نوسان چند روز اخیر بیش از آنکه واقعی باشد، هیجانی و غیرواقعی بود. به گفته صرافان، مردم با تصور تغییر نرخ ارز با یک رفتار کاملا هیجانی چند روز پیش از سخنرانی ترامپ، مقابل صرافیها صف بستند و شروع به خرید دلار کردند و همین افزایش تقاضا، صعود قیمتها را در پی داشت.
مهمترین کارکرد نرخ ارز به عنوان یک قیمت تاثیرگذار، اندازهگیری قیمت نسبی بین اقلام داخل و خارج یک اقتصاد است. با این تعریف، متوجه خواهیم شد که تغییر این نرخ موجب تغییر قیمت اقلام وارداتی در بازارهای خارجی و افزایش تقاضای آنها خواهد شد.
نرخ ارز یکی از مهمترین ابزارهای اقتصاد برای تنظیم روابط اقتصادی بینالمللی کشورهاست. تغییرات نرخ ارز تاثیر بهسزایی بر بخش داخلی و خارجی اقتصادها به همراه دارد. کشورهای توسعهیافته از این ابزار برای اثرگذاری بر صادرات و واردات و همچنین افزایش قدرت رقابتپذیری داخلی استفاده میکنند، بنابراین استفاده و بهکارگیری یک سیستم ارزی قدرتمند و منسجم برای اقتصاد هر کشوری از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
اکثر کشورها برای توسعه صادرات که در راستای کمک به خروج از رکود میتواند باشد، سیاستگذاریهای بسیاری میکنند. برای نمونه، یکی از موارد تحریککننده صادرات، کاهش ارزش پول ملی در برابر سایر ارزهای خارجی است. این کاهش ارزش پول، با افزایش قیمت با افزایش قیمت واردات و تقویت قدرت رقابتپذیری صادرات، میتواند برای صادرکنندگان یک علامت مثبت به حساب بیاید.
تجربه بازارها نشان داده در مواقعی که نرخ سود بانکی کاهش یافته، برای کسانی که توجه ویژهای به نقدینگی دارند، دارایی خود را به سمت ارز و طلا بردهاند، بنابراین به لحاظ اقتصادی در مواقعی که کنترل نرخ ارز صورت گیرد و همسو با آن کاهش سایر بازارها نیز صورت میگیرد، نقدینگی به سمت طلا و ارز حرکت میکند و این ریشه اقتصادی دارد.
نکتهای که در این میان وجود دارد، این است که چند سال در مورد یکسانسازی نرخ ارز صحبت زیاد میشود. علاوه بر این، در مورد تضعیف ریال با توجه به نرخ تورم در کشور نگرانیهایی وجود دارد.
تردیدی نیست که با توجه به سیستم اقتصادی که در ایران وجود دارد، شوک در یک بخش، منابع را به بازارهای دیگر سوق میدهد. برای مثال، اگر مسکن چند سال در یک رکود خاصی باشد، ممکن است حرکتهایی در آن صورت گیرد. البته مسکن به دلیل اینکه قابل انتقال نیست و نقدینگی موجود در آن سیال نیست، تحولات قیمتی آن به تقاضا و توجه مصرفکنندگان هم بستگی دارد. اما در مورد ارز اتفاق به صورت دیگری است و تصمیمگیریها در بازار ارز باید در چارچوب کلان اقتصادی باشد و نرخ ارز متناسب با آن تعدیل شود. اقتصاد سازوکار خود را دارد و به ضرب و زور سیاسی نمیتوان آن را سامان داد.
بر این اساس، اگر مبانی اقتصادی یک کشور مستحکم و براساس اصول علمی موثر باشد، به تبع هر اتفاقی، سیاسی یا اقتصادی روی آن تاثیر جدی نمیگذارد. واقعی نبودن نرخ ارز، یعنی خالی کردن جیب عدهای از مردم به نفع عدهای دیگر، که حتی اگر خیرخواهانه و مصلحتجویانه هم باشد، باز هم غلط است. راهکار قوی شدن پول کشور، دادن دستور و تزریق بیش از تقاضای ذخایر کشور که در نهایت منجر به فساد و رانت میشود، نیست، بلکه راه آن، کم کردن تورم، افزایش رشد و بهبود فضای کسبوکار است.
در مجموع نباید از یاد ببریم که مصالح اقتصادی یک کشور همواره بر قویتر شدن پول آن کشور نیست و گاهی شرایط اقتضا میکند که نرخ برابری پول کشور قدری پایین بیاید که البته این کار هم باید به درستی و براساس برنامه و آرام آرام صورت گیرد.
منبع : خبرآنلاین