"صراط" - بعد از مناظره مهدی نصیری و حجت الاسلام غرویان پیرامون مکتب تفکیک بین
مخالفین و موافقین این تفکر در محافل علمی بحث زیادی در گرفته است. مقالات
زیادی هم در رد یا قبول چارچوب فکری مکتب تفکیک طی روزهای گذشته منتشر شده
است و بازار نقد و نظر در باب این تفکر دینی که عرفان و فلسفه را از اسلام
ناب جدا می داند به شدت داغ است. فارغ از بحث های علمی که مجال خود را می
طلبد صراط بر آن شد تا توضیحاتی را در مورد کسی که نام مکتب تفکیک به پیشنهاد او بر
این نحله فکری گذاشته شد ارائه دهد. کسی که شاید نام او برای بسیاری از
اهالی علم و دین نامی آشنا باشد.
محمدرضا حکیمی در چهارده فروردین ۱۳۱۴شمسی (۱۳۵۴ قمری) در مشهد به دنیا آمد. پدرش عبدالوهاب، که از یزد به مشهد مهاجرت کرده بود، از معتمدین و محترمین بازار مشهد بود.
حکیمی در سال ۱۳۲۰ تحصیلاتش را آغاز کرد. در سال ۱۳۲۶در حوزه علمیه خراسان وارد تحصیلات حوزوی شد و تا بیست سال از عمر خود را در حوزه گذراند. در این مدت به تحصیل دروس مقدمات و سطح، خارج، فلسفه، ادبیات عرب، نجوم، تقویم و... پرداخت. از استادان وی میتوان شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری، آیت الله شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی، آیت الله میرزا احمد مدرس یزدی، شیخ اسماعیل نجومیان، حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجی خان مخیری را نام برد. حکیمی اجازه اجتهاد را از شیخ آقا بزرگ تهرانی در سال ۱۳۴۸ ش دریافت کرد.
. دکتر علی شریعتی وی را به عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کرده بود. کتاب الحیاه وی در رابطه با اقتصاد اسلامی از شهرت خاصی در کشورهای اسلامی برخوردار شدهاست. نامهٔ وی به فیدل کاسترو در رابطه با بیان مبانی اسلام بازخورد خبری وسیعی داشت، و مدتی بعد یک هیأت کوبایی نیز با او دیدار کرد.
عنوان مکتب تفکیک نخستین بار توسط وی طی مقالهای با همین نام در شمارهٔ ۱۲، سال نهم کیهان فرهنگی، در اسفند ۱۳۷۱ معرفی شد و شهرت یافت. پس از آن و در سال ۱۳۷۵ وی کتابی با همین نام منتشر کرد و در آن به تفسیر دیدگاههای این مکتب و معرفی بنیانگذاران آن پرداخت. وي در محضر بسياري از علماي مكتب تفكيك درس خوانده و از دانش آنان بهره گرفته است.
او در اين كتاب چنين ادعا ميكند كه:
]« واژه تفكيك را اينجانب از سالها پيش دربارهي اين مكتب پيشنهاد كردم و به كار بردم و امروز اصطلاح شده و معروف گشته است. در اينجا بايد از باب توضيح بيفزايم كه اين مكتب به جز جداسازي سه جريان شناختي از يكديگر بُعد ديگري نيز دارد و آن بيان معارف ناب و سرهي قرآني است، بدون هيچگونه امتزاجي و التقاطي و خلطي و تأويلي، از نوع تأويلهايي كه ميدانيم و همين خود جوهر غايي اين مكتب است»
مکتب تفکیک در میان علمای اسلامی و بخصوص در میان فلاسفه و متکلمین منتقدین جدی دارد. به نظر می رسد با داغ تر شدن بحث مکتب تفکیک کم کم مخالفین و موافقین سر شناس این مکتب پا به میدان گذاشته و به بحث و مجادله علمی بپردازند.
محمدرضا حکیمی در چهارده فروردین ۱۳۱۴شمسی (۱۳۵۴ قمری) در مشهد به دنیا آمد. پدرش عبدالوهاب، که از یزد به مشهد مهاجرت کرده بود، از معتمدین و محترمین بازار مشهد بود.
حکیمی در سال ۱۳۲۰ تحصیلاتش را آغاز کرد. در سال ۱۳۲۶در حوزه علمیه خراسان وارد تحصیلات حوزوی شد و تا بیست سال از عمر خود را در حوزه گذراند. در این مدت به تحصیل دروس مقدمات و سطح، خارج، فلسفه، ادبیات عرب، نجوم، تقویم و... پرداخت. از استادان وی میتوان شیخ محمد تقی ادیب نیشابوری، آیت الله شیخ مجتبی قزوینی خراسانی، آیت الله العظمی سید محمد هادی میلانی، آیت الله میرزا احمد مدرس یزدی، شیخ اسماعیل نجومیان، حاج سید ابوالحسن حافظیان و حاجی خان مخیری را نام برد. حکیمی اجازه اجتهاد را از شیخ آقا بزرگ تهرانی در سال ۱۳۴۸ ش دریافت کرد.
. دکتر علی شریعتی وی را به عنوان وصی خود جهت هرگونه دخل و تصرف در آثارش انتخاب کرده بود. کتاب الحیاه وی در رابطه با اقتصاد اسلامی از شهرت خاصی در کشورهای اسلامی برخوردار شدهاست. نامهٔ وی به فیدل کاسترو در رابطه با بیان مبانی اسلام بازخورد خبری وسیعی داشت، و مدتی بعد یک هیأت کوبایی نیز با او دیدار کرد.
عنوان مکتب تفکیک نخستین بار توسط وی طی مقالهای با همین نام در شمارهٔ ۱۲، سال نهم کیهان فرهنگی، در اسفند ۱۳۷۱ معرفی شد و شهرت یافت. پس از آن و در سال ۱۳۷۵ وی کتابی با همین نام منتشر کرد و در آن به تفسیر دیدگاههای این مکتب و معرفی بنیانگذاران آن پرداخت. وي در محضر بسياري از علماي مكتب تفكيك درس خوانده و از دانش آنان بهره گرفته است.
او در اين كتاب چنين ادعا ميكند كه:
]« واژه تفكيك را اينجانب از سالها پيش دربارهي اين مكتب پيشنهاد كردم و به كار بردم و امروز اصطلاح شده و معروف گشته است. در اينجا بايد از باب توضيح بيفزايم كه اين مكتب به جز جداسازي سه جريان شناختي از يكديگر بُعد ديگري نيز دارد و آن بيان معارف ناب و سرهي قرآني است، بدون هيچگونه امتزاجي و التقاطي و خلطي و تأويلي، از نوع تأويلهايي كه ميدانيم و همين خود جوهر غايي اين مكتب است»
مکتب تفکیک در میان علمای اسلامی و بخصوص در میان فلاسفه و متکلمین منتقدین جدی دارد. به نظر می رسد با داغ تر شدن بحث مکتب تفکیک کم کم مخالفین و موافقین سر شناس این مکتب پا به میدان گذاشته و به بحث و مجادله علمی بپردازند.
ضمنا انقلت های جدی دربارهی نظریات آقای حکیمی و شریعتی و ... مخصوصا در حوزهی امتزاج بین اسلام و دیدگاههای سوسیالیستی مطرحه که میتونه محل بحث و مناقشهی علمیِ بیش از پیش قرار بگیره.
ثانیا آقای ح.......... اجازه اجتهاد ندارد بلکه اجازه روایت از آقابزرگ بنابه ادعای خودش دارد و فرق بین این دو از زمین تا آسمان است اگر این اجازه نامه درست باشد فقط ایشان می تواند روایات را به دیگران نقل کند اما در فهم روایات باید فهم عالمان بزرگی مانند امام خمینی احترام بگذارد و از تفسیر آنها از اقتصاد و عقلانیات در اسلام بهره کامل ببرد .
ثالثا کتاب الحیات و برداشت های یک جانبه از روایات مورد نقد و انتقاد جدی اسلام شناس ها است و نمی توان آن را به اهل بیت مظلوم نسبت داد .
رابعا تفکیک گرایان همان اشاعره و حنابله در بین امامیه هستند که در ادامه به سلفی گری حاد منجر می شوند و دیدگاه های بسیار سطحی و ظاهرگرایانه از اسلام و قرآن روایات عمیق اهل بیت به بهانه دفاع از دین ، را ترویج می کنند .
خامسا : برای این که در غفلت ابدی نمانید حوصله کنید و به نقدهایی که بر نظریات تفکیکیان نوشته شده هم مراجعه بفرمایید .
سادسا : ....