دو ملت ایران و تاجیکستان به یک زبان سخن میگویند و این سرمایۀ بزرگی است که میتواند راه را برای همکاریهای فرهنگی و علمی و اقتصادی بین دو دولت و ملت هموار کند. بر اساس تحقیقات بهعملآمده در حوزههای جامعهشناسی زبان و اصطلاحشناسی اجتماعی، بین توسعۀ علمی و توسعۀ اصطلاحشناختی رابطهای مستقیم وجود دارد. بررسی تاریخ اصطلاحشناسی و واژهگزینی در هریک از دو کشور ایران و تاجیکستان نشان میدهد که اصطلاحشناسی در این دو کشور همواره با تحولات علمی همگام بوده است. در تاجیکستان نیز، مانند ایران، جریان واژهگزینی با فراز و فرودهایی روبهرو بوده است؛ بدین ترتیب که از بخش «لغتسازی و لغتشناسی» در «انستیتو زبان و ادبیات رودکی» در آکادمی علوم آغاز شده و سپس به تأسیس «کمیتۀ اصطلاحات» در دهۀ 60 و در نهایت، پس از تصویب قانون زبان، به تصویب مجدد «کمیتۀ اصطلاحات» در سال 1989م انجامیده است.
در سال 2014م، بهمنظور عملی کردن همکاریهای اصطلاحشناختی ایران و تاجیکستان، یادداشت تفاهمی بین کمیتۀ زبان و اصطلاحات تاجیکستان و فرهنگستان زبان و ادب فارسی ایران به امضا رسید که انتشار فرهنگها و واژهنامههای علمی چندزبانه بخشی از مفاد آن بود. چندی پیش نخستین جلد از فرهنگ هزارواژۀ پزشکی فرهنگستان از سوی پژوهشگاه فرهنگ فارسی ــ تاجیکی منتشر شد. این اثر که به چهار زبان فارسی، انگلیسی، تاجیکی و روسی به چاپ رسیده، با استقبال خوبی از سوی فرهنگدوستان تاجیکستان همراه بوده است. این در حالی است که پیش از این شایعهای در برخی از رسانهها مبنی بر رد واژگان پیشنهادی فرهنگستان زبان و ادب فارسی از سوی تاجیکها مطرح شد. با حسن قریبی، رئیس پژوهشگاه فرهنگ فارسی_ تاجیکی و نماینده فرهنگستان زبان و ادب فارسی در مراکز علمی و پژوهشی تاجیکستان در گفتوگویی با تسنیم به اهمیت انتشار این اثر در تاجیکستان اشاره کرده است:
*شایعهای مبنی بر رد 16 هزار واژه پیشنهادی فرهنگستان از سوی تاجیکها در برخی از رسانهها مطرح شد که به قول شما، یک شیطنت رسانهای بود. حالا این اثر ارزشمند چاپ شده، سوال اینجاست که واکنش جامعه فرهنگی و نخبگانی تاجیکستان به چاپ این اثر چه بود و چقدر از آن استقبال شد؟
البته به نظر من این ماجرا قدری فراتر از یک شیطنت بود و چون دست ما پر بود به همین قدر بسنده کردیم. در پاسخ به پرسش اول باید گفت که هزارواژه چند روزی است که منتشر شده و باید قدری بگذرد تا واکنشها را بررسی کنیم؛ ولی عجالتاً در طول این چند روز که خبر انتشار به فیسبوک _که شبکه رایج تاجیکان است_ رسیده واکنشها مثبت بوده است. میشود مجموعهای از اظهار نظرها را در این رابطه گردآوری کرد. بنا به سابقه معمولاً از مصوبات فرهنگستان در تاجیکستان استقبال شده است. اصطلاحات «رایانه»، « پیامک»، «بارگذاری» و «بارگیری» در تاجیکستان اصطلاحات بیگانهای نیستند.
*ما میدانیم که بخش واژهگزینی فرهنگستان برای گزینش واژهها، توجیه و
مبنای محکمی از زبان و ادبیات فارسی دارد و کمتر ذوقمحور و سلیقهای عمل
میکند. سعی میشود که در این فرایند از تمام بضاعت فرهنگ ایرانی و
گویشهای موجود در جغرافیای آن مانند بلخی، سغدی، هروی و فرارودی استفاده
کنند. با این حال، فکر میکنید چقدر این تعامل بین فرهنگ ایران/ تاجیکستان و
زبان دری / فارسی برقرار است و آیا فرهنگستان ما هم از پیشنهادات اساتید
آنجا استفاده میکند و اصلاً پیشنهاد میخواهد از آنها؟
کلاً با توجه به امکانات موجود سطح روابط رضایتبخش نیست، اما از ابتدای
تأسیس کمیته زبان و اصطلاحات تاجیکستان ارتباط فعال بین دو دستگاه برقرار
شد و اتفاقاً بنده به عنوان نماینده فرهنگستان در مراکز علمی فرهنگی
تاجیکستان به طور مداوم با این کمیته در ارتباط بودم. به خاطر دارم اولین
مجموعهای که از مرحوم دادخدا سیمالدین، رئیس سابق کمیته زبان، دریافت
کردیم مجموعه واژههایی در حوزه طب بود. رفت و آمد کارشناسان کمیته و
برگزاری دوره آموزشی در ایران و برگزاری دوره آشنایی با خط نیاکان برای
کارکنان کمیته و تبادل منابع از جمله این همکاریها بود.
*در سالهای اخیر تلاشهایی از سوی رسانهها و مراکز فرهنگی برای معرفی
بیشتر ادبیات افغانستان در ایران صورت گرفته که تا حدود زیادی توانسته در
آشنایی اهالی فرهنگ دو کشور از آثار و گنجینههای ادبی موثر باشد. این
آشنایی در خصوص ادبیات تاجیکستان بسیار کم است. فکر میکنید چقدر حرف نگفته
از ادبیات تاجیکستان در ایران وجود دارد؟ ظرفیتهای ادبی تاجیکستان در
جهان فارسی چقدر است و جایگاه آن کجاست؟
بنده به شخصه نسبت به آینده افغانستان در موضوع گسترش زبان فارسی بسیار خوشبین هستم و معتقدم که سرعت توسعه زبان افغانستان ملنندساحتهای مختلف نظرگیر خواهد بود اماچون دلیل خاصی برای آن ندارم نتایج این پیشبینی باشد برای وقتی دیگر... .
اما نکته دیگر میدانیم که تاجیکان تاجیکستان برای نوشتن از خط سیریلیک استفاده میکنند. شاید یکی از اساسیترین دلیل بیاطلاعی جامعه علمی ایران از دستاوردهای قلمی تاجیکان در ایران همین خط باشد.
هرچند در قانون جمهوری تاجیکستان درباره زبان دولتی جمهوری تاجیکستان که در سال 2009 به تصویب مجلس نمایندگان و مجلس ملی تاجیکستان رسید، مطابق ماده 9 تحت عنوان آموزش زبان دولتی در مؤسسههای تعلیمی قانون زبان، جمهوری تاحیکستان شرایط را برای آموزش خط عربی اساس و طبع و نشر ادبیات به این خط فراهم آورده است.
دیگر اینکه بعد از فروپاشی حکومت شوراها و استقلال تاجیکستان، اولین کشوری که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخت، ایران بود. درباره روابط ادبی ایران و تاحیکستان همین قدر کافی است که هیئت ایرانی در اولین حضور خود در تاجیکستان از فرودگاه دوشنبه به یک محفل شعر دعوت شد که این حرکت در آن زمان معنی خاص خود را داشت . همچنین از همان ابتدای تجدید روابط برگردان آثار تاجیکان به خط نیاکان و برعکس و نیز پژوهشهای مشترک آغاز شد. بارها آثار دانشمندان تاجیک برگزیده کتاب سال شدهاند و فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز چند عضو پیوسته از تاجیکستان داشت که شاخصترین آنها مرحوم محمدجان شکوری بود. در ادبیات معاصر هم فعالان این حوزه به کار خود آشنا بودهاند و تاکنون مناسبات خوبی بین شاعران و نویسندگان دو کشور برقرار بوده است که امیدوارم در سایه روابط نیک، از این پس نیز شاهد همکاریهای مفید دوجانبه و چند جانبه بین دو کشور باشیم.