صراط: ورود بانوان به ورزشگاهها، پروندهاي قديمي است با موافقان و مخالفان
بسيار كه هر از چندگاهي بر سر زبانها ميافتد و بيهيچ گونه تغييري مسكوت
ميماند تا وقتي ديگر.
به گزارش روزنامه جوان وقتي كه شايد نزديك باشد و شايد هم خيلي دور. اين
بار شايد ورود بانوان سوري به ورزشگاه آزادي بود كه داغ دل عدهاي را براي
نشستن روي سكوهاي ورزشگاه تازه كرد؛ حسرتي كه در وعدههاي انتخاباتي بارها
روي پايان دادن به آن مانور داده شده اما همچنان پابرجاست.
با اين وجود
فريده شجاعي، نايب رئيس پيشين فدراسيون فوتبال ايران معتقد است با توجه به
نگاه مثبت مسئولان ميتوان به آينده اين پروژه اميدوار بود.
داستان ورود بانوان به ورزشگاهها هر از چندگاهي به بحث روز تبديل ميشود. فكر ميكنيد اين اتفاق شدني است؟
خب هيچ كاري نشد ندارد. يادتان باشد پيش از اين شاهد حضور بانوان در بازيهاي بسكتبال و واليبال بوديم. اتفاقي هم رخ نميداد. درست برعكس وقتي درها به روي بانوان بسته شد، شاهد اتفاقات ناگواري بوديم. اما اينكه تا به امروز پروژه ورود بانوان به ورزشگاهها به نتيجه نرسيده از آن جهت است كه اين يك تصميم فراسازماني است.
بارها شاهد
مطرح شدن اين مسئله بوديم اما هر بار گفته ميشود زمينههاي لازم فراهم
نيست. به عنوان كسي كه سالها در ورزش بهخصوص فوتبال مسئوليت داشته فكر
ميكنيد چه شرايطي بايد مهيا شود تا درهاي ورزشگاهها به روي بانوان باز
شود؟
قبل از هرچيز بايد عينك بدبيني را برداشت. يعني نبايد اينطور تصور كنيم كه اگر مسئولان تا به امروز اين مشكل را حل نكردهاند، صرفاً به اين دليل است كه دوست ندارند بانوان به ورزشگاهها بروند. شايد آنها بعدي از ماجرا را ميبينند كه ما نميبينيم. صحبت كردن در خصوص هر مسئلهاي از دور كار آساني است، اما تصميمگيري وقتي مسئوليتي روي دوش شماست بسيار سخت است. فريده شجاعي ميتواند موافق ورود بانوان باشد و در اين راستا تلاش هم بكند، همانطور كه پيشتر كرده اما شايد او هم وقتي مسئوليتي جديتر روي دوشش باشد نتواند به راحتي تصميمگيري كند؛ چراكه بايد تمام جوانب امر را بررسي كند تا فردا جاي هيچ سؤالي باقي نماند.
گفته
ميشود قبل از فرهنگسازي نميتوان در ورزشگاهها را به روي بانوان باز
كرد. فكر ميكنيد چه فرهنگسازي براي عملي شدن اين مسئله لازم است؟
ورود
بانوان به ورزشگاهها خود ميتواند يك فرهنگسازي بزرگ باشد. اين يك
واقعيت است كه آقايان در كنار بانوان كه قرار بگيرند، خود را ملزم به رعايت
يكسري اصول و قواعد ميكنند و اين خود بزرگترين فرهنگسازي است. اين را
از روي احساسات نميگويم يا حدس نميزنم. اين را از روي تجربهاي كه
داشتهام ميگويم. بارها به دلايل مختلف در ورزشگاه حضور داشتم. يك مرتبه
به همراه همسر قطبي و چند داور و مربي زن خارجي به ورزشگاه رفتيم و به عينه
ديدم آقاياني كه در سكوهاي بالاتر و پايينتر از ما نشسته بودند كاملاً
مراعات حضور ما را ميكردند و حواسشان حتي به شعاردادنهايشان هم بود. اين
را در هرجاي ديگر جز ورزشگاه هم ميتوانيم ببينيم. شما نگاه كنيد وقتي كنار
پدر، برادر يا همسرتان قرار داريد، آنها هرگز در مقابل شما با كسي درگير
نميشوند يا حتي اگر درگير هم بشوند حواسشان هست كه چند خانم در كنار آنها
قرار دارد و از حد خود خارج نميشوند. در ورزشگاهها هم داستان به همين شكل
است، اما نبايد فراموش كرد با تكيه بر همين بعد ماجرا نميتوان در خصوص
اين مسئله تصميمگيري كرد و بايد تمام جوانب امر را در نظر گرفت.
يعني دغدغههايي كه براي حضور بانوان به ورزشگاهها برشمرده ميشود بجاست؟
بله. همانطور كه اشاره كردم نميتوان خيلي به مسئولان در اين راستا خرده گرفت. اين تصميمي نيست كه در يك ارگان و توسط يك يا دو مسئول گرفته شود. اين يك تصميم فراسازماني است كه از تمام جهات بايد آسيبشناسي شده و مورد مطالعه قرار گيرد. مسئله امنيت در ورزشگاهها بسيار مهم است. ضمن اينكه يك سري امكانات زيرساختي نيز بايد فراهم باشد تا بتوانيم پذيراي حضور بانوان در ورزشگاهها باشيم.
داورزني در تازهترين واكنش خود به اين مسئله از مسقف كردن آزادي براي حضور بانوان در ورزشگاه خبر داده است.
البته من نميدانم منظور معاون وزير در اين خصوص دقيقاً چيست. او بدون شك به عنوان يكي از مسئولان اشراف بهتري به ماجرا دارد اما فكر نميكنم محصور كردن بانوان چاره راه باشد. آنها ميخواهند در كنار خانوادههاي خود به تماشاي بازيها نشسته و از هيجان ديدن مسابقات از نزديك لذت ببرند. اگر قرار باشد آنها را در يك اتاق محصور كنيم كه خب در خانههاي خود بهتر ميتوانند بازيها را تماشا كنند.
همان
طوركه اشاره كرديد مطمئناً مشكلاتي در اين زمينه وجود دارد، اما آيا
نميتوان با ورود بانوان به طور آزمايشي در ورزشگاهها راهي براي شناسايي
مشكلات و يافتن راهحلي براي آنها يافت؟
به هر حال بايد آزمون و خطا داشت. با رفتن راههاي مختلف و امتحان آن ميتوانيم بهتر به نتيجه برسيم، اما نبايد فراموش كرد كه برخي شرايط نيز بايد مهيا باشد.
ورود
بانوان به ورزشگاهها خواستهاي است كه سالهاست مطرح ميشود، اما هرگز
پاسخ مثبتي به آن داده نشده است. حال آنكه اين مسئله همواره يكي از
شعارهايي بود كه در انتخابات مختلف از رياست جمهوري گرفته تا مجلس شوراي
اسلامي دستمايه مسئولان بوده بيآنكه نتيجهاي در بر داشته باشد...
نبايد بدبينانه نگاه كرد. بدون شك كسي كه چنين وعدهاي را ميدهد، با ورود بانوان به ورزشگاه مخالف نيست كه آن را مطرح ميكند. اما شايد در راه محقق كردن آن با موانع و مشكلاتي مواجه ميشود. نميتوان تمام راههايي كه براي محقق شدن اين مسئله طي ميشود را برشمرد و تمام موانع را نام برد. اما شخصاً بر اين باور هستم كه با توجه به نگاه وزير، معاونان او و همچنين ديگر مسئولان، ميتوان و بايد به آينده اميدوار بود. هرگز نبايد نااميد شد. رسيدن به هر هدفي نيازمند تلاش است و اميدواري در هركاري ميتواند ما را براي رسيدن به آنچه به دنبالش هستيم ياري كند. نگاه مسئولان به مسئله ورود بانوان به ورزشگاهها مثبت است و اين نگاه مثبت اميدواركننده است و اميدوارم با برداشته شدن مشكلات از سد راه، اين پرونده به بهترين شكل بسته شود. اين پروژه نيازمند بررسي و آسيبشناسي است و بايد به مسئولان بابت نگرانيها و دغدغههايي كه دارند حق داد؛ چراكه دست آخر اين آنها هستند كه بايد پاسخگو باشند؛ پس بايد به آنها حق بدهيم كه براي تصميمگيري در اين زمينه تمام جوانب امر را در نظر گرفته و تمام اصول و قواعد را رعايت كنند.