صراط: سرمربی تیم ملی فوتبال ایران تصریح کرد: نمیخواهم و دوست ندارم دلقک فرض شوم. همیشه در مذاکره با رییس فدراسیون فوتبال دوست دارم همه چیز شفاف باشد.
به گزارش فارس، کارلوس کی روش سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران در مصاحبه با بانکادای پرتغال گفت: من هرگز فرد پیچیدهای نیستم اما من هم گاهی بر پایه فریب و تزویر محیط، بله کمی پیچیده و غیر قابل تحمل میشوم.
کیروش پس از تجربه تعطیلات تابستانی در پرتغال و سپری کردن چند روزی هم در زادگاه خود،آفریقای جنوبی اکنون آماده بازگشت به اردوی تیم ملی فوتبال ایران است.
او باید تیمش را آماده درخشش در جام جهانی 2018 کند و این بار وعده صعود ایران از گروه خود و رسیدن به مرحله دوم جام جهانی مطرح شده است.
یک گفتوگوی 2 ساعته با کی روش فرصت مناسبی برای نشریه Bancada پرتغال است تا همه زوایای پنهان شده در چند ساله گذشته این مربی پرتغالی را مقابل دید خواننده خود بگذارد.
- شما در ایران چه میکنید؟ در واقع مربی مثل شما چگونه در فوتبال این کشور با برنامه ریزی و آماده سازی مدون، فعالیت میکند؟
من در همیشه سعی کردهام، کارنامه خود را با نتایجی که کسب میکنم به دیگران ثابت کنم. پیش از این نتایج خوبی در زمینه مربیگری برای من پیش نیامده بود، پس از ماجرای دوپینگ در تیم ملی فوتبال پرتغال، کمیته انضباطی مرا تبرئه کرده بود، شواری عالی دادگستری پرتغال هم مرا تبرئه کرده بود، سپس در کمال شگفتی از سوی یک شخص با جریمه مواجه شدم، میخواستم حتی درخواست تجدید نظر کنم اما شرایط در پرتغال بسیار شگفت آور بود و 8 ماه تعلیق از فعالیت برنامه های مرا به هم ریخت.نگرانی من بسیار قابل درک و مشخص بود، من تا آن روز دادگاه نرفته بودم، و این فرایند برای من آزار دهنده بود. در چند نقطه از جهان پرونده تشکیل شده بود و هر جا می رفتم اثری از کسانی بود که علیه من فعالیت کرده و فضا را سمی کرده بودند. واسکودوگاما، قطر و ..... در آن شرایط پیشنهادات کاری مهمی هم داشتم و یکی از آن پیشنهادات، تیم ملی فوتبال ایران بود. من میخواستم پیشنهادات را بررسی کنم اما هر لحظه امکان داشت دادگاهی در اروپا مرا برای مدت طولانی تعلیق فعالیت کند. در همان شرایط بودم که ریاست فدراسیون فوتبال ایران به من پیغام داد که ما شما را میخواهیم، قرارداد را میبندیم، اگر حکم به نفع شما بود که بسیار عالی است و اگر نبود نگران فسخ قرارداد نباشید.به آنها گفتم که منتظر رای دادگاه اروپا برای پرونده دوپینگ هستم. بعد از آن رییس فدراسیون ایران به من گفت تو مربی هستی که ما به دنبال آن هستیم. اگر رای به سود تو باشد خیلی خوب خواهد بود. اگر رای به سود تو نباشد باز هم خوب است. تو در روی نیمکت مربیگری مینشینی و ما کس دیگری را آنجا قرار خواهیم داد ولی در اصل خود تو سرمربی خواهی بود و فقط یک نفر به صورت صوری به عنوان مربی معرفی میشود.
یعنی واقعا موضوع همین بود؟ شما به همین دلیل راهی فوتبال ایران شدید؟
ببینید، آنها واقعا به من احترام گذاشتند، شرایط خیلی خوبی بود، به من اعتماد به نفس می داد، واگرنه هرگز به سمت فوتبال ایران نمیرفتم. من پیش از این با تیم ملی جوانان پرتغال توانسته بودم در جام جهانی قهرمانی به دست بیاورم. به نظر من جام جهانی همیشه با ارزشترین جام است، احترام همه تورنمنتها سر جای خود اما جام جهانی چیز دیگری است. لیگ قهرمانان هر سال برگزار میشود ولی جام جهانی هر چهار سال یک بار برگزار میشود. انگیزه دوم من همین جام جهانی بود، میخواستم خودم را ثابت کنم و باید به جام جهانی برزیل میرفتیم.
شما دلیل قبول کردن کار در ایران را توضیح دادید اما دلیل 7 سال فعالیت در ایران را هم توضیح بدهید؟
پس از سه سال یعین وقتی جام جهانی بریل به پایان رسید، تصمیم جدی گرفتم که ایران را ترک کنم، ولی به یکباره شرایط عوض شد و تغییر کرد. شرایط کاری من بهتر شد و بازیکنانی که در اختیار داشتم به من انگیزه ماندن میدادند، احساس خوبی از شرایط تازه کاری خود داشتم. بازیکان تحصیل کرده و بسیار جویای نام و تلاشگر در اختیار من بود و دوست داشم با آنها یک راه سخت را ادامه بدهم.
آنها سن کمی داشتند اما بسیار باهوش بودند. این همان چیزی است که یک مربی میخواهد. وقتی برای اولین بار به ایران رفتم آنها فقط یک لژیونر داشتند ولی در ادامه راه فوتبال ایران 14 لژیونر داشت. تصور این که به جای داشتن تیمی از دایناسورها تیمی از بچههای دوست داشتنی و باهوش داشته باشی آرامش بخش بود.
این همه سال فعالیت در ایران به نظر کمی عجیب میآید، در این باره یک توضیح قانع کننده بدهید
به هر حال من فرصت مربیگری در اروپا را داشتهام و در این مدت پیشنهاداتی به من میرسید. واقعا پیشنهادات خوبی در اختیار داشتم، از آفریقای جنوبی بارها به من پیشنهاد همکاری شد، از تیم ملی الجزایر هم به سراغ من آمدند و با مدیر برنامهها و خود من مذاکره کردند. شرایط خود را به رییس فدراسیون فوتبال ایران گفتم و آنها می دانستند که تصمیم گیری برای من سخت شده و کمی هم پای احساسات به میان آمده است. وقتی برای اولین بار در حال جدا شدن از اروپا بودم، حرفهای فرگوسن به خوبی در یادم هست، او گفت آنجا چه کار میکنی؟ استعداد و توانایی خودت را از بین می بری و به هدر میدهی! به او گفتم که حضور در جام جهانی بسیار برایم اهمیت دارد و نمیتوانم این فرصت را از دست بدهم. فرگوسن گفت که تو داری وقت و استعداد خود را در ایران به هدر میدهی ولی من ترجیح دادم در فوتبال ایران بمانم و به تلاش خود ادامه بدهم. از تاتنهام پیشنهاد رسمی دریافت کردم و پول خوبی هم به من میدادند اما آن را نیز رد کردم.
در همان زمان شما شانس پیوستن به فوتبال ژاپن یا حتی فوتبال آمریکا را نیز داشتید اما عنوان می کنید که ایرانیها خیلی به شما کمک کردند، این نشان میدهد که هیچ مخالف یا دشمنی در فوتبال ایران ندارید، درست است؟
من اصولی دارم که همیشه برای پیاده کردن آن اصول اصرار میکنم، تحت هر شرایطی اجازه نمی دهم اصول مهم خودم زیر پا گذاشته شود، این اصول را به دیگران هم تحمیل می کنم تا مجموعه به هدفش برسد. برای آن که آنجا در ایران بخواهید موفق شوید باید قدرت مدیریت و ریاست داشته باشید. با این موضوع مشکل دارم که به من مسئولیت بدهند ولی بگویند که اخیاری برای تصمیم گیری نداری، این اجازه را به کسی نمیدهم که مرا در چنین شرایطی قرار بدهد.
ولی تصور میکنم جمع قابل توجهی از همکاران شما در فوتبال ایران چنین طرز تفکری ندارند!
من ادعا ندارم که همه تصمیماتم درست است، به هر حال احتمال اشتباه هم هست اما دوست ندارم کسی در کارم دخالت کند. به هر حال منکر مشورت و کار گروهی نیستم اما اصل حرف من دخالتهای بیجا و تصمیمات نادرست از سوی کسانی است که اهل فوتبال نیستند. دوست ندارم جلوی من حرفی بزنند و پشت سر من حرف دیگری بزنند. اگر من ۱۰۰ درصد وفاداریم را نشان بدهم انتظار دارم که ۱۰۰ درصد وفاداری از طرف مقابل احساس کنم. باید احساس کنم که من و رییس فدراسیون در یک جهت و یک نگرش هستیم. نمیخواهم و دوست ندارم دلقک فرض شوم. همیشه در مذاکره با رییس فدراسیون فوتبال دوست دارم همه چیز شفاف باشد، شجاعت داشته باشیم و همه چیز را راحت بگوییم. پنهان کاری برای من غیر قابل تحمل است.
آیا وقتی در رئال مادرید مربیگری میکردید هم چنین اتفاقاتی رخ داد؟
در رئال مادرید شرایط خیلی حرفهای و شفاف بود. فلورنتینو پرس و خورخه والدانو همه چیزها را مشخص میکردند و خیلی شفاف همه چیز را توضیح میدادند. آنها من را انتخاب کردند چون این توانایی را در من دیدند، پرس مطمئن شده بود که من توانایی کار با ستارهها دارم. برای من فرقی نمیکند رونالدو بازیکن مخاطب من باشد یا پاوون. گاهی متوجه میشدم که بازیکنانی مثل زیدان یا رونالدو طور دیگری به من نگاه میکنند، آنها معتقد بودند که من افکار پرس را در تمرینات و تیم پیاده میکنم. امروز به این نتیجه رسیدهام که اگر تسلیم آن نگاهها میشدم شاید امروز همچنان مربی رئال مادرید بودم اما اخلاق من چنین شرایطی را قبول نداشت.
برای شما سرمربی بودن آسانتر است یا مربی بودن؟ کدامیک اصولا برای شما بهتر است؟
ببینید به هر حال دنیای مربیگری بسیار پیچیده شده و روز به روز سخت تر میشود، نباید میدان را خالی کرد و ترسید، من ریسک بزرگی کردم و موفق شدم. امروز به هیچ عنوان پشیمان نیستم. فرگوسن 27 سال در یک تیم ماند و موفق شد اما فراز و نشسب هم داشت و مردم همیشه دوستش داشتند و دارند، ماندن در یک تیم برای سالهای متوالی الزاما اشتباه و مشکوک نیست. برای من سرمربی بودن یک افتخار بزرگ است و به راه خود ادامه خواهم داد.
مربیگری در باشگاه راحتتر است یا در تیم ملی؟
شما در باشگاه میتوانید خیلی راحت ترکیب مورد نظر خودتان را بسازید و ایجاد کنید ولی در تیم ملی اینطور نیست. من فکر میکنم که کار در رده ملی سختتر باشد. به هر حال در 2 دنیای متفاوت هستید و نمیشود به راحتی این دو را با هم مقایسه کرد.
کدام تجربه مربیگری برای شما شیرینتر و بهتر بوده است؟
طبیعی است که مربیگری در پرتغال برای من بسیار جذاب و شیرین بوده است، جانشین اسکولاری شده بودم و بعد از خداحافظی چند بازیکن از تیم ملی به نوعی دوران تغییر و تحول را در تیم ملی شروع کرده بودم. در سه ماه اول حضورم شرایط بسیار سختی داشتم ولی بازیهای خوبی با قبرس و دانمارک برگزار کردیم. تیم من خیلی خوب نتیجه میگرفت، بعد از بازی با برزیل ما ۲۰ بازی برگزار کردیم و فقط یک بازی را با شکست به پایان رساندیم که برابر اسپانیا در جام جهانی آن هم با گل آفساید بود. در شرایطی به میدان رفتیم که در خیلی از بازیها کریستیانو رونالدو مصدوم بود و او را در اختیار نداشتیم.
جنگ لفظی بین شما و رونالدو خیلی مشهور شد، خیلی از مردم تصور میکنند آن مشکل، یکی از دلایل افت پرتغال بود
کریستیانو آن موقع ۲۵ سال سن داشت. شاید اگر او الان به آن زمان برگردد چنین صحبتی نکند و جور دیگری حرف بزند با این حال این بحث تمام شده است. کارنامه من با کارنامه رونالدو جداست. همه ما دورانی را در زندگی خود پشت سر میگذاریم. بالغتر میشویم و نمیشود در گذشته ماند و در گذشته زندگی کرد.
با توجه به همبستگی موجود در فوتبال ایران و روندی که تجربه میشود پیش بینی شما از عملکرد ایران در جام جهانی 2018 چیست؟
باید امکانات بیشتری داشته باشیم، بحث سخت افزارها در فوتبال ایران جدی است و اگر در این عرصه پیشرفت نداشته باشیم متضرر خواهیم شد. رفتن به مرحله دوم جام جهانی برای ما یک هدف است نه یک آرزو و برای رسیدن به این مهم خواهیم جنگید. فوتبال ایران در جامهای جهانی 1978، 1998، 2006 و 2014 هرگز از مرحله گروهی صعود نکرده و مرحله حذفی را تجربه نکرده است. بنابراین برای شکست این رکورد اراده جدی داریم. من بازیکنان بالغ و با تجربهای دارم، جوان هستند اما میدان دیده و تحصیل کرده هم هستند. باهوش و بسیار تاکتیک پذیر. تیمی که اکنون در اختیار دارم بسیار بهتر از تیمی است که 4 سال پیش در اختیار داشتم. طبیعی هم هست ما رشد کردهایم و بهتر و بهتر شدهایم. در مرحله آمادهسازی باید بهترین ها را داشته باشیم و بازیهای تدارکاتی خوبی را تجربه کنیم، بعد از آن باید منتظر باشیم در در بخش قرعهکشی هم خوش شانس باشیم. این دیگر در اختیار ما نیست. میتوانیم این دو عامل را به عنوان دو عامل موفقیتآمیز برای خودمان در نظر بگیریم. اگر شانس داشته باشیم و در یک گروه متعادل قرار بگیریم قطعا میتوانیم به دور دوم جام جهانی هم برسیم.
به نظر می رسد شرایط کاری در فوتبال ایران آسان نباشد و اتفاقا خیلی هم سخت باشد، این طور نیست؟
فکر نمیکنم کشوری در دنیا وجود داشته باشد که شرایط ضعیف ما را داشته باشد یا تجربه کرده باشد. زمین تمرینهای نامساعد و غیر استاندارد، مشکلات اقتصادی زیاد و مشکلاتی از قبیل مراکز تمرینی که اصلا مساعد و استاندارد و مفید نیستند. همه اینها به خاطر تحریمهایی است که علیه ایران صورت گرفته و به جامعه ایران هم سرایت کرده و در ورزش نیز اجتنابناپذیر بوده و ورزش ایران نیز این بحران را حس کرده است.
به طور کلی چه مدت از یک سال کاری را در ایران فعال هستید؟
تقریبا نصف یک سال را در ایران هستم. خیلی از کارهای تیم ملی به من بستگی دارد و من در باقی زمانهایی که در ایران نیستم به آنالیز تیمها و حریفان میپردازم. این طور نیست که نیمی از سال را در تعطیلات و خوشگذارنی باشم. همیشه در خدمت تیم ملی بوده و هستم.
وقتی در ایران هستید، چیزی شبیه به فضای فیلم آرگو شما را نگران ناامنی نمیکند؟
نه هرگز این طور نیست، جامعه و کشور ایران شرایط و ویژگیهای خاص و منحصر به فردی دارد. ایران آنطور که بخشی از مردم جهان تحت تاثیر تبلیغات و فیلمها فکر میکنند نیست. ما خودمان دوست داریم برای خودمان جهنم درست کنیم در حالی که اینگونه نیست، من در عربستان هم بودهام و باید بگویم که شرایط زندگی در ایران بسیار بهتر است و مشکلی در آن نیست.
به گزارش فارس، کارلوس کی روش سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران در مصاحبه با بانکادای پرتغال گفت: من هرگز فرد پیچیدهای نیستم اما من هم گاهی بر پایه فریب و تزویر محیط، بله کمی پیچیده و غیر قابل تحمل میشوم.
کیروش پس از تجربه تعطیلات تابستانی در پرتغال و سپری کردن چند روزی هم در زادگاه خود،آفریقای جنوبی اکنون آماده بازگشت به اردوی تیم ملی فوتبال ایران است.
او باید تیمش را آماده درخشش در جام جهانی 2018 کند و این بار وعده صعود ایران از گروه خود و رسیدن به مرحله دوم جام جهانی مطرح شده است.
یک گفتوگوی 2 ساعته با کی روش فرصت مناسبی برای نشریه Bancada پرتغال است تا همه زوایای پنهان شده در چند ساله گذشته این مربی پرتغالی را مقابل دید خواننده خود بگذارد.
- شما در ایران چه میکنید؟ در واقع مربی مثل شما چگونه در فوتبال این کشور با برنامه ریزی و آماده سازی مدون، فعالیت میکند؟
من در همیشه سعی کردهام، کارنامه خود را با نتایجی که کسب میکنم به دیگران ثابت کنم. پیش از این نتایج خوبی در زمینه مربیگری برای من پیش نیامده بود، پس از ماجرای دوپینگ در تیم ملی فوتبال پرتغال، کمیته انضباطی مرا تبرئه کرده بود، شواری عالی دادگستری پرتغال هم مرا تبرئه کرده بود، سپس در کمال شگفتی از سوی یک شخص با جریمه مواجه شدم، میخواستم حتی درخواست تجدید نظر کنم اما شرایط در پرتغال بسیار شگفت آور بود و 8 ماه تعلیق از فعالیت برنامه های مرا به هم ریخت.نگرانی من بسیار قابل درک و مشخص بود، من تا آن روز دادگاه نرفته بودم، و این فرایند برای من آزار دهنده بود. در چند نقطه از جهان پرونده تشکیل شده بود و هر جا می رفتم اثری از کسانی بود که علیه من فعالیت کرده و فضا را سمی کرده بودند. واسکودوگاما، قطر و ..... در آن شرایط پیشنهادات کاری مهمی هم داشتم و یکی از آن پیشنهادات، تیم ملی فوتبال ایران بود. من میخواستم پیشنهادات را بررسی کنم اما هر لحظه امکان داشت دادگاهی در اروپا مرا برای مدت طولانی تعلیق فعالیت کند. در همان شرایط بودم که ریاست فدراسیون فوتبال ایران به من پیغام داد که ما شما را میخواهیم، قرارداد را میبندیم، اگر حکم به نفع شما بود که بسیار عالی است و اگر نبود نگران فسخ قرارداد نباشید.به آنها گفتم که منتظر رای دادگاه اروپا برای پرونده دوپینگ هستم. بعد از آن رییس فدراسیون ایران به من گفت تو مربی هستی که ما به دنبال آن هستیم. اگر رای به سود تو باشد خیلی خوب خواهد بود. اگر رای به سود تو نباشد باز هم خوب است. تو در روی نیمکت مربیگری مینشینی و ما کس دیگری را آنجا قرار خواهیم داد ولی در اصل خود تو سرمربی خواهی بود و فقط یک نفر به صورت صوری به عنوان مربی معرفی میشود.
یعنی واقعا موضوع همین بود؟ شما به همین دلیل راهی فوتبال ایران شدید؟
ببینید، آنها واقعا به من احترام گذاشتند، شرایط خیلی خوبی بود، به من اعتماد به نفس می داد، واگرنه هرگز به سمت فوتبال ایران نمیرفتم. من پیش از این با تیم ملی جوانان پرتغال توانسته بودم در جام جهانی قهرمانی به دست بیاورم. به نظر من جام جهانی همیشه با ارزشترین جام است، احترام همه تورنمنتها سر جای خود اما جام جهانی چیز دیگری است. لیگ قهرمانان هر سال برگزار میشود ولی جام جهانی هر چهار سال یک بار برگزار میشود. انگیزه دوم من همین جام جهانی بود، میخواستم خودم را ثابت کنم و باید به جام جهانی برزیل میرفتیم.
شما دلیل قبول کردن کار در ایران را توضیح دادید اما دلیل 7 سال فعالیت در ایران را هم توضیح بدهید؟
پس از سه سال یعین وقتی جام جهانی بریل به پایان رسید، تصمیم جدی گرفتم که ایران را ترک کنم، ولی به یکباره شرایط عوض شد و تغییر کرد. شرایط کاری من بهتر شد و بازیکنانی که در اختیار داشتم به من انگیزه ماندن میدادند، احساس خوبی از شرایط تازه کاری خود داشتم. بازیکان تحصیل کرده و بسیار جویای نام و تلاشگر در اختیار من بود و دوست داشم با آنها یک راه سخت را ادامه بدهم.
آنها سن کمی داشتند اما بسیار باهوش بودند. این همان چیزی است که یک مربی میخواهد. وقتی برای اولین بار به ایران رفتم آنها فقط یک لژیونر داشتند ولی در ادامه راه فوتبال ایران 14 لژیونر داشت. تصور این که به جای داشتن تیمی از دایناسورها تیمی از بچههای دوست داشتنی و باهوش داشته باشی آرامش بخش بود.
این همه سال فعالیت در ایران به نظر کمی عجیب میآید، در این باره یک توضیح قانع کننده بدهید
به هر حال من فرصت مربیگری در اروپا را داشتهام و در این مدت پیشنهاداتی به من میرسید. واقعا پیشنهادات خوبی در اختیار داشتم، از آفریقای جنوبی بارها به من پیشنهاد همکاری شد، از تیم ملی الجزایر هم به سراغ من آمدند و با مدیر برنامهها و خود من مذاکره کردند. شرایط خود را به رییس فدراسیون فوتبال ایران گفتم و آنها می دانستند که تصمیم گیری برای من سخت شده و کمی هم پای احساسات به میان آمده است. وقتی برای اولین بار در حال جدا شدن از اروپا بودم، حرفهای فرگوسن به خوبی در یادم هست، او گفت آنجا چه کار میکنی؟ استعداد و توانایی خودت را از بین می بری و به هدر میدهی! به او گفتم که حضور در جام جهانی بسیار برایم اهمیت دارد و نمیتوانم این فرصت را از دست بدهم. فرگوسن گفت که تو داری وقت و استعداد خود را در ایران به هدر میدهی ولی من ترجیح دادم در فوتبال ایران بمانم و به تلاش خود ادامه بدهم. از تاتنهام پیشنهاد رسمی دریافت کردم و پول خوبی هم به من میدادند اما آن را نیز رد کردم.
در همان زمان شما شانس پیوستن به فوتبال ژاپن یا حتی فوتبال آمریکا را نیز داشتید اما عنوان می کنید که ایرانیها خیلی به شما کمک کردند، این نشان میدهد که هیچ مخالف یا دشمنی در فوتبال ایران ندارید، درست است؟
من اصولی دارم که همیشه برای پیاده کردن آن اصول اصرار میکنم، تحت هر شرایطی اجازه نمی دهم اصول مهم خودم زیر پا گذاشته شود، این اصول را به دیگران هم تحمیل می کنم تا مجموعه به هدفش برسد. برای آن که آنجا در ایران بخواهید موفق شوید باید قدرت مدیریت و ریاست داشته باشید. با این موضوع مشکل دارم که به من مسئولیت بدهند ولی بگویند که اخیاری برای تصمیم گیری نداری، این اجازه را به کسی نمیدهم که مرا در چنین شرایطی قرار بدهد.
ولی تصور میکنم جمع قابل توجهی از همکاران شما در فوتبال ایران چنین طرز تفکری ندارند!
من ادعا ندارم که همه تصمیماتم درست است، به هر حال احتمال اشتباه هم هست اما دوست ندارم کسی در کارم دخالت کند. به هر حال منکر مشورت و کار گروهی نیستم اما اصل حرف من دخالتهای بیجا و تصمیمات نادرست از سوی کسانی است که اهل فوتبال نیستند. دوست ندارم جلوی من حرفی بزنند و پشت سر من حرف دیگری بزنند. اگر من ۱۰۰ درصد وفاداریم را نشان بدهم انتظار دارم که ۱۰۰ درصد وفاداری از طرف مقابل احساس کنم. باید احساس کنم که من و رییس فدراسیون در یک جهت و یک نگرش هستیم. نمیخواهم و دوست ندارم دلقک فرض شوم. همیشه در مذاکره با رییس فدراسیون فوتبال دوست دارم همه چیز شفاف باشد، شجاعت داشته باشیم و همه چیز را راحت بگوییم. پنهان کاری برای من غیر قابل تحمل است.
آیا وقتی در رئال مادرید مربیگری میکردید هم چنین اتفاقاتی رخ داد؟
در رئال مادرید شرایط خیلی حرفهای و شفاف بود. فلورنتینو پرس و خورخه والدانو همه چیزها را مشخص میکردند و خیلی شفاف همه چیز را توضیح میدادند. آنها من را انتخاب کردند چون این توانایی را در من دیدند، پرس مطمئن شده بود که من توانایی کار با ستارهها دارم. برای من فرقی نمیکند رونالدو بازیکن مخاطب من باشد یا پاوون. گاهی متوجه میشدم که بازیکنانی مثل زیدان یا رونالدو طور دیگری به من نگاه میکنند، آنها معتقد بودند که من افکار پرس را در تمرینات و تیم پیاده میکنم. امروز به این نتیجه رسیدهام که اگر تسلیم آن نگاهها میشدم شاید امروز همچنان مربی رئال مادرید بودم اما اخلاق من چنین شرایطی را قبول نداشت.
برای شما سرمربی بودن آسانتر است یا مربی بودن؟ کدامیک اصولا برای شما بهتر است؟
ببینید به هر حال دنیای مربیگری بسیار پیچیده شده و روز به روز سخت تر میشود، نباید میدان را خالی کرد و ترسید، من ریسک بزرگی کردم و موفق شدم. امروز به هیچ عنوان پشیمان نیستم. فرگوسن 27 سال در یک تیم ماند و موفق شد اما فراز و نشسب هم داشت و مردم همیشه دوستش داشتند و دارند، ماندن در یک تیم برای سالهای متوالی الزاما اشتباه و مشکوک نیست. برای من سرمربی بودن یک افتخار بزرگ است و به راه خود ادامه خواهم داد.
مربیگری در باشگاه راحتتر است یا در تیم ملی؟
شما در باشگاه میتوانید خیلی راحت ترکیب مورد نظر خودتان را بسازید و ایجاد کنید ولی در تیم ملی اینطور نیست. من فکر میکنم که کار در رده ملی سختتر باشد. به هر حال در 2 دنیای متفاوت هستید و نمیشود به راحتی این دو را با هم مقایسه کرد.
کدام تجربه مربیگری برای شما شیرینتر و بهتر بوده است؟
طبیعی است که مربیگری در پرتغال برای من بسیار جذاب و شیرین بوده است، جانشین اسکولاری شده بودم و بعد از خداحافظی چند بازیکن از تیم ملی به نوعی دوران تغییر و تحول را در تیم ملی شروع کرده بودم. در سه ماه اول حضورم شرایط بسیار سختی داشتم ولی بازیهای خوبی با قبرس و دانمارک برگزار کردیم. تیم من خیلی خوب نتیجه میگرفت، بعد از بازی با برزیل ما ۲۰ بازی برگزار کردیم و فقط یک بازی را با شکست به پایان رساندیم که برابر اسپانیا در جام جهانی آن هم با گل آفساید بود. در شرایطی به میدان رفتیم که در خیلی از بازیها کریستیانو رونالدو مصدوم بود و او را در اختیار نداشتیم.
جنگ لفظی بین شما و رونالدو خیلی مشهور شد، خیلی از مردم تصور میکنند آن مشکل، یکی از دلایل افت پرتغال بود
کریستیانو آن موقع ۲۵ سال سن داشت. شاید اگر او الان به آن زمان برگردد چنین صحبتی نکند و جور دیگری حرف بزند با این حال این بحث تمام شده است. کارنامه من با کارنامه رونالدو جداست. همه ما دورانی را در زندگی خود پشت سر میگذاریم. بالغتر میشویم و نمیشود در گذشته ماند و در گذشته زندگی کرد.
با توجه به همبستگی موجود در فوتبال ایران و روندی که تجربه میشود پیش بینی شما از عملکرد ایران در جام جهانی 2018 چیست؟
باید امکانات بیشتری داشته باشیم، بحث سخت افزارها در فوتبال ایران جدی است و اگر در این عرصه پیشرفت نداشته باشیم متضرر خواهیم شد. رفتن به مرحله دوم جام جهانی برای ما یک هدف است نه یک آرزو و برای رسیدن به این مهم خواهیم جنگید. فوتبال ایران در جامهای جهانی 1978، 1998، 2006 و 2014 هرگز از مرحله گروهی صعود نکرده و مرحله حذفی را تجربه نکرده است. بنابراین برای شکست این رکورد اراده جدی داریم. من بازیکنان بالغ و با تجربهای دارم، جوان هستند اما میدان دیده و تحصیل کرده هم هستند. باهوش و بسیار تاکتیک پذیر. تیمی که اکنون در اختیار دارم بسیار بهتر از تیمی است که 4 سال پیش در اختیار داشتم. طبیعی هم هست ما رشد کردهایم و بهتر و بهتر شدهایم. در مرحله آمادهسازی باید بهترین ها را داشته باشیم و بازیهای تدارکاتی خوبی را تجربه کنیم، بعد از آن باید منتظر باشیم در در بخش قرعهکشی هم خوش شانس باشیم. این دیگر در اختیار ما نیست. میتوانیم این دو عامل را به عنوان دو عامل موفقیتآمیز برای خودمان در نظر بگیریم. اگر شانس داشته باشیم و در یک گروه متعادل قرار بگیریم قطعا میتوانیم به دور دوم جام جهانی هم برسیم.
به نظر می رسد شرایط کاری در فوتبال ایران آسان نباشد و اتفاقا خیلی هم سخت باشد، این طور نیست؟
فکر نمیکنم کشوری در دنیا وجود داشته باشد که شرایط ضعیف ما را داشته باشد یا تجربه کرده باشد. زمین تمرینهای نامساعد و غیر استاندارد، مشکلات اقتصادی زیاد و مشکلاتی از قبیل مراکز تمرینی که اصلا مساعد و استاندارد و مفید نیستند. همه اینها به خاطر تحریمهایی است که علیه ایران صورت گرفته و به جامعه ایران هم سرایت کرده و در ورزش نیز اجتنابناپذیر بوده و ورزش ایران نیز این بحران را حس کرده است.
به طور کلی چه مدت از یک سال کاری را در ایران فعال هستید؟
تقریبا نصف یک سال را در ایران هستم. خیلی از کارهای تیم ملی به من بستگی دارد و من در باقی زمانهایی که در ایران نیستم به آنالیز تیمها و حریفان میپردازم. این طور نیست که نیمی از سال را در تعطیلات و خوشگذارنی باشم. همیشه در خدمت تیم ملی بوده و هستم.
وقتی در ایران هستید، چیزی شبیه به فضای فیلم آرگو شما را نگران ناامنی نمیکند؟
نه هرگز این طور نیست، جامعه و کشور ایران شرایط و ویژگیهای خاص و منحصر به فردی دارد. ایران آنطور که بخشی از مردم جهان تحت تاثیر تبلیغات و فیلمها فکر میکنند نیست. ما خودمان دوست داریم برای خودمان جهنم درست کنیم در حالی که اینگونه نیست، من در عربستان هم بودهام و باید بگویم که شرایط زندگی در ایران بسیار بهتر است و مشکلی در آن نیست.