صراط: پنج شنبه گذشته قطر به طور رسمی از بازگرداندن سفیر خود به تهران و تمایلش برای بهبود مناسبات با جمهوری اسلامی ایران در همه زمینهها خبر داد.
خراسان در یادداشتی به قلم سید رضا قزوینی غرابی نوشت: از دی ماه سال 94 قطر به همراه دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و پس از آن که سفارت سعودی در تهران و کنسولگری آن در مشهد مورد تعرض قرار گرفت سفیر خود را از تهران فراخواند.اما خرداد ماه سال جاری روابط عربستان با قطر دچار تنش بی سابقه و خطرناکی شد و به دنبال آن ریاض به همراه تعداد دیگری از کشورهای عربی ضمن قطع روابط همه جانبه خود با قطر، حملات سیاسی، اقتصادی و رسانهای سختی را علیه دوحه آغاز کردند که تاکنون نیز ادامه دارد.اقدامات این کشورها علیه قطر در این مدت بی نتیجه بوده است و دوحه با کمک ایران و ترکیه توانست تا این لحظه به طور معجزه آسایی از خطر به وجود آمده جان سالم به در ببرد.
در این شرایط و درست در زمانی که محاصره این کشور همچنان ادامه دارد و رسانههای کشورهای خلیج فارس از جایگزین امیر قطر و معرفی یکی از اعضای خاندان امیری میگویند، دوحه از تمایل خود به بهبود روابط با تهران و بازگرداندن سفیر خود به ایران خبر میدهد.تردیدی نیست که در طول بحران چند ماهه قطر این اقدام بزرگ ترین ضربه قطریها به رژیم سعودی تلقی میشود. سعودیها ایران را بزرگ ترین خصم خود میدانند. روابط دو کشور در دوران ملک سلمان و فرزندش محمد بن سلمان به تیره ترین روابط در سالهای اخیر تبدیل شده است و ریاض نیز تلاش کرد تا نوعی از اجماع را در میان کشورهای عربی برای قطع روابط با ایران به وجود آورد.
در شروط وضع شده کشورهای محاصره کننده قطر، کاهش روابط با ایران به عنوان یکی از شروط رفع تحریمها برشمرده شده بود اما اکنون قطر با بازگرداندن سفیر خود و اعلان تمایل برای بهبودی مناسبات با ایران، به نوعی اجماع عربی را زیر پاگذاشت و دهن کجی خود را به ریاض نشان داد.این موضوع نشان میدهد که قطریها حداقل در این مقطع زمانی به این درک رسیده اند که مرحله اصلی خطر را پشت سر گذاشته اند و اکنون آنها در مرحله نشان دادن واکنش به اقدامات کشورهای محاصره کننده هستند.
علی رغم این که تمایل قطر برای بهبود همه جانبه مناسبات با ایران را نمیتوان راهبرد قطر در روابط با ایران دانست بلکه باید آن را تاکتیکی در صف آرایی خود علیه کشورهای محاصره کننده به رهبری عربستان دانست اما با این حال به نظر میرسد دوحه تلاش دارد ضمن اتخاذ تصمیم مستقل تر از چارچوب کشورهای عربی با ایران، به دلایلی سطح روابط خود با ایران را بهبود ببخشد.
پس از محاصره سخت و همه جانبه آبی و هوایی کشورهای عربی علیه قطر، ایران فقط گذرگاه قطر به جهان خارج بود که قطریها امکان تنفس از آن را داشتند. ایران با بازگشایی مرز هوایی خود به روی هواپیماهای قطری و بازکردن بندرهای خود به روی صادرات و واردات این کشور مانع از بروز یک بحران گسترده و انسانی در قطر شد. قطریها علاوه بر این که این اقدام مثبت ایران را هیچ گاه فراموش نخواهند کرد بر این مسئله واقف هستند که در صورت بروز دوباره بحرانهای این چنینی، باید روابط خود را با ایران حسنه نگاه دارند.
موضع منطقی تهران در سوء استفاده نکردن از بحران عربی و جانبداری نکردن از هیچ یک از طرفین نیز نمیتواند در اتخاذ چنین تصمیمی از سوی قطریها بی اثر بوده باشد. تهران نشان داد در بحرانهای این چنینی دخالت نمیکند و تنها جنبههای انسانی را مد نظر دارد. در عین حال این خود قطریها بودند که سه ماه پس از آغاز بحران به سراغ تهران آمدند و نه ایرانیها. رسانههای سعودی و اماراتی تا این لحظه واکنش خشمگینانهای در برابر تصمیم قطر از خود نشان داده اند. باید دید طی روزهای آینده آیا سعودیها واکنشی شدید تر نسبت به دوحه خواهند داشت یا خیر. به خصوص آن که از هم اکنون زمزمههایی مبنی بر احتمال بهبود روابط ایران و عربستان به گوش میرسد و دو طرف چراغ سبز به یکدیگر نشان داده اند.
نوع واکنش عربستان به این موضوع شاید تا حدی پازل پیچیده معادلات منطقه را شفاف تر کند.
برخ تحلیل گران اعتقاد دارند نزدیکی قطر به ایران میتواند به معنای ظهور یک ائتلاف سه گانه جدید در منطقه میان ایران، قطر و ترکیه باشد. اما به اعتقاد نگارنده، نه ایران و نه سعودیها تمایلی به این ائتلاف ندارند. ایران به دنبال یک جبهه بندی ملموس و واضح در منطقه که به بروز بیشتر کشمکشها کمک کند نیست. عربستان نیز میداند با شرایط نامطلوب منطقهای که دارد نمیتواند سیاستهای خود را با وجود چنین ائتلافی به پیش برد. به ویژه آن که به نظر میرسد در آینده شاهد تلاش برای کشاندن طرف ایرانی و سعودی به میز مذاکره برای کاهش سطح تنش میان این دو باشیم. آیا حرکت ریاض و تهران به سمت مذاکره تأثیری در مناسبات سعودی با قطر خواهد داشت؟ آیا بهبود روابط ریاض با تهران باعث تشدید برخورد با قطر خواهد شد؟ ممکن است سعودیها پس از احتمال بهبود بخشیدن روابط خود با ایران یا خارج کردن آن از جمود، به دنبال تمرکز بر تسویه حساب با قطر باشند و در صدد بی طرف کردن ایران در برخورد احتمالی با قطر بر بیایند. باید منتظر ماند و دید ریاض در قبال کشوری که از وی تمرد کرده و اجماع عربی حاصله را بر هم زده چه واکنشی را نشان خواهد داد. احتمالا روابط ریاض با تهران میتواند پاسخگوی این پرسشها باشد.
خراسان در یادداشتی به قلم سید رضا قزوینی غرابی نوشت: از دی ماه سال 94 قطر به همراه دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و پس از آن که سفارت سعودی در تهران و کنسولگری آن در مشهد مورد تعرض قرار گرفت سفیر خود را از تهران فراخواند.اما خرداد ماه سال جاری روابط عربستان با قطر دچار تنش بی سابقه و خطرناکی شد و به دنبال آن ریاض به همراه تعداد دیگری از کشورهای عربی ضمن قطع روابط همه جانبه خود با قطر، حملات سیاسی، اقتصادی و رسانهای سختی را علیه دوحه آغاز کردند که تاکنون نیز ادامه دارد.اقدامات این کشورها علیه قطر در این مدت بی نتیجه بوده است و دوحه با کمک ایران و ترکیه توانست تا این لحظه به طور معجزه آسایی از خطر به وجود آمده جان سالم به در ببرد.
در این شرایط و درست در زمانی که محاصره این کشور همچنان ادامه دارد و رسانههای کشورهای خلیج فارس از جایگزین امیر قطر و معرفی یکی از اعضای خاندان امیری میگویند، دوحه از تمایل خود به بهبود روابط با تهران و بازگرداندن سفیر خود به ایران خبر میدهد.تردیدی نیست که در طول بحران چند ماهه قطر این اقدام بزرگ ترین ضربه قطریها به رژیم سعودی تلقی میشود. سعودیها ایران را بزرگ ترین خصم خود میدانند. روابط دو کشور در دوران ملک سلمان و فرزندش محمد بن سلمان به تیره ترین روابط در سالهای اخیر تبدیل شده است و ریاض نیز تلاش کرد تا نوعی از اجماع را در میان کشورهای عربی برای قطع روابط با ایران به وجود آورد.
در شروط وضع شده کشورهای محاصره کننده قطر، کاهش روابط با ایران به عنوان یکی از شروط رفع تحریمها برشمرده شده بود اما اکنون قطر با بازگرداندن سفیر خود و اعلان تمایل برای بهبودی مناسبات با ایران، به نوعی اجماع عربی را زیر پاگذاشت و دهن کجی خود را به ریاض نشان داد.این موضوع نشان میدهد که قطریها حداقل در این مقطع زمانی به این درک رسیده اند که مرحله اصلی خطر را پشت سر گذاشته اند و اکنون آنها در مرحله نشان دادن واکنش به اقدامات کشورهای محاصره کننده هستند.
علی رغم این که تمایل قطر برای بهبود همه جانبه مناسبات با ایران را نمیتوان راهبرد قطر در روابط با ایران دانست بلکه باید آن را تاکتیکی در صف آرایی خود علیه کشورهای محاصره کننده به رهبری عربستان دانست اما با این حال به نظر میرسد دوحه تلاش دارد ضمن اتخاذ تصمیم مستقل تر از چارچوب کشورهای عربی با ایران، به دلایلی سطح روابط خود با ایران را بهبود ببخشد.
پس از محاصره سخت و همه جانبه آبی و هوایی کشورهای عربی علیه قطر، ایران فقط گذرگاه قطر به جهان خارج بود که قطریها امکان تنفس از آن را داشتند. ایران با بازگشایی مرز هوایی خود به روی هواپیماهای قطری و بازکردن بندرهای خود به روی صادرات و واردات این کشور مانع از بروز یک بحران گسترده و انسانی در قطر شد. قطریها علاوه بر این که این اقدام مثبت ایران را هیچ گاه فراموش نخواهند کرد بر این مسئله واقف هستند که در صورت بروز دوباره بحرانهای این چنینی، باید روابط خود را با ایران حسنه نگاه دارند.
موضع منطقی تهران در سوء استفاده نکردن از بحران عربی و جانبداری نکردن از هیچ یک از طرفین نیز نمیتواند در اتخاذ چنین تصمیمی از سوی قطریها بی اثر بوده باشد. تهران نشان داد در بحرانهای این چنینی دخالت نمیکند و تنها جنبههای انسانی را مد نظر دارد. در عین حال این خود قطریها بودند که سه ماه پس از آغاز بحران به سراغ تهران آمدند و نه ایرانیها. رسانههای سعودی و اماراتی تا این لحظه واکنش خشمگینانهای در برابر تصمیم قطر از خود نشان داده اند. باید دید طی روزهای آینده آیا سعودیها واکنشی شدید تر نسبت به دوحه خواهند داشت یا خیر. به خصوص آن که از هم اکنون زمزمههایی مبنی بر احتمال بهبود روابط ایران و عربستان به گوش میرسد و دو طرف چراغ سبز به یکدیگر نشان داده اند.
نوع واکنش عربستان به این موضوع شاید تا حدی پازل پیچیده معادلات منطقه را شفاف تر کند.
برخ تحلیل گران اعتقاد دارند نزدیکی قطر به ایران میتواند به معنای ظهور یک ائتلاف سه گانه جدید در منطقه میان ایران، قطر و ترکیه باشد. اما به اعتقاد نگارنده، نه ایران و نه سعودیها تمایلی به این ائتلاف ندارند. ایران به دنبال یک جبهه بندی ملموس و واضح در منطقه که به بروز بیشتر کشمکشها کمک کند نیست. عربستان نیز میداند با شرایط نامطلوب منطقهای که دارد نمیتواند سیاستهای خود را با وجود چنین ائتلافی به پیش برد. به ویژه آن که به نظر میرسد در آینده شاهد تلاش برای کشاندن طرف ایرانی و سعودی به میز مذاکره برای کاهش سطح تنش میان این دو باشیم. آیا حرکت ریاض و تهران به سمت مذاکره تأثیری در مناسبات سعودی با قطر خواهد داشت؟ آیا بهبود روابط ریاض با تهران باعث تشدید برخورد با قطر خواهد شد؟ ممکن است سعودیها پس از احتمال بهبود بخشیدن روابط خود با ایران یا خارج کردن آن از جمود، به دنبال تمرکز بر تسویه حساب با قطر باشند و در صدد بی طرف کردن ایران در برخورد احتمالی با قطر بر بیایند. باید منتظر ماند و دید ریاض در قبال کشوری که از وی تمرد کرده و اجماع عربی حاصله را بر هم زده چه واکنشی را نشان خواهد داد. احتمالا روابط ریاض با تهران میتواند پاسخگوی این پرسشها باشد.