صراط:«خاتمی در دیداری با جمعی از فعالان اصلاحطلب که برخی از آنها عناصر فعال در فتنه 88 بودند، با اشاره به نظر برخی حاضران گفت: من شخصا هیچ تقاضایی از هیچکس و هیچجا نداشتهام. اما امروز میخواهم به استناد مطالب و خواستههای شما و به نام و اسم شما تقاضایی را با مقام معظم رهبری مطرح کنم که دستور بفرمایند مسئله حصر حل شود.
جهان نیوز نوشت: خاتمی در سالهای اخیر تلاش کرده که مخفیانه به مقامات عالی نظام پیام بدهد که از فتنه 88 نادم است و حاضر است با فراهم شدن برخی شرایط حتی اعلام برائت علنی هم بکند. او همچنین در محافل خصوصی از عدم تقلب و افراط کروبی و موسوی در سال 88 نیز سخن میگوید. حال همین خاتمی درباره حصر یک طرفه مطالبی را بیان میکند که نه با عدالت سازگار است و نه با اعلام مخفیانه نادم بودنش از اقدامات خودش و موسوی و کروبی همخوانی دارد. همین مواضع اوست که بسیاری را نسبت به نیت برخی نامهنگاریها و چراغ سبز نشان دادنش برای بازگشت به حاکمیت و برخی تلاشها برای خارج شدن از باغی نظام بودن را مشکوک میکند. خاتمی با تکرار این مواضع بر بیصداقتی خود صحه میگذارد.
او بیش از هر کس دیگری از موضع حاکمیت دربرابر فتنهگران که همان توبه از اقدامات ضدامنیت ملی و اعتراف به گفتن دروغ بزرگ (تقلب) وهمچنین جبران برخی اشتباهات گذشته است، خبر دارد. با همه اینها ظاهرا میخواهد مسیر دیگری را طی کند که وی و جمع دیگری از اصلاحطلبان را در مسیر جدایی بیشتر از حاکمیت قرار خواهد داد.
بهترین اقدام برای خاتمی آن است که اول خود از مسیر رفته توبه کند و سپس تلاش کند که زمینه بازگشت دیگر خطاکاران بزرگ 88 را آنهم با اصول منطقی و عادلانه فراهم شود.
به نظر میرسد موضع اخیر خاتمی، نوعی زیرکی گل درشت برای سفیدنمایی خویش است وگرنه، دلیلی ندارد کسی که مجرم است و به خاطر خیانتش، مورد سوءظن نظام قرار دارد، قیافه واسطهگری برای رفع حصر کروبی و موسوی به خود بگیرد.
جهان نیوز نوشت: خاتمی در سالهای اخیر تلاش کرده که مخفیانه به مقامات عالی نظام پیام بدهد که از فتنه 88 نادم است و حاضر است با فراهم شدن برخی شرایط حتی اعلام برائت علنی هم بکند. او همچنین در محافل خصوصی از عدم تقلب و افراط کروبی و موسوی در سال 88 نیز سخن میگوید. حال همین خاتمی درباره حصر یک طرفه مطالبی را بیان میکند که نه با عدالت سازگار است و نه با اعلام مخفیانه نادم بودنش از اقدامات خودش و موسوی و کروبی همخوانی دارد. همین مواضع اوست که بسیاری را نسبت به نیت برخی نامهنگاریها و چراغ سبز نشان دادنش برای بازگشت به حاکمیت و برخی تلاشها برای خارج شدن از باغی نظام بودن را مشکوک میکند. خاتمی با تکرار این مواضع بر بیصداقتی خود صحه میگذارد.
او بیش از هر کس دیگری از موضع حاکمیت دربرابر فتنهگران که همان توبه از اقدامات ضدامنیت ملی و اعتراف به گفتن دروغ بزرگ (تقلب) وهمچنین جبران برخی اشتباهات گذشته است، خبر دارد. با همه اینها ظاهرا میخواهد مسیر دیگری را طی کند که وی و جمع دیگری از اصلاحطلبان را در مسیر جدایی بیشتر از حاکمیت قرار خواهد داد.
بهترین اقدام برای خاتمی آن است که اول خود از مسیر رفته توبه کند و سپس تلاش کند که زمینه بازگشت دیگر خطاکاران بزرگ 88 را آنهم با اصول منطقی و عادلانه فراهم شود.
به نظر میرسد موضع اخیر خاتمی، نوعی زیرکی گل درشت برای سفیدنمایی خویش است وگرنه، دلیلی ندارد کسی که مجرم است و به خاطر خیانتش، مورد سوءظن نظام قرار دارد، قیافه واسطهگری برای رفع حصر کروبی و موسوی به خود بگیرد.