به گزارش مهر، منطقه پیشوای ورامین شناخته شده است و یکی از پروژههایی که در چند سال اخیر این منطقه را بر سر زبانها انداخته احداث ساختمانهای مسکن مهری بود که به دلیل نشست ساختمان، کسی در آنها حاضر به زندگی نشد!
در بخشی از پیشوا و از دور میتوان زمین خاکی گستردهای را دید که محصور در بین همین ساختمانهای مسکن مهر است. یک زمین خالی و خاکی که تنها صدایی که آنجا شنیده میشود صدای ناظم مدرسهای است در آن حوالی.
در میانه این زمین خاکی یک چادر سفید رنگ خودنمایی میکند و عدهای از افراد که مشغول کندوکاو هستند اما نه با بلدوزر و بیل و کلنگ بلکه با فرچههای نازک و با صبر و حوصلهای طولانی. آنها دور یک محوطهای کوچک را سایهبان زدهاند و با حوصله هر آنچه که پیدا میکنند را بررسی کرده، شمارهگذاری میکنند و شناسنامه برایش مینویسند. این یافتههای آنها گاهی استخوانی یا تکهای کوچک از یک ظرف به اندازه سه سانتی متر است.
این حوصله در کار و دقت را تنها یک باستانشناس دارد. مرتضی حصاری از باستانشناسان با سابقهای است که برای کاوش در این محوطه باستانی در پیشوای ورامین از سال ۸۵ شروع به کار کرده است و به شهرداری فهماند که این منطقه تاریخی است و آثاری از دوره آغاز عیلامیدارد و باید روی آن سالها کار کرد.
حالا او و تیم همراهش که همگی از پژوهشکده باستانشناسی مجوز فعالیت گرفتهاند ۶ فصل باستانشناسی را در این محوطه گذرانده و آثاری به دست آوردهاند که نشان میدهد این منطقه خاکی و بیابانی چقدر با ارزش میتواند باشد. چرا که آثاری از مرحله شکلگیری آغاز دوره عیلامی یعنی سه هزار سال قبل از میلاد در آن کشف شده است.
البته تکنولوژی به کمک آنها آمده و با آزمایشهای ژئوفیزیک و ژئورادار توانستهاند بافت مسکونی و صنعتی این محدوده را از یکدیگر جدا کنند و توپوگرافی این منطقه نیز اطلاعات دیگری به آنها بدهد.
بخشی از کشفیات آنها مهرههای استوانهای، اثر مهر یا گل مهرههایی است که برای ظروف سفالی استفاده میکردند و یا یک نوعی از مهره ها که هنوز به دست نیامده برای قفل و بست انبار استفاده می شد و نشان میداده اشیای مهم را در این انبارها میگذاشتند و با این گل مهرهها قفل میکردند. این یافتهها نشان میدهد که در این بخش از فلات ایران یعنی دشت ورامین که شرق دشت ری است یکجا نشینی و شهر نشینی وجود داشته است و مهمتر از آن مدیریت شهری.
حصاری درست زمانی که سه هفته از فصل هفتم کاوش در این محدوده میگذرد به خبرنگاران میراث فرهنگی میگوید که با دانشگاه برلین طبق تفاهمنامه پژوهشگاه میراث فرهنگی در حال همکاری هستند و هدفشان از کار در فصل هفتم نمونهبرداری است تا بتوانند برنامهریزی بلند مدت برای ادامه کار و بازسازی منظر باستانشناسی برای دوره پیش از تاریخ شهر ری را انجام دهند.
او و همکارانش ترانشهای ایجاد کردهاند که احتمالا باید دو مرحله زمانی متفاوت را نشان دهد. یافتههای آن نیز با ارزش و البته پر از سوال است. یکی از کشفیات آنها در این ترانشه کوره آجر پزی است که پژوهشگران حفاظت و مرمت در حال بررسی یافتههای آن هستند.
دیگری بقایایی از استخوانهای حیوانی و انسانی است. آنطور که حصاری میگوید: در کنار این کوره فردی دفن شده و یک حیوان نیز برای نذر قربانی و روی قبرش گذاشته اند. این یک رسم در آن دوران بوده است چرا که در تپه شغالی نیز این نوع تدفین دیده شده و حتی بازهم حصاری میگوید که گاهی یک یا سه حیوان را روی قبر میگذاشتند که میتوانسته شتر، گاو و یا گوسفند بوده باشد. در هر حال استخوانهای به دست آمده را به کارشناسان مربوطه داده اند تا بیشتر مورد بررسی قرار گیرد و متوجه شوند که چه نوع حیوانی بوده و از کجا آمده و... و. .
اما سوالی که آنها را درگیر کرده این است که چرا کوره آجرپزی در کنار این تدفین قرار دارد. حصاری میگوید میتوان برای این سوال چند پاسخ داشت یکی اینکه اول کوره وجود داشته و بعد از مدتها دیگر کاربری خود را از دست داده و تدفین مدتها بعد انجام شده و یا برعکس. دیگر اینکه باید مشخص شود که این کوره متعلق به چه دوره ای بوده و چه نوع آجری با چه نوع درجه حرارتی در آن تهیه میشده است.
مشابه همین محدوده را در محوطه دیگری نزدیک به همین جا کشف کردهاند که روی آن نیز تیم باستانشناسی سه فصل کار کرده و در آنجا هم نشانههایی از کوره ذوب نقره پیدا شده است.
اکنون باستانشناسان مشغول کار هستند تا به سوالات دیگر خود در این محوطه باستانشناسی پاسخ دهند. باستانشناسانی که صبح تا شب در میان خاکها به دنبال پر کردن فضاهای خالی تاریخ سرزمین ایران هستند.