اگر رئیسجمهور همه مردم است باید بنا به ظرفیتها از همه نیروها استفاده کند. اگر استفاده نکند هم به خود و هم به مردم ظلم کرده است. موفقیت رئیسجمهور موفقیت همه مملکت است. مهم نیست که ایشان کاندیدای اعتدالیون یا اصولگرایان است. ایشان رئیسجمهور مملکت است و من شخصا هر روز برای موفقیتشان دعا میکنم چون موفقیت ایشان را موفقیت کل نظام میدانم. اگر ایشان موفق شود مشکلات اقتصادی و اجتماعی را حل کند، طبیعتا همه مردم خوشحال خواهند شد چه به ایشان رای داده باشند چه نه.
ناطق نوری هیچتمایلی برای قبول مسئولیت ندارد
یک دوره بحث حضور عارف و ناطق بهعنوان معاون اول مطرح بود، ولی کنار گذاشته شدند.
هیچوقت مطرح نبود. این شایعاتی کاملا بیاساس است. یک زمانی گفتند او رئیس تشخیص مصلحت نظام شد. من با ایشان صحبت کردم. ایشان هیچتمایلی برای معاونت اول یا قبول مسئولیت نداشتند. اگر میخواستند کاندیدای ریاستجمهوری میشدند.
این ضعف در ساختار است که امروز رقیبان روحانی کنار گذاشته شدند حتی عارف که کمک زیادی به پیروزی ایشان کرد، کنار گذاشته شد. چرا ظرفیتهایی را که داریم در کشور نادیده میگیریم؟
ناطق رقیب ایشان نبود. مخصوصا این دوره فعالانه برای حمایت از روحانی وارد میدان شد.
مسئولیت رئیسی از وزارت مهمتر است
منظورم رقیبان مثل آقایان رئیسی و قالیباف بود.
بله، این دوره خیلی زیاد ناطق مدافع روحانی بود و به طور فعال برای پیروزی ایشان تلاش میکرد. در دوره قبل به عارف گفته بودند که اگر انصراف بدهد برای معاون اولی انتخاب میشود. این را من شاهد بودم. بعدا به هر دلیلی پستهای دیگری مثل وزارت به ایشان پیشنهاد کردند و ایشان هم قبول نکرد.
قالیباف خدمات خیلی خوبی در تهران داشته است
مسئولیت رئیسی از وزارت و پستهای دیگر مهمتر است. بسیاری از دوستان و آشنایان ما فکر میکنند مسئولیتی بالاتر از ریاستجمهوری است؛ چرا که این پست تقدس دارد و مستقیما به رهبری وصل است. برخی حتی ریاستجمهوری را دون شأن ایشان میدانستند. هم این دوره و هم آن دوره گمان میکردیم اگر از افرادی همچون قالیباف میتوان در مملکت استفاده شود به نفع مملکت است. قالیباف به نظر من خدمات خیلی خوبی در تهران داشته است. تهران قبل از ۱۲ سال را ببینید.
آنهایی که میگویند تهران را ویرانه تحویل گرفتیم بیانصافی میکنند
الان برخی از اعضای منتخب شورای شهر اعلام میکنند شهر را ویرانه تحویل گرفتهایم.
این سخن قدری بیانصافی است. اگر این بزرگراهها در تهران نبود وضعیت ترافیک چطور بود؟ بزرگراه امام علی و شهید صیاد شیرازی و تونلها نبود وضعیت تهران چطور بود؟ روزی حدود هزار دستگاه ماشین در تهران نمره میشود؛ یعنی اضافه میشود.
فضای سبز تهران قبل از قالیباف چه میزان بوده و الان چه میزان است؟ تقریبا دو برابر شده است. آنهایی که میگویند ویرانه تحویل دادهاند قدری بیانصافی میکنند. برخی میگویند شهرداری مدیون است. این حرف درستی است چون برای انجام کارها وام گرفته شد. وامها قابلپرداخت است و نسبت به قبل فروش تراکم کاهش شدید پیدا کرده است.
تقریبا دو سال دولت به شهرداری بدهکار است.
بله. هزینه شهرداری سالانه ۱۸ هزار میلیارد تومان است.
نقاط ضعف و قوت عملکرد جریان اصولگرا را در انتخابات گذشته چه میدانید؟
اصولگرایان در چند سال گذشته چند رهبر اصلی را از دست دادهاند. آیتالله مهدویکنی، یکی از بزرگان اصولگرا بود و نقش بسیار تعیینکنندهای داشت. ایشان از دست رفت. ناطقنوری نقش تعیینکنندهای داشت و سالها عملا خودش کنار رفت.
آیتالله هاشمیرفسنجانی در سالهای دور و حتی بعد از دولت اصلاحات صددرصد در دایره اصولگرایی تعریف میشد. به هر دلیلی اصولگرایان نتوانستند ایشان را حفظ کنند و در نتیجه از وجود ایشان محروم شدند.
ناطقنوری هنوز میتواند نقش مفیدی بین اصولگرایان داشته باشد
عسگراولادی نیز نقشی بسیار تعیینکننده و آرامشدهنده داشت که از دست رفت. اصولگرایان هم قدری پیر شدند و نتوانستند نسل جوان را خیلی فعال کنند. آنهایی که الان هستند قبل از انقلاب هم بودهاند. آیتالله یزدی و ناطقنوری و دیگران از این جملهاند. کسانی که الان حضور دارند جایگزینی برای کسانی که از دست رفتند، نمیشوند. به جای بهشتی و مطهری و شهید باهنر و... چه کسانی را میتوان معرفی کرد؟
جوانان بسیار فعال هستند اما در حد نخبگان جامعه همانند آیتالله مهدویکنی و شهیدان باهنر، بهشتی، مفتح و مطهری نیستند. افرادی در این حد نتوانستهایم داشته باشیم. البته قدری از نظر سازمانی فعالتر شدهاند. مثلا حزب موتلفه اسلامی قبلا به عنوان جمعیت موتلفه اسلامی بود ولی الان حزب موتلفه اسلامی است. در بیش از ۲۰۰ شهر کشور شعبه و دفتر و تشکیلات دارد و امسال برای اولین بار کاندیدای ریاستجمهوری معرفی کرد. قدری سازمانیافتهتر شدهاند اما در تعیین افراد شاخص و بزرگی که اسوه و الگو باشند، ضعیف است و حتی تعدادی را هم از دست دادهایم. ناطقنوری هنوز میتواند نقش مفیدی بین اصولگرایان داشته باشد اما عملا کنار رفت.
مردم ذهنیت منفی نسبت به تحزب دارند
انتقادی که به روحانی در بحث جوانگرایی میکنیم،
این ضعف در اصولگرایان هم مشهود است. تقریبا جایی نداشتهایم که تحتعنوان
جوانان بخواهیم فعالیت کنیم.
من دبیر کل جامعه ورزشکاران هستم. جامعه مهندسین از مهندسان جوان برخوردار است. جامعه اسلامی دانشگاهیان هم چنین است. دانشگاهیان جوان هم داریم. اما مشکلی که وجود دارد این است که تحزب در ایران هنوز نهادینه نشده است. این مشکل کلی است. اصلاحطلبان هم دچار این مشکل هستند. منتها برخی از امکانات دولتی استفاده میکنند همانند حزب مشارکت.
احزاب در ایران نامشروع متولد شدهاند
تحزب در ایران هنوز نهادینه نشده است و سابقه تاریخی دارد. احزاب در ایران به طور نامشروع متولد شدهاند. اولین گروههای حزبی در ایران کدام گروهها بودهاند؟ گروه ۵۳ نفره تقی آرانی بود که ایدئولوژی ضداسلامی داشتند. بعدا حزب توده شد. قویترین، متشکلترین و سازمانیترین حزب در ایران حزب توده بود. عدهای از لحاظ سیاسی کاملا وابسته به شوروی بودند و حتی ایدئولوژیای ضد ایدئولوژی این مردم داشتند.
بعد احزابی همچون ایران نوین، ملت ایران و رستاخیز بود که وابسته به شاه بود. مردم ذهنیتی منفی نسبت به حزب دارند. این ذهنیت به راحتی قابل تغییر نیست.
همه احزاب دنیا مشکل اقتصادی دارند
مشکل دوم این است که احزاب همه دنیا – من جزء هیاترئیسه احزاب آسیا هستم- مشکل اقتصادی دارند. حزب نیاز به پول و سرمایه دارد. حزب موتلفه اسلامی ۲۰۰ دفتر دارد. اگر هر دفتری ماهی دو میلیون تومان داشته باشد تنها صرف اجاره یک اتاق، آب، برق و گاز میشود. در صورتی که کارمندان هم مجانی کار کنند، در مجموع ۴۰۰ میلیون تومان باید صرف شود که سالانه پنج میلیارد تومان میشود. این پول باید از کجا بیاید؟
طبق قانون احزاب نمیتوانند فعالیت اقتصادی به نام حزب داشته باشند
طبق قانون احزاب نمیتوانند فعالیت اقتصادی به نام حزب داشته باشند. حزب جمهوری اسلامی به ریاست مقام معظم رهبری بود که آن زمان رئیسجمهور بودند. هاشمیرفسنجانی، رئیس مجلس و موسوی، نخستوزیر بودند. ناطق نیز وزیر کشور بود. بنده و آقایان نبوی و عسگراولادی هم وزیر بودیم. یکی از مشکلات مساله اقتصادی بود. هزینه روشن کردن یک چراغ را هم نداشتیم.
در آمریکا مردم داوطلبانه از طریق پرداخت مالیات به احزاب کمک میکنند
در کشور آمریکا افراد از طریق مالیات میتوانند به احزاب کمک کنند. در برگه مالیات میتوانند رقم کمک را بنویسند البته در برگه مالیات دلیل کمک کردن به حزب را میخواهند. یک راه این است. برخی احزاب از امکانات دولتی استفاده میکنند.
350 حزب مجوزدار در کشور داریم
یک مشکل هم تعدد و تکثر احزاب است. الان ۳۵۰-۳۴۰ حزب از وزارت کشور مجوز گرفتهاند. ۱۸۶ عضو جزء خانه احزاب هستند. ۱۸۶ راه یا ۱۸۶ مسیر اقتصادی وجود ندارد. قانون احزاب درست شده است و امیدواریم در صورت عمل کردن به آن، این امر قدری سامان بگیرد. احزاب باید خود را با این مساله تطبیق دهند والا منحل خواهند شد.
به دنبال حزب جامع در ایران هستیم
قرار است اتفاق خاصی در جریان اصولگرایی رخ دهد؟
ما سالهاست فکر میکنیم که حزب جامع درست کنیم.
نقاطقوت انتخابات ۹۶ را ذکر نکردید.
درجریان اصولگرایان این بود که بالاخره جمنا تشکیل و نتیجه این شد که ۱۶ میلیون رای داشتند، درحالی که دفعه قبل آقای ناطق هفتمیلیون رای داشت. هماهنگی خوبی در جمنا شد. ما در سال ۹۲ خودمان با خودمان رقابت کردیم و رای تقسیم شد. حداد و ولایتی و قالیباف گفتند ما یک نفر میآییم و هر سه نفر آمدند. اختلافات اینچنینی سال ۹۲ داشتیم.
خیلیها گمان میکردند اگر آقای عارف کنار نمیرفت به مرحله دوم میرسید. این ۱۶ میلیون رای جمع شد که قدم مثبتی بود.
دلم نمیخواست قالیباف کنارهگیری کند
در انتخابات ۹۶ موافق بودید آقای قالیباف کنار برود؟
در این خصوص بحثهای زیادی شد و در روزهای آخر هم موافق و مخالف وجود داشت. دو نظریه وجود داشت. یک نظریه اینکه مجموع رای رئیسی و قالیباف بیش از روحانی بود و اگر به همین ترتیب پیش میرفت حداقل به مرحله دوم میرسید.
نظریه دیگر این بود که مردمی که روز آخر تصمیم میگیرند رایشان باطل نشود به کسی رای میدهند که احتمال بیشتری دارد رای بیاورد. اگر قالیباف ۲۵ درصد و رئیسی ۳۰ درصد است اما روحانی ۴۵ درصد، مردم میگویند به روحانی رای دهیم چون شانس بیشتری دارد.
برخی طرفداران قالیباف به سمت روحانی رفتند
من شخصا دلم نمیخواست قالیباف کنار برود. ایشان که کنار رفت میتوانستند بهتر مدیریت کنند که نکردند. مثلا همان موقع اعلام میکرد آقای قالیباف معاون اول است به احتمال زیاد تمام سبد رای قالیباف به سبد رئیسی میریخت. اگر همان زمان که به مشهد رفت آقای قالیباف را هم میبرد بهتر بود. در مصلای تهران تشویق آقای قالیباف از آقای رئیسی بیشتر بود. وقتی او کنار رفت اینطور نشد که تمام رای او به سبد آقای رئیسی بیاید.
یک عده نسبت به آقای قالیباف تعصب داشتند و نمیآمدند مگر اینکه همان زمان میگفتند ایشان معاون اول است. به نظر من اشتباه بزرگی بود که انجام دادیم. بعد هم باید آقای قالیباف را مشهد میبردند که این کار را نکردند. در نتیجه دوستداران آقای قالیباف یک عده منفعل شدند یا به طرف آقای روحانی رفتند.
این امر برای اصولگرایان درس عبرت شد؟
باید ببینیم.
حزب موتلفه اعلام کرد که میخواهد وارد جزئیات انتخابات مجلس ۹۸ شود. یعنی سازوکاری چیده است که تحولی صورت گیرد؟
کار حزب همین است که وارد انتخابات شود.
احزاب ما میخوابند و نزدیک انتخابات میخواهند کار کنند
البته با سازوکار.
بله. مهمترین کار حزب این است که وارد انتخابات شود. احزاب باید این چهار سال برای انتخابات کار کنند، احزاب ما میخوابند و نزدیک انتخابات میخواهند کار کنند. اشکالی که هم وجود دارد اینکه دبیرکل حزب موتلفه بارها گفته است ما از نماینده جمنا حمایت میکنیم، درحالی که نماینده خودشان در انتخابات باقی ماند. علیرغم اینکه اعلام کردند ما از نماینده جمنا حمایت میکنیم ولی کاندیدای آنها در رقابت انتخابات ماند.
البته حزب هم اعلامیهای منتشر کرد و میرسلیم واکنش نشان داد.
این حرکت بسیار بد بود. یعنی حزب گفت انصراف داده و او گفت چنین نیست. این هم نشان میدهد ما هنوز خیلی تحزب را قبول نداریم. درنهایت خود را قبول داریم. اگر او نماینده حزب است باید تصمیم حزب را تبعیت کند. وقتی حزب میگوید نماینده ما انصراف داده است بلافاصله باید این را میپذیرفت. این نشان میدهد ما هنوز حزبی فکر نمیکنیم.
طبسی میگفت در زندان مشهد به چندی از این مجاهدین و منافقین گفتیم نظر شما درباره امام زمان(عج) چیست؟ گفتند دو تا سه روز دیگر خبر میدهیم. دو تا سه روز دیگر گفتند سازمان در اینباره به جمعبندی نرسیده است. خوب یا بد بودن این مساله را کار ندارم ولی حزب یعنی همین! سازمان به این معناست.
نماینده موتلفه هیچ شانسی برای موفقیت نداشت
حرکتی که نماینده حزب موتلفه انجام داد در شرایطی بود که هیچ شانسی برای موفقیت نداشت. مشخص بود هیچ شانسی برای پیروزی ندارند.
اصولگرایان به این زودی به سازوکار جدید نمیرسند
سازوکار جدید انجام نشده است؟
اصولگرایان به این زودی به سازوکار جدید نمیرسند. در حال فکر کردن هستیم.
نجفی علاقهای به شهردار شدن ندارد/ به زور میخواهند او را شهردار کنند
در مورد بحث انتخاب شهردار این روزها اتفاقاتی در شورای شهر افتاده است. ظاهرا جدیترین گزینهها نجفی و مرعشی هستند که مرعشی هم از نجفی حمایت کرده است. نظر شما در این باره چیست؟
من شخصا موافق نیستم که نجفی وارد این کار شود. نجفی چند سال قبل در مجلس آمد، آن زمان که رئیس سازمان برنامه و بودجه بود و گفت من کسالت قلبی دارم. بعد در دوره روحانی یک مدتی سرپرست وزارت علوم شد و من با ایشان صحبت کردم و ایشان گفت من آمادگی این کار را ندارم. کار وزارت علوم خیلی کمتر از کار شهرداری است.
قالیباف ۱۶ ساعت کار میکرد. خیلی روزها در مسجدی که ما میرویم نماز صبح میخواند و بعد از آنجا به سرکار میرفت و تا ساعت ۱۱ شب کار میکرد. جوان بود و انرژی فراوان داشت. شهرداری را در دست داشت و مسائل شهرداری را میدانست. قالیباف ۱۲ سال تجربه دارد.
جای اصلاحطلبان بودم جهانگیری یا آخوندی را برای شهرداری معرفی میکردم
من موافق نیستم که نجفی را به زور بیاورند چون خودش هم علاقهای ندارد. مدتی هم بحث جهانگیری مطرح بود. من اگر جای اصلاحطلبان بودم یا جهانگیری یا آخوندی را میآوردم. این دو مورد هم توان دارند. مخصوصا آخوندی برنامه برای این کار دارد. خبر دارم. طرح و برنامه دارد. نجفی را میخواهند مجبور کنند که بیاید و مرعشی هم علاقهای ندارد.
چرا مجبور کنند؟
این را باید از خودشان پرسید. تنها میدانم نجفی خود علاقهای ندارد. برای وزارت علوم هم که کارش کمتر است گفت آمادگی ندارم. دانشگاهها عملا مستقل هستند و وزیر علوم خیلی کاری با دانشگاهها ندارد. شاید از سادهترین و راحتترین وزارتخانهها وزارت علوم باشد. با این حال نجفی اذعان داشت من نمیتوانم. من به صلاح نجفی و مملکت و اصلاحطلبان نمیدانم که ایشان پست شهرداری را بپذیرد.
اگر کسی نتواند به خوبی قالیباف کار کند برای اصلاحطلبان نقطه ضعف خواهد بود
قالیباف به سختی کار کرد و خوب وارد این کار شد و اگر کسی بیاید که نتواند همانند او کار کند برای اصلاحطلبان نقطهضعف خواهد بود. بعدا در شورای شهر موثر خواهد بود.