به گزارش تسنیم چرا!؟ چون اکنون سال 92 نیست که آقای روحانی نیاز به یک دستمایه محیط زیستی داشته باشد؛ آن سال روحانی با مساعدت معصومه ابتکار با عملیات نمایشی بزرگی، دریاچه ارومیه را موضوع اول حوزه محیط زیست کرد و در کسوت ناجی، وعده احیای دریاچه ارومیه را داد.
یادمان نمیرود چه مرثیههایی برای دریاچه سروده شد؛ چه ژورنالیست زرد و بیسوادی به کمک این سیاهبازی آمد تا با چاشنی لبخندهای رئیس وقت سازمان محیط زیست، ترکیبی از یک ملودرام تاثیرگذار اجتماعی شکل گیرد!
طبق معمول ستادی درست شد و بودجههای هنگفتی برای آن ستاد تصویب شد؛ به گفته مسئولان دستاندرکار، در سال ٩٥، یک هزار و 800 میلیارد تومان اعتبار برای احیا تصویب شد و در سال 96 یک هزار و 127 میلیارد تومان و ارقام مشابهی هم در سالهای 93 و 94 به تصویب رسید که جمع آنها، اعدادی شگفتانگیز و بسیار هنگفتی را تشکیل میدهد.
اکنون دریاچهای که قرار بود در ابتدا روند کوچک شدنش متوقف و سپس مراحل رشد مجدد را تجربه کند، به ناگاه با کاهش شگفتآور 300 کیلومتری در 40 روز مواجه شده است!
یک نفر در دولت توضیح بدهد، هزاران میلیارد تومان بودجه مصوب چه شد؟ یک نفر بگوید کنفرانس بینالمللی بسیار پرهزینه احیای دریاچه ارومیه چه شد؟ یک نفر بگوید کدام روش داخلی و بینالمللی در آن کنفرانس انتخاب و به مرحله عمل در آمد؟
و بالاخره یک پرسش ساده دیگر: دبیر ستاد احیاء دریاچه ارومیه که بود و الان کجاست!؟
تنها جواب پرسش آخر، همه سؤالات را حل خواهد کرد؛ «عیسی کلانتری» دبیر ستاد دریاچه ارومیه بود و او اکنون معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست است!
لابد این ارتقا مرتبه، به پاس این خدمت شایسته به ایران و طبیعت ایران و به خاطر کارنامهای مشحون از موفقیت در یک موضوع زیست محیطی یعنی احیاء دریاچه ارومیه است! ظاهراً رئیسجمهور کارنامه موفق او در یک پروژه را دیده و این تصمیم اخذ شده که «حیف است او همه محیط زیست را همین گونه احیا نکند.»