صراط: تازه توی دبیرستان اسم نوشته بودم. وقتی می رفتم کلاس، زینب رو می سپردم دست مادرم و می رفتم. یه روز که از کلاس برگشتم دیدم علی داره لباس کثیف زینب رو عوض می کنه و رفتارش مثل همیشه نیست. شستم خبردار شد که علی بخاطر اینکه زینب رو گذاشتم و رفتم مدرسه ناراحته. گفت:دلت میاد زینبو تنهابذاری؟ گفتم:توقع داری دست از کار و زندگی بکشم و این بچه رو حلواحلوا کنم؟ تا دید به هم ریختم و حال خوبی ندارم، با نرمی و لطافت خاصی گفت: رسالت اصلی تو تربیت زینبه، سعی کن ازش غافل نشی.آرامش و نرمی کلامش آرومم کرد.
سردار شهید علی بینا اسفند ماه سال 1341 در« پشتکوه ساری» شهرستان جیرفت به دنیا آمد و سر انجام در 29 دی ماه 1365 در کنار نهر جاسم در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.
*کتاب خاطرات فاطمه آباد
سردار شهید علی بینا اسفند ماه سال 1341 در« پشتکوه ساری» شهرستان جیرفت به دنیا آمد و سر انجام در 29 دی ماه 1365 در کنار نهر جاسم در عملیات کربلای پنج به شهادت رسید.
*کتاب خاطرات فاطمه آباد