صراط: اکبر ترکان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در گفتوگو با روزنامه
ایران گمانهها درباره تنزل جایگاه جهانگیری در دولت را رد کرد.
او گفت: «به نظر من کابینه دوازدهم همان کابینه یازدهم است و تفاوت زیادی بین این دو نیست. از نظر ظرفیتها. به نظر من کابینه دوازدهم از نظر ظرفیتها و توانمندی مجموعه دولت مشابه کابینه یازدهم است، زیرا کابینه، مجموع افراد و مسئولان است، نه یک یا چند فرد. وقتی میگویم دولت دوازدهم مانند دولت یازدهم است، منظورم همین است. یعنی وضع بانکها مانند وضع بانکها در کابینه یازدهم است یا وضع صندوقهای تأمین اجتماعی نیز - تا اینجا که مشاهده میشود - به همین ترتیب است.»
ترکان ادامه داد: اکنون کمتر فرد مطلعی در کشور هست که متوجه این امر نباشد که در سطوح عالی، سران کشور از طریق روزنامهها با هم مذاکره میکنند. این رخداد خوبی نیست و این نشان دهنده این است که در سطوح عالی ما نیازمند انسجام بیشتری هستیم. یک بار دیگر همه ما باید به قانون بازگردیم. به این معنی که هر یک از قوا تنها در چارچوب قانون اساسی کار خود را انجام دهند و به وظایف خود برسند. به نظر من برخی قوا بیشتر از آن که به مأموریت خودشان علاقهمند باشند، به سیاست خارجی علاقهمند هستند. اگر این طور باشد، بهتر است از ظرفیت خود در سیاست خارجی استفاده کنند زیرا نمیشود کسی به مأموریت مستقیم قانونی خود کمتر اهمیت بدهد تا مأموریتی که به سیاست خارجی کشور مربوط است. به نظر میرسد هر کسی باید به جای خود بازگردد. اکنون در قوه مقننه میبینیم که نمایندگان محترم مجلس از فرط شوق و علاقه به کارهای کشور وارد کارهای اجرایی میشوند و میگویند که بخشدار فلان منطقه یا مدیرکل فلان اداره را با نظر من تعیین و انتخاب کنید یا میگویند فرماندار فلان شهر را با نظر من عوض کنید. این یعنی این که این آقای نماینده قصد دارد در قوه مجریه مداخله کند و برای همین میگوید که آدمها را با نظر من انتخاب کنید و فلان فرد را با نظر من انتخاب نکنید یا اگر فلان مدیر را عوض کنید، دنیا را به هم میریزند. این شرایط به این معناست که قوه مقننه از جایگاه خود خارج و وارد حوزهها و کارهای دیگر شده است. به وزیر میگویند فلان فرد را در فلان سمت منصوب کن و اگر وزیر این کار را نکرد، درباره یک موضوع دیگری از او سؤال میکنند. میبینیم که کسی چیزی میخواهد، بعد که به او نمیدهند، او میگردد و بهانه دیگری پیدا میکند و بر اساس همان، سؤالی از وزیر را مطرح میکند. اینها کارهای خوبی نیست و موجب اخلال در کار کشور و باعث میشود که هرکسی در جای خود نباشد. به نظر میرسد مسئولیت قوه مجریه به این است که اختیارات این قوه نیز در دست خود او باشد. اگر قرار باشد اختیار قوه مجریه در جای دیگری استفاده شود، در این صورت این قوه نمیتواند مسئولیت آن را بپذیرد. یا به عکس، مثلاً میبینیم هواپیمایی در جایی - به هر دلیلی- تأخیری دارد، اما قوه قضائیه ورود میکند و مقامهای هوانوردی آن منطقه را مورد بازخواست قرار میدهد. این در حالی است که این کارها قضایی نیست، بلکه کارهای اجرایی است. قوه مجریه باید به مشکلاتی از این دست رسیدگی کند، در مرحله بعد اگر تشخیص داد که جرمی واقع شده است، به قوه قضائیه ارجاع میدهد اما اکنون این نوع مداخلات باعث میشود که نظم کارهای کشور به هم بخورد.
ترکان درباره جایگاه آقای جهانگیری در دولت و شایعه تنزل جایگاهش گفت: من چنین شواهدی ندارم و چنین چیزی برای من اثبات نشده است. این حرفها را آدمهایی مطرح میکنند که یا واقعاً مطلع نیستند و اینها را به صورت جار و جنجالهای رسانهای میخواهند مطرح کنند یا دنبال چیزی هستند که برای ما آشکار نیست. به نظر من سطوح اشخاصی که شما اسم بردید، بالاتر از این است که با همدیگر رفتارهایی در داخل دولت داشته باشند که این رسانهها منعکس میکنند. این حرفها حدسیات سطح پایینی است که هیچ کدامشان به واقعیت نزدیک نیست. شواهدی دال بر وجود شرایطی که تأییدکننده این حرفها باشد، ندیدم.
او گفت: «به نظر من کابینه دوازدهم همان کابینه یازدهم است و تفاوت زیادی بین این دو نیست. از نظر ظرفیتها. به نظر من کابینه دوازدهم از نظر ظرفیتها و توانمندی مجموعه دولت مشابه کابینه یازدهم است، زیرا کابینه، مجموع افراد و مسئولان است، نه یک یا چند فرد. وقتی میگویم دولت دوازدهم مانند دولت یازدهم است، منظورم همین است. یعنی وضع بانکها مانند وضع بانکها در کابینه یازدهم است یا وضع صندوقهای تأمین اجتماعی نیز - تا اینجا که مشاهده میشود - به همین ترتیب است.»
ترکان ادامه داد: اکنون کمتر فرد مطلعی در کشور هست که متوجه این امر نباشد که در سطوح عالی، سران کشور از طریق روزنامهها با هم مذاکره میکنند. این رخداد خوبی نیست و این نشان دهنده این است که در سطوح عالی ما نیازمند انسجام بیشتری هستیم. یک بار دیگر همه ما باید به قانون بازگردیم. به این معنی که هر یک از قوا تنها در چارچوب قانون اساسی کار خود را انجام دهند و به وظایف خود برسند. به نظر من برخی قوا بیشتر از آن که به مأموریت خودشان علاقهمند باشند، به سیاست خارجی علاقهمند هستند. اگر این طور باشد، بهتر است از ظرفیت خود در سیاست خارجی استفاده کنند زیرا نمیشود کسی به مأموریت مستقیم قانونی خود کمتر اهمیت بدهد تا مأموریتی که به سیاست خارجی کشور مربوط است. به نظر میرسد هر کسی باید به جای خود بازگردد. اکنون در قوه مقننه میبینیم که نمایندگان محترم مجلس از فرط شوق و علاقه به کارهای کشور وارد کارهای اجرایی میشوند و میگویند که بخشدار فلان منطقه یا مدیرکل فلان اداره را با نظر من تعیین و انتخاب کنید یا میگویند فرماندار فلان شهر را با نظر من عوض کنید. این یعنی این که این آقای نماینده قصد دارد در قوه مجریه مداخله کند و برای همین میگوید که آدمها را با نظر من انتخاب کنید و فلان فرد را با نظر من انتخاب نکنید یا اگر فلان مدیر را عوض کنید، دنیا را به هم میریزند. این شرایط به این معناست که قوه مقننه از جایگاه خود خارج و وارد حوزهها و کارهای دیگر شده است. به وزیر میگویند فلان فرد را در فلان سمت منصوب کن و اگر وزیر این کار را نکرد، درباره یک موضوع دیگری از او سؤال میکنند. میبینیم که کسی چیزی میخواهد، بعد که به او نمیدهند، او میگردد و بهانه دیگری پیدا میکند و بر اساس همان، سؤالی از وزیر را مطرح میکند. اینها کارهای خوبی نیست و موجب اخلال در کار کشور و باعث میشود که هرکسی در جای خود نباشد. به نظر میرسد مسئولیت قوه مجریه به این است که اختیارات این قوه نیز در دست خود او باشد. اگر قرار باشد اختیار قوه مجریه در جای دیگری استفاده شود، در این صورت این قوه نمیتواند مسئولیت آن را بپذیرد. یا به عکس، مثلاً میبینیم هواپیمایی در جایی - به هر دلیلی- تأخیری دارد، اما قوه قضائیه ورود میکند و مقامهای هوانوردی آن منطقه را مورد بازخواست قرار میدهد. این در حالی است که این کارها قضایی نیست، بلکه کارهای اجرایی است. قوه مجریه باید به مشکلاتی از این دست رسیدگی کند، در مرحله بعد اگر تشخیص داد که جرمی واقع شده است، به قوه قضائیه ارجاع میدهد اما اکنون این نوع مداخلات باعث میشود که نظم کارهای کشور به هم بخورد.
ترکان درباره جایگاه آقای جهانگیری در دولت و شایعه تنزل جایگاهش گفت: من چنین شواهدی ندارم و چنین چیزی برای من اثبات نشده است. این حرفها را آدمهایی مطرح میکنند که یا واقعاً مطلع نیستند و اینها را به صورت جار و جنجالهای رسانهای میخواهند مطرح کنند یا دنبال چیزی هستند که برای ما آشکار نیست. به نظر من سطوح اشخاصی که شما اسم بردید، بالاتر از این است که با همدیگر رفتارهایی در داخل دولت داشته باشند که این رسانهها منعکس میکنند. این حرفها حدسیات سطح پایینی است که هیچ کدامشان به واقعیت نزدیک نیست. شواهدی دال بر وجود شرایطی که تأییدکننده این حرفها باشد، ندیدم.