صراط: ظاهراً هر وقت تشکیلات بهائیت، از طرف بزرگان (موساد و اینتلجنس سرویس) موظف به ارائه گزارش اثربخشی عملکرد خود میشود، ایده های بکری برای پوشاندن ورشکستگی هایش ابداع می کند.
به گزارش خبرنگار قضایی فارس، بهائیت از آن زمان که شکل گرفت در تلاش بود تا از میان عناصر سست و بی بنیه برای خود اجتماعی کثیر را رقم بزن که البته این موضوع هرچه از فعالیت آن گذشت شکست خورده تر شد.
ظاهراً هر وقت تشکیلات بهائیت، از طرف بزرگان (موساد و اینتلجنس سرویس) موظف به ارائه گزارش اثربخشی عملکرد خود میشود، ایده های بکری برای پوشاندن ورشکستگی هایش ابداع می کند.
آخرین دستاورد این گروه، توسل به دفتر متوفیات قبرستانها است، آن هم به دلایل بدیعی که ممکن است از نظر خواننده مضحک به نظر بیاید اما قطعاً بزرگان تشکیلات آنرا سناریویی اثرگذار میدانند!
اخیراً بیت العدل بهائیت از حیفای اسرائیل به همه سرشاخهها تکلیف کرده است که در پی جمع آوری فهرستی از متوفیانی شوند که در چند دهه اخیر بدلایل غیر عادی مانند تصادف، زد و خورد، مسمومیت و ... از دنیا رفتهاند و تا آنجا که مقدور است از ماجرای فوت و بازماندگان اطلاعات و گزارشات حضوری و غیر حضوری کسب نمایند.
البته فقط کافی است که فرد به یکی از این دلایل از دنیا رفته باشد، چرا که میتوان در پروژه شهید سازی از او استفاده کرد و قاعدتا مرگ غیر طبیعی را میتوان با توهم کشته شدن به دست مسلمانان و جمهوری اسلامی در آمیخت. اما دلیل این فراخوان چیست و چرا تشکیلات به دنبال فهرست اموات افتاده است.
واقع امر آن است که بهائیت بدلیل ورشکستگیهای موجود در فضای داخلی جامعه ایران، جهت اثبات خود به عنوان یک تشکیلات موثر از سوی حامیان مالی و سیاسی همواره تحت فشار بوده و اخیرا این فشارها بیشتر نیز شدهاست. تشکیلاتی که بنا بود پس از اعلام موجودیت به رقم صدها میلیون هوادار برسد و اکنون در سطح جهان کمتر از 2 میلیون هوادار دارد و حتی نتوانسته در کشور محل تولد خود یعنی ایران پایگاه اجتماعی داشته باشد، طبعاً ناگزیر به کارنامهسازی و مطرح کردن خود به هر بهانه ای برای تایید اثرگذاری است.
از این رو سناریویی بدیع (!) در بیتالعدل طراحی میشود تا فهرست متوفیانی که به مرگ غیرطبیعی از دنیا رفتهاند ، جمعآوری شده و با به سرقت بردن هویت و جعل آنها و ارائه به عنوان بهائیان مظلومی که به قتل رسیده اند، پروژه تبلیغات حقوق بشری آغاز گردد. و طبعا از یک سو محملی هم برای این ادعا باشد که اگر این جمعیت اموات کشته نمیشد، امروز بیت العدل شاهد چه سیل عظیمی از جمعیت بهائی بود! و از سوی دیگر با استناد به مرگ درگذشتگانی که مورد سرقت هویتی قرار میگیرند، القا کرد که چه فجایع حقوق بشری در ایران روی داده است! جمعی با تصادف اتومبیل کشته شده اند، جمعی در زد و خورد یا چاقوکشی، برخی بدلیل مسمومیت و احتمالا اسهال شدید!
اما در انتها دو نکته را باید متذکر شد، نخست نسبت به مردم، که ضرورت دارد به شدت مراقب هویت اموات خود باشند چرا که پروژه سرقت اموات در بهائیت کلیدخورده و بعید نیست که فردا روز، من و شما هم در رسانههای اپوزیسیون عکس درگذشتگان خود را به نام بهائی مظلوم کشته شده (!) مشاهده کنیم. دیگر اینکه اگر کسی درخصوص درگذشتانمان قصد مصاحبه و مذاکره با ما را داشت حتماً مطمئن شویم که از این پروژه سر در نمیآورد، چرا که ظاهرا این نوع گزارشگیری از خانواده درگذشتگان، چند وقتی است که توسط تشکیلات شروع شده است.
و در آخر پیشنهادی به تشکیلات بهائیت؛ که اگر اینقدر قافیه به تنگ آمده است، کارسازتر آنست که کمی به عقب برگردند و دوره همه گیری آنفولانزا و وبا در دهه 20 و30 و در شهرهایی مثل شیراز، کرمان، تهران و... را به عنوان یکی از مصادیق نسلکشی بیولوژیک بهاییان اعلام کنند، اینگونه تعداد قربانیان که افزایش مییابد هیچ، قساوت مسلمانان که قریب به یک قرن پیش(!) دست به ترور بیولوژیک زدهاند هم بیشتر نمایان میشود.
به گزارش خبرنگار قضایی فارس، بهائیت از آن زمان که شکل گرفت در تلاش بود تا از میان عناصر سست و بی بنیه برای خود اجتماعی کثیر را رقم بزن که البته این موضوع هرچه از فعالیت آن گذشت شکست خورده تر شد.
ظاهراً هر وقت تشکیلات بهائیت، از طرف بزرگان (موساد و اینتلجنس سرویس) موظف به ارائه گزارش اثربخشی عملکرد خود میشود، ایده های بکری برای پوشاندن ورشکستگی هایش ابداع می کند.
آخرین دستاورد این گروه، توسل به دفتر متوفیات قبرستانها است، آن هم به دلایل بدیعی که ممکن است از نظر خواننده مضحک به نظر بیاید اما قطعاً بزرگان تشکیلات آنرا سناریویی اثرگذار میدانند!
اخیراً بیت العدل بهائیت از حیفای اسرائیل به همه سرشاخهها تکلیف کرده است که در پی جمع آوری فهرستی از متوفیانی شوند که در چند دهه اخیر بدلایل غیر عادی مانند تصادف، زد و خورد، مسمومیت و ... از دنیا رفتهاند و تا آنجا که مقدور است از ماجرای فوت و بازماندگان اطلاعات و گزارشات حضوری و غیر حضوری کسب نمایند.
البته فقط کافی است که فرد به یکی از این دلایل از دنیا رفته باشد، چرا که میتوان در پروژه شهید سازی از او استفاده کرد و قاعدتا مرگ غیر طبیعی را میتوان با توهم کشته شدن به دست مسلمانان و جمهوری اسلامی در آمیخت. اما دلیل این فراخوان چیست و چرا تشکیلات به دنبال فهرست اموات افتاده است.
واقع امر آن است که بهائیت بدلیل ورشکستگیهای موجود در فضای داخلی جامعه ایران، جهت اثبات خود به عنوان یک تشکیلات موثر از سوی حامیان مالی و سیاسی همواره تحت فشار بوده و اخیرا این فشارها بیشتر نیز شدهاست. تشکیلاتی که بنا بود پس از اعلام موجودیت به رقم صدها میلیون هوادار برسد و اکنون در سطح جهان کمتر از 2 میلیون هوادار دارد و حتی نتوانسته در کشور محل تولد خود یعنی ایران پایگاه اجتماعی داشته باشد، طبعاً ناگزیر به کارنامهسازی و مطرح کردن خود به هر بهانه ای برای تایید اثرگذاری است.
از این رو سناریویی بدیع (!) در بیتالعدل طراحی میشود تا فهرست متوفیانی که به مرگ غیرطبیعی از دنیا رفتهاند ، جمعآوری شده و با به سرقت بردن هویت و جعل آنها و ارائه به عنوان بهائیان مظلومی که به قتل رسیده اند، پروژه تبلیغات حقوق بشری آغاز گردد. و طبعا از یک سو محملی هم برای این ادعا باشد که اگر این جمعیت اموات کشته نمیشد، امروز بیت العدل شاهد چه سیل عظیمی از جمعیت بهائی بود! و از سوی دیگر با استناد به مرگ درگذشتگانی که مورد سرقت هویتی قرار میگیرند، القا کرد که چه فجایع حقوق بشری در ایران روی داده است! جمعی با تصادف اتومبیل کشته شده اند، جمعی در زد و خورد یا چاقوکشی، برخی بدلیل مسمومیت و احتمالا اسهال شدید!
اما در انتها دو نکته را باید متذکر شد، نخست نسبت به مردم، که ضرورت دارد به شدت مراقب هویت اموات خود باشند چرا که پروژه سرقت اموات در بهائیت کلیدخورده و بعید نیست که فردا روز، من و شما هم در رسانههای اپوزیسیون عکس درگذشتگان خود را به نام بهائی مظلوم کشته شده (!) مشاهده کنیم. دیگر اینکه اگر کسی درخصوص درگذشتانمان قصد مصاحبه و مذاکره با ما را داشت حتماً مطمئن شویم که از این پروژه سر در نمیآورد، چرا که ظاهرا این نوع گزارشگیری از خانواده درگذشتگان، چند وقتی است که توسط تشکیلات شروع شده است.
و در آخر پیشنهادی به تشکیلات بهائیت؛ که اگر اینقدر قافیه به تنگ آمده است، کارسازتر آنست که کمی به عقب برگردند و دوره همه گیری آنفولانزا و وبا در دهه 20 و30 و در شهرهایی مثل شیراز، کرمان، تهران و... را به عنوان یکی از مصادیق نسلکشی بیولوژیک بهاییان اعلام کنند، اینگونه تعداد قربانیان که افزایش مییابد هیچ، قساوت مسلمانان که قریب به یک قرن پیش(!) دست به ترور بیولوژیک زدهاند هم بیشتر نمایان میشود.