صراط: کودک هفت ساله روهینگیایی با پای برهنه و درحالیکه خواهرش را روی پشتش حمل میکرد به بنگلادش رسید.
به گزارش مهر،یوسار حسین کودک هفت ساله روهینگیایی در حالی مسیر پر گل و لای برای رسیدن به بنگلادش را پیمود که خواهر کوچکش را روی پشتش حمل می کرد.
او با پای برهنه و درحالی که هنوز لباس فرم مدرسه را به تن داشت به بنگلادش رسید.
یوسار یکی از هزاران نفری بود که در پی افزایش خشونتها علیه مسلمانان، مجبور به فرار بسوی بنگلادش شد. او که در پی این خشونتها هم پدرش و هم خانهشان را از دست داده بود، می گوید: خواهرم خیلی سنگین است. فکر نمی کردم بتوانم تمام مسیر او را روی پشتم حمل کنم.
ورود موج جدید مهاجران از میانمار به بنگلادش از ۲۵ ماه اوت آغاز شد؛ یعنی از زمانی که در پی شورش گروهی از مسلمانان روهینگیا و حمله آنها به ایستگاههای پلیس میانمار در اعتراض به تبعیضهای گسترده علیه این اقلیت قومی، ارتش میانمار دست به سرکوب گستردهای زده و به ضرب و شتم ساکنان منطقه و به آتش کشاندن روستاها مبادرت کرد.
فیروزه بیگم، مادر یوسار می گوید که به خانه آنها در شهر «راته دانگ» میانمار (Rathedaung) حمله شده است. آنها فریادهای بلندی شنیده اند و شاهد بوده اند که شعلههای آتش هرآنچه را که داشته اند، در خود فرو برده است.
پدر یوسار درحالی که سعی داشت فرار کند به قتل رسیده است اما مادر خانواده به همراه سه فرزندش توانستهاند بگریزند.
یوسار که هنوز یونیفرم سبز و سفید مدرسه را به تن دارد، می گوید: من کفش و جوراب رنگی هم داشتم اما در زمان فرار از خانه آنها را جا گذاشتم.
اعضای این خانواده مدت شش روز را پیاده پیمودند تا اینکه سرانجام به رودخانه «ناف» رسیدند.
آنها سپس با یک قایق چوبی خود را به بنگلادش رسانده اند و یک روز دیگر را نیز با پای پیاده و گاه روی کامیون گذرانده اند تا سرانجام در تاریخ ۲ اکتبر توانسته اند به خانه یکی از بستگانشان در بنگلادش برسند.
به گزارش مهر،یوسار حسین کودک هفت ساله روهینگیایی در حالی مسیر پر گل و لای برای رسیدن به بنگلادش را پیمود که خواهر کوچکش را روی پشتش حمل می کرد.
او با پای برهنه و درحالی که هنوز لباس فرم مدرسه را به تن داشت به بنگلادش رسید.
یوسار یکی از هزاران نفری بود که در پی افزایش خشونتها علیه مسلمانان، مجبور به فرار بسوی بنگلادش شد. او که در پی این خشونتها هم پدرش و هم خانهشان را از دست داده بود، می گوید: خواهرم خیلی سنگین است. فکر نمی کردم بتوانم تمام مسیر او را روی پشتم حمل کنم.
ورود موج جدید مهاجران از میانمار به بنگلادش از ۲۵ ماه اوت آغاز شد؛ یعنی از زمانی که در پی شورش گروهی از مسلمانان روهینگیا و حمله آنها به ایستگاههای پلیس میانمار در اعتراض به تبعیضهای گسترده علیه این اقلیت قومی، ارتش میانمار دست به سرکوب گستردهای زده و به ضرب و شتم ساکنان منطقه و به آتش کشاندن روستاها مبادرت کرد.
فیروزه بیگم، مادر یوسار می گوید که به خانه آنها در شهر «راته دانگ» میانمار (Rathedaung) حمله شده است. آنها فریادهای بلندی شنیده اند و شاهد بوده اند که شعلههای آتش هرآنچه را که داشته اند، در خود فرو برده است.
پدر یوسار درحالی که سعی داشت فرار کند به قتل رسیده است اما مادر خانواده به همراه سه فرزندش توانستهاند بگریزند.
یوسار که هنوز یونیفرم سبز و سفید مدرسه را به تن دارد، می گوید: من کفش و جوراب رنگی هم داشتم اما در زمان فرار از خانه آنها را جا گذاشتم.
اعضای این خانواده مدت شش روز را پیاده پیمودند تا اینکه سرانجام به رودخانه «ناف» رسیدند.
آنها سپس با یک قایق چوبی خود را به بنگلادش رسانده اند و یک روز دیگر را نیز با پای پیاده و گاه روی کامیون گذرانده اند تا سرانجام در تاریخ ۲ اکتبر توانسته اند به خانه یکی از بستگانشان در بنگلادش برسند.