به گزارش تسنیم، بیش از سه دهه است که سینمای ایران فرهنگ لغات خود را گسترش داده است و در این لغتنامه جدید ایثار، شهامت، مردانگی، استقامت و شهادت معنی شده است. لغتنامهای که سینمای کشورمان را متحول کرد و این تنها شروعی بود بر سینمای دفاع مقدس. حال سالهاست که روزهای سخت و مقدس جنگ تحمیلی میگذرد؛ اما سینمای دفاع مقدس ایران هنوز به حیات خود ادامه داده است. هرچند که این حیات در سالهای اخیر کم جان و بی رمق شده است.
چندین سال است که سینمای دفاع مقدس شاهد ورود جوانانی است که کودکی خود را در فضای دفاع مقدس دم دادهاند و باز دم گرفتهاند. مدتی است که فیلم سینمایی «دریاچه ماهی» به کارگردانی مریم دوستی در سینماهای کشور در حال نمایش است. فیلمی که داستان تازهای از دفاع مقدس را روایت کرده است. فیلمی که چون دفاع مقدسی است توسط برخی از مدیران فرهنگی نادیده گرفته و همین موضوع باعث شده است که سالنهای سینمایی اندکی سهم این فیلم شود.
به تازگی با مریم دوستی کارگردان این فیلم سینمایی گفتوگو کردهایم که در ادامه آن را میخوانید:
****
شما قبل از اینکه فیلمساز شوید چه کارهایی کردید و چگونه وارد حوزۀ سینما شدید. مخاطبانی هستند که شاید شما را به درستی نشناسند.
70-80 درصد بچههای سینما به عنوان فیلمساز کوتاه سینما و طراحِ چهرهپردازی و مدرس سینما من را میشناسند. من تحصیلاتم را در خارج از کشور گذارندهام و عضو افتخاری گروههای هنر چندین دانشگاه هستم. وقتی فیلمهای کوتاهم را در کشورهای دیگر به نمایش در میآوردم، برایم بسیار شگفت انگیز بود که آنها به خوبی من را میشناختم، البته این شناخت بخاطر این است که من در کشورهای بسیاری داور فیلم کوتاه بودهام. معتقدم که مراحل را پله پله طی کردهام، من در نوجوانی با تئاتر به عرصه هنر وارد شدم و پس از آن به سینما آمدم. هدفم هم این است که بدون هیاهو و شلوغبازی پلهها را طی کنم و بالا بروم. من سالهای بسیاری است که در سینمای ایران فعالیت دارم؛ در تمام این سالها سعی کردم با کارم شناخته شوم.
من چندین فیلم کوتاه کارگردانی کردهام، طراح چهرهپردازی بودهام، بیش از 100 فیلم در سینما و تلویزیون در کارنامهام دارم. اولین فیلم بلند سینماییام را با موضوع دفاع مقدس ساختهام، چون به آن علاقهدارم.
این علاقه از کجا میآید؟
مگر میشود یک ایرانی به تاریخ کشورش علاقه نداشته باشد. تربیتِ خانوادگی و محیطی مهم است، بسیاری از دوستان فیلمساز و هنرمند پنهان میکنند از چه خانوادهای هستند من در یک خانوادۀ مهمی بزرگ شدم، یک خانوادۀ فرهنگی ـ نظامی و بسیار مهم، چون من با داستانهای نهجالبلاغه و شاهنامه و قرآن و تکریم دین و شریعت، قصه و روزگار و تکریم انسانی، انسانیت بزرگ شدم؛ به خاطر همین خانوادۀ من مهم هستند، من وقتی در یک خانوادۀ نظامی بزرگ شدم نظامند بودن را بلدم و علاقهام به این دلیل است. پدرم داستانهای بسیار از روزهای دفاع مقدس و خط مقدم جبهه برایم روایت میکرد، من این داستانها را به هم وصل کرد و چند داستان نوشتم، یکی از این داستانها شد «دریاچه ماهی». کانال دریاچه ماهی یکی از مکانهایی بود که بیشترین آمار شهدا را در دفاع مقدس داشت.
بسیاری از فیلمسازانی که از دفاع مقدس شروع میکنند شاید در انگارههای ذهنیشان این است که فیلم دفاع مقدسی بسازیم، یک مقدار مطرح شویم. شما این فکر را نداشتید؟
با فیلم دفاع مقدسی که مطرح نمیشوید؛ فقط فحش میشنوید! چرا باید چنین انگارهای داشته باشم.
چنین فیلمسازانی داشتیم؟
شاید داشته باشیم ولی من خودم اینقدر شناخته شده بودم که بتوانم فیلم اولم را با هر فیلمنامهای بسازم. اتفاقاً برعکس مراحل کار من بخاطر این که میخواستم فیلم دفاع مقدسی بسازم بیشتر از سایر ژانرهای فیلم سازی به طول انجامید. جدا از آن که ساخت فیلم دفاع مقدسی برای من دردسر شد، بسیار آمدند و گفت چرا فیلم دفاع مقدسی میسازی؟ متأسفانه سینمای شاعرانه در کشور ما معنایی ندارد. برخی از مدیران سینمای کشور تحصیلات غیر سینمایی و غیر مرتبط دارند و همانها هستند که از فیلمسازانی که میخواهند حرف نویی در سینما مطرح کنند،حمایت نمیکنند. از طرفی مدیرانی هم هستند که این فیلمها حمایت میکنند.
من عنوان فیلم ساز کوتاه و فوق لیسانس کارگردانی دارم و بالاخره باید روزی اولین فیلم بلند سینمایی خود را میساختم. من میتوانستم به راحتی و بدون دردسر یک اثر اجتماعی بسازم، ولی به ژانر دفاع مقدس علاقه داشتم. زمانی من آمدم پروانه ساخت بگیرم مانند الان نبود، چند ماه رفتیم آمدیم مانند بچه مدرسهایها به ما نمره دادند، مدرک تحصیلی خواستند اینا برای کارگردانهایی است که یکدفعه وارد سینما میشوند، یکدفعه یک ارگانی پشت آنهاست و آنها را میآورد یا یک آدمی پشت آنهاست، یک هدفی پشت آمدن این فیلمساز است، من را نه ارگانی آورده و نه هدفِ خاصی پشت فیلمسازی من است، هدف را من انتخاب میکنم که چه میخواهم بسازم، اگر من یکدفعه فیلم بعدی را یک فیلم طنز بسازم که یکدفعه چندین میلیارد بفروشد حق دارم، بخواهم دفاع مقدس هم بسازم حق دارم، چون من پزشک یا وکیلی نیستم در وزارت ارشاد قسم خورده باشم که من 10 فیلمِ دفاع مقدسی برای شما میسازم، من حق دارم هر ژانری را که دوست دارم بسازم اگر از من حمایت شود فیلم بعدیام را بر اساس حمایت مالی که انجام میشود، میسازنم مثل همه فیلمسازان، اگر من اسپانسری پیدا کنم که با ژانر دفاع مقدس موافق باشد حتماً همان را میسازم، در غیر این صورت همه فیلمسازان تحت شرایط موجود آثارشان را میسازند. اگر از علاقۀ من بخواهید بدانید فیلمنامۀ بعدی من هم دفاع مقدس است ولی به شرطی که حمایت شود، حمایت هم این نیست که پول بگیرم، این فیلم را من یک سوم یا یک دهم فیلمسازانی که در این دو سه سال فیلم دفاع مقدس و انقلابی ساختم، با کمترین هزینه، یک مقداری را فارابی تقبل کرد، یک مقدار اسپانسر داشتم، یک مقدار را آقای سعدی تقبل کرد و به راحتی این فیلم را نساختم مورد حمایت هیچ ارگانی غیر از مقداری که فارابی داد، واقع نشدم.هیچ ارگانی به غیر از فارابی از من حمایت نکرد.
این عدم حمایتها بخاطر این نبود که شما کارگردان فیلم اولی بودید؟
بله وقتی از فیلم اول من حمایت نشود، اگر فیلم اول من خیلی فروش نداشته باشد برای فیلم دوم هم دچار مشکل خواهم شد، چون چوب دلم و هدفم را میخورم، چوب ایده و خواستههایم را؛ ولی در تمام دنیا اینطوری نیست و فقط در ایران اینطوری است، نو بودن، حرفِ تازه زدن، پای اینکه خودت باشی، حقیقی بودن، تاوان دارد و من برای اینکه یک آدم حقیقی هستم باید تاوان بدهم. برخی آمدند و تهدید کردند که فیلم دفاع مقدسی نساز؛اما من ایستادم و گفتم باید اولین فیلم بلند سینماییام را دفاع مقدسی بسازم.
برخی از فیلسازان دفاع مقدسی به این رسیدهاند که گروه چپ که تمایلی به ساخت فیلم دفاع مقدسی ندارند، گروه راست هم که میگویند داستانی که ما میگوییم باید بسیازید، در این بین باید دسته سومی میان این دو جریان تشکیل داد و در این مسیر ادامه فعالیت داد. شما چقدر به این موضوع قائل هستید؟
من برای ایران و نظام و وطنم فیلم میسازم، برای هنر، سینما و مردم فیلم میسازم باید پایبند به اصول افکاری خودم به عنوان فیلمساز باشم نه چپیها از من حمایت کنند نه راستیها حمایت کنند، اگر همین فیلم در سر در سینماهای کشور به عنوان فیلم اجتماعی و ملودرام معرفی میشد، مردم بسیار بیشتر به تماشای آن مینشستند. شاید یک دهم یا یک صدم فیلمسازانی که با هزینههای بسیار بالا فیلمشان را ساختند و در اکران هم مورد حمایت ارگانها قرار گرفتند، حمایت نشدم. در زمان اکران هم مورد حمایت قرار نگرفتهام. من آدمی که میانهرو هستم و تفکر و شعور ذاتی خودم را پیروی میکنم.من کلاً از افراط خوشم نمیآید، هم دوست دارم حرف حق بزنم و هم حرف حق بشنوم و در زندگیام همیشه طرفدار حرف حق بودهام. اینکه سر درِ سینمای آزادی و غیره نوشته دریاچه ماهی ـ دفاع مقدس، این احترام دارد، این فکر من قابل احترام است، مدام ننشینند فیلمها را راستی و چپی کنند، این سیاسیبازیهای آنها باعث شده مردم از فیلمهای دفاع مقدسی و ملی و میهنی زده شوند، اینقدر خط و مشی ندهند. برخی از فیلمسازان برای فیلمشان جوی درست میکنند تا فروش بیشتری داشته باشد. مثلاً پخش کنندهها میآیند تمام بلیتهای دو روز اول اکران فیلم را از قبل میخرند تا بگویند در فروش روز اول رکورد زدهایم. این کارهای دارند سینمای ایران را نابود میکند.
فیلمسازان بسیار هستند که میگویند سینمای دفاع مقدس در طی چند سال اخیر به علت مدیریت غلط مدیران سینمایی روز به روز کم فروغتر شده است و فیلمهای دفاع مقدسی قربانی اصلی این مدیریت غلط است، شما به عنوان یک فیلمساز دفاع مقدس چقدر قائل به این گفتمان هستید؟
من اصلاً نمیدانم سینمای دفاع مقدس را چه کسانی اداره میکنند، ولی این را میدانم یکسری بیت المال است که دارد در این مدیریتها دست به دست میچرخد. ما انجمن سینمای دفاع مقدس داریم، میگویند فلان آقا یا فلان خانم از فیلم شما خوششان نمیآید و به همین خاطر نباید فیلم را بسازی. متأسفانه مدیران سلیقهای در کشورمان کم نیستند. اگر از شخصیت من خوششان نمیآید چرا صدایم نمیکنند و این موضوع را به من بگویند؛ چرا فیلمم را قربانی میکنند؟ باید بگویند که از مریم دوستی خوششان نمیآیند یا از فیلم او؟ همینطور نمیشود به یک فیلمساز بگویید که از فیلمت خوشمان نمیآید، چرا خوششان نمیآیند، دلایل این عدم تایید چیست؟ خط قرمزهای این مدیران چیست؟ جایی خواندم یکی از مدیران سینمای دفاع مقدس گفته بود که آدم اصلاح طلب که نمیتواند فلم دفاع مقدسی بسازد.
من یک فیلمساز هستم. یک فیلمساز مشی فکری خودش را دارد. چه کسی گفته که یک فیلمساز باید یا اصولگرا یا اصلاح طلب باشد؟ کار من به عنوان فیلمساز چیز دیگری است، من باید با چیزهای دیگری آشنا شوم تا بتوانم فیلم پختهتری نسبت سایر آثارم تولید کنم.
ما در اکران فیلم دریاچه ماهی دنبال خرید بلیتهای دروغی نبودهایم. فروش روزهای اول این فیلم درباره این موضوع شهادت میدهد. متأسفانه برخ از فیلمسازان در روزهای اول اکران فیلمشان بلیتهای فیلمشان راخریداری میکند تا با هیاهو مخاطبان سینمای کشور با به سمت فیلم خود بکشانند.
بسیاری از فیلمسازان ما معتقدند فضای سیاسی ما برنمیتابد که فیلم دفاع مقدسی بسازیم، ساخت فیلم دفاع مقدسی در حال حاضر محکوم به شکست است چقدر قائل به این گفتمان هستید؟
بله تا حدی قبول دارم اگر ارگانی پشت فیلم نباشد و حمایت نکند، معرفی نکند بلیت نخرد به بچههای انقلابی نگوید بیایید این فیلم را ببینید و تبلیغ کنید، کار سخت میشود. حمایت یعنی اینکه یکسری آدمی که علاقهمند به سینمای انقلاب و دفاع مقدس هستند، یکسری آدمی که میدانند 8 سال دفاع مقدس یعنی چه، یکسری آدمی که ذات سینمای دفاع مقدس را مقدس میدانند از این فیلم حمایت کنند تا الان که فیلمساز نافرجام در مورد دفاع مقدس کم داشتیم، معمولاً فلان ارگان فلان شخص را انتخاب کرده است گویا اینطوری است، راجع به این موضوع فیلم بسازید، من وقتی فیلمنامهام را بردم کلی طول کشید و با کلی زمان من پروانه نمایش گرفتم و چون باید به همه توضیح میدادم که چرا میخواهم فیلم دفاع مقدس بسازم و یک مقدار برای دیگران عجیب بود که یک فرد مستقل میخواهد فیلم دفاع مقدس بسازد! پدرم همیشه میگفت دستت را بگذار روی زانوی خودت بگو یا علی و من این را یاد گرفتم.
با این همه سختی چرا دوباره میخواهید فیلم دفاع مقدس بسازید؟
داستانی که میخواهم در فیلم جدیدم کار کنم قصهای زنانه است با سبک و سیاقی دیگر.
سختیهای هدفی که دارید اذیتتان نمیکند؟
اذیت میشوم ولی از هدفم برنمیگردم به خاطر سنگ اندازیها، مگر در جشنواره کم سنگاندازی شد،تا شبی که فیلمم در کاخ جشنواره فجر اکران شود همه چیز خوب پیش میرفت دو تا منتقد در برنامه 7 باعث شد ورق فیلمم برگردد. خدا را شکر آن برنامه کذایی تعطیل شد. مدیران باید بدانند چه برنامههایی سینما را جلو میآورد یا نه؟ من روز سوم جشنواره وقتی فیلمم اکران شد، اکرانهای شهرستانم باقی مانده بود من تمام اکرانهای شهرستانم را رفتم در اصفهان برخوردهای جالبی شد، سینما نیمه پر و خوب بود، خیلی میگفتند ما نمیخواستیم بیاییم چون دیشب برنامه هفت را دیدیم گفتیم اینقدر از این فیلم بد میگویند برویم ببینیم چیست؟! من نمیگویم فیلم خوب و شاهکار و عالی ساختم، من تجربۀ خودم را در این فیلم دارم و همه تجربۀ خودشان را در فیلمهایشان دارند. من سعی کردم نگاهِ هنر خودم را درست و سالم انتقال بدهم ولی شروع، میان و پایان فیلم من بسیار خوب است، البته این موضوع را من نمیگویم بسیار از مردم و مدیرانی سینمایی این موضوع را مطرح میکنند، برخی نیز این موضوع را در صفحههای اجتماعی خود بیان کردهاند. این شروع و پایان شامل 15 دقیقه اول و 15 دقیقه آخر فیلم میشود که نشان میدهد من به اندازه خودم سینمای حرفهای را میشناسم.
بحثِ سبک و سیاق و ژانر است، من بهتر از هر کسی میدانم نقاط ضعف و قوت فیلم من کجاست، فیلمساز بهتر از هر کسی این را میفهمد حتی اگر مانند من شهامت نداشته باشد بگوید ولی روی سخن این است که فیلمی ساخته شده است، هزینه شده است، چند سال عمر و زمان یک گروه ِحرفهای پای آن بود، چرا الان مردم فیلم دفاع مقدسی نمیبینند؟ همۀ اینها از بیحوصلگی مردم است، چرا ما مردم را هدفدار نمیکنیم که فیلم کمدی ببینید، فیلم دفاع مقدسی هم ببینید، چرا مردم فقط باید بخندند؟ ببنید چقدر سطح فکری و سلیقه مدرم را پایین آوردهایم!
به نظرتان فیلمهایی که در دهه اخیر سینمای ایران به نمایش در آمده است، باعث نشده که سلیقه مخاطبان سینمای ایران مسموم شود؟
نمیگویم سلیقۀ مخاطبان مسموم شده است، به نظرم مخاطبان سینمای ایران تک محوری شدهاند. چون تلویزیون ما آنقدر ممیزی دارند، مردم دیگر تلویزیون نمیبینند، چرا یکدفعه یک فیلم معمولی زمانی که از شبکههای خارجی تبلیغ شد چند میلیارد فروخت؟ من نمیگویم چیز خوبی است، مردم دارند آن شبکهها را نگاه میکنند، تلویزیون آنقدر ممیزی دارد که میگویند برویم یک مقدار بخندیم، چون تلویزیون فیلمهایی را که در سینما فروش دارند را نشان نمیدهد، اجازۀ ساخت نمیدهد، اینقدر همه چیز را محدود کرده است، سوژه و بازیگر و کارگردان، تلویزیون باعث شده حتی سینمای ما روی به وشکستگی برود همۀ اینها دست به دست هم میدهد از نظر ما سینما، سینماست، تلویزیون، تلویزیون است، یکسری بازیگران سینما نمیروند فقط تلویزیون هستند و یکسری بازیگران فقط سینما هستند اینها بد است همه خط کشیهاست ولی از نظر مردم همه یکی است، از نظر مردم فیلم، فیلم است چه سینمایی و چه تلویزیونی، میگویند تلویزیون که هیچی، سینما هم برای چه برویم فکر کنیم، گریه کنیم برویم از اول تا آخر بخندیم من شنیدم که فلانی گفته چرا بروم دریاچه ماهی را ببینم بروم یک فیلم ببینم بخندم، چقدر مردم را سطحی کردیم! من به عنوان فیلمساز میگویم توهین است، اگر قرار باشد به این ژانر توهین شود اصلاً نمیسازم دیگر اصلاً نباید ساخته شود یا باید این ژانر را درست و اصولی نگه داریم یا اینکه نباید درباره آن فیلم بسازیم.
به نظر شما چه کاری میتوان برای این سینمایی که رو به قهقرا میرود، کرد؟
متأسفانه سینمای دفاع مقدس کشورمان مانند سینمای کودک در حال سقوط است و به نظرم علت اصلی این موضوع اعمال سلیقههای برخی از مدیران سینمایی کشور درباره فیلمسازان است. انجمن سینمای دفاع مقدس باید تمام کار را به دستش بگیرد و فیلمهای دفاع مقدس را خودش بسازند. اگر هم از شخصیت و کراکتر فیلمسازی خوشش نمیآیدبا صراحت بگوید که از ظاهر تو خوشمان نمیآید فیلم دفاع مقدسی نساز. سینمای دفاع مقدس باید نظامند شود، اگر نظامند نشود، نمیتوانیم آینده روشنی را برای آن متصور شویم.
کمی به محتوای فیلم«دریاچه ماهی» نزدیک شویم. در فیلم شما یا شخصیتی رو به رو هستیم که بعضی از وقایع را پیش بینی میکند. علت این ساخت چنین شخصیتی چیست؟
پیش بینی نمیکند خیلی واضح گفته است، گفته این سال جنگ تمام میشود، اصلاً به این سمت نرویم یک دیالوگِ کوچک فیلمنامهای است، یک سوژه فیلمنامهای است، من اگر راجع به این موضوع صحبت کنم در کار فیلمنامه نویس دخالت کردهام.
از آن سالها که امام فوت کرد و روزهای دفاع مقدس چیزی خاطرتان هست؟
در واقع کودک بودم که این واقعه روی داد. به درستی درک نمیکردم که چه اتفاقی افتاده است. چیزهایی که از روزهای دفاع مقدس در خاطرم نقش بسته است صدای آژیر خطرها، تاریک شدنها، انفجارها و اشکهای حلقه زده در چشم مادر و مادر بزرگم است. رزمندها را میدیدم که با یک ساک در دست میآیند و با همان ساک به جبههها باز میگردند، در آن روزها همه چیز مردم خدا بود، هر کجا که میرفتیم مردم خدا را صدا میزند و از خدا میخواستند که این جنگ زودتر تمام شود. روزهای عجیبی بود.
متأسفانه در زندگیهایمان از خدا دور شدهایم. در سینما در ظاهر ما فیلمسازان با هم دوست هستیم در پشت سر برای هم دیگر دردسر دست میکنیم. به نظرم در سنیمای ایران آخر الزمان آغاز شده است.
یکی از روزهایی که ما آن را فراموش نمیکنیم روزی است که شهدای غواص را آوردند؛
بله؛ روز همبستگی مردم ایران بود. من در آن مراسم شرکت داشتم.
ایدهای که باعث شد این فیلم را بسازید از آن روز بود که به ذهنتان متبادر شده یا این که از قبل در فکر این داستان بودید؟
نه؛ قبل از آمدن پیکر شهدای غواص تصمیم به ساخت این فیلم داشتیم. «دریاچه ماهی» نام یک مکانی است بین شلمچه و بصره که بیشتر هم در خاک عراق است که ما بیشترین شهدا را در آن 33 کیلومتری داشتیم که هنوز گروه تفحص شبانهروزی دارد آنجا تفحص میکند. البته تمام فیلم من راجع به شهدای غواص نیست ولی اشاره شده است یعنی ما غواصانی را میبینیم که برای شناسایی میروند.
در سکانسی که رضا روشن درون کانتینر زندانی است ما یک همبستگی خاصی را میبینیم. در آن سکانس ما ارتش، سپاه، بسیجی و مردم عادی در کنار هم هستند، این یعنی همه این عزیزان در جنگ موفق و پیروز بودهاند و برای سربلندی کشورمان تلاش کردهاند.
چند سالی است خانمهای فیلمساز به صورت جدی وارد سینمای دفاع مقدس شدهاند؛ شما این موضوع را چگونه میبینید؟
به نظرم اتفاق بسیار خوشایندی است. البته فیلمساز زن و مرد ندارد، مهم تفکر و هدفی است که وجود دارد. صفات اخلاقی که خدا در زن آفریده است با مردها متفاوت است، عشق الهیِ بیشتری در وجود زنها است چون حس مادر شدن، خواهر شدن در وجود زنها وجود دارد. زایش در وجود زنهاست، به همین خاطر است که میتوانند تمام ژانرها را به خوبی به تصویر بکشند.
یعنی به نظرم شما زنان فیلم ساز چهرۀ زیباتری در فیلمهایشان میتوانند به تصویر بکشند؟
به نظرم زنان فیلمساز میتوانند چهره خاص و ویژهتری از سینمای دفاع مقدس میتوانند به تصویر بکشند. من علاقهمند هستم که زنان فیلمساز بتوانند به اندازه مردان در سینمای ایران فعالیت کنند؛ البته این موضوع به معنی این نیست که تفکرات فمنیستی داشته باشم. امیدوارم زنان فیلمساز حضور پررنگتری در عرصه سینمای دفاع مقدس داشته باشند.
دیدگاه شما راجع به مقاومت و مدافعان حرم چیست؟
من کلاً برای آن عزیزان احترام قائلم، ما کجای جهان ایستادیم؟ ما کجای این نقطه از جغرافیای جهان هستم؟ تمام اطراف کشور من جنگ است، داعش یک روز میرود مجلس و بعد دیگر خبری نیست، پس یک فکرِ سیاسی و حسِ مقاومتی در کشور من است که من در یکی از امنترین جاهای جهان ایستادم، در ناامنترین شرایط دنیا این خیلی مهم است و این برای من ارزشمند است.
مدافعان حرم اهل بیت نه برای پول میروند، نه برای شهرت. اگر آنها نمیرفتند در حال حاضر باید با داعش در داخل کشورمان میجنگیدیم. کشور ما، کشور 72 ملت است، اگر کشور ایران کشور قدرتمندی نبود، سالها پیش تجزیه شده بود.
وقتی داستان شهید حججی را شنیدید چه فکری به ذهنتان آمد؟
من بسیار تحت تاثیر قرار گرفتم. به نظرم داستان شهید حججی بار دیگر عزت نفس ایرانیان را بیدار کرد. چیزی مانند تکرار داستان شهدای غواص، شهدای غواص هم عزت نفس ایرانیان بیدار کردند. احسنت به آن نگاهِ نافذ آن شهید و عزت نفس او.
اگر پیشنهاد کنند یک فیلم راجع به شهید حججی بسازند این کار را میکنید؟
اگر پیشنهاد شود، خواهم ساخت. چرا که یک ژانر ملودرام است که قهرمان دارد. از کودکی تا زمان شهادتش.
من داستانهای بسیاری در ذهنم دارم، مثلاً قصهای از یاران امام خمینی قبل از اقلاب،اما ساخت این داستانها نیازمند حمایت است. متأسفانه برخی مسئولان فرهنگی ما از سینمای قصهگوی کشورمان آن طور که باید حمایت نمیکنند.
یک نکتهای بگویم خیلی مهم است بسیاری از بازیگران از بازی در سینمای دفاع مقدس پرهیز میکنند این را همه بدانند بهانه میآورند، فیلمنامه را دوست نداشتم، سر کار دیگر هستم و غیره ولی اساساً هراس دارند و فکر میکنند با ایفای نقش در فیلمها دفاع مقدسی، برچسب میخورند. بعضی از بازیگران از این موضوع میترسند.
چه سرنوشتی برای اکران فیلمتان متصور هستید؟
اگر مردم بروند و فیلم را ببیند و حمایت کند، ما نسبت به سانسهای بسیار محدودمان اکران مناسبی خواهیم داشت.